پرش به محتوا

بررسی اندیشه جریان‌های تکفیری در موضوع توحید و شرک (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عکس العمل' به 'عکس‌العمل'
جز (جایگزینی متن - 'جریان شناسی' به 'جریان‌شناسی')
جز (جایگزینی متن - 'عکس العمل' به 'عکس‌العمل')
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


2- پرستش لازمه شناخت خدای یگانه:‌
2- پرستش لازمه شناخت خدای یگانه:‌
شناخت خدای یگانه به عنوان کاملترین ذات با کاملترین صفات، منزّه از هر گونه نقص و کاستی، و شناخت رابطه او با جهان که آفرینندگی و نگهداری و فیّاضیّت، عطوفت و رحمانیّت است، عکس العملی در ما ایجاد می‌کند که از آن به «پرستش» تعبیر می‏شود.<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری (جهان‏بینی توحیدی)، ج‏2، ص:-97 96</ref>  
شناخت خدای یگانه به عنوان کاملترین ذات با کاملترین صفات، منزّه از هر گونه نقص و کاستی، و شناخت رابطه او با جهان که آفرینندگی و نگهداری و فیّاضیّت، عطوفت و رحمانیّت است، عکس‌العملی در ما ایجاد می‌کند که از آن به «پرستش» تعبیر می‏شود.<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری (جهان‏بینی توحیدی)، ج‏2، ص:-97 96</ref>  




خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
5- از منظر ایشان توحید در عبادت انگاه محقق می‌گردد که انسان عبادتگر بداند:‌ ...جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتی منزّه از نقص نیست، جز او کسی منعم اصلی و منشأ اصلی نعمتها که همه سپاسها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودی استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد.  
5- از منظر ایشان توحید در عبادت انگاه محقق می‌گردد که انسان عبادتگر بداند:‌ ...جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتی منزّه از نقص نیست، جز او کسی منعم اصلی و منشأ اصلی نعمتها که همه سپاسها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودی استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد.  


ایشان در توسعه معنای توحید عبادی می‌فرماید:‌ هر اطاعتی مانند اطاعت پیامبر و امام و حاکم شرعی اسلامی و پدر و مادر یا معلّم باید به اطاعت از او و رضای او منتهی شود وگرنه جایز نیست.این است عکس العملی که شایسته یک بنده در مقابل خدای بزرگ است و جز در مورد خدای یگانه در مورد هیچ موجودی دیگر نه صادق است نه جایز.<ref>همان  ص 98-99</ref>
ایشان در توسعه معنای توحید عبادی می‌فرماید:‌ هر اطاعتی مانند اطاعت پیامبر و امام و حاکم شرعی اسلامی و پدر و مادر یا معلّم باید به اطاعت از او و رضای او منتهی شود وگرنه جایز نیست.این است عکس‌العملی که شایسته یک بنده در مقابل خدای بزرگ است و جز در مورد خدای یگانه در مورد هیچ موجودی دیگر نه صادق است نه جایز.<ref>همان  ص 98-99</ref>
   
   
6- توحید ذاتی و توحید در عبادت جزء اصول اولیّه اعتقادی اسلامی است،  
6- توحید ذاتی و توحید در عبادت جزء اصول اولیّه اعتقادی اسلامی است،  
خط ۲۵۳: خط ۲۵۳:
اگر انسان صرفاً امر خدا را اطاعت کند آنچنان که هر مملوکی مالک خود را اطاعت می‌کند و بس، عبادت نیست. اینکه در «اصول» می‏گویند «تعبدی» آن است که قصد امتثال امر در آن معتبر باشد و هر توصلی هم که به قصد امتثال صورت گیرد عبادت است، درست نیست.  
اگر انسان صرفاً امر خدا را اطاعت کند آنچنان که هر مملوکی مالک خود را اطاعت می‌کند و بس، عبادت نیست. اینکه در «اصول» می‏گویند «تعبدی» آن است که قصد امتثال امر در آن معتبر باشد و هر توصلی هم که به قصد امتثال صورت گیرد عبادت است، درست نیست.  


عبادت یک رکن و روح دیگری دارد و آن تعظیم و تکریم مقرون به تقدیس است، خواه امری در کار باشد و یا نباشد، خواه آنکه قصد امتثال امر شده باشد یا نشده باشد. انسان به حکم فطرت در مقابل هر چیزی که خود را ببیند یک عکس العمل نشان می‏دهد؛ در مقابل جمال تحسین می‌کند، در مقابل عمل اخلاقی میل به انجام دادن در او پیدا می‏شود، در مقابل علم احساس طلب می‌کند و در مقابل کمال مطلق تقدیس و تسبیح می‌کند.
عبادت یک رکن و روح دیگری دارد و آن تعظیم و تکریم مقرون به تقدیس است، خواه امری در کار باشد و یا نباشد، خواه آنکه قصد امتثال امر شده باشد یا نشده باشد. انسان به حکم فطرت در مقابل هر چیزی که خود را ببیند یک عکس‌العمل نشان می‏دهد؛ در مقابل جمال تحسین می‌کند، در مقابل عمل اخلاقی میل به انجام دادن در او پیدا می‏شود، در مقابل علم احساس طلب می‌کند و در مقابل کمال مطلق تقدیس و تسبیح می‌کند.




خط ۲۸۵: خط ۲۸۵:
از منظر ایشان عبادت علاوه بر اطاعت محض رکن دیگری هم دارد و ان عبارتست از تعظیم و تکریم مقرون به تقدیس:‌
از منظر ایشان عبادت علاوه بر اطاعت محض رکن دیگری هم دارد و ان عبارتست از تعظیم و تکریم مقرون به تقدیس:‌
اگر انسان صرفاً امر خدا را اطاعت کند آنچنان که هر مملوکی مالک خود را اطاعت می‌کند و بس، عبادت نیست ...عبادت یک رکن و روح دیگری دارد و آن تعظیم و تکریم مقرون به تقدیس است، خواه امری در کار باشد و یا نباشد، خواه آنکه قصد امتثال امر شده باشد یا نشده باشد.
اگر انسان صرفاً امر خدا را اطاعت کند آنچنان که هر مملوکی مالک خود را اطاعت می‌کند و بس، عبادت نیست ...عبادت یک رکن و روح دیگری دارد و آن تعظیم و تکریم مقرون به تقدیس است، خواه امری در کار باشد و یا نباشد، خواه آنکه قصد امتثال امر شده باشد یا نشده باشد.
ایشان در تبیین قید اخیر می گوید:‌ انسان به حکم فطرت در مقابل هر چیزی که خود را ببیند یک عکس العمل نشان می‏دهد؛ در مقابل جمال تحسین می‌کند، در مقابل عمل اخلاقی میل به انجام دادن در او پیدا می‏شود، در مقابل علم احساس طلب می‌کند و در مقابل کمال مطلق تقدیس و تسبیح می‌کند....به هر حال عنوان فرمانبری به عقیده ما ملاک عبادت به آن معنی که در مقابل شرک و بت پرستی واقعی صورت می‏گیرد نیست، هرچند به معنی خفی شرک است.
ایشان در تبیین قید اخیر می گوید:‌ انسان به حکم فطرت در مقابل هر چیزی که خود را ببیند یک عکس‌العمل نشان می‏دهد؛ در مقابل جمال تحسین می‌کند، در مقابل عمل اخلاقی میل به انجام دادن در او پیدا می‏شود، در مقابل علم احساس طلب می‌کند و در مقابل کمال مطلق تقدیس و تسبیح می‌کند....به هر حال عنوان فرمانبری به عقیده ما ملاک عبادت به آن معنی که در مقابل شرک و بت پرستی واقعی صورت می‏گیرد نیست، هرچند به معنی خفی شرک است.
به عقیده ما عمل آنگاه عبادت است که احترام و تعظیم باشد با قصد و اعتقاد به الوهیت معبود. الوهیت معبود به معنی این است که شخص معتقد باشد که معبود تسلط باطنی و تکوینی بر او و جهان دارد و در این تسلط خود مستقل است. <ref>یادداشتهای استاد مطهری، ج‏8، ص: 180-179</ref>
به عقیده ما عمل آنگاه عبادت است که احترام و تعظیم باشد با قصد و اعتقاد به الوهیت معبود. الوهیت معبود به معنی این است که شخص معتقد باشد که معبود تسلط باطنی و تکوینی بر او و جهان دارد و در این تسلط خود مستقل است. <ref>یادداشتهای استاد مطهری، ج‏8، ص: 180-179</ref>


Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش