۸۷٬۹۱۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نوشته ها' به 'نوشتهها') |
جز (جایگزینی متن - 'بدعت ها' به 'بدعتها') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
نخستین نزاع الهیاتی در مسیحیت درباره «تثلیث» و «ارتباط مسیح با پدر»، در زمان کنستانتین (قسطنطین)، در قرن چهارم، رخ داد. عقیده برخی از عالمان مسیحی این بود که خدا از خلقت کاملا جداست؛ پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته است، با خدایی که نمیشود شناخت، یکی بشماریم... پدر، پسر را تولید نمود، پس پسر مخلوق است و از ذات پدر نیست و به تمام معنا وی را خدا نتوان خواند<ref>و. م. میلر، تاریخ کلیسای قدیم، ص ۲۴۰</ref>. | نخستین نزاع الهیاتی در مسیحیت درباره «تثلیث» و «ارتباط مسیح با پدر»، در زمان کنستانتین (قسطنطین)، در قرن چهارم، رخ داد. عقیده برخی از عالمان مسیحی این بود که خدا از خلقت کاملا جداست؛ پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته است، با خدایی که نمیشود شناخت، یکی بشماریم... پدر، پسر را تولید نمود، پس پسر مخلوق است و از ذات پدر نیست و به تمام معنا وی را خدا نتوان خواند<ref>و. م. میلر، تاریخ کلیسای قدیم، ص ۲۴۰</ref>. | ||
برخی دیگر از عالمان مسیحی به شدت با نظر فوق مخالفت و صاحبان آن را تکفیر نمودند. نزاع بین دو نظریه، آشوبی عظیم برای [[کلیسا]] و [[امپراطوری روم]] برپا نمود. قسطنطین (پادشاه روم) که از این تفرقه بیمناک شده بود ابتدا سعی نمود بین دو گروه آشتی برقرار نماید؛ از این رو، نامهای برای «الکساندر» (رهبر گروهی که از هم ذات بودن پسر و روح القدس با پدر دفاع میکرد)، و نامهای برای «آدنوس» (رهبر گروهی که قایل به جدایی ذات پدر با پسر بود) نگاشت و از آنان خواست که به این نزاعهای بیهوده! پایان دهند.<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۷۶۹؛ و جوان اگریدی، مسیحیت و | برخی دیگر از عالمان مسیحی به شدت با نظر فوق مخالفت و صاحبان آن را تکفیر نمودند. نزاع بین دو نظریه، آشوبی عظیم برای [[کلیسا]] و [[امپراطوری روم]] برپا نمود. قسطنطین (پادشاه روم) که از این تفرقه بیمناک شده بود ابتدا سعی نمود بین دو گروه آشتی برقرار نماید؛ از این رو، نامهای برای «الکساندر» (رهبر گروهی که از هم ذات بودن پسر و روح القدس با پدر دفاع میکرد)، و نامهای برای «آدنوس» (رهبر گروهی که قایل به جدایی ذات پدر با پسر بود) نگاشت و از آنان خواست که به این نزاعهای بیهوده! پایان دهند.<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۷۶۹؛ و جوان اگریدی، مسیحیت و بدعتها، ص ۱۵۰.</ref>. | ||
از آن جا که نزاع مذکور فروکش نکرد، قسطنطین بر آن شد تا شورایی مسیحی تشکیل دهد و این بحث را در آن مطرح کند؛ لذا به دستور وی نخستین شورای جهانی مسیحی در سال ۳۲۵ م در شهر نیقیه، و با حضور ۳۱۸ [[اسقف]] برگزار گردید. امپراطور شخصاً ریاست برخی از نشستهای این شورا را بر عهده داشت و تمام هزینهها را میپرداخت و البته از همین زمان کلیسا خود را تحت سلطه ریاست رهبر سیاسی حکومت دید، اما چنان درگیر مسائل کلامی و الهیاتی بودند که فرصت فکر کردن به این مسئله خاص را نداشتند<ref>آرل کرنر، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷.</ref>. | از آن جا که نزاع مذکور فروکش نکرد، قسطنطین بر آن شد تا شورایی مسیحی تشکیل دهد و این بحث را در آن مطرح کند؛ لذا به دستور وی نخستین شورای جهانی مسیحی در سال ۳۲۵ م در شهر نیقیه، و با حضور ۳۱۸ [[اسقف]] برگزار گردید. امپراطور شخصاً ریاست برخی از نشستهای این شورا را بر عهده داشت و تمام هزینهها را میپرداخت و البته از همین زمان کلیسا خود را تحت سلطه ریاست رهبر سیاسی حکومت دید، اما چنان درگیر مسائل کلامی و الهیاتی بودند که فرصت فکر کردن به این مسئله خاص را نداشتند<ref>آرل کرنر، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷.</ref>. |