confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|- | |- | ||
|[[صحابی]] | |[[صحابی]] | ||
|از [[اصحاب]] برجسته و معتمد امام | |از [[اصحاب]] برجسته و معتمد امام باقرعلیه السلام و امام صادقعلیه السلام | ||
|- | |- | ||
|مشایخ | |مشایخ | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|- | |- | ||
|راوی از [[معصوم]] | |راوی از [[معصوم]] | ||
|[[امام | |[[امام باقرعلیه السلام ]] • [[امام صادقعلیه السلام ]] | ||
|- | |- | ||
|اعتبار | |اعتبار | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
</div> | </div> | ||
'''بريد بن معاوية المعجلی ''' مكنی به ابوالقاسم از بزرگان فقهای [[اصحاب]] و فردی ثقه و جليل القدر و از [[حواريين]] [[امام | '''بريد بن معاوية المعجلی ''' مكنی به ابوالقاسم از بزرگان فقهای [[اصحاب]] و فردی ثقه و جليل القدر و از [[حواريين]] [[امام باقرعلیه السلام ]] و [[امام صادقعلیه السلام ]] میباشد. او از [[اصحاب اجماع]] است. راویان [[حدیث]]، با حفظ [[احادیث]] ونقل سینه به سینه آن، امکان بهره برداری از سخنان گهربار [[اهل بیتعلیه السلام ]] را برای آیندگان فراهم آورده اند. | ||
=خاندان= | =خاندان= | ||
برید، فرزند [[معاویه]]، از قبیله بنیعجل است که در [[کوفه]] ساکن بودهاند؛ قبیله بنیعجل از نژاد اعراب قحطانی میباشند که به کوفه [[هجرت]] کرده و در آن جا سکنا گزیدهاند<ref>معجم قبایل عرب، باب بنیعجل.</ref>. | برید، فرزند [[معاویه]]، از قبیله بنیعجل است که در [[کوفه]] ساکن بودهاند؛ قبیله بنیعجل از نژاد اعراب قحطانی میباشند که به کوفه [[هجرت]] کرده و در آن جا سکنا گزیدهاند<ref>معجم قبایل عرب، باب بنیعجل.</ref>. | ||
در کتب [[رجال]] اشارهای به تاریخ ولادت او نشده است. برید فرزندی دارد به نام «قاسم» که وی نیز از اصحاب [[امام | در کتب [[رجال]] اشارهای به تاریخ ولادت او نشده است. برید فرزندی دارد به نام «قاسم» که وی نیز از اصحاب [[امام صادقعلیه السلام ]] بوده است. قاسم بن برید از نگاه بزرگان [[علم رجال]]، ثقه و مورد اعتماد میباشد<ref>رجال نجاشی، ص 313.</ref>. | ||
=برید از نگاه بزرگان= | =برید از نگاه بزرگان= | ||
برید بن معاویه عجلی، صحابی امام | برید بن معاویه عجلی، صحابی امام باقرعلیه السلام و امام صادقعلیه السلام میباشد<ref>قاموس الرجال، ج 2، ص 276.</ref>. وی غیر از این که راوی ثقه احادیث اهل بیتعلیه السلام است، [[فقیه]] هم بوده است<ref> اعیان الشیعه، ج 3، ص 558.</ref>. وی از دید بزرگان علم رجال یکی از اصحاب اجماع است<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ص 165.</ref>. | ||
احمدبن حسین میگوید: برید، کتابی نوشت به خطّ [[ابن عباس]] که من کتاب را دیدهام.6 ولی نام کتاب را ذکر نمیکند. تمام صاحبان کتب علم رجال برید را ثقه میدانند و کسی در مورد ثقه بودن وی شک ندارد. | احمدبن حسین میگوید: برید، کتابی نوشت به خطّ [[ابن عباس]] که من کتاب را دیدهام.6 ولی نام کتاب را ذکر نمیکند. تمام صاحبان کتب علم رجال برید را ثقه میدانند و کسی در مورد ثقه بودن وی شک ندارد. | ||
=استادان= | =استادان= | ||
برید بن معاویه شاگرد امام | برید بن معاویه شاگرد امام باقرعلیه السلام و صادقعلیه السلام بوده است و بیشتر از محضر این دو بزرگوار بهرهمند شده است. نقل مستقیم اکثر روایات از معصوم علیهالسلام ، گواه این مدعاست. غیر از امام باقرعلیه السلام و امام صادقعلیه السلام وی از محضر [[محمدبن مسلم]] استفاده کرده و روایاتی از طریق ایشان نقل میکند. | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
=از منظر معصومان= | =از منظر معصومان= | ||
روایات رسیده از [[اهل | روایات رسیده از [[اهل بیتعلیه السلام ]] درمورد برید، نشان میدهد که ایشان مقام والایی در نزد ائمه علیهمالسلام داشته است، که به برخی از روایات استناد میکنیم: | ||
# جمیل بن درّاج میگوید: روزی وارد منزل امام | # جمیل بن درّاج میگوید: روزی وارد منزل امام صادقعلیه السلام شدم. هنگام ورود، مردی از اهل [[کوفه]] را مشاهده کردم که از اطاق امام بیرون آمد و خارج شد. وارد اطاق امام شدم و گفتم: مردی کوفی را مشاهده کردم که از دیدار شما برمیگشت. حضرت فرمود: خداوند روحش را مقدس گرداند، وی مورد اطمینان پدرم بود. امروز هم وی مورد اطمینان و رازدار من است. حضرت ادامه داد: زمانی که خداوند اراده کند بدی به اهل زمین برساند، به واسطه آنها آن بدی را برطرف میکند. آنها ستارگان [[شیعیان]] ما هستند. آنها باعث میشوند نام و یاد پدرم در همه جا زنده بماند. هر بدعتی را کشف میکنند و به مقابله برمیخیزند و بدعتها را از [[دین]] میزدایند. در این هنگام حضرت گریه کردند. من پرسیدم: اینها چه کسانی هستند؟! فرمود: درود خداوند بر آنها باد! آنها «برید بن معاویه عجلی، زرارة بن اعین، [[ابوبصیر]] و [[محمد بن مسلم]]» هستند<ref> قاموس الرجال، ج 2، ص 277.</ref>. | ||
# | # | ||
# امام | # امام صادقعلیه السلام میفرمود: محبوبترین مردم نزد ما، چه در این دنیا باشیم و چه نباشیم، چهار نفرند: «زرارةبن اعین، برید بن معاویه عجلی، محمد بن مسلم و [[ابو جعفر احول]] «مؤمن طاق»»<ref>وسایل الشیعه، ج 27، ص 143.</ref>. | ||
# | # | ||
# داوود بن سرحان نقل میکند: شنیدم از امام | # داوود بن سرحان نقل میکند: شنیدم از امام صادقعلیه السلام که فرمود: همانا [[اصحاب]] پدرم زینت ما هستند؛ بدانید آنها «زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، برید بن معاویه و [[لیث مرادی]]» هستند. اینها همیشه با [[عدالت]] و قسط رفتار میکنند. اینها همیشه راست میگویند و در کلام صادقند. اینها سبقت گیرندگان مقرّب درگاه الهی هستند<ref>. اعیان الشیعه، ج 3، ص 559.</ref>. | ||
# | # | ||
# جمیل بن درّاج میگوید: شنیدم از امام | # جمیل بن درّاج میگوید: شنیدم از امام صادقعلیه السلام که فرمود: استواران در زمین و پرچمداران دین خداوند، چهارنفرند: «محمد بن مسلم، برید بن معاویه، زرارة بن اعین و لیث بن البختری<ref>رجال کشی، ص 135.</ref>.» | ||
# | # | ||
# حذیفة بن اسید غفاری نقل میکند: از امام | # حذیفة بن اسید غفاری نقل میکند: از امام صادقعلیه السلام شنیدم که فرمود: روز قیامت شیعیان و اهل بیتعلیه السلام ندا میدهند: اینان «برید بن معاویه، زرارة بن اعین، محمد بن مسلم و احول» اولین سبقت گیرندگان و اولین مقرّبان بودند<ref>همان، ص 10.</ref>. | ||
# | # | ||
# علی بن اسباط نقل میکند از پدرش و اسباط نقل میکند از [[امام | # علی بن اسباط نقل میکند از پدرش و اسباط نقل میکند از [[امام موسیعلیه السلام ]] که فرمود: [[روز قیامت]] منادی ندا: میدهد حواریون [[امام محمد بن علی]] و [[جعفربن محمد]] چه کسانی هستند؟! در این هنگام چهارنفر بلند میشوند: «برید بن معاویه، زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، لیث بن البختری.» که منظور ابوبصیر است<ref> بحارالانوار، ج 46، ص 243.</ref>. | ||
# | # | ||
# جمیل بن درّاج میگوید: از امام | # جمیل بن درّاج میگوید: از امام صادقعلیه السلام شنیدم که فرمود: بشارت ده مخبتین را به [[بهشت]]! «برید بن معاویه، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زرارة بن اعین». این چهارنفر از نجیبان و پاکان اند. اینها امین خداوند در بیان احکام الهی هستند. اگر اینها نبودند، آثار [[نبوت]] از بین میرفت<ref>رجال کشی، ص 170.</ref>. | ||
# | # | ||
=نکوهش برید= | =نکوهش برید= | ||
در کنار این احادیث ـ که در بیان فضیلت برید نقل شده است ـ چند روایت در مذمّت برید از [[ | در کنار این احادیث ـ که در بیان فضیلت برید نقل شده است ـ چند روایت در مذمّت برید از [[معصومعلیه السلام ]] نقل شده است که بدین قرار است: | ||
# ابیالصباح میگوید: از امام | # ابیالصباح میگوید: از امام صادقعلیه السلام شنیدم که فرمود: خداوند هلاک کند کسانی را که در دینشان شک میورزند. «زرارة بن اعین و برید بن معاویه و محمد بن مسلم و اسماعیل جعفی» از کسانی هستند که در دینشان شک میورزند<ref>اعیان الشیعه، ج 3، ص 559.</ref>. | ||
# | # | ||
# یونس نقل میکند از مسمع که از ابن ابیسیّار شنیدم که اباعبداللّهی میفرمود: خداوند لعنت کند برید را، خداوند لعنت کند زرارة بن اعین را<ref>قاموس الرجال، ج 2، ص 276.</ref>. | # یونس نقل میکند از مسمع که از ابن ابیسیّار شنیدم که اباعبداللّهی میفرمود: خداوند لعنت کند برید را، خداوند لعنت کند زرارة بن اعین را<ref>قاموس الرجال، ج 2، ص 276.</ref>. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
# در سند روایاتی که در مذمّت برید نقل شده است، جبرئیل بن احمد قرار دارد که نه ممدوح است و نه ثقه. | # در سند روایاتی که در مذمّت برید نقل شده است، جبرئیل بن احمد قرار دارد که نه ممدوح است و نه ثقه. | ||
# روایات مدح، فراوان است و قطعاً از اهل | # روایات مدح، فراوان است و قطعاً از اهل بیتعلیه السلام رسیده است و از حیث سند معتبر است. پس اعتنایی به روایات شاذ که در مذمّت برید نقل شده است، نمیشود. | ||
# در صحیحه [[عبداللّه بن زرارة]] آمده است که حضرت امام صادقی فرمود: من عیب شما را می گویم و با این که شما را مذمّت میکنم، از شما دفاع میکنم چون میترسم دشمن به شما آسیب برساند و موجب حسد مردم و اذیت رساندن به شما شود<ref>معجم الرجال، خویی، ج 4، ص 198.</ref>. | # در صحیحه [[عبداللّه بن زرارة]] آمده است که حضرت امام صادقی فرمود: من عیب شما را می گویم و با این که شما را مذمّت میکنم، از شما دفاع میکنم چون میترسم دشمن به شما آسیب برساند و موجب حسد مردم و اذیت رساندن به شما شود<ref>معجم الرجال، خویی، ج 4، ص 198.</ref>. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
در اینجا به نقل برخی از روایات وی تبرّک میجوییم: | در اینجا به نقل برخی از روایات وی تبرّک میجوییم: | ||
# برید بن معاویه میگوید: شنیدم از امام | # برید بن معاویه میگوید: شنیدم از امام صادقعلیه السلام که ایشان فرمود: من از پدرم و پدرم از پدرش... و [[امام علیعلیه السلام ]] از [[رسول خدا(ص)]] و آن حضرت از [[جبرئیل]] و ایشان از خداوند شنید که خداوند فرموده است: زمانی که اراده کنم جمع کنم برای مسلمانی خیردنیا و آخرت را، قرار میدهم برای او قلبی خاشع؛ زبانی ذاکر؛ جسدی بر بلاصا بر و زن مؤمنهای که وقتی به او نگاه کند، خوشحال شود و وقتی از او دور است، خود را حفظ کند<ref>وسایل الشیعه، ج 20، ص 40.</ref>. همراه حضرت صادقعلیه السلام نشسته و مشغول صحبت بودیم که مردی وارد شد و گفت: من از [[خراسان]] برای دیدن شما آمدهام. (آنگاه پای خود را به حضرت نمایاند و گفت) به خدا قسم! نیامدم مگر به عشق شما؛ ببین چگونه پایم تاول زده است! | ||
# پس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را روز قیامت همراه ما محشور میدارد! و آیا «دین» چیزی جز حبّ هست؟ (دین بدون محبّت نیست)<ref>بحارالانوار، ج 27، ح 57.</ref>. | # پس حضرت فرمود: به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد، خداوند آن را روز قیامت همراه ما محشور میدارد! و آیا «دین» چیزی جز حبّ هست؟ (دین بدون محبّت نیست)<ref>بحارالانوار، ج 27، ح 57.</ref>. | ||
# | # | ||
# برید میگوید: از امام | # برید میگوید: از امام صادقعلیه السلام پرسیدم، منظور خداوند از «صادقین» در آیه «اتقوا اللّه و کونوا مع الصادقین» چیست؟ فرمود: مقصود خداوند فقط شامل ما میشود<ref> اصول کافی، ج 1، ص 208.</ref>. | ||
# | # | ||
# برید میگوید: امام | # برید میگوید: امام صادقعلیه السلام هر وقت اراده سفر میکرد، همه اهل و عیال خود را در خانهای دعوت میکرد و دست را به دعا میداشت و میفرمود: «اللّهم انّی استودعک الغداة نفسی و مالی و اهلی و ولدی الشاهد منّا و الغائب، اللّهمّ احفظنا و احفظ علینا اجعلنا فیجورارک، اللّهم لاتسلبنا نعمتک و لا تغیّر ما بنا من عافیتک و فضلک<ref>همان، ص 283.</ref>؛ پروردگارا! امروز جان و مال و اهل و فرزندان حاضر و غایبم را به تو میسپارم. خدایا! ما را از شر حفظ کن و اموال ما را برای ما حفظ کن. خدایا! ما را در جوارِ خودت قرار ده. خدایا! نعمتت را از ما نگیر و احسان و فضلی را که به ما مرحمت فرمودهای، تغییر مده». | ||
# | # | ||
# برید میگوید: از حضرت | # برید میگوید: از حضرت صادقعلیه السلام شنید که فرمود: از پدرم و او از پدرش... از [[علیعلیه السلام ]] و او از [[رسول اللّه(ص)]] شنیدم که رسول اللّه(ص) فرمودند: مرز اسلام و کفر چیزی نیست مگر ترک [[نماز]] واجبی که عمدی ترک شود، یا نماز را سبک بشمارد و اگر چنین کند، مثل آن است که نماز نخوانده باشد<ref>وسایل الشیعه، ج 4، ص 42.</ref>. | ||
# | # | ||
# برید میگوید: از امام | # برید میگوید: از امام صادقعلیه السلام شنیدم که فرمود: وقتی فرزندان [[آدمعلیه السلام ]] بزرگ شده و به حدّ بلوغ رسیدند، خداوند [[حوری]] از حوریان بهشتی فرستاد و آدم یکی از پسرانش را به عقد او درآورد و همچنین پسر دیگر خود را به عقد زنی از طایفه [[جن]] درآورد. پس، از بنی آدم هرکدام که دارای اخلاق نیکو و صورت زیبا هستند، از اولاد حوریّه میباشند و هرکدام زشت خوی و زشت صورت هستند، از نسل جنیان. و این گونه نیست که پسران آدم با خواهران خودشان ازدواج کرده باشند<ref>علل الشرایع، ج 1، ص 103.</ref>. | ||
# | # | ||
# برید میگوید: از امام درمورد آیه «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا....»، سؤال کردم. حضرت فرمود: صبرکنید بر انجام تکالیف و وظایف شرعی، و بردشمنی دشمنانتان صابر باشید و با امام موعود ارتباط داشته باشید<ref> تأویل الآیات، ص 86.</ref>. | # برید میگوید: از امام درمورد آیه «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا....»، سؤال کردم. حضرت فرمود: صبرکنید بر انجام تکالیف و وظایف شرعی، و بردشمنی دشمنانتان صابر باشید و با امام موعود ارتباط داشته باشید<ref> تأویل الآیات، ص 86.</ref>. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
=وفات= | =وفات= | ||
در تاریخ وفات برید بن معاویه، اختلاف است؛ بعضی فوت او را در زمان امام | در تاریخ وفات برید بن معاویه، اختلاف است؛ بعضی فوت او را در زمان امام صادقعلیه السلام دانستهاند. اما قول قوی که اکثر کتب رجال نقل کردهاند، این است که وی در سال 150 ه .ق. رحلت کرده است<ref>تنقیح المقال، ص 165.</ref>. | ||
=منبع= | =منبع= |