۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتابها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
احمد بن محمد تجانی، بنیانگذار این طریقه، در روستای عین ماضی ــ در جنوب [[الجزایر]] کنونی ــ به دنیا آمد و به سبب وصلت یکی از پدرانش با خانوادهای از قبیلۀ «بنی توجین» مغرب به «تجانی» شهرت یافت. او خود را جزو سادات حسنی (شرفا) میدانست و نسبت سیادت خود را از طریق نفس زکیه به [[امام حسن]] (علیهالسلام) میرساند. <ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۰، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۲۳، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۲۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref> | احمد بن محمد تجانی، بنیانگذار این طریقه، در روستای عین ماضی ــ در جنوب [[الجزایر]] کنونی ــ به دنیا آمد و به سبب وصلت یکی از پدرانش با خانوادهای از قبیلۀ «بنی توجین» مغرب به «تجانی» شهرت یافت. او خود را جزو سادات حسنی (شرفا) میدانست و نسبت سیادت خود را از طریق نفس زکیه به [[امام حسن]] (علیهالسلام) میرساند. <ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۰، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۲۳، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۲۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref> | ||
==شرح حال== | == شرح حال == | ||
تجانی در کودکی قرآن کریم را حفظ کرد و تا سن ۲۰ سالگی، آثار اندیشمندانی چون ابن رشد را فراگرفت. او در ۱۱۷۱ق/ ۱۷۵۸م، به فاس مهاجرت کرد و با دو تن از مشایخ بزرگ تصوف مغرب یعنی شیخ طیب وزانی و شیخ احمد صقلی دیدار نمود؛ سپس با طریقۀ قادریه آشنا شد و پس از آن، اصول طریقۀ ناصریه را نزد محمد بن عبدالله تزانی آموخت. او در ۱۱۸۶ق عازم [[مکه]] گردید و در میان راه به دیدار محمد بن عبدالرحمان ازهری شتافت تا مبانی طریقۀ [[خلوتیه]] را فراگیرد. <ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۲۳، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۳۹-۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> وی همچنین با شیخ دیگری از همین طریقه به نام محمود کردی (د ۱۲۰۸ق) نیز ملاقات نمود. <ref>عباس مراکشی، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۱۹۸، فاس، ۱۹۳۸م.</ref><ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref> | تجانی در کودکی قرآن کریم را حفظ کرد و تا سن ۲۰ سالگی، آثار اندیشمندانی چون ابن رشد را فراگرفت. او در ۱۱۷۱ق/ ۱۷۵۸م، به فاس مهاجرت کرد و با دو تن از مشایخ بزرگ تصوف مغرب یعنی شیخ طیب وزانی و شیخ احمد صقلی دیدار نمود؛ سپس با طریقۀ قادریه آشنا شد و پس از آن، اصول طریقۀ ناصریه را نزد محمد بن عبدالله تزانی آموخت. او در ۱۱۸۶ق عازم [[مکه]] گردید و در میان راه به دیدار محمد بن عبدالرحمان ازهری شتافت تا مبانی طریقۀ [[خلوتیه]] را فراگیرد. <ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۲۳، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۳۹-۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> وی همچنین با شیخ دیگری از همین طریقه به نام محمود کردی (د ۱۲۰۸ق) نیز ملاقات نمود. <ref>عباس مراکشی، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۱۹۸، فاس، ۱۹۳۸م.</ref><ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref> | ||
==اقامت در مکه== | == اقامت در مکه == | ||
تجانی در کمتر از دو سالی که در مکه و مدینه اقامت داشت، از محضر صوفیانی چون محمد بن عبدالکریم سمان و ابوالعباس هندی بهره برد و در ۱۱۸۸ق/ ۱۷۷۴م، به قاهره بازگشت تا دوباره با شیخ محمود کردی دیدار نماید. گویا شیخ در این ملاقات به تجانی اجازۀ ارشاد داد و بر همین مبنا، برخی سلسلۀ طریقه تجانی را از جانب شیخ محمد کردی به ابونجیب سهروردی و در نهایت به علی (علیهالسلام) و پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) میرسانند. <ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۵-۳۷، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.</ref> | تجانی در کمتر از دو سالی که در مکه و مدینه اقامت داشت، از محضر صوفیانی چون محمد بن عبدالکریم سمان و ابوالعباس هندی بهره برد و در ۱۱۸۸ق/ ۱۷۷۴م، به قاهره بازگشت تا دوباره با شیخ محمود کردی دیدار نماید. گویا شیخ در این ملاقات به تجانی اجازۀ ارشاد داد و بر همین مبنا، برخی سلسلۀ طریقه تجانی را از جانب شیخ محمد کردی به ابونجیب سهروردی و در نهایت به علی (علیهالسلام) و پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) میرسانند. <ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۵-۳۷، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.</ref> | ||
==سفر به فاس== | == سفر به فاس == | ||
وی در ۱۱۹۱ق به قصد زیارت مقبرۀ مولا ادریس به فاس سفر کرد و سپس به روستای ابیسمغون رفت و در آنجا ساکن شد. ظاهراً مهمترین واقعۀ زندگی او، یعنی رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب و کسب اجازۀ تلقین ذکر از وی نیز در همین محل و میان سالهای ۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ق اتفاق افتاد؛ واقعهای که از نظر تاریخی بیانگر آغاز شکلگیری طریقۀ تیجانیه است. <ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref><ref>محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.</ref><ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> وی سپس در ۱۲۱۱ق، از جور ترکان [[عثمانی]] به شهر فاس پناه برد و در آنجا با استقبال گستردۀ مردم روبهرو شد و تا ۱۲۱۵ق/ ۱۸۰۰م، نخستین زاویۀ رسمی خود را در [[فاس]] دایر کرد و باقی عمر خویش را در همین شهر ماند و سرانجام در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پیکر تجانی را در همان زاویه به خاک سپردند و مزارش تا به امروز زیارتگاه پیروان او ست. <ref>احمد سلاوی، الاستقصاء، ج۸، ص۱۰۵، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م.</ref> <ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۷، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۲۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>عبدالرزاق بیطار، حلیة البشر، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴، به کوشش محمد بهجة البیطار، دمشق، ۱۹۶۱م. | وی در ۱۱۹۱ق به قصد زیارت مقبرۀ مولا ادریس به فاس سفر کرد و سپس به روستای ابیسمغون رفت و در آنجا ساکن شد. ظاهراً مهمترین واقعۀ زندگی او، یعنی رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب و کسب اجازۀ تلقین ذکر از وی نیز در همین محل و میان سالهای ۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ق اتفاق افتاد؛ واقعهای که از نظر تاریخی بیانگر آغاز شکلگیری طریقۀ تیجانیه است. <ref>علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.</ref><ref>محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.</ref><ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> وی سپس در ۱۲۱۱ق، از جور ترکان [[عثمانی]] به شهر فاس پناه برد و در آنجا با استقبال گستردۀ مردم روبهرو شد و تا ۱۲۱۵ق/ ۱۸۰۰م، نخستین زاویۀ رسمی خود را در [[فاس]] دایر کرد و باقی عمر خویش را در همین شهر ماند و سرانجام در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پیکر تجانی را در همان زاویه به خاک سپردند و مزارش تا به امروز زیارتگاه پیروان او ست. <ref>احمد سلاوی، الاستقصاء، ج۸، ص۱۰۵، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م.</ref> <ref>محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۷، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۲۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>عبدالرزاق بیطار، حلیة البشر، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴، به کوشش محمد بهجة البیطار، دمشق، ۱۹۶۱م. </ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | ||
==آشنا به طریقههای زمان خود== | == آشنا به طریقههای زمان خود == | ||
تجانی در تصوفِ نظری دانش بسیار داشت و با بیشتر طریقههای زمان خود آشنا بود. او کتاب الحکم ابن عطاءالله اسکنـدری را ــ که از آثـار مهم [[شاذلیـه]] به شمـار میرود ــ تدریس مینمود. نوشتههای مختلفی را به او منتسب میدارند که اغلب توسط مریدان وی جمعآوری شده است. این آثار شامل تفاسیری بر آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) توصیف برخی از مکاشفات، نامههایی خطاب به رؤسای دولتی، ذکرها و دعاهای مختلف، مکاتباتی با فقها و توصیههایی به مریدان است که صفحاتی از اصل آنها هماکنون در خزانۀ رباط موجود است. <ref>زرکلی، اعلام، ج۱، ص۲۴۵.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۴۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۲۱۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>سرکیس، یوسف الیان، ج۱، ص۶۵۰، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، ۱۹۲۸م.</ref><ref>عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۱۴۳، بیروت، ۱۹۵۷م.</ref><ref>بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۸۳.</ref><ref>بغدادی، ایضاح، ج۱، ص۳۸۶.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۹، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> | تجانی در تصوفِ نظری دانش بسیار داشت و با بیشتر طریقههای زمان خود آشنا بود. او کتاب الحکم ابن عطاءالله اسکنـدری را ــ که از آثـار مهم [[شاذلیـه]] به شمـار میرود ــ تدریس مینمود. نوشتههای مختلفی را به او منتسب میدارند که اغلب توسط مریدان وی جمعآوری شده است. این آثار شامل تفاسیری بر آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) توصیف برخی از مکاشفات، نامههایی خطاب به رؤسای دولتی، ذکرها و دعاهای مختلف، مکاتباتی با فقها و توصیههایی به مریدان است که صفحاتی از اصل آنها هماکنون در خزانۀ رباط موجود است. <ref>زرکلی، اعلام، ج۱، ص۲۴۵.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۴۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۸، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۲۱۶، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>سرکیس، یوسف الیان، ج۱، ص۶۵۰، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، ۱۹۲۸م.</ref><ref>عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۱۴۳، بیروت، ۱۹۵۷م.</ref><ref>بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۸۳.</ref><ref>بغدادی، ایضاح، ج۱، ص۳۸۶.</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۹، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref> | ||
==مریدان== | == مریدان == | ||
تجانی در زمان حیات خویش مریدان بسیاری را تربیت کرد که شرح حال برخی از آنها در کتاب کشف الحجاب آمده است و از جملۀ آنان میتوان به شیخ علی حرازم اشاره کرد که سخنان تجانی را در کتاب جواهر المعانی گرد آورده است. <ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۴-۵، فاس، ۱۹۶۱م.</ref> اما حاجعلی بن عیسی (د ۱۲۳۹ق) مهمترین مرید تجانی بود که خود شیخ او را به عنوان جانشین و مقدم زاویۀ تماسین برگزید. بنابر وصیت تجانی قرار بود که رهبری طریقه به تناوب از خاندان علی بن عیسی ــ که در تماسین سکنا داشتند ــ به نوادگان تجانی ــ که در عین ماضی ساکن بودند ــ منتقل شود؛ اما این تناوب به تدریج سبب بروز اختلاف در میان دو جناح پیروان تیجانیه گردید. پس از وفات علی بن عیسی، پسر کوچک تجانی، به نام محمد صغیر (حبیب) (د ۱۲۶۷ق/ ۱۸۵۱م) زعامت این فرقه را برعهده گرفت و با سفر به صحرا و [[سودان]]، تیجانیه را وسعت و قدرت بسیار بخشید. پس از وی، محمد عید بن علی بن عیسی (د ۱۲۹۱ق/ ۱۸۷۴م) رهبری طریقه را عهدهدار شد، ولی در این زمان اختلافهای عین ماضی و تماسین به حدی رسید که هر گروه برای خود خلیفۀ جداگانهای معین کرد. به این ترتیب، از شاخۀ عین ماضی (یعنی خاندان تجانی) نخست دو پسر محمد صغیر، به نامهای احمد (د۱۳۱۴ق/ ۱۸۹۶م) و بشیر (د ۱۳۲۹ق/ ۱۹۱۱م) و پس از آنها، پسر احمد یعنی علی، زمام امور را به دست گرفتند. در شاخۀ تماسین نیز نوۀ علی بن عیسی به نام محمد صغیر (د ۱۳۰۹ق) بر جای پدر نشست. از آن هنگام به بعد، طریقۀ تیجانیه رهبری واحدی نداشته است و در هر منطقه خلیفهای مستقل که معمولاً به طور موروثی به خلافت میرسد، رهبری طریقه را برعهده دارد. <ref>گاهشمار رویدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه، مؤسسۀ مطالعات تاریخ خاورمیانه، ج۱، ص۱۱۷، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref> | تجانی در زمان حیات خویش مریدان بسیاری را تربیت کرد که شرح حال برخی از آنها در کتاب کشف الحجاب آمده است و از جملۀ آنان میتوان به شیخ علی حرازم اشاره کرد که سخنان تجانی را در کتاب جواهر المعانی گرد آورده است. <ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۴-۵، فاس، ۱۹۶۱م.</ref> اما حاجعلی بن عیسی (د ۱۲۳۹ق) مهمترین مرید تجانی بود که خود شیخ او را به عنوان جانشین و مقدم زاویۀ تماسین برگزید. بنابر وصیت تجانی قرار بود که رهبری طریقه به تناوب از خاندان علی بن عیسی ــ که در تماسین سکنا داشتند ــ به نوادگان تجانی ــ که در عین ماضی ساکن بودند ــ منتقل شود؛ اما این تناوب به تدریج سبب بروز اختلاف در میان دو جناح پیروان تیجانیه گردید. پس از وفات علی بن عیسی، پسر کوچک تجانی، به نام محمد صغیر (حبیب) (د ۱۲۶۷ق/ ۱۸۵۱م) زعامت این فرقه را برعهده گرفت و با سفر به صحرا و [[سودان]]، تیجانیه را وسعت و قدرت بسیار بخشید. پس از وی، محمد عید بن علی بن عیسی (د ۱۲۹۱ق/ ۱۸۷۴م) رهبری طریقه را عهدهدار شد، ولی در این زمان اختلافهای عین ماضی و تماسین به حدی رسید که هر گروه برای خود خلیفۀ جداگانهای معین کرد. به این ترتیب، از شاخۀ عین ماضی (یعنی خاندان تجانی) نخست دو پسر محمد صغیر، به نامهای احمد (د۱۳۱۴ق/ ۱۸۹۶م) و بشیر (د ۱۳۲۹ق/ ۱۹۱۱م) و پس از آنها، پسر احمد یعنی علی، زمام امور را به دست گرفتند. در شاخۀ تماسین نیز نوۀ علی بن عیسی به نام محمد صغیر (د ۱۳۰۹ق) بر جای پدر نشست. از آن هنگام به بعد، طریقۀ تیجانیه رهبری واحدی نداشته است و در هر منطقه خلیفهای مستقل که معمولاً به طور موروثی به خلافت میرسد، رهبری طریقه را برعهده دارد. <ref>گاهشمار رویدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه، مؤسسۀ مطالعات تاریخ خاورمیانه، ج۱، ص۱۱۷، تهران، ۱۳۶۹ش.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=عقاید و آیینها= | =عقاید و آیینها= | ||
==توسل به اولیا== | == توسل به اولیا == | ||
شیخ احمد تجانی بنیانگذار طریقۀ تیجانیه بر آن باور بود که ارتباط معنوی انسان با [[خداوند]] میتواند به واسطۀ اولیای الٰهی صورت پذیرد. از اینرو، [[پیامبر]] اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در مرکز توجه این طریقه قرار دارد و ذکر صلوات بر او بسیار مهم است. به همین ترتیب، [[اهل بیت]] (علیهالسلام) و اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز بسیار مورد احترام و محبتاند. از نظر تجانی، بهترین راه کسب فیض یا همان توفیق نجات، متوسل شدن به اولیای الٰهی است، زیرا ایشان وسیلۀ وحدت مرید با خداوند، و عامل فنای وی هستند. البته داعیۀ خاتمیت تجانی اقتضای آن داشت که طریقۀ وی نیز برترین طریقه به شمار آید و مشایخ آن بر سایر شیوخ اولویت داشته باشند. <ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۷-۸، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref><ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۱، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۳۶، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۷، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> مکاشفات شخص تجانی و رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب یا بیداری، مبانی اصلی این نظریه بودند. او مدعی بود که از همین طریق، اوراد و اذکار خاصی را بیواسطه از رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) فرا میگیرد و بر این اساس، خود را قطب مکتوم و سیدالاولیاء معرفی نمود. البته بعدها لقب خاتمالاولیاء نیز به لقبهای دیگر او افزوده شد که گمان میرود برگرفته از آثار ابن عربی باشد، زیرا گسترۀ متنوعی از اصطلاحات ویژۀ ابن عربی در آثار تجانی یافت میشود. <ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۷، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref><ref>احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۹۶، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۳، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۰-۲۱، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | شیخ احمد تجانی بنیانگذار طریقۀ تیجانیه بر آن باور بود که ارتباط معنوی انسان با [[خداوند]] میتواند به واسطۀ اولیای الٰهی صورت پذیرد. از اینرو، [[پیامبر]] اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در مرکز توجه این طریقه قرار دارد و ذکر صلوات بر او بسیار مهم است. به همین ترتیب، [[اهل بیت]] (علیهالسلام) و اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز بسیار مورد احترام و محبتاند. از نظر تجانی، بهترین راه کسب فیض یا همان توفیق نجات، متوسل شدن به اولیای الٰهی است، زیرا ایشان وسیلۀ وحدت مرید با خداوند، و عامل فنای وی هستند. البته داعیۀ خاتمیت تجانی اقتضای آن داشت که طریقۀ وی نیز برترین طریقه به شمار آید و مشایخ آن بر سایر شیوخ اولویت داشته باشند. <ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۷-۸، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref><ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۱، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref><ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۳۶، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۷، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> مکاشفات شخص تجانی و رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب یا بیداری، مبانی اصلی این نظریه بودند. او مدعی بود که از همین طریق، اوراد و اذکار خاصی را بیواسطه از رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) فرا میگیرد و بر این اساس، خود را قطب مکتوم و سیدالاولیاء معرفی نمود. البته بعدها لقب خاتمالاولیاء نیز به لقبهای دیگر او افزوده شد که گمان میرود برگرفته از آثار ابن عربی باشد، زیرا گسترۀ متنوعی از اصطلاحات ویژۀ ابن عربی در آثار تجانی یافت میشود. <ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۷، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref><ref>احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۹۶، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۳، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۰-۲۱، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | ||
محوریت نقش اولیا در این طریقه سبب شد تا سنت زیارت نیز در میان آنان رواج یابد، و این امر به نوبۀ خود موجب گردید که مزار اغلب شیوخ تیجانیه تبدیل به زیارتگاه شود و دیگر آنکه، سنت «پرسه و سیاحت» که اغلب به منظور دیدار دیگر مشایخ انجام میگیرد، در این طریقه رونق یابد. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۳، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۷، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۵۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۹، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref> | محوریت نقش اولیا در این طریقه سبب شد تا سنت زیارت نیز در میان آنان رواج یابد، و این امر به نوبۀ خود موجب گردید که مزار اغلب شیوخ تیجانیه تبدیل به زیارتگاه شود و دیگر آنکه، سنت «پرسه و سیاحت» که اغلب به منظور دیدار دیگر مشایخ انجام میگیرد، در این طریقه رونق یابد. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۳، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۷، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۵۰، فاس، ۱۹۶۱م.</ref><ref>ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۹، مغرب، ۱۹۹۴م.</ref> | ||
==ورد (اذکار خاص)== | == ورد (اذکار خاص) == | ||
یکی از دیگر ارکان مهم طریقۀ تیجانیه، «ورد» (اذکار خاص) است. محتوای کلی اوراد را بیشتر تهلیل، استغفار و گونۀ خاصی از صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) به نام «صلاة الفاتح» تشکیل میدهد که شمار آنها بنا بر زمان ذکر متفاوت است. علاوه بر اوراد خاص، ۳ نوع ورد عمومی نیز وجود دارد که با نامهای «لازم»، «وظیفه» و «تهلیل» معروفاند. به عنوان نمونه، ورد لازم مجموعۀ ۳ ذکر (یعنی ۱۰۰ بار استغفار، ۱۰۰ بار صلاة فاتح و ۱۰۰ بار لاالٰهالاالله) است که دو بار در روز (قبل از نماز صبح و در بعد از ظهر) خوانده میشود. فرقههای مختلف تیجانیه در شمار برخی از اوراد با یکدیگر اختلاف دارند، اما همۀ آنها ورد را وسیلۀ انتقال برکت و فیض از جانب پیر به مرید میدانند و معتقدند که حاصل این اذکار، تقرب به خداوند است. <ref>احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۸۲، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۲، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> آنان همچنین بر این باورند که کراماتی نیز برای مرید حاصل میشود که نباید آنها را افشا کرد. البته ذکر کرامات تجانی ــ همچون قدرت وی برای وارد کردن بیحساب پیروانش به بهشت ــ مانعی ندارد، زیرا باعث جلب پیروان جدید میشود.<ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۵۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۱، ص۱۵۱، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref> | یکی از دیگر ارکان مهم طریقۀ تیجانیه، «ورد» (اذکار خاص) است. محتوای کلی اوراد را بیشتر تهلیل، استغفار و گونۀ خاصی از صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) به نام «صلاة الفاتح» تشکیل میدهد که شمار آنها بنا بر زمان ذکر متفاوت است. علاوه بر اوراد خاص، ۳ نوع ورد عمومی نیز وجود دارد که با نامهای «لازم»، «وظیفه» و «تهلیل» معروفاند. به عنوان نمونه، ورد لازم مجموعۀ ۳ ذکر (یعنی ۱۰۰ بار استغفار، ۱۰۰ بار صلاة فاتح و ۱۰۰ بار لاالٰهالاالله) است که دو بار در روز (قبل از نماز صبح و در بعد از ظهر) خوانده میشود. فرقههای مختلف تیجانیه در شمار برخی از اوراد با یکدیگر اختلاف دارند، اما همۀ آنها ورد را وسیلۀ انتقال برکت و فیض از جانب پیر به مرید میدانند و معتقدند که حاصل این اذکار، تقرب به خداوند است. <ref>احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۸۲، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۲، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.</ref> آنان همچنین بر این باورند که کراماتی نیز برای مرید حاصل میشود که نباید آنها را افشا کرد. البته ذکر کرامات تجانی ــ همچون قدرت وی برای وارد کردن بیحساب پیروانش به بهشت ــ مانعی ندارد، زیرا باعث جلب پیروان جدید میشود.<ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۵۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۱، ص۱۵۱، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref> | ||
خواندن اوراد معمولاً در کنار واجبات دینی انجام میگیرد و بهرغم اینکه برخی از ذکرها صورتی منظوم دارند، تیجانیه تمایل چندانی به سماع نشان نمیدهند و به تأثیر از غزالی، آنرا محدود به خواص میدانند. از اینرو، گاه مشاهده میشود که برخی از مشایخ آنان در مجالس سماع حاضر میشوند. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۷۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref> | خواندن اوراد معمولاً در کنار واجبات دینی انجام میگیرد و بهرغم اینکه برخی از ذکرها صورتی منظوم دارند، تیجانیه تمایل چندانی به سماع نشان نمیدهند و به تأثیر از غزالی، آنرا محدود به خواص میدانند. از اینرو، گاه مشاهده میشود که برخی از مشایخ آنان در مجالس سماع حاضر میشوند. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۷۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰، بیروت، ۱۹۷۳م.</ref> | ||
==سلسله مراتب داخلی== | == سلسله مراتب داخلی == | ||
در طریقۀ تیجانیه گونهای سلسله مراتب داخلی رایج است که به ترتیب اولویت از بالاترین شیخ طریقه یا شیخ اکبر آغاز میشود و سپس به خلفا، مقدمها و در آخر به مریدان منتهی میگردد. شیخ اکبر بیشتر در زاویۀ مادر ساکن است، و خلفا و مقدمین زوایای فرعی را اداره میکنند. مقدمها بایستی با زاویۀ مادر مرتبط باشند و از شیخاکبر اجازۀ تلقین ذکر بگیرند. پیروان این طریقه اغلب یکدیگر را «احباب» میخوانند و مبالغی را به صورت هدیه به زاویۀ خویش میپردازند. بخشی از درآمد زوایا نیز از طریق وقف تأمین میشود. هیچ مریدی حق پیوستن به طریقۀ دیگر را ندارد، اما ورود افراد سایر طریقهها به زوایای تیجانیه آزاد است. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۳۱، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۳۵، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>حسن ابراهیم حسن، انتشار الاسلام و العروبة فیمایلی الصحراء الکبری، ج۱، ص۱۹، قاهره، ۱۹۵۷م.</ref> | در طریقۀ تیجانیه گونهای سلسله مراتب داخلی رایج است که به ترتیب اولویت از بالاترین شیخ طریقه یا شیخ اکبر آغاز میشود و سپس به خلفا، مقدمها و در آخر به مریدان منتهی میگردد. شیخ اکبر بیشتر در زاویۀ مادر ساکن است، و خلفا و مقدمین زوایای فرعی را اداره میکنند. مقدمها بایستی با زاویۀ مادر مرتبط باشند و از شیخاکبر اجازۀ تلقین ذکر بگیرند. پیروان این طریقه اغلب یکدیگر را «احباب» میخوانند و مبالغی را به صورت هدیه به زاویۀ خویش میپردازند. بخشی از درآمد زوایا نیز از طریق وقف تأمین میشود. هیچ مریدی حق پیوستن به طریقۀ دیگر را ندارد، اما ورود افراد سایر طریقهها به زوایای تیجانیه آزاد است. <ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۳۱، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۳۵، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>حسن ابراهیم حسن، انتشار الاسلام و العروبة فیمایلی الصحراء الکبری، ج۱، ص۱۹، قاهره، ۱۹۵۷م.</ref> | ||
==مراسم تشرف== | == مراسم تشرف == | ||
مراسم تشرف به طریقۀ تیجانیه نیز آداب خاصی دارد. مرید نخست باید شعائر نذر و عهد را به جای آورد و ضمن آن متعهد شود که شروط لازم و کمالیۀ طریقه را رعایت کند. شمار شرطهای لازم ۲۰ مورد است که از انتخاب یک خلیفه و مقدم برای کسب هدایت آغاز میشود و به پارهای تعهدات اخلاقی و شرعی دیگر پایان مییابد. شرطهای کمالیه نیز ۲۰ مورد است که بیشتر آنها به آداب ورد مربوط میشود. <ref>احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۸۸، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۳۵، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۴۰، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | مراسم تشرف به طریقۀ تیجانیه نیز آداب خاصی دارد. مرید نخست باید شعائر نذر و عهد را به جای آورد و ضمن آن متعهد شود که شروط لازم و کمالیۀ طریقه را رعایت کند. شمار شرطهای لازم ۲۰ مورد است که از انتخاب یک خلیفه و مقدم برای کسب هدایت آغاز میشود و به پارهای تعهدات اخلاقی و شرعی دیگر پایان مییابد. شرطهای کمالیه نیز ۲۰ مورد است که بیشتر آنها به آداب ورد مربوط میشود. <ref>احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۸۸، همراه الفتح الربانی (نک: هم، طصفاوی).</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۳۵، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۴۰، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref> | ||
==مذهب== | == مذهب == | ||
احمد تجانی خود ظاهراً در فقه مالکی صاحبنظر بود و بر همین مبنا بسیاری از مریدان او نیز مالکی مذهب هستند، اما قاعدهای در این طریقه وجود دارد که براساس آن تبعیت مطلق از یکی از مذاهب چهارگانۀ اهل سنت لازم نیست و فرد در پذیرش هرکدام از این مذاهب فقهی آزاد است. دربارۀ شخص تجانی بهویژه این باور وجود دارد که او به سبب ارتباط با پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نظریات فقهی خاص خود را داشت و بر وی لازم نبود تا از فقیه دیگری پیروی نماید. بخشی از این آراء ــ که البته حجم اندک آنها اساساً با کتابهای مرجع فقهی قابل مقایسه نیست ــ گردآوری شده، و مورد استفادۀ مریدان است. انتقادهایی نیز از جانب فقها بر این نظریات فقهی وارد شده است. <ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۷۰، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۱۴، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۱، ص۱۰۵، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۱۴۹، فاس، ۱۹۶۱م.</ref> | احمد تجانی خود ظاهراً در فقه مالکی صاحبنظر بود و بر همین مبنا بسیاری از مریدان او نیز مالکی مذهب هستند، اما قاعدهای در این طریقه وجود دارد که براساس آن تبعیت مطلق از یکی از مذاهب چهارگانۀ اهل سنت لازم نیست و فرد در پذیرش هرکدام از این مذاهب فقهی آزاد است. دربارۀ شخص تجانی بهویژه این باور وجود دارد که او به سبب ارتباط با پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نظریات فقهی خاص خود را داشت و بر وی لازم نبود تا از فقیه دیگری پیروی نماید. بخشی از این آراء ــ که البته حجم اندک آنها اساساً با کتابهای مرجع فقهی قابل مقایسه نیست ــ گردآوری شده، و مورد استفادۀ مریدان است. انتقادهایی نیز از جانب فقها بر این نظریات فقهی وارد شده است. <ref>مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۷۰، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.</ref><ref>محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۱۴، قاهره، ۱۳۲۷ق.</ref><ref>عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۱، ص۱۰۵، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک: هم، حرازم).</ref><ref>احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۱۴۹، فاس، ۱۹۶۱م.</ref> | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
[[رده:فرق و مذاهب]] | |||
[[رده: فرق و مذاهب]] | [[رده:صوفیه]] | ||
[[رده: صوفیه]] |