پرش به محتوا

سنانیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==تاریخچه==
==تاریخچه==
[[ابو الحسن سنان]] نخست از «[[نصيريه|نصیریه]]» بود و سپس به کیش اسماعیلیه نزارى درآمد.او در اصل بصرى بود و به [[قلعه الموت]] رفت و از آن جا به [[شام]] سفر کرد و در زمان سلطان نور الدین محمود، دعوت [[اسماعيليه|اسماعیلیه]] را در آنجا تجدید کرد و با سلطان مذکور بسیار جنگید و بر [[قلاع شام]] تسلط یافت و در آن جا به مدت سى سال حکومت کرد.وى معاصر [[صلاح الدين ايوبى|صلاح الدین ایوبى]] بود، ولى هرگز مطیع او نشد. صلاح الدین پس از صلح با فرنگان قصد او کرد، اما سرانجام با وى مصالحه نمود. سنان در سال 588 هجرى در شام درگذشت.
[[ابو الحسن سنان]] نخست از «[[نصيريه|نصیریه]]» بود و سپس به کیش اسماعیلیه نزارى درآمد. او در اصل بصرى بود و به [[قلعه الموت]] رفت و از آن جا به [[شام]] سفر کرد و در زمان سلطان نور الدین محمود دعوت [[اسماعيليه|اسماعیلیه]] را در آنجا تجدید کرد و با سلطان مذکور بسیار جنگید و بر [[قلاع شام]] تسلط یافت و در آن جا به مدت سى سال حکومت کرد. وى معاصر [[صلاح الدين ايوبى|صلاح الدین ایوبى]] بود ولى هرگز مطیع او نشد. صلاح الدین پس از صلح با فرنگان قصد او کرد اما سرانجام با وى مصالحه نمود. سنان در سال 588 هجرى در شام درگذشت.


==شرح حال==
==شرح حال==
ابو الحسن  سنان، به علم حیل و شعبده و سیمیا آگاه بود و عقیده به «[[تناسخ]]» را در مذهب اسماعیلى وارد کرد و دعوى علم غیب داشت و مى ‏گفت از حوادث پیش از آن که واقع شود، خبر مى ‏دهد.سرهاى دشمنان خود را که مى‏ برید با آنان سخن مى‏ گفت و با انواع فریب و حیل مردم را به خویشتن معتقد مى‏ کرد. مدعى بود که محمد بن اسماعیل در وى حلول کرده است، و از این جهت ادعاى الوهیت داشت. پیروانش او را مى‏ پرستیدند و جان و مال خود را فدایش مى‏ کردند.او کیش خود را از اسماعیلیه ایران و الموت جدا کرد و دستگاه دیگرى در شام براى فریب مردم ترتیب داد و قلاع فراوانى در شام بنا کرد.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 237  با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>
ابو الحسن  سنان به علم حیل و شعبده و سیمیا آگاه بود و عقیده به «[[تناسخ]]» را در مذهب اسماعیلى وارد کرد و دعوى علم غیب داشت و مى ‏گفت از حوادث پیش از آن که واقع شود خبر مى ‏دهد. سرهاى دشمنان خود را که مى‏ برید با آنان سخن مى‏ گفت و با انواع فریب و حیل مردم را به خویشتن معتقد مى‏ کرد. مدعى بود که محمد بن اسماعیل در وى حلول کرده است و از این جهت ادعاى الوهیت داشت. پیروانش او را مى‏ پرستیدند و جان و مال خود را فدایش مى‏ کردند. او کیش خود را از اسماعیلیه ایران و الموت جدا کرد و دستگاه دیگرى در شام براى فریب مردم ترتیب داد و قلاع فراوانى در شام بنا کرد.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 237  با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>


==پانویس==  
==پانویس==  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۶۵۹

ویرایش