پرش به محتوا

بررسی ادله قائلین به عدم امکان تفسیر قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می باشند' به 'می‌باشند'
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
جز (جایگزینی متن - 'می باشند' به 'می‌باشند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳: خط ۳:
===1-روایات===
===1-روایات===


روایاتی که قائلین به فهم ناپذیری قرآن بدان استناد می‌کنند به چهار طائفه می باشند :  
روایاتی که قائلین به فهم ناپذیری قرآن بدان استناد می‌کنند به چهار طائفه می‌باشند :  
طائفه اول :  روایاتی که مفادشان نهی از تفسیر به رای قرآن می باشد .
طائفه اول :  روایاتی که مفادشان نهی از تفسیر به رای قرآن می باشد .
طائفه دوم  :  روایاتی که تفسیر قرآن  را مختص به  پیامبر ص و اهل بیت ع می داند .
طائفه دوم  :  روایاتی که تفسیر قرآن  را مختص به  پیامبر ص و اهل بیت ع می داند .
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
===ب- روایات طائفه دوم : روایاتی که تفسیر قرآن  را مختص به  پیامبر ص و اهل بیت ع می داند .===  
===ب- روایات طائفه دوم : روایاتی که تفسیر قرآن  را مختص به  پیامبر ص و اهل بیت ع می داند .===  


روایات این طائفه علاوه بر اینکه مفادشان لزوم مراجعه به اهل بیت در تفسیر قرآن می باشد بیانگر ان است  که فقط مخاطبین اصلی قرآن قادر به  فهم قرآن بوده و  اینان نیز منحصر به  پیامبر ص و معصومین  می باشند .     
روایات این طائفه علاوه بر اینکه مفادشان لزوم مراجعه به اهل بیت در تفسیر قرآن می باشد بیانگر ان است  که فقط مخاطبین اصلی قرآن قادر به  فهم قرآن بوده و  اینان نیز منحصر به  پیامبر ص و معصومین  می‌باشند .     


   
   
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
دیدگاه علامه طباطبائی در زمینه طائفه سوم  :  
دیدگاه علامه طباطبائی در زمینه طائفه سوم  :  
ایشان در جمع بین دو طائفه از روایات مذکور می فرماید :  
ایشان در جمع بین دو طائفه از روایات مذکور می فرماید :  
روایاتی که مانع ورود  عقل در معارف حوزه قرآن کریم می باشند مرادشان بکارگیری روش غیر صحیح در فهم قرآن است نظیر انکه در فهم قرآن به غیر قرآن رجوع کنیم  . در مقابل این طائفه از وایات ، روایاتی قرار دارد که ورود عقل را در حوزه قرآن  نه تنها مجاز دانسته بلکه مخالفت با انرا ناصواب می دانند . مفاد این روایات ان است که عقل می تواند به شیوه درست در فهم قرآن فعال باشد بدینگونه که در تفسیر ایات از ایات دیگر بهره گیرد و این همان شیوه ای است که ائمه ع به یارانشان اموزش می دادند .  
روایاتی که مانع ورود  عقل در معارف حوزه قرآن کریم می‌باشند مرادشان بکارگیری روش غیر صحیح در فهم قرآن است نظیر انکه در فهم قرآن به غیر قرآن رجوع کنیم  . در مقابل این طائفه از وایات ، روایاتی قرار دارد که ورود عقل را در حوزه قرآن  نه تنها مجاز دانسته بلکه مخالفت با انرا ناصواب می دانند . مفاد این روایات ان است که عقل می تواند به شیوه درست در فهم قرآن فعال باشد بدینگونه که در تفسیر ایات از ایات دیگر بهره گیرد و این همان شیوه ای است که ائمه ع به یارانشان اموزش می دادند .  




خط ۳۶۶: خط ۳۶۶:
ایشان در این زمینه می نویسد :     
ایشان در این زمینه می نویسد :     


"...آنچه نسبی است علوم و ادراکات اعتباری و عملی است اما علوم وادراکات و اندیشه های نظری که فلسفه و علوم نظری انسان را می سازند، همچون اصول جهان بینی مذهب و اصول اولیه اخلاق اصولی ثابت و مطلق و غیر نسبی می باشند.     
"...آنچه نسبی است علوم و ادراکات اعتباری و عملی است اما علوم وادراکات و اندیشه های نظری که فلسفه و علوم نظری انسان را می سازند، همچون اصول جهان بینی مذهب و اصول اولیه اخلاق اصولی ثابت و مطلق و غیر نسبی می‌باشند.     


ایشان در پایان نتیجه می گیرد : خلاصه مطلب اینکه اولا حقایق چون غیر مادى هستند تغییر نمىکنند و ثانیا اگر هم فرضا تغییر بکنند همه افراد در آن یکسان خواهند بود و نمىتوان آن را بعنوان طرز تفکر و اسلوب منطقى یک دسته مخصوص معرفى کرد .     
ایشان در پایان نتیجه می گیرد : خلاصه مطلب اینکه اولا حقایق چون غیر مادى هستند تغییر نمىکنند و ثانیا اگر هم فرضا تغییر بکنند همه افراد در آن یکسان خواهند بود و نمىتوان آن را بعنوان طرز تفکر و اسلوب منطقى یک دسته مخصوص معرفى کرد .     
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش