confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''واصل بن عطاء'''، متکلم سده دوم هجری و مؤسس مکتب کلامی [[معتزله]] در [[اسلام]] است. واصل بن عطا در [[مدینه]] طیبه به دنیا آمد. عصر خردگرایی در اسلام با معتزله شروع شد و واصل بن عطاء و امثال عمر بن عبید در آن نقش زیادی داشتند. نخست در همان شهر پیش پسران [[محمد حنفیه]]، فرزند امیرالمؤمنین، [[علی( | '''واصل بن عطاء'''، متکلم سده دوم هجری و مؤسس مکتب کلامی [[معتزله]] در [[اسلام]] است. واصل بن عطا در [[مدینه]] طیبه به دنیا آمد. عصر خردگرایی در اسلام با معتزله شروع شد و واصل بن عطاء و امثال عمر بن عبید در آن نقش زیادی داشتند. نخست در همان شهر پیش پسران [[محمد حنفیه]]، فرزند امیرالمؤمنین، [[علی(علیه السلام)]] درس خواند، بعد به [[بصره]] رفت و به جمع شاگردان [[حسن بصری]] پیوست. | ||
== نام و شهرت == | == نام و شهرت == | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
== واصل بنیانگذار مکتب معتزله == | == واصل بنیانگذار مکتب معتزله == | ||
اعتزال به معنای کنارهگیری و دوری گزیدن برخی از برخی دیگر است<ref> لسانالعرب، جلد 11، صفحهى 440</ref>. در فرهنگ اسلامی این اصطلاح نخستین بار بر گروهی سیاسی اطلاق شد که از ورود در جنگها و منازعات سیاسی دوران [[خلافت]] [[امیرالمؤمنین علی( | اعتزال به معنای کنارهگیری و دوری گزیدن برخی از برخی دیگر است<ref> لسانالعرب، جلد 11، صفحهى 440</ref>. در فرهنگ اسلامی این اصطلاح نخستین بار بر گروهی سیاسی اطلاق شد که از ورود در جنگها و منازعات سیاسی دوران [[خلافت]] [[امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)]] خودداری و به همین دلیل معتزله (سیاسی) نامیده شدند. چنان که دینوری کنارهگیران از [[جنگ جمل]] را با عنوان و قد کانوا اعتزال الحرب یاد کرده<ref>دینوری، الأخبارالطوال، ص:148.</ref> و نوبختی نیز از این جماعت با نام معتزلة (فسمو المعتزله) نام میبرد<ref> لسانالعرب، جلد 11، صفحهى 440.</ref>. برخی نیز معتزلیان سیاسی را کنارهگیران از [[امام حسن(علیه السلام)]] دانستهاند<ref>. همان، ص: 4- 5</ref>. | ||
مسأله مرتکب کبیره که پس از [[ماجرای حکمیّت]] در سال 37هجری رخ داد<ref> الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368ش. ص:205 - 206.</ref>، تبعات زیانباری برای جامعه [[مسلمین]] در پی داشت. از یک سو [[خوارج]] جز هم مسلکان خود، تمامی امّت اسلامی را کافر میدانستند و ریختن خون آنان را مباح میشمردند<ref>تاریخنامه طبرى، گردانیده منسوب به بلعمى (ق 4)، تحقیق محمد روشن، تهران، جلد 1و2 سروش، چ دوم، 1378ش، جلد 3،4،5 البرز، چ 3، 1373،ج4،ص:658- 659؛.</ref> و از دیگر سو مرجئه ایمان را جدا از عمل و مرتکب کبیره را مؤمن مىدانستند<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 137</ref>. هنگامی که از حسن بصری در این باره پرسش شد، وی مرتکب کبیره را منافق خواند، امّا واصل بر این عقیده بود که مرتکب کبیره را نمیتوان کافر خواند چون او به [[توحید]] اقرار کرده و برخی صفات حمیده را نیز داراست، بلکه فاسق است و فسق حد وسط میان ایمان و کفر است و چون در قیامت انسانها یا اهل شقاوتند و یا سعادت، فاسق اگر بدون [[توبه]] بمیرد، در دوزخ مخلّد خواهد بود. این نظریه به «منزلة بین المنزلتین» شهرت یافت<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 38 - 40</ref>. | مسأله مرتکب کبیره که پس از [[ماجرای حکمیّت]] در سال 37هجری رخ داد<ref> الدینورى، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368ش. ص:205 - 206.</ref>، تبعات زیانباری برای جامعه [[مسلمین]] در پی داشت. از یک سو [[خوارج]] جز هم مسلکان خود، تمامی امّت اسلامی را کافر میدانستند و ریختن خون آنان را مباح میشمردند<ref>تاریخنامه طبرى، گردانیده منسوب به بلعمى (ق 4)، تحقیق محمد روشن، تهران، جلد 1و2 سروش، چ دوم، 1378ش، جلد 3،4،5 البرز، چ 3، 1373،ج4،ص:658- 659؛.</ref> و از دیگر سو مرجئه ایمان را جدا از عمل و مرتکب کبیره را مؤمن مىدانستند<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 137</ref>. هنگامی که از حسن بصری در این باره پرسش شد، وی مرتکب کبیره را منافق خواند، امّا واصل بر این عقیده بود که مرتکب کبیره را نمیتوان کافر خواند چون او به [[توحید]] اقرار کرده و برخی صفات حمیده را نیز داراست، بلکه فاسق است و فسق حد وسط میان ایمان و کفر است و چون در قیامت انسانها یا اهل شقاوتند و یا سعادت، فاسق اگر بدون [[توبه]] بمیرد، در دوزخ مخلّد خواهد بود. این نظریه به «منزلة بین المنزلتین» شهرت یافت<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ص: 38 - 40</ref>. |