۸۷٬۸۱۰
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام کامل | !نام کامل | ||
!شیخ جعفر بن خضر بن | !شیخ جعفر بن خضر بن یحیی مالکی جناجی نجفی | ||
|- | |- | ||
|لقب | |لقب | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''جعفر کاشفالغطاء''' با نام کامل شیخ جعفر بن خضر بن | '''جعفر کاشفالغطاء''' با نام کامل شیخ جعفر بن خضر بن یحیی مالکی جناجی نجفی معروف به کاشفالغطا در سال 1154 قمری در شهر [[نجف]] اشرف پا به عرصۀ هستی نهاد. وی [[فقیه]] و [[مجتهد]] [[شیعه]] و از [[مراجع تقلید]] ساکن نجف در اوایل قرن ۱۳ ه.ق بود. نسب وی به [[ابراهیم نخعی|ابراهیم]] (فرمانده سپاه [[مختار]]) پسر [[مالک اشتر|مالک اشتر نخعی]] (فرمانده سپاه امام علی) میرسد.<br><ref>امین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج4، ص99</ref> از مهمترین آثار کاشفالغطاء [[کتاب جامع کشف الغطاء]] میباشد. شیخ جعفر کاشفالغطا، شاگرد [[وحید بهبهانی|محمدباقر وحید بهبهانی]] و شاگرد [[سید محمدمهدی بحرالعلوم]] بودهاست. | ||
وی از چهرههای مخالف وهابیت بهشمار میرود. | وی از چهرههای مخالف وهابیت بهشمار میرود. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
شیخ جعفر کاشفالغطا از همان دوران کودکی به تحصیل علوم دینی پرداخت و مقدمات علوم را نزد پدر خود شیخ خضر حلی فراگرفت و سپس از محضر بزرگانی همچون وحید بهبهانی، سیدمهدی بحرالعلوم، شیخ محمدتقی دورقی و سیدصادق فحام و دیگر بزرگان آن زمان بهره برد.<ref>حبیبآبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن 13 و 14، ج3، ص854.</ref> | شیخ جعفر کاشفالغطا از همان دوران کودکی به تحصیل علوم دینی پرداخت و مقدمات علوم را نزد پدر خود شیخ خضر حلی فراگرفت و سپس از محضر بزرگانی همچون وحید بهبهانی، سیدمهدی بحرالعلوم، شیخ محمدتقی دورقی و سیدصادق فحام و دیگر بزرگان آن زمان بهره برد.<ref>حبیبآبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن 13 و 14، ج3، ص854.</ref> | ||
وی از دانشمندان فقها و مجتهدان بزرگ و پرآوازۀ شیعه است و از وی با القابی همچون «شیخ اکبر»، «شیخ نجفی»، «شیخالفقها» و «صاحب کشف الغطا» نام برده میشود. او دارای مقامهای عالیِ علمی و عملیِ مشهوری است که در کتب تراجم ذکر شده است.<ref>مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الأدب، ج5، ص24.</ref> وی بهجهت تألیف کتاب کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء به «کاشفالغطا» مشهور شد و حتی نسل او نیز به همین عنوان معروف هستند. وی این کتاب را در سفر و در حالی نوشته است که جز قواعد علامه حلی یا شرح قواعد و | وی از دانشمندان فقها و مجتهدان بزرگ و پرآوازۀ شیعه است و از وی با القابی همچون «شیخ اکبر»، «شیخ نجفی»، «شیخالفقها» و «صاحب کشف الغطا» نام برده میشود. او دارای مقامهای عالیِ علمی و عملیِ مشهوری است که در کتب تراجم ذکر شده است.<ref>مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الأدب، ج5، ص24.</ref> وی بهجهت تألیف کتاب کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء به «کاشفالغطا» مشهور شد و حتی نسل او نیز به همین عنوان معروف هستند. وی این کتاب را در سفر و در حالی نوشته است که جز قواعد علامه حلی یا شرح قواعد و یکی از کتابهای فقهی، کتاب دیگری نزد او نبوده است. این کتاب بهترین معرّفِ مقامهای عالیِ علمیِ مؤلفِ خود و حاکی از کثرت علم و فهم و جودت فکر و حُسن سلیقه و کثرت احاطۀ علمیِ وی، و شامل اصول و فروع علوم دینی است. از شیخ مرتضی انصاری نقل شده است که فرمودند: «کسی که قواعد اصولیۀ آن کتاب را خوب درک کرده باشد، نزد من مجتهد مسلّم است». <ref>مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الأدب، ج5، ص24 و 25.</ref> وی پس از درگذشت بحرالعلوم، به رهبریِ دینیِ شیعیان عراق، ایران و دیگر کشورها دست یافت و بر شهرت و نفوذ اجتماعی و سیاسیِ او افزوده شد و عملاً مرجع تقلید شیعیان جهان گردید.<ref>امین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج4، ص100.</ref> | ||
=اساتید= | =اساتید= | ||
کاشفالغطا ابتدا از سفرۀ علمیِ پدرش بهرهمند شد و سپس در محضر شیخ محمدتقی دورقی و سیدصادق فحام تلمذ نمود. وی بیشترین دورۀ علمآموزیِ خویش را در محضر شیخ محمدمهدی فتونی عاملی نجفی سپری کرد. از دیگر اساتید برجستۀ وی میتوان به محمد باقر بهبهانی و | کاشفالغطا ابتدا از سفرۀ علمیِ پدرش بهرهمند شد و سپس در محضر شیخ محمدتقی دورقی و سیدصادق فحام تلمذ نمود. وی بیشترین دورۀ علمآموزیِ خویش را در محضر شیخ محمدمهدی فتونی عاملی نجفی سپری کرد. از دیگر اساتید برجستۀ وی میتوان به محمد باقر بهبهانی و سیدمهدی بحرالعلوم طباطبایی اشاره نمود.<ref>همان، ص103؛ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الأدب، ج5، ص24؛ حبیبآبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دو قرن 13 و 14، ج3، ص853 و 854.</ref> | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
کاشفالغطا شاگردان زیادی را در دامن علم و دانش خویش پرورش داد که برخی از آنها از علمای شاخص و مطرح جهان تشیع هستند. از جملۀ شاگردانِ کاشفالغطا میتوان به سه فرزندش با نامهای شیخ | کاشفالغطا شاگردان زیادی را در دامن علم و دانش خویش پرورش داد که برخی از آنها از علمای شاخص و مطرح جهان تشیع هستند. از جملۀ شاگردانِ کاشفالغطا میتوان به سه فرزندش با نامهای شیخ موسی، شیخ علی، شیخ حسن، و همچنین شیخ اسدالله تستری کاظمی صاحب المقاییس، شیخ محمدتقی رازی صاحب حاشیة المعالم، سید صدرالدین عاملی، سیدجواد عاملی صاحب مفتاح الکرامة، شیخ محمدحسن نجفی صاحب [[جواهر الکلام]]، سید محمدباقر صاحب الأنوار، حاج محمدابراهیم کرباسی صاحب الإشارات، شیخ قاسم محییالدین عاملی نجفی، ملا زینالعابدین سلماسی، شیخ عبدالحسین اعسم، سیدباقر قزوینی، آقاجمال و شاگردان دیگری از عربها و فارسها نام برد.<ref>امین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج4، ص103 و 104؛ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الأدب، ج5، ص24.</ref> | ||
=دیدگاه علماء نسبت به شیخ جعفر= | =دیدگاه علماء نسبت به شیخ جعفر= | ||
صاحب مفتاح الکرامه در عبارتی اینچنین از شیخ جعفر کاشفالغطاء تعریف کرده: «الشیخ الأکبر أفقه المتأخّرین المحقّق المدّقق الشیخ جعفر صاحب کتاب کشف الغطاء الّذی اشتهر لأجل تألیف هذا الکتاب العظیم فی فنّه المتقن فی بیانه المبتکر فی کثیر من آرائه ب «کاشفالغطاء». شیخ اکبر، فقیه ترین از علماء متأخر، محققی که اهل دقت است و....».<ref>حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة للفقیه، تحقیق: محمدبافر، خالصی، ناشر: آل البیت علیهم السلام، قم، بی تا، ج1، ص3.</ref> | صاحب مفتاح الکرامه در عبارتی اینچنین از شیخ جعفر کاشفالغطاء تعریف کرده: «الشیخ الأکبر أفقه المتأخّرین المحقّق المدّقق الشیخ جعفر صاحب کتاب کشف الغطاء الّذی اشتهر لأجل تألیف هذا الکتاب العظیم فی فنّه المتقن فی بیانه المبتکر فی کثیر من آرائه ب «کاشفالغطاء». شیخ اکبر، فقیه ترین از علماء متأخر، محققی که اهل دقت است و....».<ref>حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة للفقیه، تحقیق: محمدبافر، خالصی، ناشر: آل البیت علیهم السلام، قم، بی تا، ج1، ص3.</ref> | ||
حسن عیسی حکیم در کتاب تاریخ نجف نسبت به شخصیت علمی کاشفالغطاء مینویسد: « فهو عندی مجتهد» او در نزد من مجتهد است.<ref>حکیم، حسن عیسی، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، 10جلد، المکتبة الحیدریة - ایران - قم، چاپ: 1، 1427 ه.ق. ج5 ؛ ص98</ref> | حسن عیسی حکیم در کتاب تاریخ نجف نسبت به شخصیت علمی کاشفالغطاء مینویسد: « فهو عندی مجتهد» او در نزد من مجتهد است.<ref>حکیم، حسن عیسی، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، 10جلد، المکتبة الحیدریة - ایران - قم، چاپ: 1، 1427 ه.ق. ج5 ؛ ص98</ref> | ||
مرحوم استاد میرزا حسین | مرحوم استاد میرزا حسین نوری، صاحب [[مستدرک الوسائل]](ره) اینچنین کاشفالغطاء را ستایش میکند و توصیف مینماید: درست است در هر عصر، عالمان بزرگی داشتهایم که از نظر علم و تقوی کم نظیربوده و همتایی نداشتند، ولی امروز سخن از شخصیتی است عالیقدر و بزرگ مرتبه که با کتاب ارزنده «کشف الغطاء» خود فقه و دشواریهای فقه را شکافت و همانند کشتی کهحباب دریا را میشکافد. نام آن بزرگوار جعفر بن شیخ خضر جناجی نجفی و معروف به «کاشفالغطاء» است.<ref>خاتمه مستدرک الوسائل.</ref> | ||
[[شیخ انصاری]] در [[مکاسب محرمه]] عبارتی که از شیخ جعفر کاشفالغطاء میآورد:«بعض الاساطین»است که این نشان از جایگاه والای کاشفالغطاء در نزد بزرگانی چون شیخ انصاری دارد.<ref>انصاری، شیخ مرتضی، مکاسب المحرمة، تحقیق: محمد جواد رحمتی، ناشر: دارالذخائر، قم 1411ه.ق.ج1، ص56</ref> | [[شیخ انصاری]] در [[مکاسب محرمه]] عبارتی که از شیخ جعفر کاشفالغطاء میآورد:«بعض الاساطین»است که این نشان از جایگاه والای کاشفالغطاء در نزد بزرگانی چون شیخ انصاری دارد.<ref>انصاری، شیخ مرتضی، مکاسب المحرمة، تحقیق: محمد جواد رحمتی، ناشر: دارالذخائر، قم 1411ه.ق.ج1، ص56</ref> | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
اگر از شفاعت منصبی اراده شود که پروردگار به پیامبران و اولیای خویش ارزانی داشته است و آنان از این راه به اذن عام پروردگار مردمان را از آتش دور میدارند، به این معنی که پروردگار پیامبرش را برای نجات برخی دوزخیان در روز حسابرسی اذنی عام داده است. شفاعت بدین معنی ویژه آخرت خواهد بود. تردیدی نست که هرکسی از پیامبر و اولیا در سرای دنیا شفاعت میطلبد معنای نخست آن را اراده میکند.<ref>کاشف الغطاء، جعفر، ترجمه منهج الرشادلمن اراده السداد، ص98.</ref> | اگر از شفاعت منصبی اراده شود که پروردگار به پیامبران و اولیای خویش ارزانی داشته است و آنان از این راه به اذن عام پروردگار مردمان را از آتش دور میدارند، به این معنی که پروردگار پیامبرش را برای نجات برخی دوزخیان در روز حسابرسی اذنی عام داده است. شفاعت بدین معنی ویژه آخرت خواهد بود. تردیدی نست که هرکسی از پیامبر و اولیا در سرای دنیا شفاعت میطلبد معنای نخست آن را اراده میکند.<ref>کاشف الغطاء، جعفر، ترجمه منهج الرشادلمن اراده السداد، ص98.</ref> | ||
مولف در ادامه کلام خود مینویسد ای کاش | مولف در ادامه کلام خود مینویسد ای کاش میدانستم از طلب شفاعت چه چیزی انکار میشود؟ آیا به سبب خطاب قرار دادن مردگان است که این اگر لغز باشد کفر و شرک نمیشود. یا به سبب اسناد امر به کسی غیر از خدای سبحان است؟ این امر نیز شگفتتر از اول است چه کسی که برای فردی که از سرورش حاجتی دارد دعا میکند و یا در راه برآورده ساختن آن تلاش میورزد از درجه عبودیت بیرون نمیشود و بویژه این که هیچ چیزی بدون اجازه آن سرور روی ندهد. علاوه بر آنکه در احادیث مواردی بر چشم میخورد که بر عمومیت شفاعت در دور داشتند زیانهای دنیوی اخروی گواه است.<ref>کاشف الغطاء، جعفر، ترجمه منهج الرشادلمن اراده السداد، ص99.</ref> | ||
=آثار= | =آثار= | ||
شیخ جعفر کاشفالغطا در دو جبهۀ علمی و عملی با [[وهابیت]] به مقابله برخاست. وی در دفاع از شهر نجف در برابر وهابیت، شخصاً به نبرد با آنان پرداخت. زمانی که دامنۀ طغیان وهابیان به عراق کشیده شد و دو شهر [[کربلا]] و [[نجف]] مورد هجوم آنها قرار گرفت، کاشفالغطا در شهر نجف به دفاع از شهر و مقدسات و مردمِ آن برخاست و اسلحه به دست گرفت و دیگر عالمان و طلاب و مردم را نیز مسلح ساخت. وی با مهاجمان جنگید و سرانجام آنان را مجبور به فرار کرد. پس از آن، وی دستور داد دیواری در اطراف شهر نجف بسازند تا هنگام هجوم وهابیان، شهر و مردمِ آن در امان باشند.<ref>امین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج4، ص100 و 101.</ref> وی در صحنۀ مبارزۀ علمی نیز با تألیف کتابی بهنام «منهج الرّشاد لمن أراد السّداد»، به نقد و ردّ آرای وهابیان پرداخت. | شیخ جعفر کاشفالغطا در دو جبهۀ علمی و عملی با [[وهابیت]] به مقابله برخاست. وی در دفاع از شهر نجف در برابر وهابیت، شخصاً به نبرد با آنان پرداخت. زمانی که دامنۀ طغیان وهابیان به عراق کشیده شد و دو شهر [[کربلا]] و [[نجف]] مورد هجوم آنها قرار گرفت، کاشفالغطا در شهر نجف به دفاع از شهر و مقدسات و مردمِ آن برخاست و اسلحه به دست گرفت و دیگر عالمان و طلاب و مردم را نیز مسلح ساخت. وی با مهاجمان جنگید و سرانجام آنان را مجبور به فرار کرد. پس از آن، وی دستور داد دیواری در اطراف شهر نجف بسازند تا هنگام هجوم وهابیان، شهر و مردمِ آن در امان باشند.<ref>امین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج4، ص100 و 101.</ref> وی در صحنۀ مبارزۀ علمی نیز با تألیف کتابی بهنام «منهج الرّشاد لمن أراد السّداد»، به نقد و ردّ آرای وهابیان پرداخت. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
منهج الرشاد لمن أراد السّداد.<ref>امین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج4، ص104.</ref> | منهج الرشاد لمن أراد السّداد.<ref>امین، سیدمحسن، أعیان الشیعة، ج4، ص104.</ref> | ||
کتاب منهج الرشاد لمن أراد السّداد اولین | کتاب منهج الرشاد لمن أراد السّداد اولین کتابی است که از طرف علمای شیعه در ردّ عقاید [[محمد بن عبدالوهاب]] نوشته شده است. مؤلف در این کتاب مجموعۀ عقاید محمد بن عبدالوهاب را جمعآوری و آنها را نقد کرده است. ماجرای نگارش کتاب "منهج الرشاد لمن اراد السداد" از این قرار است که عبدالعزیز بن محمد بن سعود<ref>دومین حاکم از دولت نخست سعودی از سالهای ۱۷۶۵ تا ۱۸۰۳نوه سعود میباشد.</ref>" نامه ای به شیخ جعفر کاشفالغطاء نوشت و در آن شیعیان را به شرک در عقیده و رفتار متهم ساخت. شیخ جعفر کاشفالغطاء در پاسخ به نامه عبدالعزیز، رساله "منهج الرشاد لمن أراد السداد " را نوشت. | ||
"عبدالعزیز بن محمد بن علی آل عبداللطیف" در کتاب "دعاوی المناوئین لدعوة الشیخ محمّد بن عبدالوهّاب" گفته است: (( وکتب جعفر النجفی مؤلفات بعنوان (منهج الرشاد لمن أراد السداد) ، وکان سبب تألفیه هو اطلاعه | "عبدالعزیز بن محمد بن علی آل عبداللطیف" در کتاب "دعاوی المناوئین لدعوة الشیخ محمّد بن عبدالوهّاب" گفته است: (( وکتب جعفر النجفی مؤلفات بعنوان (منهج الرشاد لمن أراد السداد) ، وکان سبب تألفیه هو اطلاعه علی کتاب من عبدالعزیز بن سعود - کما ذکر ذلک فی مقدمة کتابه -، فصنف هذا الکتاب،)) شیخ جعفر کاشفالغطاء مطالبی با عنوان " منهج الرشاد لمن أراد السداد" نوشت، اطلاع یافتن شیخ جعفر از نوشته عبدالعزیز او را به نوشتن این کتاب واداشت. متن نامه عبدالعزیز در دست نیست شیخ جعفر کاشفالغطا تنها بخشهای کوتاهی از نامه عبدالعزیز را در خلال نامه خود آورده و از این طریق میتوان از بخشهایی از محتوای نامه عبدالعزیز اطلاع یافت. شیخ جعفر کاشفالغطاء این نامه را در سال 1210ق -هشت سال پیش از حمله وهابیان به کربلا و یازده سال پیش از حمله آنها به نجف- نوشت. | ||
موضوع محور بودن، علمیت، رعایت ادب از جمله ویژگیهای بارز رساله و نامه کاشفالغطاء به عبدالعزیز است. شیخ جعفر کاشفالغطاء در این کتاب عبدالعزیز را مخاطب قرار داده و از تعابیر مهر آمیزی همچون "اخی" (برادرم)، "اقسم علیک" در خطاب با وی بهر برده است.<ref>کاشف الغطاء، شیخ جعفر، منهج الرشاد لمن أراد السداد، تحقیق: الدکتور جودت القزوینی، ناشر: مرکز الأبحاث العقائدیة،ص7.</ref> او همواره از اسلوب و سیاق موعظه استفاده کرده و عبدالعزیز را نسبت به مرگ و زوال حیات دنیا تنبّه بخشیده است. کاشفالغطا در این رساله بر حسب قواعد احتجاج و جدل رفتار کرده و از مسلمات و مقبولات عبدالعزیز بهره برده است؛ او تنها از روایات و احادیث وارده در کتب حدیثی شش گانه اهل سنت بهره برده است. | موضوع محور بودن، علمیت، رعایت ادب از جمله ویژگیهای بارز رساله و نامه کاشفالغطاء به عبدالعزیز است. شیخ جعفر کاشفالغطاء در این کتاب عبدالعزیز را مخاطب قرار داده و از تعابیر مهر آمیزی همچون "اخی" (برادرم)، "اقسم علیک" در خطاب با وی بهر برده است.<ref>کاشف الغطاء، شیخ جعفر، منهج الرشاد لمن أراد السداد، تحقیق: الدکتور جودت القزوینی، ناشر: مرکز الأبحاث العقائدیة،ص7.</ref> او همواره از اسلوب و سیاق موعظه استفاده کرده و عبدالعزیز را نسبت به مرگ و زوال حیات دنیا تنبّه بخشیده است. کاشفالغطا در این رساله بر حسب قواعد احتجاج و جدل رفتار کرده و از مسلمات و مقبولات عبدالعزیز بهره برده است؛ او تنها از روایات و احادیث وارده در کتب حدیثی شش گانه اهل سنت بهره برده است. |