۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=تعریف «مباهله»= | =تعریف «مباهله»= | ||
«مباهله» در لغت به معنی ملاعنه و نفرین متقابل است <ref>ابن منظور، محمد بن مکر، لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲.</ref> و در اصطلاح به این معناست که دو تن یا دو گروه بر علیه یکدیگر دعای بد کنند. پس هر کدام ظالم باشد [[خداوند]] متعال وی را رسوا گرداند و نقمت و عذاب خود را بر وی فرستد و ذریه او را مستاصل کند و هلاک گرداند<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، ص۹۵</ref>. | «مباهله» در لغت به معنی ملاعنه و نفرین متقابل است <ref>ابن منظور، محمد بن مکر، لسان العرب، ج۱۱، ص۷۲.</ref> و در اصطلاح به این معناست که دو تن یا دو گروه بر علیه یکدیگر دعای بد کنند. پس هر کدام ظالم باشد [[خداوند]] متعال وی را رسوا گرداند و نقمت و عذاب خود را بر وی فرستد و ذریه او را مستاصل کند و هلاک گرداند<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، ص۹۵</ref>. | ||
این واژه در تاریخ اسلام به «جریان مباهله» پیامبر اسلام و مسیحیان نجران <ref>نجران شهر کوچکی است میان عدن و حضر موت در ناحیه کوهستانی.</ref> اشاره دارد. پس از آنکه مناظرهٔ آن حضرت با آنان سودی نبخشید و ایمان نیاوردند، حضرت پیشنهاد مباهله را مطرح کرده و آنان پذیرفتند ولی در روز موعود حاضر به «مباهله» | این واژه در تاریخ اسلام به «جریان مباهله» پیامبر اسلام و مسیحیان نجران <ref>نجران شهر کوچکی است میان عدن و حضر موت در ناحیه کوهستانی.</ref> اشاره دارد. پس از آنکه مناظرهٔ آن حضرت با آنان سودی نبخشید و ایمان نیاوردند، حضرت پیشنهاد مباهله را مطرح کرده و آنان پذیرفتند ولی در روز موعود حاضر به «مباهله» نشدند. | ||
به اعتقاد [[شیعیان]] این ماجرا علاوه بر حقانیت دعوت پیامبر، فضیلت همراهان آن حضرت را نیز اثبات میکند؛ براین اساس طبق آیه ۶۱ سوره آل عمران که به ماجرای مباهله اشاره دارد، [[علی بن | به اعتقاد [[شیعیان]] این ماجرا علاوه بر حقانیت دعوت پیامبر، فضیلت همراهان آن حضرت را نیز اثبات میکند؛ براین اساس طبق آیه ۶۱ سوره آل عمران که به ماجرای مباهله اشاره دارد، [[امام علی|علی بن ابیطالب]] (ع) به منزله نفس و جان پیامبر قلمداد شده است. | ||
==معنای ابتهال== | ==معنای ابتهال== | ||
در معنای ابتهال دو نظر است: | در معنای ابتهال دو نظر است: | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
#نفرین برای هلاکت کسی <ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ج۲، ص ۷۶۲ تا ۷۶۱.</ref>. | #نفرین برای هلاکت کسی <ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ج۲، ص ۷۶۲ تا ۷۶۱.</ref>. | ||
در این آیه، «مباهله» به معنی نفرین کردن دو نفر نسبت به همدیگر است. به این صورت که وقتی استدلالات منطقی سودی نداشت، افرادی که با هم دربارهٔ یک مسأله مهم دینی گفتگو دارند، در | در این آیه، «مباهله» به معنی نفرین کردن دو نفر نسبت به همدیگر است. به این صورت که وقتی استدلالات منطقی سودی نداشت، افرادی که با هم دربارهٔ یک مسأله مهم دینی گفتگو دارند، در یک جا جمع میشوند و به درگاه خدا تضرع میکنند و از او میخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند <ref>مکارم شیرازی،ناصر، پیام قرآن؛ ج۹، ص ۲۴۲.</ref>. | ||
در حدیثی از رسول خدا(ص) روایت شده که حضرت فرمود: | در حدیثی از رسول خدا(ص) روایت شده که حضرت فرمود: | ||
«خداوند عزوجل به من خبر داده که پس از مباهله عذاب بر گروه باطل نازل میشود و حق را از باطل مشخص میسازد»<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. | «خداوند عزوجل به من خبر داده که پس از مباهله عذاب بر گروه باطل نازل میشود و حق را از باطل مشخص میسازد»<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
یکی از ایشان به ابوحارثه گفت: برای مباهله نزدیک برو. او گفت: من همانا مردی استوار و جدی برای مباهله میبینم و به راستی بیم دارم که راستگو باشد و اگر راستگو باشد یک سال نگذرد که یک نفر مسیحی در دنیا نماند»<ref>یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی؛ ترجمه محمدابراهیم آیتی، ص۴۵۱.</ref>. | یکی از ایشان به ابوحارثه گفت: برای مباهله نزدیک برو. او گفت: من همانا مردی استوار و جدی برای مباهله میبینم و به راستی بیم دارم که راستگو باشد و اگر راستگو باشد یک سال نگذرد که یک نفر مسیحی در دنیا نماند»<ref>یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی؛ ترجمه محمدابراهیم آیتی، ص۴۵۱.</ref>. | ||
سپس پیامبر پیش رفت و بر دو زانو نشست. ابا حارثه اسقف آنها گفت: به خدا قسم این مرد مثل انبیا نشسته است؛ پس به مباهله تن در ندادند. یکی از بزرگان نصاری گفت: ای ابا حارثه! جلو برو و مباهله کن. ابا حارثه گفت: به خدا قسم که مباهله نمیکنم؛ | سپس پیامبر پیش رفت و بر دو زانو نشست. ابا حارثه اسقف آنها گفت: به خدا قسم این مرد مثل انبیا نشسته است؛ پس به مباهله تن در ندادند. یکی از بزرگان نصاری گفت: ای ابا حارثه! جلو برو و مباهله کن. ابا حارثه گفت: به خدا قسم که مباهله نمیکنم؛ زیرا او را بر مباهله پرجرأت میبینم و میترسم که راستگو باشد که در این صورت به خدا هیچ نیرویی برای ما نباشد. چهرههایی میبینم که اگر از خدا بخواهند که کوهها را از جای بکند، حتماَ خواهد کند. با او مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و در همه جهان یک نصرانی زنده نخواهد ماند. | ||
سپس مسیحیان از پیامبر خواستند تا با آنان حاکمی فرستد تا میان ایشان حکومت(داوری) کند. پیامبر«ابوعبیده جراح» را فرستاد<ref>ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ص۴۶۱.</ref>. | سپس مسیحیان از پیامبر خواستند تا با آنان حاکمی فرستد تا میان ایشان حکومت(داوری) کند. پیامبر«ابوعبیده جراح» را فرستاد<ref>ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ص۴۶۱.</ref>. | ||
چندی بعد "عاقب و سید" به مدینه آمدند و اسلام آوردند. | چندی بعد "عاقب و سید" به مدینه آمدند و اسلام آوردند. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
=منابع= | =منابع= | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] | |||
[[رده:مناسبتها]] | |||
[[رده:مناسبتهای اسلامی]] |