۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هی' به 'ه') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|- | |- | ||
|القاب و سایر نامها | |القاب و سایر نامها | ||
|احمد امين بک ابراهيم | |احمد امين بک ابراهيم • احمد امين • احمد امین ابراهیم(مصری) | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|فجر الاسلام • ضحی الاسلام • ظهر الاسلام • قصة الادب فی العالم • فیض الخاطر • یوم الاسلام | |فجر الاسلام • ضحی الاسلام • ظهر الاسلام • قصة الادب فی العالم • فیض الخاطر • یوم الاسلام | ||
|- | |- | ||
|[[دین]] و [[مذهب]] | |[[دین]] و [[مذهب]] | ||
|[[اسلام]] • [[تسنن]] | |[[اسلام]] • [[تسنن]] | ||
|- | |- | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''احمد امین''' نویسنده و | '''احمد امین''' نویسنده و متفکر، مورخ [[مصر]] است. در منشيه در [[قاهره]] به دنیا آمد. آموزش ابتدائی را در مدرسه مادر عباس پاشا آموخت و به [[دانشگاه الازهر]] دانشکده قوه قضائیه مذهبی رفت و گواهی قضاوت را از قوه قضائیه دست آورده است. در سال ۱۹۲۶ توسط دوستش [[طه حسین]] به استاد دستیار در دانشکده هنر در [[دانشگاه قاهره]] گمارده شد و در سال ۱۹۳۹ رئیس آن دانشکده گشت. او با ارائه روششناسی تلفیقی جامعهشناسی تاریخی، قرائتی دوباره از [[تاریخ اسلام]] ارائه کرد. نقطه اصلی توجه او فرهنگ و جامعه به عنوان یک کلیت بود. وی در این زمینه اقدام به نوشتن کتابهای سلسلهوار [[فجر الاسلام]]، [[ضحی الاسلام]] و [[ظهر الاسلام]] نمود و در آنها تحولات تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی [[جهان اسلام]] از بدو پیدایش را بررسی کرد. | ||
==تولد و تحصیل== | == تولد و تحصیل == | ||
احمد امین در ۱۲ محرم ۱۳۰۴ق در قاهره به دنیا آمد. در آن زمان چهار سال از اشغال [[انگلیس]] گذشته بود و [[مصر]] روزهای پُرآشوبی را سپری میکرد. پدر وی شیخ ابراهیم مدرّس [[الازهر]] بود و از همان دوران کودکی، شخصاً آموزش احمد را برعهده گرفت و [[علوم قرآنی]] و [[معارف اسلامی]] را به وی آموخت<ref> احمد امین، زعماء الاصلاح فی العصر الحدیث، قاهره: مکتبة النهضة المصریة، 1950 م، صص 4 و 6 (مقدمه رجاء النقاش).</ref>. | احمد امین در ۱۲ محرم ۱۳۰۴ق در قاهره به دنیا آمد. در آن زمان چهار سال از اشغال [[انگلیس]] گذشته بود و [[مصر]] روزهای پُرآشوبی را سپری میکرد. پدر وی شیخ ابراهیم مدرّس [[الازهر]] بود و از همان دوران کودکی، شخصاً آموزش احمد را برعهده گرفت و [[علوم قرآنی]] و [[معارف اسلامی]] را به وی آموخت<ref> احمد امین، زعماء الاصلاح فی العصر الحدیث، قاهره: مکتبة النهضة المصریة، 1950 م، صص 4 و 6 (مقدمه رجاء النقاش).</ref>. | ||
وی در ۱۳۲۵ق وارد مدرسه «القضاء الشرعی» شد که یکی از ممتازترین مدارس مصر بود و [[محمد عبده]] همان سال آن را تاسیس کرده بود. او در این مدرسه، به فراگیری [[علوم اسلامی]] و [[فقهی]] و ادبیات و تاریخ در کنار علوم جدید همچون جغرافیا، فیزیک، حسابان و هندسه پرداخت. وی در ۱۳۳۰ق با نمره عالی فارغالتحصیل شد و در همان مدرسه به تدریس [[اخلاق]] مشغول شد. مهمترین استفاده او از مدرسه «قضا» آشنایی با عاطف بک برکات ناظر مدرسه بود. شخصیت علمی او تاثیر ویژهای بر امین گذارد و به او آموخت که روششناسی تجزیه و تحلیل دادهها را در قبال دین به کار برد؛ حتی اگر این دادهها این روش را رد کنند. در این دوره او به یادگیری زبان انگلیسی پرداخت<ref>Ahmad Amin, Islamic Encyclopedi, 2010: http://www.islamicencyclopedia.org/Default.spx?Page=Ahmad-Amin&NS=&AspxAutoDetectCookieSupport=1.</ref>. | وی در ۱۳۲۵ق وارد مدرسه «القضاء الشرعی» شد که یکی از ممتازترین مدارس مصر بود و [[محمد عبده]] همان سال آن را تاسیس کرده بود. او در این مدرسه، به فراگیری [[علوم اسلامی]] و [[فقهی]] و ادبیات و تاریخ در کنار علوم جدید همچون جغرافیا، فیزیک، حسابان و هندسه پرداخت. وی در ۱۳۳۰ق با نمره عالی فارغالتحصیل شد و در همان مدرسه به تدریس [[اخلاق]] مشغول شد. مهمترین استفاده او از مدرسه «قضا» آشنایی با عاطف بک برکات ناظر مدرسه بود. شخصیت علمی او تاثیر ویژهای بر امین گذارد و به او آموخت که روششناسی تجزیه و تحلیل دادهها را در قبال دین به کار برد؛ حتی اگر این دادهها این روش را رد کنند. در این دوره او به یادگیری زبان انگلیسی پرداخت<ref>Ahmad Amin, Islamic Encyclopedi, 2010: http://www.islamicencyclopedia.org/Default.spx?Page=Ahmad-Amin&NS=&AspxAutoDetectCookieSupport=1.</ref>. | ||
==فعالیتها== | == فعالیتها == | ||
احمد به همکاری با بزرگانی چون: [[طه حسین]]، [[احمد الزیات]]، [[مصطفی عبدالرازق]] و دیگران در چاپ مجله «السفور» پرداخت. او همچنین از نویسندگان برجسته مجله «الرساله» بود این فعالیت ژورنالیستی درهای جدیدی را به روی او گشود و او را قادر ساخت مقالات اجتماعی، فکری و ادبی بنویسد؛ و آنها را در یک کتاب ۱۰ جلدی با عنوان «[[فیض الخاطر]]» گردآوری کند. این کتاب شهرت زیادی برای او به ارمغان آورد<ref> احمد امین، فیض الخاطر، بیروت: دارالشروق، 1372 ق.</ref>. | احمد به همکاری با بزرگانی چون: [[طه حسین]]، [[احمد الزیات]]، [[مصطفی عبدالرازق]] و دیگران در چاپ مجله «السفور» پرداخت. او همچنین از نویسندگان برجسته مجله «الرساله» بود این فعالیت ژورنالیستی درهای جدیدی را به روی او گشود و او را قادر ساخت مقالات اجتماعی، فکری و ادبی بنویسد؛ و آنها را در یک کتاب ۱۰ جلدی با عنوان «[[فیض الخاطر]]» گردآوری کند. این کتاب شهرت زیادی برای او به ارمغان آورد<ref> احمد امین، فیض الخاطر، بیروت: دارالشروق، 1372 ق.</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در سال ۱۹۴۵ وی مدیر معاونت فرهنگی وزارت معارف شد و در این معاونت ایده «دانشگاه مردمی» را مطرح کرد. به اعتقاد او مردم حق فراگیری دانش را دارند. او «دانشگاه مردمی» را تاسیس کرد و به این مسئله همواره میبالید و آن را «دختر عزیزم» مینامید. پس از آن او مدیریت بخش فرهنگی [[اتحادیه عرب]] را نیز به عهده گرفت. | در سال ۱۹۴۵ وی مدیر معاونت فرهنگی وزارت معارف شد و در این معاونت ایده «دانشگاه مردمی» را مطرح کرد. به اعتقاد او مردم حق فراگیری دانش را دارند. او «دانشگاه مردمی» را تاسیس کرد و به این مسئله همواره میبالید و آن را «دختر عزیزم» مینامید. پس از آن او مدیریت بخش فرهنگی [[اتحادیه عرب]] را نیز به عهده گرفت. | ||
==آثار مهم== | == آثار مهم== | ||
# فجر الاسلام، | # فجر الاسلام، | ||
# ضحی الاسلام، | # ضحی الاسلام، | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
# [[سید احمد خان]]، | # [[سید احمد خان]]، | ||
# [[سید امیرعلی]]، | # [[سید امیرعلی]]، | ||
# [[خیرالدین باشا التونسی]]، | # [[خیرالدین باشا التونسی]]، | ||
# [[علی باشا مبارک]]، | # [[علی باشا مبارک]]، | ||
# [[عبدالله ندیم]]، | # [[عبدالله ندیم]]، | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در سلسله کتابهای فجر الاسلام، ضحی الاسلام، ظهر الاسلام و یوم الاسلام او سیر تحول عقلانیت در تاریخ اسلام را بررسی و مکاتب و فرقههای گوناگون اسلامی را در این خصوص مورد بررسی قرار میدهد. | در سلسله کتابهای فجر الاسلام، ضحی الاسلام، ظهر الاسلام و یوم الاسلام او سیر تحول عقلانیت در تاریخ اسلام را بررسی و مکاتب و فرقههای گوناگون اسلامی را در این خصوص مورد بررسی قرار میدهد. | ||
==چکیده آراء و اندیشه احمد امین== | == چکیده آراء و اندیشه احمد امین == | ||
از احمد امین به عنوان مورخ تاریخ جنبش عقلگرایی اسلامی یاد میشود. وی در نوشتههای خود از تحلیل علمی قابل توجهی استفاده کرده و به روش انتقادی - تحلیلی روی آورده است که در نوشتههای اندیشمندان آن دوره کمتر دیده میشود. احمد امین که در زمینههای گوناگون مانند تاریخ اسلامی، [[سیاست]]، نقد ادبی، [[اخلاق]] و [[فلسفه]] قلم زده است، سعی میکرد مسائل را از سه جنبه اجتماعی، علمی و دینی بررسی نماید. احمد امین با نوشتن کتابی در مورد شخصیتهای بزرگ اصلاحگرای اسلامی مانند سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده، شیفتگی خود را به این جریان نشان میدهد. در بسیاری از نوشتههای وی این شیفتگی و مجذوبیت به چشم میخورد. حوادث مصر پس از [[جنگ جهانی اول]] و مبارزات ضد استعماری مردم این کشور که با قیام 1919 آغاز گردید، در نوشتههای احمد امین انعکاس زیادی داشت. نوشتههای او در مورد استقلال، همگرایی منطقهای و نظریه جامع و کارکردی پارلمانها، شعارهای نسل وی در آن زمان به حساب میآید. وی به طور دقیق خواستهها و آرمانهای نسل خود را با روشی بدیع مطرح میکند و راهحلهای خود را جهت رسیدن به این آرمانها ارائه میدهد. | از احمد امین به عنوان مورخ تاریخ جنبش عقلگرایی اسلامی یاد میشود. وی در نوشتههای خود از تحلیل علمی قابل توجهی استفاده کرده و به روش انتقادی - تحلیلی روی آورده است که در نوشتههای اندیشمندان آن دوره کمتر دیده میشود. احمد امین که در زمینههای گوناگون مانند تاریخ اسلامی، [[سیاست]]، نقد ادبی، [[اخلاق]] و [[فلسفه]] قلم زده است، سعی میکرد مسائل را از سه جنبه اجتماعی، علمی و دینی بررسی نماید. احمد امین با نوشتن کتابی در مورد شخصیتهای بزرگ اصلاحگرای اسلامی مانند سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده، شیفتگی خود را به این جریان نشان میدهد. در بسیاری از نوشتههای وی این شیفتگی و مجذوبیت به چشم میخورد. حوادث مصر پس از [[جنگ جهانی اول]] و مبارزات ضد استعماری مردم این کشور که با قیام 1919 آغاز گردید، در نوشتههای احمد امین انعکاس زیادی داشت. نوشتههای او در مورد استقلال، همگرایی منطقهای و نظریه جامع و کارکردی پارلمانها، شعارهای نسل وی در آن زمان به حساب میآید. وی به طور دقیق خواستهها و آرمانهای نسل خود را با روشی بدیع مطرح میکند و راهحلهای خود را جهت رسیدن به این آرمانها ارائه میدهد. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
«نیاز به جامعه اسلامی امروز بیش از گذشته است چرا که [[مسلمانان]] با وجود حملات به آنها و بحرانهای اخیر هنوز متفرق هستند. این در حالی است که اروپاییها حتی سیاستهای خود را علیه [[کشورهای اسلامی]] متحد و یکپارچه ساختهاند. یکی از اروپاییها به وضوح این مسئله را مطرح میسازد و مینویسد این نهضت اسلامی تلاش کرد با [[چین]] و [[روسیه]] به توافق برسد و در این راه موفق بود و هم اکنون تنها یک دشمن دارد و آن هم [[اروپا]] است. شرق به پاخواسته است و غرب باید برای رویارویی با آن آماده باشد. اروپا امروز یک چالش مهم دارد و آن جامعه اسلامی است<ref>حمد امین، یوم الإسلام، پیشین، ص 213.</ref>». | «نیاز به جامعه اسلامی امروز بیش از گذشته است چرا که [[مسلمانان]] با وجود حملات به آنها و بحرانهای اخیر هنوز متفرق هستند. این در حالی است که اروپاییها حتی سیاستهای خود را علیه [[کشورهای اسلامی]] متحد و یکپارچه ساختهاند. یکی از اروپاییها به وضوح این مسئله را مطرح میسازد و مینویسد این نهضت اسلامی تلاش کرد با [[چین]] و [[روسیه]] به توافق برسد و در این راه موفق بود و هم اکنون تنها یک دشمن دارد و آن هم [[اروپا]] است. شرق به پاخواسته است و غرب باید برای رویارویی با آن آماده باشد. اروپا امروز یک چالش مهم دارد و آن جامعه اسلامی است<ref>حمد امین، یوم الإسلام، پیشین، ص 213.</ref>». | ||
==درگذشت== | == درگذشت == | ||
امین در اواخر زندگی در چشم و در پا دچار بیماریهایی شد و خانهنشین گشت تا اینکه در [[رمضان]] ۱۳۷۳ق برابر ۱۹۵۴م | امین در اواخر زندگی در چشم و در پا دچار بیماریهایی شد و خانهنشین گشت تا اینکه در [[رمضان]] ۱۳۷۳ق برابر ۱۹۵۴م | ||
درگذشت<ref>محمد رجب البیومی، أحمد أمین مورخ الفکر الإسلامی، دمشق: دارالقلم، 2001 م؛ احمد امین، حیاتی، بیروت، 1985 م؛ عاطف العراقی، العقل و التنویر فی الفکر العربی المعاصر، القاهره: دار قباء للطباعة و النشر و التوزیع، 1998 م؛ عامر العقاد، احمد امین حیاته و ادبه، بیروت: دارالجیل، 1987 م؛ زکی مبارک، جنایه احمد امین علی الادب العربی، بیروت، 1991 م؛ فهیم حافظ الناصوری، أحمد أمین و أثره فی اللغه و النقد الأدبی، القاهره: مکتبة الملک فیصل الإسلامیة، 1986 م؛ لمعی المطیعی، هذا الرجل من مصر، قاهره: دارالشروق، 1997 م؛ مصطفی عاشور، «احمد امین مورخ الفکر الاسلامی»، در: | درگذشت<ref>محمد رجب البیومی، أحمد أمین مورخ الفکر الإسلامی، دمشق: دارالقلم، 2001 م؛ احمد امین، حیاتی، بیروت، 1985 م؛ عاطف العراقی، العقل و التنویر فی الفکر العربی المعاصر، القاهره: دار قباء للطباعة و النشر و التوزیع، 1998 م؛ عامر العقاد، احمد امین حیاته و ادبه، بیروت: دارالجیل، 1987 م؛ زکی مبارک، جنایه احمد امین علی الادب العربی، بیروت، 1991 م؛ فهیم حافظ الناصوری، أحمد أمین و أثره فی اللغه و النقد الأدبی، القاهره: مکتبة الملک فیصل الإسلامیة، 1986 م؛ لمعی المطیعی، هذا الرجل من مصر، قاهره: دارالشروق، 1997 م؛ مصطفی عاشور، «احمد امین مورخ الفکر الاسلامی»، در: | ||
http://www.islamonline.net/Arabic/history/1422/12/article12.shtml.</ref>. | http://www.islamonline.net/Arabic/history/1422/12/article12.shtml.</ref>. | ||
==منابع== | == منابع == | ||
# | # | ||
# [https://rasekhoon.net/article/show/1327889/%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86 برگرفته از سایت اندیشه سیاسی احمد امین راسخونhttps://rasekhoon.net] | # [https://rasekhoon.net/article/show/1327889/%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86 برگرفته از سایت اندیشه سیاسی احمد امین راسخونhttps://rasekhoon.net] |