confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
به خدا سوگند حسين چون عقاب از جا جست و همانند شير خشمگين بر قاتل قاسم حملهور گرديد و ضربتى سخت بر وى فرود آورد. او دست خود را سپر كرد ولى آن ضربت دستش را از آرنج قطع كرد. او فریادی زد و خود را کنار کشید. گروهی از کوفیان یورش بردند تا او را نجات دهند؛ ولی او را زیر گرفتند و زیر سم اسبان لگدمال کردند تا آنکه جان داد. (برخی در ترجمه متن، دچار اشتباه شده و این مطلب را دربارهٔ قاسم بن حسن گفتهاند؛ ولی همانطور که گفتیم، قاتل او زیر سم اسبان لگدمال شد، نه قاسم.) عبارت طبرى و ابوالفرج اصفهانى را صاحب ناسخ چنين ترجمه كرده«...لشكر هم پشت شدند و حمله در دادند مگر عمرو را از چنگ حسين برهانند در تكتازسواران، بدن قاسم در زير ستوران هموار شد.» <ref>سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج ۲، ص ۳۲۸</ref>. | به خدا سوگند حسين چون عقاب از جا جست و همانند شير خشمگين بر قاتل قاسم حملهور گرديد و ضربتى سخت بر وى فرود آورد. او دست خود را سپر كرد ولى آن ضربت دستش را از آرنج قطع كرد. او فریادی زد و خود را کنار کشید. گروهی از کوفیان یورش بردند تا او را نجات دهند؛ ولی او را زیر گرفتند و زیر سم اسبان لگدمال کردند تا آنکه جان داد. (برخی در ترجمه متن، دچار اشتباه شده و این مطلب را دربارهٔ قاسم بن حسن گفتهاند؛ ولی همانطور که گفتیم، قاتل او زیر سم اسبان لگدمال شد، نه قاسم.) عبارت طبرى و ابوالفرج اصفهانى را صاحب ناسخ چنين ترجمه كرده«...لشكر هم پشت شدند و حمله در دادند مگر عمرو را از چنگ حسين برهانند در تكتازسواران، بدن قاسم در زير ستوران هموار شد.» <ref>سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج ۲، ص ۳۲۸</ref>. | ||
(بعضی جریان را اینگونه گفتهاند که قاتل بانگى برآورد و از آنجا دور گشت. تنى چند از لشكريان عمرسعد حمله آوردند تا عمرو را از دست حسين (عليهالسلام) نجات دهند؛ ولى اين تلاش آنها به جايى نرسيد و قاسم در هنگام يورش سواران عمرسعد در زير سمّ اسبان جان سپرد.) | (بعضی جریان را اینگونه گفتهاند که قاتل بانگى برآورد و از آنجا دور گشت. تنى چند از لشكريان عمرسعد حمله آوردند تا عمرو را از دست حسين (عليهالسلام) نجات دهند؛ ولى اين تلاش آنها به جايى نرسيد و قاسم در هنگام يورش سواران عمرسعد در زير سمّ اسبان جان سپرد.) | ||
پس از چندى كه گرد غبار ميدان نبرد فرونشست، امام حسين (عليهالسلام) را ديديم كه بر بالين آن جوان ايستاده و او پاشنههاى پاى خود را بر زمین مىسايد، امام حسين (عليهالسلام) در آن حال مىگفت: «قومى كه تو را كشتند از رحمت خدا به دورند و در روز رستاخیز جد تو از جمله دشمنان آنان خواهد بود. (بعداً لقوم قتلوک و من خصمهم یوم القیامة فیک جدک<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸ | پس از چندى كه گرد غبار ميدان نبرد فرونشست، امام حسين (عليهالسلام) را ديديم كه بر بالين آن جوان ايستاده و او پاشنههاى پاى خود را بر زمین مىسايد، امام حسين (عليهالسلام) در آن حال مىگفت: «قومى كه تو را كشتند از رحمت خدا به دورند و در روز رستاخیز جد تو از جمله دشمنان آنان خواهد بود. (بعداً لقوم قتلوک و من خصمهم یوم القیامة فیک جدک<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸</ref><ref>سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۸</ref>) | ||
سپس فرمود: «سوگند به خدا براى عموى تو بسيار دشوار است كه او را بخوانى و نتواند به تو پاسخ دهد، يا به تو پاسخ گويد اما به حال تو سودى نبخشد، در يك چنين روزى كه دشمنان او بسيار و ياران او اندك باشند.» (عزّ والله علی عمّک ان تدعوه فلا یجیبک فلا ینفعک صوت والله کثر واتروه و قلّ ناصروه<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸</ref>. در الملهوف، به جای «صوت»، «یوم» آمده است (هذا یوم والله...) <ref>سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۸</ref>.گویا مقصود از «فزونی خونخواهان و کمی یاران»، این است که گرچه در این صحنه، یاران قاسم اندک هستند، در خارج از این صحنه (در مدینه و کوفه) خونخواهان زیادی دارد و خواهد داشت، و خدای متعال و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مؤمنان، خونخواه او خواهند بود.) | سپس فرمود: «سوگند به خدا براى عموى تو بسيار دشوار است كه او را بخوانى و نتواند به تو پاسخ دهد، يا به تو پاسخ گويد اما به حال تو سودى نبخشد، در يك چنين روزى كه دشمنان او بسيار و ياران او اندك باشند.» (عزّ والله علی عمّک ان تدعوه فلا یجیبک فلا ینفعک صوت والله کثر واتروه و قلّ ناصروه<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸</ref>. در الملهوف، به جای «صوت»، «یوم» آمده است (هذا یوم والله...) <ref>سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۸</ref>.گویا مقصود از «فزونی خونخواهان و کمی یاران»، این است که گرچه در این صحنه، یاران قاسم اندک هستند، در خارج از این صحنه (در مدینه و کوفه) خونخواهان زیادی دارد و خواهد داشت، و خدای متعال و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مؤمنان، خونخواه او خواهند بود.) | ||
حميد بن مسلم گويد: آنگاه او را برداشت، دو پاى پسر را ديدم كه روى زمين مىكشيد، و حسين (عليهالسلام) سينه به سينه وى نهاده بود. | حميد بن مسلم گويد: آنگاه او را برداشت، دو پاى پسر را ديدم كه روى زمين مىكشيد، و حسين (عليهالسلام) سينه به سينه وى نهاده بود. |