پرش به محتوا

نقش یهود در تحریف تورات از منظر قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد'
جز (جایگزینی متن - 'می دهند' به 'می‌دهند')
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد')
خط ۶: خط ۶:




از طرفی یهودیان بدلیل انکه امکان تحریف ظاهری قرآن از آنان سلب شده است بیشترین تلاش خود را در تحریف سنت و منابع روائی مبذول داشته که در این امر متاسفانه موفقیت های  زیادی داشته اند بگونه‌ای که بخش زیادی  از روایاتی را که در زمینه قصص انبیاء‌الهی در منابع روائی فریقین  وارد گردیده است اسرائلیات تشکیل می دهد.
از طرفی یهودیان بدلیل انکه امکان تحریف ظاهری قرآن از آنان سلب شده است بیشترین تلاش خود را در تحریف سنت و منابع روائی مبذول داشته که در این امر متاسفانه موفقیت های  زیادی داشته اند بگونه‌ای که بخش زیادی  از روایاتی را که در زمینه قصص انبیاء‌الهی در منابع روائی فریقین  وارد گردیده است اسرائلیات تشکیل می‌دهد.


در این مقاله که پیرامون نقش یهود در تحریف اسناد دینی تدوین یافته است به برخی از ابعاد گوناگون این مساله از منظر قرآن کریم خواهیم پرداخت.  
در این مقاله که پیرامون نقش یهود در تحریف اسناد دینی تدوین یافته است به برخی از ابعاد گوناگون این مساله از منظر قرآن کریم خواهیم پرداخت.  
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
فخر رازی نیز در ذیل آیه مذکور می‌نویسد:‌
فخر رازی نیز در ذیل آیه مذکور می‌نویسد:‌


جزم یهودیان  به اینکه خداوند آنان را  حتی در صورت داشتن اعمال  قبیح  مواخذه نخواهد کرد با مبانی عقلی منطبق نمی باشد بدلیل انکه بر اساس مذهب اشعری که معتقد است که خداوند، مختار در فرجام اعمال ادمیان بوده  و حق اعتراض  نیز به کسی داده نخواهد شد از اینرو جز از طریق دلیل نقلی نمی‌توان به فرجام کسی پی برد  و اما بر اساس مذهب اعتزالی نیز – که معتقدند ارتکاب معاصی انسان را در معرض عذاب الهی قرار می دهد- از اینرو رفع عذاب یا کوتاه مدت بودن ان فقط از طریق دلیل نقلی قابل اثبات خواهد بود.
جزم یهودیان  به اینکه خداوند آنان را  حتی در صورت داشتن اعمال  قبیح  مواخذه نخواهد کرد با مبانی عقلی منطبق نمی باشد بدلیل انکه بر اساس مذهب اشعری که معتقد است که خداوند، مختار در فرجام اعمال ادمیان بوده  و حق اعتراض  نیز به کسی داده نخواهد شد از اینرو جز از طریق دلیل نقلی نمی‌توان به فرجام کسی پی برد  و اما بر اساس مذهب اعتزالی نیز – که معتقدند ارتکاب معاصی انسان را در معرض عذاب الهی قرار می‌دهد- از اینرو رفع عذاب یا کوتاه مدت بودن ان فقط از طریق دلیل نقلی قابل اثبات خواهد بود.


    
    
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
خیانت یهود در امانت و عهد با دیگران ناشی از اندیشه ناصوابی بود که بدان معتقد بودند چنانکه در عصر کنونی نیز  به همین اندیشه پایبندند  و ان مبنای غلط این است که  می گویند:‌ لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ‏،  یهودیان  بر اساس چنین نگرشی  فقط خودشان را اهل کتاب خوانده و دیگران را امی می خوانند.  در نتیجه غیر یهودی را فاقد کرامت و ارزش دانسته و با آنان  همچون حیوانات برخورد می کردند.  
خیانت یهود در امانت و عهد با دیگران ناشی از اندیشه ناصوابی بود که بدان معتقد بودند چنانکه در عصر کنونی نیز  به همین اندیشه پایبندند  و ان مبنای غلط این است که  می گویند:‌ لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ‏،  یهودیان  بر اساس چنین نگرشی  فقط خودشان را اهل کتاب خوانده و دیگران را امی می خوانند.  در نتیجه غیر یهودی را فاقد کرامت و ارزش دانسته و با آنان  همچون حیوانات برخورد می کردند.  


ایشان ادامه می دهد با اینکه در تورات اصلی چنین اندیشه ای موجود نیست اما غالب یهودیان این فکر را از علمای خود اخذ نمودند.  نکته مهم دیگر انکه از انجا که دین موسی ع  اختصا ص به قوم بنی اسرائیل داشت از اینرو یهودیان دینشان را نژادی می‌دانند و معتقدند که اسرائیلی بودن و یهودی بودن عنصر شرافت بوده و بر همه طوائف دیگر انسانها برتری دارد بدیهی است چنین نگرشی سبب ایجاد فساد در زمین و نابودی روح انسانیت در جوامع بشری خواهد بود.  
ایشان ادامه می‌دهد با اینکه در تورات اصلی چنین اندیشه ای موجود نیست اما غالب یهودیان این فکر را از علمای خود اخذ نمودند.  نکته مهم دیگر انکه از انجا که دین موسی ع  اختصا ص به قوم بنی اسرائیل داشت از اینرو یهودیان دینشان را نژادی می‌دانند و معتقدند که اسرائیلی بودن و یهودی بودن عنصر شرافت بوده و بر همه طوائف دیگر انسانها برتری دارد بدیهی است چنین نگرشی سبب ایجاد فساد در زمین و نابودی روح انسانیت در جوامع بشری خواهد بود.  




خط ۲۵۳: خط ۲۵۳:


   
   
ایشان ادامه می دهد:‌
ایشان ادامه می‌دهد:‌


خلاصه، یهودى هیچ مانعى نمى‏‌‏دید که یهودى دیگر را بکشد و حتى براى کشتن او با عرب همکارى کند؛ لکن وقتى عرب یک یهودى را اسیر مى‏‌‏کرد، عاطفه یهودى دیگر برانگیخته مى‏‌‏شد و فدیه اسیر را به عرب مى‏‌‏پرداخت و او را آزاد مى‏‌‏‌کرد، در حالى‏که این اسیر از سرسخت‏ترین دشمنان او بود. براین اساس، یهودى کشتن و آواره کردن برادر یهودى دیگرش را حلال مى‏‌‏شمرد؛ اما اسارت او را حرام مى‏‌‏دانست.
خلاصه، یهودى هیچ مانعى نمى‏‌‏دید که یهودى دیگر را بکشد و حتى براى کشتن او با عرب همکارى کند؛ لکن وقتى عرب یک یهودى را اسیر مى‏‌‏کرد، عاطفه یهودى دیگر برانگیخته مى‏‌‏شد و فدیه اسیر را به عرب مى‏‌‏پرداخت و او را آزاد مى‏‌‏‌کرد، در حالى‏که این اسیر از سرسخت‏ترین دشمنان او بود. براین اساس، یهودى کشتن و آواره کردن برادر یهودى دیگرش را حلال مى‏‌‏شمرد؛ اما اسارت او را حرام مى‏‌‏دانست.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش