۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:عبدالقادر گیلانی.jpg|جایگزین= قشیری|بندانگشتی| ]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:عبدالقادر گیلانی.jpg|جایگزین= قشیری|بندانگشتی|]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| | |عبدالقادرگیلانی، تاج العارفین و... | ||
|- | |- | ||
|تولد | |تولد | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
|- | |- | ||
|آثار | |آثار | ||
|إغاثة العارفین وغایة منى الواصلین.أوراد الجیلانی.آداب السلوک والتوصل إلى منازل السلوک. | |إغاثة العارفین وغایة منى الواصلین. أوراد الجیلانی. آداب السلوک والتوصل إلى منازل السلوک. | ||
|- | |- | ||
|فعالیت | |فعالیت | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
=نسب و خانواده= | =نسب و خانواده= | ||
أبومحمد عبدالقادر بن موسى بن عبدالله بن یحیى بن محمد بن داود<ref>کتاب من الشک إلى الیقین (کتاب)، دراسة فی نسب الشیخ عبدالقادر الجیلانی، بحث نقدی فی مصادر التاریخ الإسلامی الوسیط ،تألیف جمال الدین فالح | أبومحمد عبدالقادر بن موسى بن عبدالله بن یحیى بن محمد بن داود<ref>کتاب من الشک إلى الیقین (کتاب)، دراسة فی نسب الشیخ عبدالقادر الجیلانی، بحث نقدی فی مصادر التاریخ الإسلامی الوسیط ،تألیف جمال الدین فالح الکیلانی، تقدیم الدکتور حسین علی محفوظ، دار الزنبقة، القاهرة، 2013</ref> بن موسى بن عبدالله بن موسى بن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبیطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن قریش بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان. | ||
عبدالقادر دارای تعداد زیادی فرزند بود و تربیت آنها را خود به عهده داشت. ده نفر از آنها مشهور بودند: | عبدالقادر دارای تعداد زیادی فرزند بود و تربیت آنها را خود به عهده داشت. ده نفر از آنها مشهور بودند: | ||
==عبدالله== | == عبدالله == | ||
بزرگترین فرزند شیخ از ابن الحسین و ابوغالب بن البناء حدیث فراگرفت، وی در صفر سال پانصد و هشتاد و هفت درگذشت و در سال پانصد و هشت متولد شد <ref>ذکره الذهبی فی وفیات سنة 587 من تاریخ الاسلام وابن الدبیثی فی المختصر المحتاج الیه من تاریخ بغداد بتحقیق مصطفى جواد ج2 ص 149، انظر : الشیخ عبدالقادر الکیلانی رؤیة تاریخیة معاصرة د. جمال الدین فالح الکیلانی، دار مصر مرتضى للکتاب، بیروت 2011 ص 43</ref>. | بزرگترین فرزند شیخ از ابن الحسین و ابوغالب بن البناء حدیث فراگرفت، وی در صفر سال پانصد و هشتاد و هفت درگذشت و در سال پانصد و هشت متولد شد <ref>ذکره الذهبی فی وفیات سنة 587 من تاریخ الاسلام وابن الدبیثی فی المختصر المحتاج الیه من تاریخ بغداد بتحقیق مصطفى جواد ج2 ص 149، انظر: الشیخ عبدالقادر الکیلانی رؤیة تاریخیة معاصرة د. جمال الدین فالح الکیلانی، دار مصر مرتضى للکتاب، بیروت 2011 ص 43</ref>. | ||
==عبدالوهاب== | == عبدالوهاب == | ||
او در خط مقدم فرزندانش قرار داشت که در دوران حیات خود از طرف او در مدرسه پدرش درس میخواندند و بعد از پدرش موعظه میکرد و فتوا میداد و مردم را به شیوه او آموزش میداد و در سال 573ق درگذشت. | او در خط مقدم فرزندانش قرار داشت که در دوران حیات خود از طرف او در مدرسه پدرش درس میخواندند و بعد از پدرش موعظه میکرد و فتوا میداد و مردم را به شیوه او آموزش میداد و در سال 573ق درگذشت. | ||
==عیسی== | == عیسی == | ||
کسی که موعظه میکرد، فتوا میداد و آثار گردآوری میکرد، از جمله کتاب "جواهر الاسرار ولطائف الانوار" در علم [[تصوف]] از آثار اوست. او به [[مصر]] آمد و در آنجا پس از تحصیل به سخنرانی و موعظه شد. او در سال 573 هجری در همانجا درگذشت. | کسی که موعظه میکرد، فتوا میداد و آثار گردآوری میکرد، از جمله کتاب "جواهر الاسرار ولطائف الانوار" در علم [[تصوف]] از آثار اوست. او به [[مصر]] آمد و در آنجا پس از تحصیل به سخنرانی و موعظه شد. او در سال 573 هجری در همانجا درگذشت. | ||
==عبدالعزیز== | == عبدالعزیز == | ||
او عالمی متواضع بود. موعظه میکرد و تدریس مینمود و دانشمندان زیادی از محضر او آموختند و او در زمان جنگ صلیبیان و فتح عسقلان حضور داشت و از شهر [[بیتالمقدس]] دیدن کرده و در آنجا در سال 602 هجری درگذشت. | او عالمی متواضع بود. موعظه میکرد و تدریس مینمود و دانشمندان زیادی از محضر او آموختند و او در زمان جنگ صلیبیان و فتح عسقلان حضور داشت و از شهر [[بیتالمقدس]] دیدن کرده و در آنجا در سال 602 هجری درگذشت. | ||
==عبدالجبار== | == عبدالجبار == | ||
او پدرش را درک کرد و از او آموخت. نویسنده خوبی بود. راه تصوف را دنبال کرد و در کنار پدرش به خاک سپرده شد. | او پدرش را درک کرد و از او آموخت. نویسنده خوبی بود. راه تصوف را دنبال کرد و در کنار پدرش به خاک سپرده شد. | ||
==عبدالرزاق== | == عبدالرزاق == | ||
او حافظ کامل قرآن بود با دانش حدیثی خوب، فقیه در فقه حنبلی و بیشتر در خانه خود مشغول عبادت بود و فقط جمعهها بیرون میرفت. او در 603 هجری درگذشت و در باب الحرب در [[بغداد]] به خاک سپرده شد. | او حافظ کامل قرآن بود با دانش حدیثی خوب، فقیه در فقه حنبلی و بیشتر در خانه خود مشغول عبادت بود و فقط جمعهها بیرون میرفت. او در 603 هجری درگذشت و در باب الحرب در [[بغداد]] به خاک سپرده شد. | ||
==ابراهیم== | == ابراهیم == | ||
او از پدرش آموخت و از نقل خبر کرد و به واسط [[عراق]] رفت و در سال 592 هجری در آنجا درگذشت. | او از پدرش آموخت و از نقل خبر کرد و به واسط [[عراق]] رفت و در سال 592 هجری در آنجا درگذشت. | ||
==یحیی== | == یحیی == | ||
او فقیهی محدث بود که مردم از او بهره میبردند. او عازم مصر شد و سپس به بغداد بازگشت و در سال 600 هجری قمری در آنجا درگذشت و در کنار پدرش مدفون شد. | او فقیهی محدث بود که مردم از او بهره میبردند. او عازم مصر شد و سپس به بغداد بازگشت و در سال 600 هجری قمری در آنجا درگذشت و در کنار پدرش مدفون شد. | ||
==موسی== | == موسی == | ||
او در محضر پدر آموخت و به [[دمشق]] سفر کرد و در آنجا ساکن شد و سپس به مصر رفت و دوباره به دمشق بازگشت و در آنجا درگذشت. | او در محضر پدر آموخت و به [[دمشق]] سفر کرد و در آنجا ساکن شد و سپس به مصر رفت و دوباره به دمشق بازگشت و در آنجا درگذشت. | ||
==صالح== | == صالح == | ||
در بیشتر کشورها به او لقب دادهاند و اکثر منابع تخصصی زندگینامه وی را آوردهاند و در نزدیکی پدرش در بغداد به خاک سپرده شده است<ref>المختصر فی تاریخ شیخ الأسلام عبدالقادر الکیلانی، عبدالغنی الدروبی، باکستان، | در بیشتر کشورها به او لقب دادهاند و اکثر منابع تخصصی زندگینامه وی را آوردهاند و در نزدیکی پدرش در بغداد به خاک سپرده شده است<ref>المختصر فی تاریخ شیخ الأسلام عبدالقادر الکیلانی، عبدالغنی الدروبی، باکستان، کراجی، 1972، ص12. | ||
ولعبدالقادر الجیلانی کُنیة بغدادیة شعبیة، هی "أبو قُبْقاب"، وذلک لأنه قیل إن الشیخ الجیلانی رمى بقُبقابه الذی کان یتوضأ به بلداً بعیداً فأصاب من أراد إصابتهم من ملوک الهند لسبب ما | ولعبدالقادر الجیلانی کُنیة بغدادیة شعبیة، هی "أبو قُبْقاب"، وذلک لأنه قیل إن الشیخ الجیلانی رمى بقُبقابه الذی کان یتوضأ به بلداً بعیداً فأصاب من أراد إصابتهم من ملوک الهند لسبب ما | ||
جلالالدین الحنفی، معجم اللغة العامیة البغدادیة، ج1، ص50</ref> | جلالالدین الحنفی، معجم اللغة العامیة البغدادیة، ج1، ص50</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
=شرایط اجتماعی= | =شرایط اجتماعی= | ||
زندگی اجتماعی در قرن ششم هجری به دلیل فساد سیاسی که ظرفیتهای اجتماعی، مادی و اخلاقی را از بین برد و همچنین درگیریهای مختلف بحرانهای اقتصادی و گسترش همه گیریها رو به وخامت گذاشت. در آغاز قرن هفتم هجری نزاع بین مردم شهرهای مختلف و همچنین بین مردم محلههای یک شهر ادامه داشت. مانند درگیری در بغداد بین مردم باب الازج و مردم مامونیه <ref>ابن الأثیر، الکمال فی التاریخ، مج9، ص268</ref> و نزاع در هرات بین مردم<ref>ابن الأثیر، الکمال فی التاریخ، مج9، ص270</ref>. در مورد بحرانهای اقتصادی تعداد آنها بیشمار است و تورم را در همه [[کشورهای اسلامی]] به دنبال داشته است و هیچ کشوری از آنها در امان نیست و در بسیاری موارد منجر به قحطی شده است. سال تولد رازی یعنی 543ق زمانی است که تورم همه کشورها را فراگرفت، از [[خراسان]] تا عراق، شام و کشورهای [[آفریقا]]<ref>ابن الأثیر، الکمال فی التاریخ، مج9، ص23. وأبوالفداء، المختصر فی أخبار البشر، ج2،(د.ط)، دار الکتاب اللبنانی، بیروت (د.ت)، ص31</ref>. | زندگی اجتماعی در قرن ششم هجری به دلیل فساد سیاسی که ظرفیتهای اجتماعی، مادی و اخلاقی را از بین برد و همچنین درگیریهای مختلف بحرانهای اقتصادی و گسترش همه گیریها رو به وخامت گذاشت. در آغاز قرن هفتم هجری نزاع بین مردم شهرهای مختلف و همچنین بین مردم محلههای یک شهر ادامه داشت. مانند درگیری در بغداد بین مردم باب الازج و مردم مامونیه <ref>ابن الأثیر، الکمال فی التاریخ، مج9، ص268</ref> و نزاع در هرات بین مردم<ref>ابن الأثیر، الکمال فی التاریخ، مج9، ص270</ref>. در مورد بحرانهای اقتصادی تعداد آنها بیشمار است و تورم را در همه [[کشورهای اسلامی]] به دنبال داشته است و هیچ کشوری از آنها در امان نیست و در بسیاری موارد منجر به قحطی شده است. سال تولد رازی یعنی 543ق زمانی است که تورم همه کشورها را فراگرفت، از [[خراسان]] تا عراق، شام و کشورهای [[آفریقا]]<ref>ابن الأثیر، الکمال فی التاریخ، مج9، ص23. وأبوالفداء، المختصر فی أخبار البشر، ج2،(د. ط)، دار الکتاب اللبنانی، بیروت (د. ت)، ص31</ref>. | ||
در سال 574 هجری قمری افزایش قیمتها نیز تشدید شد و به سایر نقاط گسترش یافت و تا سال بعد ادامه یافت <ref>ابن الأثیر، الکمال فی التاریخ، مج9، ص145</ref>. این بحرانها مردم را بر خوردن حیوانات ممنوعه و منفور سوق داده است و روایات زیادی در کتابهای تاریخ وجود دارد که در مورد خوردن انسانها اسناد آورده است. | در سال 574 هجری قمری افزایش قیمتها نیز تشدید شد و به سایر نقاط گسترش یافت و تا سال بعد ادامه یافت <ref>ابن الأثیر، الکمال فی التاریخ، مج9، ص145</ref>. این بحرانها مردم را بر خوردن حیوانات ممنوعه و منفور سوق داده است و روایات زیادی در کتابهای تاریخ وجود دارد که در مورد خوردن انسانها اسناد آورده است. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
الطریق إلى الله. | الطریق إلى الله. | ||
رسائل الشیخ عبدالقادر<ref>باز الله الاشهب، یوسف زیدان، دار المعارف، | رسائل الشیخ عبدالقادر<ref>باز الله الاشهب، یوسف زیدان، دار المعارف، مصر، 1999، ص31</ref>. | ||
المواهب الرحمانیة. | المواهب الرحمانیة. | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
المختصر فی علم الدین. | المختصر فی علم الدین. | ||
مجموعة خطب<ref>کتاب:جغرافیة الباز الاشهب، تحقیق مکان ولادة الشیخ عبدالقادر الکیلانی، د.جمال الدین فالح الکیلانی، مکتبة الجلیس -بیروت،2012،ص107</ref>. | مجموعة خطب<ref>کتاب:جغرافیة الباز الاشهب، تحقیق مکان ولادة الشیخ عبدالقادر الکیلانی، د. جمال الدین فالح الکیلانی، مکتبة الجلیس -بیروت،2012،ص107</ref>. | ||
=مذهب و عقیده= | =مذهب و عقیده= | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] |