۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' چشم انداز ' به ' چشمانداز ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قرآن و تمدن سازی نوین اسلامی''' عنوان مقالهای به زبان فارسی که در موضوع تمدن سازی نوین اسلامی با استفاده از تعالیم قرآنی در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] به رشته تحریر در آمده است. <ref>نویسنده: رحیم ابوالحسینی</ref> | '''قرآن و تمدن سازی نوین اسلامی''' عنوان مقالهای به زبان فارسی که در موضوع تمدن سازی نوین اسلامی با استفاده از تعالیم قرآنی در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] به رشته تحریر در آمده است. <ref>نویسنده: رحیم ابوالحسینی</ref> | ||
شکلگیری تمدن نوین اسلامی، یک هدف بسیار بزرگ است که رسیدن به آن نیازمند جهادی بیوقفه است. | شکلگیری تمدن نوین اسلامی، یک هدف بسیار بزرگ است که رسیدن به آن نیازمند جهادی بیوقفه است. چشمانداز مطلوب جامعه مهدوی، هنگامی به واقعیت خواهد پیوست که شاخصههای تمدن نوین اسلامی به نحو کامل، در آن تجلی پیدا کند. دین اسلام پس از آغاز [[بعثت]] [[پیامبر اعظم]](ص)، تمدنی بسیار پیشرفته را پایهگذاری کرد که تمدنهای دیگر را تحت الشعاع قرار داد. در این راستا نزول آیات وحی و احکام ناب آن، گواه جاوید پیامبر شد تا اجتماع جاهلِ آن روزگار را به سوی تمدنی اصیل سوق دهد. اندیشه ناب محمد(ص) که بر پایه تفکر و عقلانیت استوار بود، موجب بیداری فطرتها گردید و چنان نفوذی در عصر رسالت پیدا کرد که همه رسومات جاهلانه را باطل یا اصلاح نمود و مردم را با معنویت و ایمان به خدای واقعی نزدیک ساخت. | ||
اما به رغم همه پیشرفتهایی که در صدر اسلام حاصل گشت، بدخواهان و دنیاپرستانی بودند که مردم را از ورود به این تمدن بزرگ باز داشتند و راه مقابله با آن را در پیش گرفتند. از اینرو دروازه این تمدن بزرگ هرچند تماماً بسته نشد اما موجب کند شدن تحقق برنامههای آن گردید. از یکسو دولتهای به ظاهر مسلمان روی کار آمدند و حیات طیبه جامعه نبوی را به حالت نیمهجان درآوردند. و از سوی دیگر دولتهای کفر، در صدد رویارویی با این تمدن بزرگ برآمدند و اندک اندک با گسترش سیطره استعماری غرب، همواره سرمایههای فرهنگی و معنوی اسلام را به تاراج بردند. بیتردید اساسیترین عامل انحطاط و انحراف کشورهای اسلامی در سبک زندگی، فاصله گرفتن و دور نگه داشتن جوامع اسلامی از جهانبینی توحیدی و تعالیم اسلام بود. | اما به رغم همه پیشرفتهایی که در صدر اسلام حاصل گشت، بدخواهان و دنیاپرستانی بودند که مردم را از ورود به این تمدن بزرگ باز داشتند و راه مقابله با آن را در پیش گرفتند. از اینرو دروازه این تمدن بزرگ هرچند تماماً بسته نشد اما موجب کند شدن تحقق برنامههای آن گردید. از یکسو دولتهای به ظاهر مسلمان روی کار آمدند و حیات طیبه جامعه نبوی را به حالت نیمهجان درآوردند. و از سوی دیگر دولتهای کفر، در صدد رویارویی با این تمدن بزرگ برآمدند و اندک اندک با گسترش سیطره استعماری غرب، همواره سرمایههای فرهنگی و معنوی اسلام را به تاراج بردند. بیتردید اساسیترین عامل انحطاط و انحراف کشورهای اسلامی در سبک زندگی، فاصله گرفتن و دور نگه داشتن جوامع اسلامی از جهانبینی توحیدی و تعالیم اسلام بود. |