۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
به هر حال، چنانکه برخی محققان دیگر اشاره کردهاند، جستوجوی شرقشناسان و عرفانپژوهان غربی به دنبال ریشههای غیراسلامی تصوف، بیشتر از آن روی بوده است که آنان تنها به یک جنبه یا جنبههای معدودی از تصوف توجه میکردند، و یا آنکه با ابعاد معرفتی دین اسلام آشنایی کاملی نداشتند و از این روی، اسلام را بستر مساعد و مناسبی برای ظهور و رشد اندیشههای عرفانی نمییافتند؛ حال آنکه تصوف و عرفان اسلامی، هم از بُعد عملی و هم از بُعد نظری، ریشه در کتاب و سنت دارد. | به هر حال، چنانکه برخی محققان دیگر اشاره کردهاند، جستوجوی شرقشناسان و عرفانپژوهان غربی به دنبال ریشههای غیراسلامی تصوف، بیشتر از آن روی بوده است که آنان تنها به یک جنبه یا جنبههای معدودی از تصوف توجه میکردند، و یا آنکه با ابعاد معرفتی دین اسلام آشنایی کاملی نداشتند و از این روی، اسلام را بستر مساعد و مناسبی برای ظهور و رشد اندیشههای عرفانی نمییافتند؛ حال آنکه تصوف و عرفان اسلامی، هم از بُعد عملی و هم از بُعد نظری، ریشه در کتاب و سنت دارد. | ||
==سیره عملی معصومین== | == سیره عملی معصومین == | ||
سیرتِ عملی پیامبر اکرم (ص) و امامان شیعه، بهویژه علی (ع) ــ که بسیـاری از صوفیان سلسلۀ خود را به او میرسانند ــ گواهی روشن و آشکار از حیاتِ زاهدانه و عارفانه است. | سیرتِ عملی پیامبر اکرم (ص) و امامان شیعه، بهویژه علی (ع) ــ که بسیـاری از صوفیان سلسلۀ خود را به او میرسانند ــ گواهی روشن و آشکار از حیاتِ زاهدانه و عارفانه است. | ||
==آیات و روایات و ادعیه== | == آیات و روایات و ادعیه == | ||
افزون بر آن، بسیاری از آیات قرآن، روایات و سخنان معصومین (ع)، و همچنین دعاها و مناجاتهای باقیمانده از آنان بر پرهیز از تجمل و دنیاپرستی، و زندگانـی زاهدانه و عارفـانه تأکید دارد و از جمله منابعِ مبانی و اصول معارف عرفانی به شمار میروند. | افزون بر آن، بسیاری از آیات قرآن، روایات و سخنان معصومین (ع)، و همچنین دعاها و مناجاتهای باقیمانده از آنان بر پرهیز از تجمل و دنیاپرستی، و زندگانـی زاهدانه و عارفـانه تأکید دارد و از جمله منابعِ مبانی و اصول معارف عرفانی به شمار میروند. | ||
بنابر این، فرض خاستگاهی غیراسلامی برای تصوف پذیرفتنی نیست. | بنابر این، فرض خاستگاهی غیراسلامی برای تصوف پذیرفتنی نیست. | ||
==شباهت عرفانها== | == شباهت عرفانها == | ||
اما از سوی دیگـر، باید اذعان داشت که عرفان در معنای عام خود، یعنی راه وصول به حقیقت مطلق و شناخت وجودِ لایزال، پدیداری مشترک در همۀ ادیان است که ریشه در فطرت الاهی انسان دارد و جریان روحانی عظیم و فراگیری است که در طول تاریخ بشریت از میان همۀ ادیان گذشته است. | اما از سوی دیگـر، باید اذعان داشت که عرفان در معنای عام خود، یعنی راه وصول به حقیقت مطلق و شناخت وجودِ لایزال، پدیداری مشترک در همۀ ادیان است که ریشه در فطرت الاهی انسان دارد و جریان روحانی عظیم و فراگیری است که در طول تاریخ بشریت از میان همۀ ادیان گذشته است. | ||
از اینرو، ظهور باورها، شیوهها، دریافتها و بیانهای مشابه را نمیتوان صرفاً به معنای منشأ داشتن یک جریان عرفانی در جریانی دیگر، یا وامدار بودن یکی به دیگری بهشمار آورد. | از اینرو، ظهور باورها، شیوهها، دریافتها و بیانهای مشابه را نمیتوان صرفاً به معنای منشأ داشتن یک جریان عرفانی در جریانی دیگر، یا وامدار بودن یکی به دیگری بهشمار آورد. | ||
==تأثیر و تأثر متقابل== | == تأثیر و تأثر متقابل == | ||
بهعلاوه، تصوف نیز همچون دیگر پدیدههای تاریخی، در بستر خاص خود به ظهور رسیده، و مانند دیگر پدیدههای دینی، فرهنگی و علمی، در تعامل با اندیشهها و دیدگاههای گوناگون، و از اینرو دستخوش دگرگونی و تأثیر و تأثر بوده است. | بهعلاوه، تصوف نیز همچون دیگر پدیدههای تاریخی، در بستر خاص خود به ظهور رسیده، و مانند دیگر پدیدههای دینی، فرهنگی و علمی، در تعامل با اندیشهها و دیدگاههای گوناگون، و از اینرو دستخوش دگرگونی و تأثیر و تأثر بوده است. | ||
به این ترتیب، در تحقیقات دربارۀ تصوف ضروری است که میان خاستگاه، و جریان تعاملات و تحولات بعدی تمایزی روشن قائل شد و بدون آمیختگی یکی با دیگری به بررسی آنها پرداخت. <ref>زرینکوب، عبدالحسین، ج۱، ص۱۴-۱۵، ارزش میراث صوفیه، تهران، ۱۳۵۳ش.</ref><ref>بدوی، عبدالرحمان، ج۱، ص۴۴ بب، تاریخ التصوف الاسلامی، کویت، ۱۹۷۸م.</ref> | به این ترتیب، در تحقیقات دربارۀ تصوف ضروری است که میان خاستگاه، و جریان تعاملات و تحولات بعدی تمایزی روشن قائل شد و بدون آمیختگی یکی با دیگری به بررسی آنها پرداخت. <ref>زرینکوب، عبدالحسین، ج۱، ص۱۴-۱۵، ارزش میراث صوفیه، تهران، ۱۳۵۳ش.</ref><ref>بدوی، عبدالرحمان، ج۱، ص۴۴ بب، تاریخ التصوف الاسلامی، کویت، ۱۹۷۸م.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] |