پرش به محتوا

احمد لبیب الترجمان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
[[یهودیان]] اردوگاه ارتش [[مصر]] در [[فلوجه]] را محاصره کردند و رهبری ارتش سعی کرد تدارکات و مهمات را برای نیروهای محاصره شده فراهم کند و از اینجا رهبری ارتش مصر به داوطلبان [[اخوان‌المسلمین]] متوسل شد، بنابراین آنها با ایشان که مسئول داوطلبان [[اخوان المسلمین|اخوان]] در [[سور باهر]] بود تماس گرفتند. و آنها او را مسئول شکستن محاصره و نجات نیروها می‌دانستند، بنابراین او سه نفر از برادران را فرستاد که عبارتند از: ''محمد عبدالغفار'' و ''صلاح العطار'' و ''محمد عبد رب النبی''. در آنجا مأموران ارتش [[مصر]] پانزده شتر به آنها دادند که جعبه‌هایی را که همراهشان بود حمل می‌کردند. راهنمای بادیه نشینان که هر یک شتری را هدایت می‌کردند تا به اردوگاه محاصره شده [[فلوجه]] رسیدند.<br>
[[یهودیان]] اردوگاه ارتش [[مصر]] در [[فلوجه]] را محاصره کردند و رهبری ارتش سعی کرد تدارکات و مهمات را برای نیروهای محاصره شده فراهم کند و از اینجا رهبری ارتش مصر به داوطلبان [[اخوان‌المسلمین]] متوسل شد، بنابراین آنها با ایشان که مسئول داوطلبان [[اخوان المسلمین|اخوان]] در [[سور باهر]] بود تماس گرفتند. و آنها او را مسئول شکستن محاصره و نجات نیروها می‌دانستند، بنابراین او سه نفر از برادران را فرستاد که عبارتند از: ''محمد عبدالغفار'' و ''صلاح العطار'' و ''محمد عبد رب النبی''. در آنجا مأموران ارتش [[مصر]] پانزده شتر به آنها دادند که جعبه‌هایی را که همراهشان بود حمل می‌کردند. راهنمای بادیه نشینان که هر یک شتری را هدایت می‌کردند تا به اردوگاه محاصره شده [[فلوجه]] رسیدند.<br>


اما گروه دومی از برادران که با خود چند شتر و آذوقه داشتند نیز موفق شدند آنچه را که با خود داشتند برسانند و به فضل الهی صندوق‌هایی را که گروه اول در شکم دره پنهان کرده بودند نیز یافتند. پس آنها را نزد محاصره شدگان بردند و شترها را نیز بردند تا از گوشت آنها بهره‌مند شوند. سپس [[اخوان]] توانست کاروان دیگری متشکل از 46 شتر مملو از تدارکات، مواد و تجهیزات پزشکی را به رهبری الیوزباشی معروف الحضری آماده کند. کاروان به لطف [[خدا]] به نیروهای محاصره شده رسید و آنها را ترک کرد. شتران و آنچه حمل کردند و از جایی که آمدند برگشتند. بار سوم با کاروان دیگری نیز همین اتفاق افتاد. بدین ترتیب احمد لبیب الترگمان کار را انجام داد. [[جمال عبدالناصر]] از محاصره شدگان [[فلوجه]] بوده است.<br>
اما گروه دومی از برادران که با خود چند شتر و آذوقه داشتند نیز موفق شدند آنچه را که با خود داشتند برسانند و به فضل الهی صندوق‌هایی را که گروه اول در شکم دره پنهان کرده بودند نیز یافتند. پس آنها را نزد محاصره شدگان بردند و شترها را نیز بردند تا از گوشت آنها بهره‌مند شوند. سپس [[اخوان]] توانست کاروان دیگری متشکل از 46 شتر مملو از تدارکات، مواد و تجهیزات پزشکی را به رهبری الیوزباشی معروف الحضری آماده کند. کاروان به لطف [[خدا]] به نیروهای محاصره شده رسید و آنها را ترک کرد. شتران و آنچه حمل کردند و از جایی که آمدند برگشتند. بار سوم با کاروان دیگری نیز همین اتفاق افتاد. بدین ترتیب ایشان کار را انجام داد. در ضمن [[جمال عبدالناصر]] از محاصره شدگان [[فلوجه]] بوده است.<br>
   
   
=منبع=
=منبع=