۸۷٬۱۹۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
پس اصحاب رأی، اصحاب حدیث هم هستند و اصحاب حدیث، اصحاب رأی هم هستند. حداکثر گامی که میتوانیم برداریم، گامی است که [[محمد ابوزهره]] (دانشمند معاصر عرب) در آثارش انجام داده و آن این که او تا اندازهای متوجه این تناقض شده است. تئوری او در تقابل اصحاب حدیث و اصحاب رأی، تقابل گرایشی است یعنی معتقد است که اصحاب حدیث به گروهی از علما گفته میشد که گرایش بیشتری به حدیث داشتند و توجه کمتری به رأی و اصحاب رأی به آن دسته از علما گفته میشود که بیشتر به رأی و کمتر به حدیث گرایش داشتند. | پس اصحاب رأی، اصحاب حدیث هم هستند و اصحاب حدیث، اصحاب رأی هم هستند. حداکثر گامی که میتوانیم برداریم، گامی است که [[محمد ابوزهره]] (دانشمند معاصر عرب) در آثارش انجام داده و آن این که او تا اندازهای متوجه این تناقض شده است. تئوری او در تقابل اصحاب حدیث و اصحاب رأی، تقابل گرایشی است یعنی معتقد است که اصحاب حدیث به گروهی از علما گفته میشد که گرایش بیشتری به حدیث داشتند و توجه کمتری به رأی و اصحاب رأی به آن دسته از علما گفته میشود که بیشتر به رأی و کمتر به حدیث گرایش داشتند. | ||
تا این جا به نظر میرسد میتوان تا اندازهای این سخن را پذیرفت. ولی این دیدگاه یک ایراد جدی دارد و آن این که اولاً مقدارِ گرایش بیشتر و کمتر به رأی یا حدیث، بالاخره در نقطهای به مراتب مرزی میرسد به عبارتی، باید یک گروه سوّمی هم داشته باشیم که نقشی بینابین را داشته باشد<ref> چنان که مثلاً در کنار مجبّره و مفوّضه، گروههایی وجود دارند که در وسط قرار گرفتهاند و یا در کنار خوارج که قائل به کفر فاسق و مرجئه که قائل به ایمان فاسق هستند، معتزله وجود دارد که قائل به «منزلة بین المنزلتین» هستند. برای اطلاع بیشتر ر.ک: مقاله اصحاب حدیث ذیل عنوان | تا این جا به نظر میرسد میتوان تا اندازهای این سخن را پذیرفت. ولی این دیدگاه یک ایراد جدی دارد و آن این که اولاً مقدارِ گرایش بیشتر و کمتر به رأی یا حدیث، بالاخره در نقطهای به مراتب مرزی میرسد به عبارتی، باید یک گروه سوّمی هم داشته باشیم که نقشی بینابین را داشته باشد<ref> چنان که مثلاً در کنار مجبّره و مفوّضه، گروههایی وجود دارند که در وسط قرار گرفتهاند و یا در کنار خوارج که قائل به کفر فاسق و مرجئه که قائل به ایمان فاسق هستند، معتزله وجود دارد که قائل به «منزلة بین المنزلتین» هستند. برای اطلاع بیشتر ر.ک: مقاله اصحاب حدیث ذیل عنوان «طریقه وسطی» در دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص117، احمد پاکتچی.</ref>. یعنی اگر با اموری مواجه باشیم که در این حد از نسبیت هستند، قاعدتاً باید انتظار گروههای میانی را داشته باشیم. در نتیجه بین اصحاب حدیث و اصحاب رأی هم میتواند گروهی وجود داشته باشد که معتدل باشد - نه افراط در حدیث و نه افراط در رأی داشته باشد. پس ایراد این نظر در این است که گروه میانی را نداریم و هیچ گروهی وجود ندارد که در این وسط قرار بگیرد. | ||
ایراد دیگر بر دیدگاه ابوزهره، این است که این دیدگاه باید مبانی نظری داشته باشد، چون این مسأله نمیتواند یک امر دل بخواهی باشد که فردی، صرفاً به صورت عملی<ref>Practice.</ref> بیشتر به رأی یا حدیث کشیده شود. نمیتوان پذیرفت که این دو گروه، به لحاظ نظری هیچ اختلاف جدی با هم ندارند و تنها از نظر عملی بعضی به ورطه رأی مفرط و بعضی به ورطه حدیث گرایی مفرط افتادهاند، چون میدانیم بیشترین اختلاف این دو گروه، یک اختلاف تئوریک بوده است. | ایراد دیگر بر دیدگاه ابوزهره، این است که این دیدگاه باید مبانی نظری داشته باشد، چون این مسأله نمیتواند یک امر دل بخواهی باشد که فردی، صرفاً به صورت عملی<ref>Practice.</ref> بیشتر به رأی یا حدیث کشیده شود. نمیتوان پذیرفت که این دو گروه، به لحاظ نظری هیچ اختلاف جدی با هم ندارند و تنها از نظر عملی بعضی به ورطه رأی مفرط و بعضی به ورطه حدیث گرایی مفرط افتادهاند، چون میدانیم بیشترین اختلاف این دو گروه، یک اختلاف تئوریک بوده است. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
از حدود سال 100 هـ به بعد دعوتهای فرقهای آغاز شد که به تأسیس چندین دولت سایه تبدیل شد. فرقههای مختلفی که در این دوره زمینه مناسبی برای فعالیت فرهنگی میدیدند، مردم را در قسمتهای مختلفی از جهان اسلام به [[مذهب]] خود دعوت کردند ولی نه در حد این که بگویند تو را به خدا بیایید به قرقه ما بپیوندید بلکه یک حرکت کاملاً سازمان یافته و یک سازمان دعوت به وجود آوردند. آنها تشکیلات مالی به وجود آوردند و [[بیت المال]] تأسیس کردند. خیلی از افراد را با کمکهای مالی به محافل خود میکشاندند و به فرقه خود متصل میکردند که نمونههای متعددی را از این مسأله داریم. | از حدود سال 100 هـ به بعد دعوتهای فرقهای آغاز شد که به تأسیس چندین دولت سایه تبدیل شد. فرقههای مختلفی که در این دوره زمینه مناسبی برای فعالیت فرهنگی میدیدند، مردم را در قسمتهای مختلفی از جهان اسلام به [[مذهب]] خود دعوت کردند ولی نه در حد این که بگویند تو را به خدا بیایید به قرقه ما بپیوندید بلکه یک حرکت کاملاً سازمان یافته و یک سازمان دعوت به وجود آوردند. آنها تشکیلات مالی به وجود آوردند و [[بیت المال]] تأسیس کردند. خیلی از افراد را با کمکهای مالی به محافل خود میکشاندند و به فرقه خود متصل میکردند که نمونههای متعددی را از این مسأله داریم. | ||
دعوت عباسی از همین دوره آغاز شد. جریانی که در نهایت منجر به شکل گیری قیام [[ابومسلم خراسانی]] شد. دعوت عباسی از حدود سال 100 هـ در [[خراسان]] آغاز شد. دعوت اباضی هم از حدود سال 100 هـ آغاز شد. [[ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه تمیمی]]، امام اباضیه در این دوره آغاز به تأسیس یک نظام و سازمان دعوت کرد و افرادی را که به آنها میگفت | دعوت عباسی از همین دوره آغاز شد. جریانی که در نهایت منجر به شکل گیری قیام [[ابومسلم خراسانی]] شد. دعوت عباسی از حدود سال 100 هـ در [[خراسان]] آغاز شد. دعوت اباضی هم از حدود سال 100 هـ آغاز شد. [[ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه تمیمی]]، امام اباضیه در این دوره آغاز به تأسیس یک نظام و سازمان دعوت کرد و افرادی را که به آنها میگفت «حَمَلهُ العِلم» به قسمتهای مهم جهان اسلام میفرستاد تا [[مذهب اباضی]] را در مناطق مختلف تبلیغ کنند. | ||
دعوت صفریه در همین زمان آغاز شد و افرادی به قسمتهای مختلف جهان اسلام فرستاده شدند که مردم را به مذهب صفریه دعوت کنند که ما یکی از این افراد را در خراسان به نام عبیده یشکری میشناسیم که در منطقه هرات مردم را به مذهب صُفری دعوت میکرد. البته گزارشها خیلی مبهم است چون همه این کارها زیرزمینی و مخفی بوده است ولی در بعضی مدارک این اتفاقات ثبت شده است. صفریه و اباضیه از فرقههای خوارج هستند. عباسیه هم یک فرقه شبه شیعی هستند که بعدها به تأسیس دولت عباسی منجر شد. | دعوت صفریه در همین زمان آغاز شد و افرادی به قسمتهای مختلف جهان اسلام فرستاده شدند که مردم را به مذهب صفریه دعوت کنند که ما یکی از این افراد را در خراسان به نام عبیده یشکری میشناسیم که در منطقه هرات مردم را به مذهب صُفری دعوت میکرد. البته گزارشها خیلی مبهم است چون همه این کارها زیرزمینی و مخفی بوده است ولی در بعضی مدارک این اتفاقات ثبت شده است. صفریه و اباضیه از فرقههای خوارج هستند. عباسیه هم یک فرقه شبه شیعی هستند که بعدها به تأسیس دولت عباسی منجر شد. |