۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' شناس ' به 'شناس ') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
نقش عظیم اخلاق در تعمیق [[وحدت اسلامی]] آن هم در سفر زیارتی حج بر کسی پوشیده نیست. استاد [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]] بعنوان یکی از عالمان برجسته و زمانشناس معاصر در نوشتار ذیل تحت عنوان اخلاق و آداب سفر نکات بسیار ارزشمند و کلیدی را جهت آموزش مسافران حج بصورت درسواره مطرح نمودهاند. هر چند مطالب ذکر شده در این قسمت بیش از دو درس نیست اما ظاهرا بنای استاد شهید بر تکمیل این سلسله از دروس بود. امید است این نوشتار که تحت عنوان اخلاق تقریبی ذکر شده است نقطه شروعی برای تحقیقاتی عمیق در این زمینه باشد انشاءالله. | نقش عظیم اخلاق در تعمیق [[وحدت اسلامی]] آن هم در سفر زیارتی حج بر کسی پوشیده نیست. استاد [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]] بعنوان یکی از عالمان برجسته و زمانشناس معاصر در نوشتار ذیل تحت عنوان اخلاق و آداب سفر نکات بسیار ارزشمند و کلیدی را جهت آموزش مسافران حج بصورت درسواره مطرح نمودهاند. هر چند مطالب ذکر شده در این قسمت بیش از دو درس نیست اما ظاهرا بنای استاد شهید بر تکمیل این سلسله از دروس بود. امید است این نوشتار که تحت عنوان اخلاق تقریبی ذکر شده است نقطه شروعی برای تحقیقاتی عمیق در این زمینه باشد انشاءالله. | ||
==اخلاق و آداب سفر | == اخلاق و آداب سفر == | ||
== درس اول: فایده و لزوم درس اخلاق برای مسافران حج== | |||
اخلاق و آداب سفر، بخشی از اخلاق و آداب انسانی است. هر انسانی از آن نظر که انسان است باید دارای خُلقها و خویهای پسندیده و بزرگوارانه باشد. | اخلاق و آداب سفر، بخشی از اخلاق و آداب انسانی است. هر انسانی از آن نظر که انسان است باید دارای خُلقها و خویهای پسندیده و بزرگوارانه باشد. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۴: | ||
اخلاق بر دو قسم است: عمومی و خصوصی. اخلاق عمومی وظایفی است که انسان در همه جا و همه وقت باید رعایت کند. ولی اخلاق خصوصی ناشی ازوظایف و تکالیفی است که انسان در شرایط خاص و زمان خاص و یا نسبت به افراد خاص پیدا میکند. مثلًا اخلاق خنوادگی نوع خاصی از اخلاق است، اخلاق کسبی نوعی دیگر است. | اخلاق بر دو قسم است: عمومی و خصوصی. اخلاق عمومی وظایفی است که انسان در همه جا و همه وقت باید رعایت کند. ولی اخلاق خصوصی ناشی ازوظایف و تکالیفی است که انسان در شرایط خاص و زمان خاص و یا نسبت به افراد خاص پیدا میکند. مثلًا اخلاق خنوادگی نوع خاصی از اخلاق است، اخلاق کسبی نوعی دیگر است. | ||
مسافرت، اخلاق و آداب خاصی را ایجاب میکند زیرا وضع جدیدی برای انسان به وجود میآورد و انسان را در شرایط خاصی قرار میدهد که با محیط اقامت یعنی وطن متفاوت است. در مسافرت انسان با یک عده که «همسفر» نامیده میشوند، شب و روز بسر میبرد. | مسافرت، اخلاق و آداب خاصی را ایجاب میکند زیرا وضع جدیدی برای انسان به وجود میآورد و انسان را در شرایط خاصی قرار میدهد که با محیط اقامت یعنی وطن متفاوت است. در مسافرت انسان با یک عده که «همسفر» نامیده میشوند، شب و روز بسر میبرد. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۶: | ||
ما قبل از آنکه وارد متن آن دستورها بشویم، مقدمتاً دو مطلب را توضیح میدهیم: یکی راجع به فایده و لزوم این درس برای حجاج محترم، دیگر راجع به معنی کلمات «اخلاق» و «آداب» و «سفر» که در عنوان درس ما قرار گرفتهاند و همچنین کلمه «رفیق» که معمولًا در مورد همسفر به کار برده میشود. | ما قبل از آنکه وارد متن آن دستورها بشویم، مقدمتاً دو مطلب را توضیح میدهیم: یکی راجع به فایده و لزوم این درس برای حجاج محترم، دیگر راجع به معنی کلمات «اخلاق» و «آداب» و «سفر» که در عنوان درس ما قرار گرفتهاند و همچنین کلمه «رفیق» که معمولًا در مورد همسفر به کار برده میشود. | ||
==فایده و لزوم این درس برای حجاج== | == فایده و لزوم این درس برای حجاج == | ||
فرضاً آمادگی اخلاقی برای سایر مسافرتها لازم نباشد، برای این سفر مذهبی اجتماعی کمال ضرورت دارد. این سفر علاوه بر جهاتی که در سایر سفرها وجود دارد یک سفر روحی و مذهبی است. بدیهی است تا انسان از نظر روحی پاک و منزه نباشد نمیتواند از یک برنامه روحی بهره معنوی ببرد. | فرضاً آمادگی اخلاقی برای سایر مسافرتها لازم نباشد، برای این سفر مذهبی اجتماعی کمال ضرورت دارد. این سفر علاوه بر جهاتی که در سایر سفرها وجود دارد یک سفر روحی و مذهبی است. بدیهی است تا انسان از نظر روحی پاک و منزه نباشد نمیتواند از یک برنامه روحی بهره معنوی ببرد. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۵: | ||
جواب این است که استطاعت روحی و اخلاقی هم شرط است اما با یک تفاوت و آن اینکه سایر استطاعتها شرط وجوب است و اما استطاعت روحی و اخلاقی شرط وجود است. | جواب این است که استطاعت روحی و اخلاقی هم شرط است اما با یک تفاوت و آن اینکه سایر استطاعتها شرط وجوب است و اما استطاعت روحی و اخلاقی شرط وجود است. | ||
===توضیح شرط وجوب و شرط وجود=== | === توضیح شرط وجوب و شرط وجود === | ||
شرط وجوب یعنی شرطی که تا پیدا نشود تکلیفی در کار نیست. مثلًا رسیدن مال به حد نصاب شرط وجوب زکات است، تا مال به حد نصاب نرسد تکلیفی نیست. | شرط وجوب یعنی شرطی که تا پیدا نشود تکلیفی در کار نیست. مثلًا رسیدن مال به حد نصاب شرط وجوب زکات است، تا مال به حد نصاب نرسد تکلیفی نیست. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۴: | ||
یعنی کسی که به قصد حج به خانه کعبه میآید، مورد عنایت حق واقع نمیشود مگر آنکه در او سه خصلت وجود داشته باشد: اخلاق مناسبی برای معاشرت با همسفران داشته باشد، دارای نیروی حلم و بردباری باشد که بتواند جلو خشم خود را- که خواه ناخواه موجبات آن در سفر پیش میآید- بگیرد، پارسایی داشته باشد که جلو او را از گناهان بگیرد. | یعنی کسی که به قصد حج به خانه کعبه میآید، مورد عنایت حق واقع نمیشود مگر آنکه در او سه خصلت وجود داشته باشد: اخلاق مناسبی برای معاشرت با همسفران داشته باشد، دارای نیروی حلم و بردباری باشد که بتواند جلو خشم خود را- که خواه ناخواه موجبات آن در سفر پیش میآید- بگیرد، پارسایی داشته باشد که جلو او را از گناهان بگیرد. | ||
از اینجا میتوان تکلیف حجاجی که بیجهت با رفقا به نزاع برمیخیزند، زود از کوره در میروند، انواع گناهان از دروغ و غیبت و غیره مرتکب میشوند، فهمید و متأسفانه نقاط ضعف زیادی ازاینجهت در غالب حجاج محترم دیده میشود. | از اینجا میتوان تکلیف حجاجی که بیجهت با رفقا به نزاع برمیخیزند، زود از کوره در میروند، انواع گناهان از دروغ و غیبت و غیره مرتکب میشوند، فهمید و متأسفانه نقاط ضعف زیادی ازاینجهت در غالب حجاج محترم دیده میشود. | ||
ممکن است بگویید استطاعت روحی و اخلاقی شرط قبول همه عبادات است، اختصاص به حج ندارد زیرا خداوند در قرآن میفرماید: انَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ <ref>مائده: 27</ref> یعنی همانا منحصراً خداوند عمل متقیان را میپذیرد؛ تا انسان دارای تقوا و پاکی نباشد، هیچ عملی از او قبول نمیشود. عرض میکنم بلی چنین است. هر عملی آمادگی قبلی روحی میخواهد | |||
ممکن است بگویید استطاعت روحی و اخلاقی شرط قبول همه عبادات است، اختصاص به حج ندارد زیرا خداوند در قرآن میفرماید: انَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ <ref>مائده: 27</ref> یعنی همانا منحصراً خداوند عمل متقیان را میپذیرد؛ تا انسان دارای تقوا و پاکی نباشد، هیچ عملی از او قبول نمیشود.عرض میکنم بلی چنین است. هر عملی آمادگی قبلی روحی میخواهد | |||
ولی با این تفاوت که عمل حج گذشته از اینکه عبادت است و باید به قصد قربت بجا آورده شود و علی هذا احتیاج دارد به تقوای قلب، یک عمل اجتماعی است. هرکسی باید دارای اخلاق اجتماعی مناسبی باشد تا بتواند این وظیفه الهی را درست انجام دهد و آن اثری که منظور اسلام از این اجتماع بزرگ است پیدا شود. | ولی با این تفاوت که عمل حج گذشته از اینکه عبادت است و باید به قصد قربت بجا آورده شود و علی هذا احتیاج دارد به تقوای قلب، یک عمل اجتماعی است. هرکسی باید دارای اخلاق اجتماعی مناسبی باشد تا بتواند این وظیفه الهی را درست انجام دهد و آن اثری که منظور اسلام از این اجتماع بزرگ است پیدا شود. | ||
خط ۷۰: | خط ۶۴: | ||
پس معلوم شد که استطاعت اخلاقی و روحی و به عبارت دیگر صلاحیت اجتماعی نیز شرط است و این استطاعت از استطاعت مالی و بدنی و طریقی از نظر اسلام مهمتر است، زیرا این را شرط وجود قرار داده که الزاماً باید آن را به وجود آورد و تحصیل کرد نه شرط وجوب. | پس معلوم شد که استطاعت اخلاقی و روحی و به عبارت دیگر صلاحیت اجتماعی نیز شرط است و این استطاعت از استطاعت مالی و بدنی و طریقی از نظر اسلام مهمتر است، زیرا این را شرط وجود قرار داده که الزاماً باید آن را به وجود آورد و تحصیل کرد نه شرط وجوب. | ||
==درس دوم: آشنایی با چند لغت== | == درس دوم: آشنایی با چند لغت== | ||
وقتی که میگوییم «اخلاق و آداب سفر» باید معنی اخلاق و معنی آداب و فرق میان آنها را بدانیم. حتی خوب است بدانیم چرا به سفر، سفر میگویند و چرا همسفر را «رفیق» میگویند. | وقتی که میگوییم «اخلاق و آداب سفر» باید معنی اخلاق و معنی آداب و فرق میان آنها را بدانیم. حتی خوب است بدانیم چرا به سفر، سفر میگویند و چرا همسفر را «رفیق» میگویند. | ||
==اخلاق== | == اخلاق== | ||
اخلاق جمع خُلق است. خلق یعنی خوی. ساختمان وجود انسان تا آنجا که مربوط به بدن است، خَلق (به فتح خاء) گفته میشود و تا آنجا که مربوط به روح یعنی مربوط به قسمتی از تمایلات روحی است، خُلق (به ضم خاء) گفته میشود. | اخلاق جمع خُلق است. خلق یعنی خوی. ساختمان وجود انسان تا آنجا که مربوط به بدن است، خَلق (به فتح خاء) گفته میشود و تا آنجا که مربوط به روح یعنی مربوط به قسمتی از تمایلات روحی است، خُلق (به ضم خاء) گفته میشود. | ||
خط ۹۵: | خط ۸۸: | ||
به عبارت دیگر عکسالعمل هر فردی در مقابل فرد دیگر متفاوت است؛ ممکن است عکسالعملی باشد که به زیان او و اجتماع باشد و ممکن است عکسالعملی باشد مفید به حال او و اجتماع. اگر عکسالعملهای انسان در برابر دیگران همیشه خوب و مفید باشد و انسان عادت کند که همیشه عکسالعمل خوب نشان بدهد، گفته میشود خلقیات او خوب است. | به عبارت دیگر عکسالعمل هر فردی در مقابل فرد دیگر متفاوت است؛ ممکن است عکسالعملی باشد که به زیان او و اجتماع باشد و ممکن است عکسالعملی باشد مفید به حال او و اجتماع. اگر عکسالعملهای انسان در برابر دیگران همیشه خوب و مفید باشد و انسان عادت کند که همیشه عکسالعمل خوب نشان بدهد، گفته میشود خلقیات او خوب است. | ||
==آداب== | == آداب== | ||
آداب جمع ادب است. تشریفاتی که انسان برای کارهای خود قرار میدهد، آداب آن کار نامیده میشود. مثلًا خوردن یک عمل طبیعی است. انسان میتواند احیاناً مانند حیوانات با دهان آب یا غذا بخورد و میتواند با دست بخورد و یا با قاشق بخورد، میتواند با دست راست بخورد و یا با دست چپ بخورد، میتواند با دست نشُسته یا قاشق کثیف بخورد و میتواند با دست پاکیزه و یا قاشق پاکیزه بخورد. | آداب جمع ادب است. تشریفاتی که انسان برای کارهای خود قرار میدهد، آداب آن کار نامیده میشود. مثلًا خوردن یک عمل طبیعی است. انسان میتواند احیاناً مانند حیوانات با دهان آب یا غذا بخورد و میتواند با دست بخورد و یا با قاشق بخورد، میتواند با دست راست بخورد و یا با دست چپ بخورد، میتواند با دست نشُسته یا قاشق کثیف بخورد و میتواند با دست پاکیزه و یا قاشق پاکیزه بخورد. | ||
خط ۱۰۷: | خط ۹۹: | ||
سفر نیز به نوبه خود اخلاق و آدابی دارد؛ یعنی انسان باید از برخی خصلتهای روحی بهرهمند باشد، مثل اینکه نسبت به دیگران مهربان باشد و به چهره آنها لبخند بزند و هم پارهای آداب را باید رعایت کند، مثل اینکه مثلًا قبل از مسافرت دوستان خود را آگاه کند و با آنها موادعه و خداحافظی نماید. بعداً به تفصیل درباره اخلاق و آداب سفر بحث خواهیم کرد. | سفر نیز به نوبه خود اخلاق و آدابی دارد؛ یعنی انسان باید از برخی خصلتهای روحی بهرهمند باشد، مثل اینکه نسبت به دیگران مهربان باشد و به چهره آنها لبخند بزند و هم پارهای آداب را باید رعایت کند، مثل اینکه مثلًا قبل از مسافرت دوستان خود را آگاه کند و با آنها موادعه و خداحافظی نماید. بعداً به تفصیل درباره اخلاق و آداب سفر بحث خواهیم کرد. | ||
==سفر== | == سفر == | ||
کلمه سفر از ماده سفور است که به معنی برداشتن پرده از روی یک چیز است. غزالی (به نقل محجة البیضاء) میگوید: سفر ازآنجهت سفر نامیده شده است که پرده از روی اخلاق واقعی انسان برمیدارد. فقط در مسافرت میتوان به اخلاق واقعی اشخاص پی برد و آنها را شناخت. میگوید: شخصی میخواست درباره دیگری شهادت بدهد، به او گفتند: آیا با او سفر کردهای؟ گفت: نه. گفتند: پس او را نمیشناسی. | کلمه سفر از ماده سفور است که به معنی برداشتن پرده از روی یک چیز است. غزالی (به نقل محجة البیضاء) میگوید: سفر ازآنجهت سفر نامیده شده است که پرده از روی اخلاق واقعی انسان برمیدارد. فقط در مسافرت میتوان به اخلاق واقعی اشخاص پی برد و آنها را شناخت. میگوید: شخصی میخواست درباره دیگری شهادت بدهد، به او گفتند: آیا با او سفر کردهای؟ گفت: نه. گفتند: پس او را نمیشناسی. | ||
میگوید: اگر کسی را دیدید که مردمی که با او معامله و دادوستد کردهاند و کسانی که با او مسافرت کردهاند از او تمجید میکنند، قطعاً بدانید آدم خوبی است. | میگوید: اگر کسی را دیدید که مردمی که با او معامله و دادوستد کردهاند و کسانی که با او مسافرت کردهاند از او تمجید میکنند، قطعاً بدانید آدم خوبی است. | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۳۴: | ||
یعنی از بس که یک جا ماندم از نظرها افتاده و پست شدم، آری هرکس در یک نقطه زیاد بماند عزتش تبدیل به خواری میشود، زیاد ماندن مرد در جایگاه خودش رنگ و بوی و مزه او را میبرد. | یعنی از بس که یک جا ماندم از نظرها افتاده و پست شدم، آری هرکس در یک نقطه زیاد بماند عزتش تبدیل به خواری میشود، زیاد ماندن مرد در جایگاه خودش رنگ و بوی و مزه او را میبرد. | ||
==رفیق== | == رفیق== | ||
کلمه رفیق از ماده رفق است که به معنی نرمی است. از قدیمالایام کلمه رفیق به همسفر اطلاق میشده است. در احادیث همین تعبیر به کار رفته است. پیغمبر اکرم فرمود: الرَّفیقَ ثُمَّ السَّفَرَ یعنی اول رفیق خوب انتخاب کنید، بعد تصمیم به مسافرت بگیرید. | کلمه رفیق از ماده رفق است که به معنی نرمی است. از قدیمالایام کلمه رفیق به همسفر اطلاق میشده است. در احادیث همین تعبیر به کار رفته است. پیغمبر اکرم فرمود: الرَّفیقَ ثُمَّ السَّفَرَ یعنی اول رفیق خوب انتخاب کنید، بعد تصمیم به مسافرت بگیرید. | ||
این کلمه ازآنجهت برای همسفر انتخاب شده است که لازمترین شرط همسفری، رفق و نرمی و ملایمت است. انسان باید کوشش کند حد اکثر ملایمت و همراهی را با رفقای خود داشته باشد. | این کلمه ازآنجهت برای همسفر انتخاب شده است که لازمترین شرط همسفری، رفق و نرمی و ملایمت است. انسان باید کوشش کند حد اکثر ملایمت و همراهی را با رفقای خود داشته باشد. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۴۴: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
==منبع== | == منبع == | ||
مجموعه آثار استاد شهید مطهری (حج)، ج25، ص: 62-51- با تلخیص و ویرایش- | مجموعه آثار استاد شهید مطهری (حج)، ج25، ص: 62-51- با تلخیص و ویرایش- | ||
[[رده: مقالات ]] | [[رده:مقالات]] | ||
[[رده: وحدت اسلامی]] | [[رده:وحدت اسلامی]] |