پرش به محتوا

چیستی تقریب بین مذاهب اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «==چیستی تقریب بین مذاهب== واژه­ «تقریب» اسم مصدر به معنای نزدیک کردن و نزدیک گ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
علمای دارالتقریب در قاهره در مقام بیان معنای اصطلاحی تقریب مذاهب اسلامی چنین گفته ­اند:
علمای دارالتقریب در قاهره در مقام بیان معنای اصطلاحی تقریب مذاهب اسلامی چنین گفته ­اند:


«دعوت تقریب رویکردی جدّی در دایره اسلام، عاری از رنگ قومی و اقلیمی، برای رهایی از دشمنی دوجانبه میان مذاهب مختلف اسلامی و پاسداری از وحدت مسلمانان است.»
«دعوت تقریب رویکردی جدّی در دایره اسلام، عاری از رنگ قومی و اقلیمی، برای رهایی از دشمنی دوجانبه میان مذاهب مختلف اسلامی و پاسداری از وحدت مسلمانان است.»<ref> آذرشب، محمدعلی، پیشینه تقریب، تهران: مجمع تقریب مذاهب اسلامی</ref>


مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ایران نیز تقریب مذاهب را این گونه تعریف کرده است:
مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ایران نیز تقریب مذاهب را این گونه تعریف کرده است:


«منظور از تقریب مذاهب عبارت است ازنزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت یکدیگر به منظور دستیابی به تألیف و اخوت دینی براساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی.»[5]
«منظور از تقریب مذاهب عبارت است ازنزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت یکدیگر به منظور دستیابی به تألیف و اخوت دینی براساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی.»<ref> تسخیری، محمدعلی، درباره وحدت وتقریب مذاهب اسلامی ص218</ref>


مرحوم کاشف الغطاء از پیشگامان تقریب در تبیین معنای تقریب مذاهب می­نویسد:
مرحوم کاشف الغطاء از پیشگامان تقریب در تبیین معنای تقریب مذاهب می­نویسد:


«لكن ينبغى أن يكون من المقطوع به أن ليس المراد من التقريب بين المذاهب الاسلامية إزالة أصل الخلاف بينها، بلاقصى المراد و جل الغرض هو إزالة أن يكون هذا الخلاف سبباً للعداء و البغضاء، الغرض تبديل التباعد و التضارب، بالإخاء و التقارب». سزاوار است که بگوییم این مطلب قطعی است که مقصود از تقریب بین مذاهب اسلامی از بین بردن اصل اختلاف بین مذاهب نیست بلکه مقصود اصلی و هدف مهم از تقریب از بین بردن این است که این اختلاف سبب دشمنی و کینه شود؛ غرض تبدیل فاصله (مسلمانان از یکدیگر) و زد و خورد (بین آنها) به برادری و نزدیکی است. [6]
«لكن ينبغى أن يكون من المقطوع به أن ليس المراد من التقريب بين المذاهب الاسلامية إزالة أصل الخلاف بينها، بلاقصى المراد و جل الغرض هو إزالة أن يكون هذا الخلاف سبباً للعداء و البغضاء، الغرض تبديل التباعد و التضارب، بالإخاء و التقارب». سزاوار است که بگوییم این مطلب قطعی است که مقصود از تقریب بین مذاهب اسلامی از بین بردن اصل اختلاف بین مذاهب نیست بلکه مقصود اصلی و هدف مهم از تقریب از بین بردن این است که این اختلاف سبب دشمنی و کینه شود؛ غرض تبدیل فاصله (مسلمانان از یکدیگر) و زد و خورد (بین آنها) به برادری و نزدیکی است.<ref>آل کاشف الغطاء، محمدحسین، بیان للمسلمین،رسالة الاسلام، ج7، ص269</ref>


   
   
خط ۲۲: خط ۲۲:
مرحوم استاد محمّدتقی قمی نیزدر بیان مقصود از تقریب می نویسد:
مرحوم استاد محمّدتقی قمی نیزدر بیان مقصود از تقریب می نویسد:


«انّما دعوتنا أن يتّحد أهل الإسلام على أصول الإسلام التي لايكون المسلم مسلماً الا بها، و أن ينظروا فيما وراء ذلك نظرة من لايبتغى الفلج و الغلب، ولكن يبتغى الحق و المعرفة الصحيحة، فاذا استطاعوا أن يصلوا بالانصاف و الحجةالبينة الى الاتفاق في شىء مما اختلفوا فيه؛فذاك، و الا فليحتفظ كل منهم بما يراه، و ليعذر الاخرين و يحسن الظن بهم،فإن الخلاف على غير أصول الدين لا يضر بالايمان، و لا يخرج المختلفين عن دائرة الإسلام»؛ منحصراً دعوت ما (تقریب بین مذاهب) به این معناست که اهل اسلام بر آن اصول اسلام که مسلمان بدون آن ها مسلمان نیست اتحاد داشته باشند و نسبت به ماورای آن اصول نگاه کسی را داشته باشند که به دنبال غلبه (بر خصم) و از پا درآوردن او نبوده بلکه به دنبال حق و شناخت صحیح است پس اگر توانستند که به وسیله­ی انصاف و حجت آشکار بر اتفاق بر چیزی از آنچه بر آن اختلاف دارند برسند که فبها و الا پس باید  هر کدام از آنها نظر و رأی خود را حفظ کند و دیگران را معذور بداند و حسن ظن به آنها داشته باشد پس همانا اختلاف بر غیر اصول دین به ایمان ضرر نمی زند و کسانی که اختلاف دارند را از دایره­ی اسلام خارج نمی کند.[7]
«انّما دعوتنا أن يتّحد أهل الإسلام على أصول الإسلام التي لايكون المسلم مسلماً الا بها، و أن ينظروا فيما وراء ذلك نظرة من لايبتغى الفلج و الغلب، ولكن يبتغى الحق و المعرفة الصحيحة، فاذا استطاعوا أن يصلوا بالانصاف و الحجةالبينة الى الاتفاق في شىء مما اختلفوا فيه؛فذاك، و الا فليحتفظ كل منهم بما يراه، و ليعذر الاخرين و يحسن الظن بهم،فإن الخلاف على غير أصول الدين لا يضر بالايمان، و لا يخرج المختلفين عن دائرة الإسلام»؛ منحصراً دعوت ما (تقریب بین مذاهب) به این معناست که اهل اسلام بر آن اصول اسلام که مسلمان بدون آن ها مسلمان نیست اتحاد داشته باشند و نسبت به ماورای آن اصول نگاه کسی را داشته باشند که به دنبال غلبه (بر خصم) و از پا درآوردن او نبوده بلکه به دنبال حق و شناخت صحیح است پس اگر توانستند که به وسیله­ی انصاف و حجت آشکار بر اتفاق بر چیزی از آنچه بر آن اختلاف دارند برسند که فبها و الا پس باید  هر کدام از آنها نظر و رأی خود را حفظ کند و دیگران را معذور بداند و حسن ظن به آنها داشته باشد پس همانا اختلاف بر غیر اصول دین به ایمان ضرر نمی زند و کسانی که اختلاف دارند را از دایره­ی اسلام خارج نمی کند.<ref>قمی،محمدتقی، رسالةالاسلام،شماره 18،ص147</ref>
 
در  جای دیگری ایشان می نویسد:
 
«من هذا يتبين أن دعوة التقريب ليست بدعاً في الدين، و لا حدثاً في العلم و انما هي تجديد و تنظيم لامر وفاق معشريعة الحكمة و الرحمة:أن نأتلف حول أصول ديننا، و لا نتفرق كما تفرق الذين من قبلنا، و أن يكون خلافنا فيماوراء ذلك خلاف المنصفين المهذبينالذين يستمعون القول فيتبعون أحسنه، أولئك الذين هداهم الله و أولئك هم أولوالالباب».از اینجا روشن می گردد که دعوت تقریب نه بدعتی در دین است و نه علم جدیدی بلکه تنها تجدید و تنظیم وفاق (بین امت اسلامی)  از راه حکمت و رحمت است به این معنا که پیرامون اصول دینمان جمع شویم و مانند کسانی که قبل از ما متفرق شدند، از یکدیگر جدا نشویم و این که اختلاف ما در ماوراء اصول دین، اختلاف با انصافان پاکیزه باشد کسانی که (به فرموده خداوند) کلام را می شنوند و از بهترین آن تبعیت می­کنند آنان کسانی هستند که خداوند آنان را هدایت کرده و آنها همان صاحبان عقلها هستند. [8]
۱۸۷

ویرایش