۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
اِبْن طولون، ابوعبدالله، یا ابوالفضل شمس الدین محمد بن علی ابن احمد (محمد) بن علی بن خمارویه بن طولون دمشقی حنفی (ح ۸۸۰- ۱۲ جمادی الاول ۹۵۳ق/۱۴۷۵-۱۱ ژوئیه ۱۵۴۶م)، [[محدث]]، [[فقیه]] ، ادیب و مورخ میباشد. | اِبْن طولون، ابوعبدالله، یا ابوالفضل شمس الدین محمد بن علی ابن احمد (محمد) بن علی بن خمارویه بن طولون دمشقی حنفی (ح ۸۸۰- ۱۲ جمادی الاول ۹۵۳ق/۱۴۷۵-۱۱ ژوئیه ۱۵۴۶م)، [[محدث]]، [[فقیه]]، ادیب و مورخ میباشد. | ||
=نسب= | =نسب= | ||
خط ۲۲: | خط ۲۱: | ||
=حفظ قرآن= | =حفظ قرآن= | ||
ابن طولون نوشتن را در مکتب مجاور منزل پدری آموخت و به حفظ [[قرآن]] پرداخت. هفت ساله بود که حافظ قرآن شد. آنگاه میبایست، طبق معمول [[اهل سنت]] ، از عهده امتحانی برآید که عبارت بود از امامت نمازهای تراویح و قرائت تمام قرآن در رکعات آن. این مراسم از شب اول تا ۲۱ ماه [[رمضان]] ۸۸۷ق در یکی از مساجد صالحیه برگذار شد و چند تن از علمای بزرگ مذاهب اهل سنت و رجال و اعیان شهر با او اقتدا کردند. [۵] | ابن طولون نوشتن را در مکتب مجاور منزل پدری آموخت و به حفظ [[قرآن]] پرداخت. هفت ساله بود که حافظ قرآن شد. آنگاه میبایست، طبق معمول [[اهل سنت]]، از عهده امتحانی برآید که عبارت بود از امامت نمازهای تراویح و قرائت تمام قرآن در رکعات آن. این مراسم از شب اول تا ۲۱ ماه [[رمضان]] ۸۸۷ق در یکی از مساجد صالحیه برگذار شد و چند تن از علمای بزرگ مذاهب اهل سنت و رجال و اعیان شهر با او اقتدا کردند. [۵] | ||
ابن طولون [۶] توضیح میدهد که چند ماه پیش از این مراسم، پدربزرگش سکته کرده و از دنیا رفته و برادرش در [[مکه]] درگذشته بود، اما چنانکه میبینیم، هیچ یک از این حوادث وی را از آموزش سنگینی که بر وی مقرر بود باز نداشت. | ابن طولون [۶] توضیح میدهد که چند ماه پیش از این مراسم، پدربزرگش سکته کرده و از دنیا رفته و برادرش در [[مکه]] درگذشته بود، اما چنانکه میبینیم، هیچ یک از این حوادث وی را از آموزش سنگینی که بر وی مقرر بود باز نداشت. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۸: | ||
پدر دوست تر داشت که فرزندش پیشه ای برگزیند، اما او به ارشاد عمویش یکسره به دانش اندوزی روی آورد [۷] و تا پایان عمر بی وقفه به مطالعه و تحقیق و تدریس و تألیف و زیارت و عبادت و ذکر و مراقبت مشغول گردید. [۸][۹] | پدر دوست تر داشت که فرزندش پیشه ای برگزیند، اما او به ارشاد عمویش یکسره به دانش اندوزی روی آورد [۷] و تا پایان عمر بی وقفه به مطالعه و تحقیق و تدریس و تألیف و زیارت و عبادت و ذکر و مراقبت مشغول گردید. [۸][۹] | ||
==تحصیلات مقدماتی== | == تحصیلات مقدماتی == | ||
ابن طولون، تحصیلات مقدماتی را، مطابق معمول آن زمان، با حفظ کتاب های درسی چون المُختار در فقه [[حنفی]] ، المنار در [[اصول فقه]] ، الفیّة ابن مالک و مقدمة آجرومیّه در | ابن طولون، تحصیلات مقدماتی را، مطابق معمول آن زمان، با حفظ کتاب های درسی چون المُختار در فقه [[حنفی]]، المنار در [[اصول فقه]]، الفیّة ابن مالک و مقدمة آجرومیّه در نحو، الحُدود در علم لغت، مقدمة جَزَریّه در تجوید طی سالهای ۸۸۷ تا ۸۹۴ق، یعنی از ۷ سالگی تا ۱۴ سالگی، گذرانید و محفوظاتش را بر استادان هر یک از آن علوم عرضه داشت و از آنان صورت اجازه ای گرفت که عبارت بود از گواهی کتبی استاد بر نسخه ای از کتاب مورد نظر. | ||
در یکی از همین | در یکی از همین اجازات، پیشوای شافعیان، «شیخ تقی الدین قاضی عجلون» که از خویشاوندان دور محمد ابن طولون بود، به وی کُنیت «ابوالفضل» داد و گویا این کنیت جدید، وی را بسیار مطبوع افتاده بوده زیرا در آغاز شرح حال خود، آن را به جای کنیت اصلیش ابوعبدالله ذکر کرده و درباره آن توضیح داده است. [۱۰][۱۱] | ||
==تحصیلات تکمیلی== | == تحصیلات تکمیلی == | ||
پس از طی مقدمات، تلخیص المفتاح را در علوم | پس از طی مقدمات، تلخیص المفتاح را در علوم بلاغت، الشمسیة را در منطق، الفیة عراقی را در علوم حدیث، الشاطبیة را در قرائات هفتگانه، الدرّة را در ۳ قرائت دیگر از بر کرد و بر عده ای از استادان عرضه داشت. | ||
از جمله مشایخی که در این مرحله، برای وی اجازه ای صادر کردند، ابن عبدالهادی جمال الدین یوسف بن مبرَّد (د ۹۰۹ق/ ۱۵۰۳م) بود. [۱۲] وی در همین احوال، یعنی طی سالهای ۸۹۴ تا ۹۰۱ق، تجوید و قرائت های هفتگانه را از شیخ محیی الدین اَربَدی مُقری فراگرفت و در ۹ ربیع الاول ۹۰۱ به دریافت اجازه ای مجلل و مفصل در ۴ دفتر، به خط استاد نائل آمد. | از جمله مشایخی که در این مرحله، برای وی اجازه ای صادر کردند، ابن عبدالهادی جمال الدین یوسف بن مبرَّد (د ۹۰۹ق/ ۱۵۰۳م) بود. [۱۲] وی در همین احوال، یعنی طی سالهای ۸۹۴ تا ۹۰۱ق، تجوید و قرائت های هفتگانه را از شیخ محیی الدین اَربَدی مُقری فراگرفت و در ۹ ربیع الاول ۹۰۱ به دریافت اجازه ای مجلل و مفصل در ۴ دفتر، به خط استاد نائل آمد. | ||
سه قرائت دیگر را نیز به منظور تکمیل قرائات دهگانه نزد علامه شیخ شمس الدین بصیر خواند و پس از دو سال و نیز در روز جمعه ۸ شعبان ۹۰۳ به پایان برد و در مسجد جامع اموی دمشق از او اجازه دریافت داشت. [۱۳] | سه قرائت دیگر را نیز به منظور تکمیل قرائات دهگانه نزد علامه شیخ شمس الدین بصیر خواند و پس از دو سال و نیز در روز جمعه ۸ شعبان ۹۰۳ به پایان برد و در مسجد جامع اموی دمشق از او اجازه دریافت داشت. [۱۳] | ||
خط ۴۴: | خط ۴۳: | ||
ابن طولون در اثنای تکمیل قرائت، به علم حدیث نیز که در آن زمان چندان بدان پرداخته نمیشد و از رواج و رونق دیرین افتاده بود، روی آورد و عزم جزم کرد که کار عملی خود را به حدیث منحصر گرداند، [۱۴] زیرا معتقد بود که صرف عمر جز در کار قرآن و حدیث بیهوده است. [۱۵][۱۶] | ابن طولون در اثنای تکمیل قرائت، به علم حدیث نیز که در آن زمان چندان بدان پرداخته نمیشد و از رواج و رونق دیرین افتاده بود، روی آورد و عزم جزم کرد که کار عملی خود را به حدیث منحصر گرداند، [۱۴] زیرا معتقد بود که صرف عمر جز در کار قرآن و حدیث بیهوده است. [۱۵][۱۶] | ||
پس وی با جدیت و پشتکار به جمع حدیث پرداخت و با توجه به اینکه محدثان بزرگ و صاحبان اسناد بسیاری در صالحیه حضور داشتند تا آنجا که وی خود آن شهر و منطقه را «معدن الحدیث» وصف کرده است، او از بالغ بر ۵۰۰ نفر محدث معاصرش حدیث شنید و روایت کرد. | پس وی با جدیت و پشتکار به جمع حدیث پرداخت و با توجه به اینکه محدثان بزرگ و صاحبان اسناد بسیاری در صالحیه حضور داشتند تا آنجا که وی خود آن شهر و منطقه را «معدن الحدیث» وصف کرده است، او از بالغ بر ۵۰۰ نفر محدث معاصرش حدیث شنید و روایت کرد. | ||
در عین حال، درپی یافتن اسنادهای عالی بسیار کوشید، چنانکه از طریق ۸ تن از راویان ابن حجر به اساتید او دست یافت. [۱۷][۱۸] همچنین ۱۰ سال ملازمت محدث بزرگ صالحیه، ابن زُرَیق (ناصرالدین ابوالبقاء محمد بن ابیبکر) را که مشیخه ای جداگانه برای او ترتیب داده و در شرح حال خود نیز [۱۹] مفصلاً به او پرداخته است، اختیار کرد و حدود ۷۰۰ جزء حدیث، علاوه بر کتب | در عین حال، درپی یافتن اسنادهای عالی بسیار کوشید، چنانکه از طریق ۸ تن از راویان ابن حجر به اساتید او دست یافت. [۱۷][۱۸] همچنین ۱۰ سال ملازمت محدث بزرگ صالحیه، ابن زُرَیق (ناصرالدین ابوالبقاء محمد بن ابیبکر) را که مشیخه ای جداگانه برای او ترتیب داده و در شرح حال خود نیز [۱۹] مفصلاً به او پرداخته است، اختیار کرد و حدود ۷۰۰ جزء حدیث، علاوه بر کتب ستّه، المُوَطَّأ مالک بن اَنس، مُسنَد احمد بن حنبل، مُسنَد ابی حنیفه و مُسنَد شافعی را نزد او خواند. [۲۰][۲۱] | ||
=سایر اشتغالات= | =سایر اشتغالات= | ||
خط ۵۸: | خط ۵۷: | ||
=سفر حج= | =سفر حج= | ||
ابن طولون در ۹۲۰ق در سفر حج به دیدار محدث بزرگ مکه [[بدرالدین حسن بن فهد هاشمی مکی]] نائل آمد و از ابن فهد برای روایت آنچه وی از عمویش تقی الدین، ابن | ابن طولون در ۹۲۰ق در سفر حج به دیدار محدث بزرگ مکه [[بدرالدین حسن بن فهد هاشمی مکی]] نائل آمد و از ابن فهد برای روایت آنچه وی از عمویش تقی الدین، ابن حجر، ابوالفتح مراغی و محدثان هم طبقه آنان روایت میکرد، اجازه گرفت. همچنین در آنجا از عزالدین ابن فهد حدیث شنید. [۲۸] | ||
وی مشاهدات خویش را در سفرنامه ای به نام «البرق السامی فی تعداد منازل الحج الشامی» [۲۹] و در کتاب «التیجان المزخرفة فی معالم مکة المشرفة» [۳۰] آورده است. | وی مشاهدات خویش را در سفرنامه ای به نام «البرق السامی فی تعداد منازل الحج الشامی» [۲۹] و در کتاب «التیجان المزخرفة فی معالم مکة المشرفة» [۳۰] آورده است. | ||
این سفر تنها سفر ابن طولون به خارج از نواحی شام بوده است. [۳۱] | این سفر تنها سفر ابن طولون به خارج از نواحی شام بوده است. [۳۱] | ||
خط ۶۴: | خط ۶۳: | ||
=صالحیه و دمشق= | =صالحیه و دمشق= | ||
نظری به تألیفات وی معلوم میدارد که وی علاقه فراوانی به زادگاهش صالحیه داشته است. چنانکه در القلائد الجوهریه [۳۲] به بهانه نقل سخنی از ابن جوزی تصریح میکند که ساکنان دامنه کوه | نظری به تألیفات وی معلوم میدارد که وی علاقه فراوانی به زادگاهش صالحیه داشته است. چنانکه در القلائد الجوهریه [۳۲] به بهانه نقل سخنی از ابن جوزی تصریح میکند که ساکنان دامنه کوه قاسیون، اقامت در مناطق دیگر را نمیپسندند. بعد از صالحیه، وی به شهر دمشق بسیار دلبستگی داشت. چنانکه کتابی مستقل به نام «بهجة الانام فی فضائل دمشق الشام» تألیف کرد. [۳۳][۳۴] | ||
در ۱۱ رمضان ۹۲۲ق/۸ اکتبر ۱۵۱۶م، شهر صالحیه در معرض یورش بی رحمانه لشکریان سلطان سلیم عثمانی قرار گرفت. سربازان به خانهها ریختند و مردم را از خانه های خود بیرون کردند و کتابها و نوشتههای ابن طولون را نیز پراکندند و به او و دیگر اهل علم و قاریان قرآن و محدثان و صوفیان اهانت بسیار روا داشتند. [۳۵] | در ۱۱ رمضان ۹۲۲ق/۸ اکتبر ۱۵۱۶م، شهر صالحیه در معرض یورش بی رحمانه لشکریان سلطان سلیم عثمانی قرار گرفت. سربازان به خانهها ریختند و مردم را از خانه های خود بیرون کردند و کتابها و نوشتههای ابن طولون را نیز پراکندند و به او و دیگر اهل علم و قاریان قرآن و محدثان و صوفیان اهانت بسیار روا داشتند. [۳۵] | ||
پنج سال بعد، در صفر ۹۲۷/ ژانویه ۱۵۲۱ [۳۶] بار دیگر لشکریان عثمانی برای اشغال دمشق آمدند و موجب خسارات بسیار در صالحیه شدند. طی این ماجرا که ابن طولون آن را «فتنة غزالیه» نامیده است، بسیاری از کتب و دست نوشتههای وی از دست رفت. [۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲] | پنج سال بعد، در صفر ۹۲۷/ ژانویه ۱۵۲۱ [۳۶] بار دیگر لشکریان عثمانی برای اشغال دمشق آمدند و موجب خسارات بسیار در صالحیه شدند. طی این ماجرا که ابن طولون آن را «فتنة غزالیه» نامیده است، بسیاری از کتب و دست نوشتههای وی از دست رفت. [۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲] | ||
خط ۷۴: | خط ۷۳: | ||
=مشایخ صالحیه دمشق= | =مشایخ صالحیه دمشق= | ||
ابن طولون از ۳ نفر تجلیل فراوان به عمل آورده است : | ابن طولون از ۳ نفر تجلیل فراوان به عمل آورده است: | ||
۱. ابن عبدالهادی که نام وی را در دروس و علوم مختلف بارها آورده و با القاب مختلف از او یاد کرده است، ۲. نعیمی، ۳. ابن زریق. | ۱. ابن عبدالهادی که نام وی را در دروس و علوم مختلف بارها آورده و با القاب مختلف از او یاد کرده است، ۲. نعیمی، ۳. ابن زریق. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۳: | ||
بعضی دیگر از مشاهیر استادان او اینانند: | بعضی دیگر از مشاهیر استادان او اینانند: | ||
عزالدین ابن الحمراء (شیخ حنفیان)، [[تقی الدین ابن قاضی عجلون]] (شیخ شافعیان)، شهابالدین العسکری (شیخ حنبلیان)، محب الدین ابن القصیف (قاضی القضاة حنفیان )، شهابالدین ابن فرفور (قاضی القضاة شافعیان )، نجم الدین ابن مفلح (قاضی القضاة حنبلیان ). [۴۶] | عزالدین ابن الحمراء (شیخ حنفیان)، [[تقی الدین ابن قاضی عجلون]] (شیخ شافعیان)، شهابالدین العسکری (شیخ حنبلیان)، محب الدین ابن القصیف (قاضی القضاة حنفیان)، شهابالدین ابن فرفور (قاضی القضاة شافعیان)، نجم الدین ابن مفلح (قاضی القضاة حنبلیان). [۴۶] | ||
=اساتید غیرشامی= | =اساتید غیرشامی= | ||
وی نزد بعضی از استادان غیر شامی نیز دانش آموخته و با مکاتبه از جمعی از بزرگان علمای [[مصر]] و [[حجاز]] اجازه دریافت داشته است [۴۷] که از این عده فقط « [[جلالالدین سیوطی]] » را در زندگینامه اش بارها نام برده و از او به عنوان «شیخنا» یاد کرده است. [۴۸][۴۹][۵۰][۵۱][۵۲] | وی نزد بعضی از استادان غیر شامی نیز دانش آموخته و با مکاتبه از جمعی از بزرگان علمای [[مصر]] و [[حجاز]] اجازه دریافت داشته است [۴۷] که از این عده فقط «[[جلالالدین سیوطی]]» را در زندگینامه اش بارها نام برده و از او به عنوان «شیخنا» یاد کرده است. [۴۸][۴۹][۵۰][۵۱][۵۲] | ||
=جلالالدین سیوطی= | =جلالالدین سیوطی= | ||
خط ۱۰۰: | خط ۹۹: | ||
شیخ علاءالدین بن عمادالدین؛ | شیخ علاءالدین بن عمادالدین؛ | ||
شیخ نجم الدین البهنسی خطیب دمشق. | شیخ نجم الدین البهنسی خطیب دمشق. | ||
اما مشهورترین شاگردان وی که شهرت و اعتبار بیشتری یافته اند، عبارتند از : | اما مشهورترین شاگردان وی که شهرت و اعتبار بیشتری یافته اند، عبارتند از: | ||
شیخ اسماعیل نابلسی (مفتی شافعیان)؛ | شیخ اسماعیل نابلسی (مفتی شافعیان)؛ | ||
شیخ زین الدین ابن سلطان (مفتی حنفیان)؛ | شیخ زین الدین ابن سلطان (مفتی حنفیان)؛ | ||
شیخ شهابالدین الوفائی (مفتی حنبلیان). [۶۱] | شیخ شهابالدین الوفائی (مفتی حنبلیان). [۶۱] | ||
و از علمای [[شیعه]] ، «شیخ زین الدین بن علی بن احمد تحاریری طاووسی» که قسمتی از صحیحین را نزد ابن طولون خوانده و اجازه روایت آنها و احادیثی را که ابن طولون اجازه روایت آنها را در مدرسه صالحیه یافته بوده، از وی دریافت کرده است. [۶۲] | و از علمای [[شیعه]]، «شیخ زین الدین بن علی بن احمد تحاریری طاووسی» که قسمتی از صحیحین را نزد ابن طولون خوانده و اجازه روایت آنها و احادیثی را که ابن طولون اجازه روایت آنها را در مدرسه صالحیه یافته بوده، از وی دریافت کرده است. [۶۲] | ||
=جلب توجه شیعیان= | =جلب توجه شیعیان= | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۱: | ||
=دسته بندی آثار= | =دسته بندی آثار= | ||
از آنجا که ابن طولون تقریباً در همه علوم زمان خود دستی داشته، ناچار موضوع آثار او نیز بسیار متنوع است. ما در اینجا دانشهایی را که ابن طولون به آنها پرداخته دسته بندی میکنیم و عمده ترین کتاب های او را در هر باب برمی شماریم، سپس از مجموعه آثار او به بررسی کتاب های چاپ شده اکتفا میکنیم: | |||
از آنجا که ابن طولون تقریباً در همه علوم زمان خود دستی داشته، ناچار موضوع آثار او نیز بسیار متنوع است. ما در اینجا دانشهایی را که ابن طولون به آنها پرداخته دسته بندی میکنیم و عمده ترین کتاب های او را در هر باب برمی شماریم، سپس از مجموعه آثار او به بررسی کتاب های چاپ شده اکتفا میکنیم : | |||
=تفسیر و علوم قرآنی= | =تفسیر و علوم قرآنی= | ||
۱. تفسیر و علوم قرآنی : | ۱. تفسیر و علوم قرآنی: | ||
ابن طولون همزمان با فراگیری قرائات، شرحی مزجی بر شاطبیة نوشته که جامع قرائات دهگانه است [۷۵]. وی قسمتهایی از کتاب الاتقان سیوطی و الکشاف زمخشری و بعضی متون دیگر تفسیر و علوم قرآنی را نزد استادان فراگرفته [۷۶] و تألیفات متعددی در تفسیر و علوم قرآنی تدارک دیده که از آن جمله اند: | ابن طولون همزمان با فراگیری قرائات، شرحی مزجی بر شاطبیة نوشته که جامع قرائات دهگانه است [۷۵]. وی قسمتهایی از کتاب الاتقان سیوطی و الکشاف زمخشری و بعضی متون دیگر تفسیر و علوم قرآنی را نزد استادان فراگرفته [۷۶] و تألیفات متعددی در تفسیر و علوم قرآنی تدارک دیده که از آن جمله اند: | ||
• شرح الواضحة فی تجوید الفاتحة؛ | • شرح الواضحة فی تجوید الفاتحة؛ | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۶: | ||
=علم حدیث= | =علم حدیث= | ||
۲. حدیث : | ۲. حدیث: | ||
ابن طولون در دوران ۱۰ ساله فراگیری حدیث نزد ابن زریق، چنانکه از عناوین بعضی تألیفاتش پیداست [۸۱] در خانه ای قرآن و خانه های حدیث و مدارس و مساجد صالحیه و دمشق و اطراف آن برای استماع حدیث حضور پیدا میکرده است. تدوین مجموعه های متعدد و متنوع حدیث نیز قاعدتاً دستاورد کوشش های وی در همین سالها بوده است. [۸۲] | ابن طولون در دوران ۱۰ ساله فراگیری حدیث نزد ابن زریق، چنانکه از عناوین بعضی تألیفاتش پیداست [۸۱] در خانه ای قرآن و خانه های حدیث و مدارس و مساجد صالحیه و دمشق و اطراف آن برای استماع حدیث حضور پیدا میکرده است. تدوین مجموعه های متعدد و متنوع حدیث نیز قاعدتاً دستاورد کوشش های وی در همین سالها بوده است. [۸۲] | ||
کتانی که با ۷ واسطه از راویان جملگی آثار ابن طولون است، فهرستی از عناوین کتب و رسائل ابن طولون در حدیث از فهرست خود او استخراج کرده است که جمعاً ۴۷ اثر را شامل میگردد. [۸۳] | کتانی که با ۷ واسطه از راویان جملگی آثار ابن طولون است، فهرستی از عناوین کتب و رسائل ابن طولون در حدیث از فهرست خود او استخراج کرده است که جمعاً ۴۷ اثر را شامل میگردد. [۸۳] | ||
==اسناد متصل== | == اسناد متصل == | ||
ابن طولون در روایت کتب سته اهل سنت با ۸ تا ۹ واسطه - با احتساب خود مصنفان - سند متصل داشته و عالی ترین اسنادی که در اختیار داشته، احادیثی بوده است که تا [[پیغمبر اکرم]] (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ۱۰ تا ۱۲ واسطه بیشتر نداشته است. | ابن طولون در روایت کتب سته اهل سنت با ۸ تا ۹ واسطه - با احتساب خود مصنفان - سند متصل داشته و عالی ترین اسنادی که در اختیار داشته، احادیثی بوده است که تا [[پیغمبر اکرم]] (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ۱۰ تا ۱۲ واسطه بیشتر نداشته است. | ||
وی به داشتن چنین اِسنادی به خود میبالد و میگوید: | وی به داشتن چنین اِسنادی به خود میبالد و میگوید: | ||
«این عالی ترین اسنادی است که برای مشایخ ما بلکه برای مشایخ آنان حاصل گردیده است». [۸۴] | |||
==شیوه تدوین== | == شیوه تدوین == | ||
از سوی دیگر، ابن طولون در دسته بندی حدیث و تدوین مجموعهها طرح های تازه و جالبی داشته است. مثلاً از ۳۶۰ کتاب اربعین (چهل حدیث) که با گرایش های مختلف تدوین کرده بود، [۸۵] باردیگر مجدداً احادیثی برگزید و آنها را در مجموعه ای به نام «السفینة الطولونیة فی الاحادیث النبویة» [۸۶] جای داد. [۸۷] | از سوی دیگر، ابن طولون در دسته بندی حدیث و تدوین مجموعهها طرح های تازه و جالبی داشته است. مثلاً از ۳۶۰ کتاب اربعین (چهل حدیث) که با گرایش های مختلف تدوین کرده بود، [۸۵] باردیگر مجدداً احادیثی برگزید و آنها را در مجموعه ای به نام «السفینة الطولونیة فی الاحادیث النبویة» [۸۶] جای داد. [۸۷] | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۴: | ||
=علم رجال= | =علم رجال= | ||
۳. رجال : | ۳. رجال: | ||
ابن طولون به روایت حدیث اکتفا نکرده و به درایه و رجال حدیث نیز عنایت داشته است. [۹۰] چنانکه «نُخبة الفِکَر» و شرح آن را نزد ابن عبدالهادی و الفیه عراقی را که قبلاً حفظ کرده بود، نزد علامه شمس الدین ابن رمضان و شرح آن را نزد عمویش خواند. [۹۱] | ابن طولون به روایت حدیث اکتفا نکرده و به درایه و رجال حدیث نیز عنایت داشته است. [۹۰] چنانکه «نُخبة الفِکَر» و شرح آن را نزد ابن عبدالهادی و الفیه عراقی را که قبلاً حفظ کرده بود، نزد علامه شمس الدین ابن رمضان و شرح آن را نزد عمویش خواند. [۹۱] | ||
شماری از تألیفات وی نیز به علم رجال و درایة الحدیث مربوط میشود که از آن جمله است : | شماری از تألیفات وی نیز به علم رجال و درایة الحدیث مربوط میشود که از آن جمله است: | ||
• التاج الثمین فی اسماء المدلَسین؛ [۹۲] | • التاج الثمین فی اسماء المدلَسین؛ [۹۲] | ||
• التِبیان المُحرّر فی من له اسمان و کُنیتان فَاَکثر؛ [۹۳][۹۴] | • التِبیان المُحرّر فی من له اسمان و کُنیتان فَاَکثر؛ [۹۳][۹۴] | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۳: | ||
=علم فقه= | =علم فقه= | ||
۴. فقه : | ۴. فقه: | ||
ابن طولون در کنار دروس قرآن و حدیث، متناوباً فقهی و کتب اصول فقه را نزد عمویش قاضی جمال الدین و دیگر مراجع و فقهای بزرگ حنفی خواند. از جمله استادان وی در | ابن طولون در کنار دروس قرآن و حدیث، متناوباً فقهی و کتب اصول فقه را نزد عمویش قاضی جمال الدین و دیگر مراجع و فقهای بزرگ حنفی خواند. از جمله استادان وی در فقه، «علامه شمس الدین ابن رمضان» بود که در ۷ ربیع الاول ۸۹۹ به او- که ۱۹ سال بیش نداشت - اجازه تدریس فقه داد، و نیز «برهان الدین ابن عون» که در ۲۹ ربیع الثانی ۹۱۱ برای او اجازه افتاء صادر کرد. [۹۶][۹۷][۹۸] | ||
وی تألیفاتی هم در فقه دارد که از آن جمله اند : | وی تألیفاتی هم در فقه دارد که از آن جمله اند: | ||
• اتحاف النُبَهاء بنحو الفقهاء؛ [۹۹] | • اتحاف النُبَهاء بنحو الفقهاء؛ [۹۹] | ||
• تشیید الاختبار (الاختیار) لتحریم الطبل و المزمار؛ [۱۰۰] | • تشیید الاختبار (الاختیار) لتحریم الطبل و المزمار؛ [۱۰۰] | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۲: | ||
=علم طب= | =علم طب= | ||
۶. طب : | ۶. طب: | ||
ابن طولون کتاب های درسی پزشکی آن روزگار را نزد استادانی چون ابن عبدالهادی که درباره گیاهان دارویی و طب النبی صاحب تألیف بوده، درس گرفته است [۱۱۰] و خود او هم در علم طب تألیفاتی دارد که از آن جمله است : | ابن طولون کتاب های درسی پزشکی آن روزگار را نزد استادانی چون ابن عبدالهادی که درباره گیاهان دارویی و طب النبی صاحب تألیف بوده، درس گرفته است [۱۱۰] و خود او هم در علم طب تألیفاتی دارد که از آن جمله است: | ||
• الاِشراق لاحکام التریاق؛ [۱۱۱] | • الاِشراق لاحکام التریاق؛ [۱۱۱] | ||
• الدُّر المَخْتوم فیما یتعلق باحکام المَجذوم؛ [۱۱۲] | • الدُّر المَخْتوم فیما یتعلق باحکام المَجذوم؛ [۱۱۲] | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۳: | ||
=تصوف= | =تصوف= | ||
۷. تصوّف : | ۷. تصوّف: | ||
ابن طولون در [[تصوف]] به عنوان علم مینگریسته [۱۱۴] و نزد ابوالفتح اسکندری و ابن عبدالهادی کتابهایی را که در آن باب تألیف کرده بودند و نزد ابوعراقیة [[صوفی]] که از او با عنوان «زاهد» یاد میکند، عوارف المعارف سهروردی را درس گرفت و هر ۳ استاد بر وی خرقه پوشانیدند. [۱۱۵][۱۱۶] | ابن طولون در [[تصوف]] به عنوان علم مینگریسته [۱۱۴] و نزد ابوالفتح اسکندری و ابن عبدالهادی کتابهایی را که در آن باب تألیف کرده بودند و نزد ابوعراقیة [[صوفی]] که از او با عنوان «زاهد» یاد میکند، عوارف المعارف سهروردی را درس گرفت و هر ۳ استاد بر وی خرقه پوشانیدند. [۱۱۵][۱۱۶] | ||
خود او نیز تألیفاتی در زمینه تصوف دارد: | خود او نیز تألیفاتی در زمینه تصوف دارد: | ||
خط ۲۰۳: | خط ۲۰۱: | ||
• در عین حال، وی تألیف جداگانه ای در شرح حال محیی الدین ابن عربی (۵۶۰- ۶۳۸ق/ ۱۱۶۵-۱۲۴۰م) که آرامگاهش از مزارات صالحیه بوده است، [۱۲۰] دارد که آن را «النطق المُنَبّی عن ترجمة الشیخی المحیوی ابن العربی» نامیده است، [۱۲۱] و در کتاب القلائد [۱۲۲] راجع به ابن عربی به تفصیل میگراید و عقاید مخالف و موافق را ذکر میکند. | • در عین حال، وی تألیف جداگانه ای در شرح حال محیی الدین ابن عربی (۵۶۰- ۶۳۸ق/ ۱۱۶۵-۱۲۴۰م) که آرامگاهش از مزارات صالحیه بوده است، [۱۲۰] دارد که آن را «النطق المُنَبّی عن ترجمة الشیخی المحیوی ابن العربی» نامیده است، [۱۲۱] و در کتاب القلائد [۱۲۲] راجع به ابن عربی به تفصیل میگراید و عقاید مخالف و موافق را ذکر میکند. | ||
==ارادت به ابنعربی== | == ارادت به ابنعربی == | ||
با توجه به نحوه دسته بندی نظرات مخالفان و موافقان و تکیه کردن بر نظریه استادش | با توجه به نحوه دسته بندی نظرات مخالفان و موافقان و تکیه کردن بر نظریه استادش سیوطی، به نقل از رسالة «تنبیه الغَبّی بتبرئة ابن عربی» که متضمن تصریح وی بر اعتقاد به ولایت [[ابن عربی]] است، [۱۲۳] بعید نیست که ابن طولون از مریدان ابن عربی بوده باشد. | ||
هر چند که پیش از بررسی دقیق شرح حالی که از ابن عربی نوشته و مطالعه رسالههای «الرماح الخطیة فی اِضلاع الحلولیة» [۱۲۴] و «تحذیر العباد من الحلول و الاتّحاد» [۱۲۵] راجع به تصوف وی نمیتوان اظهار نظر کرد، امّا این را میدانیم که وی از کودکی تحت تأثیر اخلاق و افکار پدرش با تصوف آشنایی داشته و در مجالس ذکر شرکت میکرده است. [۱۲۶] | هر چند که پیش از بررسی دقیق شرح حالی که از ابن عربی نوشته و مطالعه رسالههای «الرماح الخطیة فی اِضلاع الحلولیة» [۱۲۴] و «تحذیر العباد من الحلول و الاتّحاد» [۱۲۵] راجع به تصوف وی نمیتوان اظهار نظر کرد، امّا این را میدانیم که وی از کودکی تحت تأثیر اخلاق و افکار پدرش با تصوف آشنایی داشته و در مجالس ذکر شرکت میکرده است. [۱۲۶] | ||
==زندگی صوفیانه== | == زندگی صوفیانه == | ||
طرز زندگانی و اخلاق صوفیانه نیز در سراسر زندگیش مشهود است. وی بیشتر در مدارس و خانقاهها زیسته و مثلاً می دانیم که حدوداً از ۲۱ تا ۲۸ سالگی، ساکن خانقاه یونسیه بوده است [۱۲۷][۱۲۸] و مدتها سمت امامت و ریاست و نظارت خانقاهها و زاویههایی را عهده دار بوده است. [۱۲۹][۱۳۰] | طرز زندگانی و اخلاق صوفیانه نیز در سراسر زندگیش مشهود است. وی بیشتر در مدارس و خانقاهها زیسته و مثلاً می دانیم که حدوداً از ۲۱ تا ۲۸ سالگی، ساکن خانقاه یونسیه بوده است [۱۲۷][۱۲۸] و مدتها سمت امامت و ریاست و نظارت خانقاهها و زاویههایی را عهده دار بوده است. [۱۲۹][۱۳۰] | ||
خط ۲۱۵: | خط ۲۱۳: | ||
=سایر علوم= | =سایر علوم= | ||
۸. دیگر علوم : | ۸. دیگر علوم: | ||
ابن طولون، علاوه برآنچه گذشت، در همه علوم و فنونی که در آن روزگار معمول بوده، دستی داشته [۱۳۲] و در هر رشته کتاب های عمده هر فن را نزد استادان آن فنون فرامی گرفته. | ابن طولون، علاوه برآنچه گذشت، در همه علوم و فنونی که در آن روزگار معمول بوده، دستی داشته [۱۳۲] و در هر رشته کتاب های عمده هر فن را نزد استادان آن فنون فرامی گرفته. | ||
بدین سان وی در ۷۲ علم صاحب اطلاع گردید که در زندگینامه خود، و نیز در تألیف جداگانه ای به نام «اللؤلؤ المنظوم فی الوقوف علی ما اشتغلت به من العلوم» (کاتالوگ ۱، شم) به تفصیل درباره چگونگی فراگیری آنها سخن رانده است. | بدین سان وی در ۷۲ علم صاحب اطلاع گردید که در زندگینامه خود، و نیز در تألیف جداگانه ای به نام «اللؤلؤ المنظوم فی الوقوف علی ما اشتغلت به من العلوم» (کاتالوگ ۱، شم) به تفصیل درباره چگونگی فراگیری آنها سخن رانده است. | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۱: | ||
• تعلیق وجیز فی تدوین علم الکمون و البُروز؛ | • تعلیق وجیز فی تدوین علم الکمون و البُروز؛ | ||
• لُب اللُباب فی فنون الحساب. [۱۳۶] | • لُب اللُباب فی فنون الحساب. [۱۳۶] | ||
در عین حال، از وجود عناوینی از قبیل : | در عین حال، از وجود عناوینی از قبیل: | ||
• القول المحتوم فی ذم علم النجوم؛ | • القول المحتوم فی ذم علم النجوم؛ | ||
• القول المُشرق فی تحریم المنطق؛ | • القول المُشرق فی تحریم المنطق؛ | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۰: | ||
=ادبیات و فرهنگ عامه= | =ادبیات و فرهنگ عامه= | ||
۹. ادبیات و فرهنگ عامه : | ۹. ادبیات و فرهنگ عامه: | ||
ابن طولون، در ادبیات به ویژه فرهنگ عامه، چیره دست بود. مهم ترین تألیفاتش در این زمینه که نسخه های خطی آنها موجود است، عبارتند از: | ابن طولون، در ادبیات به ویژه فرهنگ عامه، چیره دست بود. مهم ترین تألیفاتش در این زمینه که نسخه های خطی آنها موجود است، عبارتند از: | ||
• الالمام بامثال العوام؛ | • الالمام بامثال العوام؛ | ||
خط ۲۴۷: | خط ۲۴۵: | ||
۱۰. شعر: | ۱۰. شعر: | ||
ابن طولون شعر نیز میسروده است. غزی [۱۴۶] پنج بیت از اشعار او را آورده، به ضعف آنها اشاره میکند. گویی خود ابن طولون به این امر اقرار دارد [۱۴۷] و توضیح میدهد که نمیخواسته به شاعری معروف شود و عمر را گرانبهاتر از آن میدانسته است که صرف گردآوری و نگهداری این معانی یاوه گردد. | ابن طولون شعر نیز میسروده است. غزی [۱۴۶] پنج بیت از اشعار او را آورده، به ضعف آنها اشاره میکند. گویی خود ابن طولون به این امر اقرار دارد [۱۴۷] و توضیح میدهد که نمیخواسته به شاعری معروف شود و عمر را گرانبهاتر از آن میدانسته است که صرف گردآوری و نگهداری این معانی یاوه گردد. | ||
وی با استناد به شعری از امام [[شافعی]] تصریح میکند که شعر از نظر او | وی با استناد به شعری از امام [[شافعی]] تصریح میکند که شعر از نظر او «کم ارزش ترین مزیت برای فضلاء و بهترین زیور برای جاهلان» است. | ||
ابن طولون دو دیوان شعر داشته : | ابن طولون دو دیوان شعر داشته: | ||
دیوان کبیرش را در بیماریی که میپنداشت بدان درخواهد گذشت، شُست و از بین برد [۱۴۸] و از دیوان صغیرش نیز اطلاعی در دست نیست. | دیوان کبیرش را در بیماریی که میپنداشت بدان درخواهد گذشت، شُست و از بین برد [۱۴۸] و از دیوان صغیرش نیز اطلاعی در دست نیست. | ||
تنها اثر منظومی که از ابن طولون در دست داریم، قصیده ای است که نسخه ای از آن در برلین به شماره ۷۹۳۶ موجود است و دیگر، یک قطعه ۶ بیتی است که در کتاب «الائمة الاثنی عشر» [۱۴۹] آورده است. | تنها اثر منظومی که از ابن طولون در دست داریم، قصیده ای است که نسخه ای از آن در برلین به شماره ۷۹۳۶ موجود است و دیگر، یک قطعه ۶ بیتی است که در کتاب «الائمة الاثنی عشر» [۱۴۹] آورده است. | ||
خط ۲۵۴: | خط ۲۵۲: | ||
=تاریخ و جغرافیا و تراجم= | =تاریخ و جغرافیا و تراجم= | ||
۱۱. تاریخ و جغرافیا و تراجم : | ۱۱. تاریخ و جغرافیا و تراجم: | ||
در قرن اخیر، ابن طولون را در محافل علمی، به خصوص در | در قرن اخیر، ابن طولون را در محافل علمی، به خصوص در اروپا، بیشتر به عنوان مورخ شناختهاند و غالباً کتب و رسائل تاریخی او را مورد مطالعه قرار داده و به بعضی از زبان های اروپایی ترجمه کرده اند. | ||
علت این امر اساساً اهمیت بسیاری است که خاورشناسان برای تاریخ عصر ممالیک قائلند و ابن طولون نیز در این باب، آثار عمده ای به جای گذشته است. [۱۵۰] | علت این امر اساساً اهمیت بسیاری است که خاورشناسان برای تاریخ عصر ممالیک قائلند و ابن طولون نیز در این باب، آثار عمده ای به جای گذشته است. [۱۵۰] | ||
وی در تدوین این دسته از آثار، دنباله رو استادانش ابن عبدالهادی صاحب کتاب «ثِمار المقاصد فی ذکر المساجد» (دمشق، ۱۹۴۳م) و محیی الدین عبدالقادر نُعَیمی (د ۹۲۷ق/۱۵۲۱م) صاحب کتاب «الدارس فی تاریخ المدارس» (دمشق، ۱۹۴۸م) بوده است. | وی در تدوین این دسته از آثار، دنباله رو استادانش ابن عبدالهادی صاحب کتاب «ثِمار المقاصد فی ذکر المساجد» (دمشق، ۱۹۴۳م) و محیی الدین عبدالقادر نُعَیمی (د ۹۲۷ق/۱۵۲۱م) صاحب کتاب «الدارس فی تاریخ المدارس» (دمشق، ۱۹۴۸م) بوده است. | ||
خط ۲۶۱: | خط ۲۵۹: | ||
شمار آثار تاریخی ابن طولون بالغ بر ۶۰ است [۱۵۲] که متأسفانه از بسیاری از آنها نسخه ای در دست نیست. | شمار آثار تاریخی ابن طولون بالغ بر ۶۰ است [۱۵۲] که متأسفانه از بسیاری از آنها نسخه ای در دست نیست. | ||
==آثار تاریخی== | == آثار تاریخی == | ||
ابن طولون «القلائد الجوهریة» را در تاریخ صالحیه عمدتاً براساس دو کتاب ابن عبدالهادی، «تاریخ الصالحیة» و «الریاض الیانعة فی اعیان المائة التاسعة» که هر دو از دست رفتهاند و نیز «تنبیه الطالب» نعیمی تألیف کرد [۱۵۳][۱۵۴] و کتاب «مُفاکهة الخلاّن فی حوادث الزمان» را به تقلید از کتاب نعیمی، «تذکرة الاِخوان فی حوادث الزمان» نوشت [۱۵۵] و انگیزه تألیف کتاب «الثغر البّسام» وی به گفته خود او [۱۵۶] آن بوده که استادش نعیمی «القضاة الشافعیة» را تألیف کرده، ولی به شرح حال قضات حنفی و مالکی و حنبلی دمشق نپرداخته بود، و ابن طولون درصدد تکمیل آن برآمد. | ابن طولون «القلائد الجوهریة» را در تاریخ صالحیه عمدتاً براساس دو کتاب ابن عبدالهادی، «تاریخ الصالحیة» و «الریاض الیانعة فی اعیان المائة التاسعة» که هر دو از دست رفتهاند و نیز «تنبیه الطالب» نعیمی تألیف کرد [۱۵۳][۱۵۴] و کتاب «مُفاکهة الخلاّن فی حوادث الزمان» را به تقلید از کتاب نعیمی، «تذکرة الاِخوان فی حوادث الزمان» نوشت [۱۵۵] و انگیزه تألیف کتاب «الثغر البّسام» وی به گفته خود او [۱۵۶] آن بوده که استادش نعیمی «القضاة الشافعیة» را تألیف کرده، ولی به شرح حال قضات حنفی و مالکی و حنبلی دمشق نپرداخته بود، و ابن طولون درصدد تکمیل آن برآمد. | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۵: | ||
ابن طولون دوست و همکاری به نام ابن فهد، محب الدین جارالله (۸۹۱-۹۵۴ق) داشته، که متولد مکه و مقیم این حرمین شریفین بوده و به مصر و شامات سفر کرده است. وی با این دوست همه ساله به وسیله حجاج کتباً مبادله اخبار میکرده است. [۱۵۸] | ابن طولون دوست و همکاری به نام ابن فهد، محب الدین جارالله (۸۹۱-۹۵۴ق) داشته، که متولد مکه و مقیم این حرمین شریفین بوده و به مصر و شامات سفر کرده است. وی با این دوست همه ساله به وسیله حجاج کتباً مبادله اخبار میکرده است. [۱۵۸] | ||
==آثار طولونیان== | == آثار طولونیان == | ||
در میان نوشتههای تاریخی ابن طولون ۳ اثر به خاندان طولونیان مصر و امیر احمد بن طولون تعلق دارد: | در میان نوشتههای تاریخی ابن طولون ۳ اثر به خاندان طولونیان مصر و امیر احمد بن طولون تعلق دارد: | ||
خط ۲۷۵: | خط ۲۷۳: | ||
این موضوع تا حدی نظر کسانی که وی را از خاندان امرای طولونی مصر میدانند، تأیید میکند. [۱۶۲] | این موضوع تا حدی نظر کسانی که وی را از خاندان امرای طولونی مصر میدانند، تأیید میکند. [۱۶۲] | ||
==شرححال نویسی== | == شرححال نویسی == | ||
در کار تاریخ نگاری ابن طولون این نکته نیز جالب توجه است که وی کتاب «التمتُع بالاِقْران بین تراحِم الشیوخ» و «الاَقْران» را که نسخه خطی آن در ظاهریه و دارالکتب موجود است، [۱۶۳][۱۶۴] به روش قدما، در شرح حال استادان و علمای معاصرش نوشته است. | در کار تاریخ نگاری ابن طولون این نکته نیز جالب توجه است که وی کتاب «التمتُع بالاِقْران بین تراحِم الشیوخ» و «الاَقْران» را که نسخه خطی آن در ظاهریه و دارالکتب موجود است، [۱۶۳][۱۶۴] به روش قدما، در شرح حال استادان و علمای معاصرش نوشته است. | ||
خط ۲۸۱: | خط ۲۷۹: | ||
ابن طولون سازمانهای اداری کشور را نیز از نظر دور نداشته و کتاب «نقد الطالب لزَغْل المناصب» را درباره مشاغل و مناصب لشکری و کشوری تألیف کرده و در آن نام همه مناصب و مشاغل ادارات و تشکیلات دولتی آن روز بر حسب اهمیت فهرست کرده و یک به یک به تعریف دقیق و شرح وظائف آنها پرداخته است. | ابن طولون سازمانهای اداری کشور را نیز از نظر دور نداشته و کتاب «نقد الطالب لزَغْل المناصب» را درباره مشاغل و مناصب لشکری و کشوری تألیف کرده و در آن نام همه مناصب و مشاغل ادارات و تشکیلات دولتی آن روز بر حسب اهمیت فهرست کرده و یک به یک به تعریف دقیق و شرح وظائف آنها پرداخته است. | ||
==مستدرک نویسی== | == مستدرک نویسی == | ||
ابن طولون به ذیل نویسی و مستدرک نویسی بر تواریخ و تراجم به یادگار مانده از مورخان پیشین علاقهمند بوده است، چنانکه «لُقَط المرجان من معجم البلدان» و «لقط المرجان من وفیات الاعیان» [۱۶۸] را در جهت تکمیل این دو کتاب مشهور تألیف کرده است. | ابن طولون به ذیل نویسی و مستدرک نویسی بر تواریخ و تراجم به یادگار مانده از مورخان پیشین علاقهمند بوده است، چنانکه «لُقَط المرجان من معجم البلدان» و «لقط المرجان من وفیات الاعیان» [۱۶۸] را در جهت تکمیل این دو کتاب مشهور تألیف کرده است. | ||
خط ۲۸۹: | خط ۲۸۷: | ||
همچنین، اصرار داشته است که مصطلحات فرهنگ عامه و تعبیرات مردم کوچه و بازار را در مسائل تاریخی و جغرافیایی عیناً در گزارشهای خود منعکس گرداند و همین امر خواندن خط واضح و خوانا، ولی ریز او را دشوار میسازد. [۱۷۳][۱۷۴][۱۷۵] | همچنین، اصرار داشته است که مصطلحات فرهنگ عامه و تعبیرات مردم کوچه و بازار را در مسائل تاریخی و جغرافیایی عیناً در گزارشهای خود منعکس گرداند و همین امر خواندن خط واضح و خوانا، ولی ریز او را دشوار میسازد. [۱۷۳][۱۷۴][۱۷۵] | ||
==آثار چاپی== | == آثار چاپی == | ||
۱. اِعلام السائلین عن کُتب سید المرسلین، مشتمل بر ۲۵ نام از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم). | ۱. اِعلام السائلین عن کُتب سید المرسلین، مشتمل بر ۲۵ نام از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم). | ||
این کتاب یک بار ضمن «رسائل تاریخیة» در دمشق (۱۳۴۸ق) و بار دیگر به کوشش محمود ارنؤوط در بیروت (۱۹۸۷م) به چاپ رسیده است؛ | این کتاب یک بار ضمن «رسائل تاریخیة» در دمشق (۱۳۴۸ق) و بار دیگر به کوشش محمود ارنؤوط در بیروت (۱۹۸۷م) به چاپ رسیده است؛ | ||
۲. اِعلام الوَری بمن وُلی نائباً من الاتراک بدمشق الشام الکبری. | ۲. اِعلام الوَری بمن وُلی نائباً من الاتراک بدمشق الشام الکبری. | ||
این کتاب شامل دو بخش است : | این کتاب شامل دو بخش است: | ||
بخش اول عبارت است از تلخیص کتاب شمس الدین زملکانی که تاریخ والیان دمشق از جانب فرمانروایان عثمانی را از ۶۵۸ تا ۸۶۳ق/۱۲۶۰ تا ۱۴۵۹م در بر میگیرد. | بخش اول عبارت است از تلخیص کتاب شمس الدین زملکانی که تاریخ والیان دمشق از جانب فرمانروایان عثمانی را از ۶۵۸ تا ۸۶۳ق/۱۲۶۰ تا ۱۴۵۹م در بر میگیرد. | ||
بخش دوم ذیلی است که ابن طولون بر آن نوشته و بر همان منوال تا ۹۴۳ق/۱۵۳۴م یعنی ۱۰ سال پیش از وفات خود، آن را ادامه داده است. | بخش دوم ذیلی است که ابن طولون بر آن نوشته و بر همان منوال تا ۹۴۳ق/۱۵۳۴م یعنی ۱۰ سال پیش از وفات خود، آن را ادامه داده است. | ||
خط ۳۱۵: | خط ۳۱۳: | ||
۱۲. قُرَّة العیون فی اخبار باب جیرون، این کتاب به کوشش صلاح الدین منجد در دمشق (۱۹۶۴م) به چاپ رسیده است. | ۱۲. قُرَّة العیون فی اخبار باب جیرون، این کتاب به کوشش صلاح الدین منجد در دمشق (۱۹۶۴م) به چاپ رسیده است. | ||
۱۳. القلائد الجوهریة فی تاریخ الصالحیة؛ | ۱۳. القلائد الجوهریة فی تاریخ الصالحیة؛ | ||
مشتمل بر ۴۰ باب، در تاریخ و جغرافیای شهر | مشتمل بر ۴۰ باب، در تاریخ و جغرافیای شهر صالحیه، از بنیاد نهادن نسختین شهر صالحیه در دامنه کوه قاسیون تا اواخر عمر مؤلف. | ||
این کتاب به کوشش محمد احمد دهمان، همراه با ۶۲ صفحه مقدمه، در ۲ جلد، برای دومین بار در دمشق (۱۴۰۱ق/۱۹۸۰م) به چاپ رسیده است. | این کتاب به کوشش محمد احمد دهمان، همراه با ۶۲ صفحه مقدمه، در ۲ جلد، برای دومین بار در دمشق (۱۴۰۱ق/۱۹۸۰م) به چاپ رسیده است. | ||
۱۴. اللَمَعَات البَرقیة فی النُکَت التاریخیة، مشتمل بر ۴۴ داستان تاریخی. این کتاب در دمشق و [[قاهره]] (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. | ۱۴. اللَمَعَات البَرقیة فی النُکَت التاریخیة، مشتمل بر ۴۴ داستان تاریخی. این کتاب در دمشق و [[قاهره]] (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. | ||
خط ۳۲۲: | خط ۳۲۰: | ||
یک بار ضمن رسائل تاریخیه، در دمشق (۱۳۴۸ق) و بار دیگر به کوشش محمد عمر حمّادة در کتاب تاریخ المزة و آثارها در دمشق (۱۹۸۳م) به چاپ رسیده است. | یک بار ضمن رسائل تاریخیه، در دمشق (۱۳۴۸ق) و بار دیگر به کوشش محمد عمر حمّادة در کتاب تاریخ المزة و آثارها در دمشق (۱۹۸۳م) به چاپ رسیده است. | ||
۱۶. مُفاکهة الحلاّن فی حوادث الزمان. | ۱۶. مُفاکهة الحلاّن فی حوادث الزمان. | ||
این کتاب که مشتمل است، بر وقایع و حوادث مصر و سوریه در سالهای ۸۸۴ تا ۹۲۶ق و ذیلی است بر تاریخ بُقاعی، [۱۸۱] به کوشش محمود مصطفی حلمی در | این کتاب که مشتمل است، بر وقایع و حوادث مصر و سوریه در سالهای ۸۸۴ تا ۹۲۶ق و ذیلی است بر تاریخ بُقاعی، [۱۸۱] به کوشش محمود مصطفی حلمی در قاهره، (۱۹۶۲-۱۹۶۴م) به چاپ رسیده است. | ||
همین اثر ابن طولون را هارتمان ۳ تحت عنوان «مُقتَطَفات من تاریخ ابن طولون» به چاپ رسانیده است. | همین اثر ابن طولون را هارتمان ۳ تحت عنوان «مُقتَطَفات من تاریخ ابن طولون» به چاپ رسانیده است. | ||
۱۷. مُلخَّص تنبیه الطالب و ارشاد الدارس الی ما فی دمشق من الجوامع و المدارس. | ۱۷. مُلخَّص تنبیه الطالب و ارشاد الدارس الی ما فی دمشق من الجوامع و المدارس. | ||
خط ۷۵۱: | خط ۷۴۹: | ||
۱۸۱. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر القلائد ابن طولون، ج۱، ص۱۹. | ۱۸۱. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر القلائد ابن طولون، ج۱، ص۱۹. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] |