confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== از نظر متفکران اسلامی == | == از نظر متفکران اسلامی == | ||
اما برخی از متفکران اسلامی همچون [[استاد مطهری]] ایدئولوژی را مساوی مکتب دانستهاند. ایشان در تعریف ایدئولوژی میگوید: ایدئولوژی یک تئوری کلی، طرح جامع وهماهنگ و منسجم است که هدف اصلی آن کمال انسان و تامین سعادت همگانی است و در آن خطوط اصلی و روشها، بایدها و نبایدها، | اما برخی از متفکران اسلامی همچون [[استاد مطهری]] ایدئولوژی را مساوی مکتب دانستهاند. ایشان در تعریف ایدئولوژی میگوید: ایدئولوژی یک تئوری کلی، طرح جامع وهماهنگ و منسجم است که هدف اصلی آن کمال انسان و تامین سعادت همگانی است و در آن خطوط اصلی و روشها، بایدها و نبایدها، خوبها و بدها، هدفها و وسیلهها، نیازها ودردها و درمانها، مسئولیتها و تکلیفها مشخص باشد و منبع الهام تکالیف و مسئولیتها برای تمام افراد باشد.....از نظر ایشا ن ایدئولوژی با مفهوم قرآنی [[شریعت]] یکی است...... نیاز به ایدئولوژی همواره در جوامع بوده است و هر چه انسان بیشتر رشد کرده نیاز به این فلسفه زندگی افزونتر شده است. رشد و تکامل علمی و عقلی بشر عواطف و پیوندهای احساسی انسانها را تضعیف نموده است و در این شرایط آنچه به بشر امروز و به طریق اولی به بشر فردا آرمان مشترک میدهد و ملاک [[خیر و شر]] برای او میگردد یک فلسفه زندگی انتخابی، آگاهانه، آرمان خیز، مجهز به منطق و به عبارت دیگر یک ایدئولوژی جامع است<ref> مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، 1378، ج2، صص 55 -56.</ref>. | ||
'''از نظر استاد ایدئولوژیها بر دو نوعاند''': | '''از نظر استاد ایدئولوژیها بر دو نوعاند''': | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
ایدئولوژی انسانی و ایدئولوژی گروهی. ایدئولوژی انسانی یعنی ایدئولوژیهایی که مخاطب آن نوع [[انسان]] است نه یک گروه یا طبقه خاص. و در مقابل ایدئولوژیهای گروهی داعیه رهایی و نجات و پیشرفت گروهی خاص را دارند. هر کدام از این ایدئولوژیها مبتنی بر نوعی نگاه ویژه درباره انسان است. ایدئولوژی انسانی مانند ایدئولوژی اسلامی به فطرت و امری مشترک میان همه انسانها معتقد است. همان وجدان فطری صلاحیت دعوت، مخاطب شدن و حرکت را به انسان میدهد. ایدئولوژی گروهی معتقد است شعور و وجدان انسان تحت تاثیر عوامل محیطی و فرهنگی شکل میگیرد. انسان مطلق صرفنظر از عوامل تاریخی یا اجتماعی خاص نه شعور دارد و نه وجدان و نه صلاحیت دعوت و خطاب. فلسفههای قومی و ملی چنین دیدی نسبت به انسان دارند. خاستگاه این فلسفهها منافع طبقاتی ویا احساسات قومی و نژادی و فرهنگ قومی است<ref> همان، صص 58-59.</ref>. | ایدئولوژی انسانی و ایدئولوژی گروهی. ایدئولوژی انسانی یعنی ایدئولوژیهایی که مخاطب آن نوع [[انسان]] است نه یک گروه یا طبقه خاص. و در مقابل ایدئولوژیهای گروهی داعیه رهایی و نجات و پیشرفت گروهی خاص را دارند. هر کدام از این ایدئولوژیها مبتنی بر نوعی نگاه ویژه درباره انسان است. ایدئولوژی انسانی مانند ایدئولوژی اسلامی به فطرت و امری مشترک میان همه انسانها معتقد است. همان وجدان فطری صلاحیت دعوت، مخاطب شدن و حرکت را به انسان میدهد. ایدئولوژی گروهی معتقد است شعور و وجدان انسان تحت تاثیر عوامل محیطی و فرهنگی شکل میگیرد. انسان مطلق صرفنظر از عوامل تاریخی یا اجتماعی خاص نه شعور دارد و نه وجدان و نه صلاحیت دعوت و خطاب. فلسفههای قومی و ملی چنین دیدی نسبت به انسان دارند. خاستگاه این فلسفهها منافع طبقاتی ویا احساسات قومی و نژادی و فرهنگ قومی است<ref> همان، صص 58-59.</ref>. | ||
از سوی دیگر بدیهی است که تنها یک ایدئولوژی آن هم ایدئولوژی انسانی و نه گروهی، ایدئولوژی یگانه و نه مبتنی بر تقسیم و تجزیه انسان، ایدئولوژی فطری و نه سودگرایانه میتواند ماهیت انسانی داشته باشد و بر مبنای | از سوی دیگر بدیهی است که تنها یک ایدئولوژی آن هم ایدئولوژی انسانی و نه گروهی، ایدئولوژی یگانه و نه مبتنی بر تقسیم و تجزیه انسان، ایدئولوژی فطری و نه سودگرایانه میتواند ماهیت انسانی داشته باشد و بر مبنای ارزشهای انسانی تکیه کند<ref>همان، ص 60.</ref>. | ||
== ویژگیهای ایدئولوژی == | == ویژگیهای ایدئولوژی == | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
# | # | ||
# ایدئولوژی بر مبنای [[جهانبینی]] است. جهان بینی نظر درباره جهان است آنچنان که هست(دیدگاه توصیفی) وایدئوژی نظر درباره انسان است | # ایدئولوژی بر مبنای [[جهانبینی]] است. جهان بینی نظر درباره جهان است آنچنان که هست(دیدگاه توصیفی) وایدئوژی نظر درباره انسان است آنچنان که باید باشد. (دیدگاه هنجاری یا دستوری)<ref> مطهری، مرتضی، تکامل اجتماعی انسان، تهران، صدرا،1372، ص115.</ref> | ||
# تبیین ایدئولوژی جامع و وضع قانون صحیح برای انسان تنها توسط [[خداوند]] که عالم به مصالح فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی اوست میسر است<ref>همو، پیرامون جمهوری اسلامی، تهران، صدرا،1367، ص153.</ref>. | # تبیین ایدئولوژی جامع و وضع قانون صحیح برای انسان تنها توسط [[خداوند]] که عالم به مصالح فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی اوست میسر است<ref>همو، پیرامون جمهوری اسلامی، تهران، صدرا،1367، ص153.</ref>. | ||
# ایدئولوژی هم نیازمند پایههای فلسفی است وهم محتاج پایه ایمانی. پایه فلسفی مبانی ایدولوژی را منطقی و مستدل میسازد و پایه ایمانی آرمانساز است و به عواطف انسان وگرایشهای او مرتبط میشود<ref> همو، تکامل اجتماعی انسان، ص116.</ref>. | # ایدئولوژی هم نیازمند پایههای فلسفی است وهم محتاج پایه ایمانی. پایه فلسفی مبانی ایدولوژی را منطقی و مستدل میسازد و پایه ایمانی آرمانساز است و به عواطف انسان وگرایشهای او مرتبط میشود<ref> همو، تکامل اجتماعی انسان، ص116.</ref>. |