۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می کنیم' به ' میکنیم') |
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابراین') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قرآن مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز میتوان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قرآن بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قرآن و سنت ناممکن خواهد بود. <ref>همان، ص۴9: «أقول: قد عرفت أن ذلك مخصوص بالمتشابهات دون المحكمات، والا لم يصح لنا الانتفاع بالقرآن أصلا بل ولا كل المتشابهات بل بعضها وعلی بعض الوجوه، أو بالنسبة إلی جمهور الرعية دون الكاملين منهم والا لفات أكثر فوائد القرآن، ولتناقضت أكثر ـ الأخبار الواردة فی ذلك. وأيضا انما يصح ما قاله بالنسبة إلی زمان حضورهم عليهم ـ السلام خاصة واما مع غيبتهم :كهذا الزمان فلا سبيل لنا إلی فهم القرآن الا من جهتهم : الا علی الظن والتخمين فان كلامهم أيضا كالقرآن منه عام وخاص ومجمل ومبين ومطلق ومقيد إلی غير ذلك مع أنه لا يفی بالكل، وثبوته عنهم : أيضا ظنی فالانتفاع بكل من الثقلين حينئذ فی درجة واحدة ليس بالعترة أكثر منه من القرآن بل كاد يكون الامر بالعكس»</ref> | لزوم رجوع به اهل بیت ع در فهم قرآن مختص متشابهات بوده و در محکمات بدون انان نیز میتوان به فهم مراد الهی نائل شد چون در غیر اینصورت انتفاع از قرآن بوسیله اهل بیت مختص عصر حضور انان بوده و در عصر غیبت انتفاع از مجموعه قرآن و سنت ناممکن خواهد بود. <ref>همان، ص۴9: «أقول: قد عرفت أن ذلك مخصوص بالمتشابهات دون المحكمات، والا لم يصح لنا الانتفاع بالقرآن أصلا بل ولا كل المتشابهات بل بعضها وعلی بعض الوجوه، أو بالنسبة إلی جمهور الرعية دون الكاملين منهم والا لفات أكثر فوائد القرآن، ولتناقضت أكثر ـ الأخبار الواردة فی ذلك. وأيضا انما يصح ما قاله بالنسبة إلی زمان حضورهم عليهم ـ السلام خاصة واما مع غيبتهم :كهذا الزمان فلا سبيل لنا إلی فهم القرآن الا من جهتهم : الا علی الظن والتخمين فان كلامهم أيضا كالقرآن منه عام وخاص ومجمل ومبين ومطلق ومقيد إلی غير ذلك مع أنه لا يفی بالكل، وثبوته عنهم : أيضا ظنی فالانتفاع بكل من الثقلين حينئذ فی درجة واحدة ليس بالعترة أكثر منه من القرآن بل كاد يكون الامر بالعكس»</ref> | ||
فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم نیز میفرماید:بر اساس مفاد ایات و روایات متعدد، اصل فهم پذیری– اعم ازفهم عمومی و فهم تخصصی ان - امری ثابت و قطعی بوده بگونهای که صاحبان اندیشههای متعالی میتوانند به ظرائف و لطائف بیشتری از قرآن نائل گردند | فیض کاشانی در کتاب التفسیر الصافی در مقدمه پنجم نیز میفرماید:بر اساس مفاد ایات و روایات متعدد، اصل فهم پذیری– اعم ازفهم عمومی و فهم تخصصی ان - امری ثابت و قطعی بوده بگونهای که صاحبان اندیشههای متعالی میتوانند به ظرائف و لطائف بیشتری از قرآن نائل گردند بنابراین کسانی که فهم قرآن را منحصر در فهم ظاهر ان دانسته و درک معانی عمیق ان را ناممکن میدانند از سطح ناچیز علمی درونشان خبر داده و حکم ناصوابی نسبت به دیگران ابراز داشته اند. <ref>فیض کاشانی، التفسیر الصافی، ج1ص35: «... أن من زعم أن لا معنی للقرآن الا ما يترجمه ظاهر التفسير فهو مخبر عن حد نفسه وهو مصيب فی الاخبار عن نفسه ولكنه مخطئ فی الحكم برد الخلق كافة إلی درجته التی هی حده ومقامه بل القرآن والأخبار والآثار تدل علی أن فی معانی القرآن لأرباب الفهم متسعا بالغا ومجالا رحبا قال الله عز وجل: «أفلا يتدبرون القرآن أم علی قلوب اقفالها»، وقال سبحانه: «ونزلنا عليك الكتاب تبينا لكل شئ»، وقال: «ما فرطنا فی الكتاب من شئ»، وقال: «لعلمه الذين يستنبطونه منهم»</ref> | ||
ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجهگیری مینویسد: | ایشان در ادامه به ذکر احادیثی در اثبات فهم پذیری قرآن پرداخته و در مقام نتیجهگیری مینویسد: | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
ایشان در کتاب تفسیری خود با استناد به ایه " أفلا یتدبرون القرآن "در اثبات فهم پذیری قرآن مینویسد: | ایشان در کتاب تفسیری خود با استناد به ایه " أفلا یتدبرون القرآن "در اثبات فهم پذیری قرآن مینویسد: | ||
ایه مذکور بیانگر ان است که تدبر در قرآن بدان جهت لازم است که درک معانی ان بدون تدبر ممکن نیست | ایه مذکور بیانگر ان است که تدبر در قرآن بدان جهت لازم است که درک معانی ان بدون تدبر ممکن نیست بنابراین ادعای اینکه قرآن بدون روایات قابل فهم نیست دور از واقعیت میباشد. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۵ص 290 ـ 292: «...ودلت هذه الآية وقوله تعالی: ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَیٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا﴾ علی وجوب التدبر فی القرآن ليعرف معناه. فكان فی هذا رد علی فساد قول من قال: لا يؤخذ من تفسيره إلا ما ثبت عن النبی ص» | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
ب- ایاتی که دعوت به تحدی در قرآن نموده و بشریت را عاجز از اوردن سورهای مثل ان می داند. | ب- ایاتی که دعوت به تحدی در قرآن نموده و بشریت را عاجز از اوردن سورهای مثل ان می داند. | ||
این امر نیز مبین ان است که قرآن کریم از بشریت میخواهد با مطالعه و تدبر در قرآن قادر خواهند بود به اعجاز قرآن پی برند. | این امر نیز مبین ان است که قرآن کریم از بشریت میخواهد با مطالعه و تدبر در قرآن قادر خواهند بود به اعجاز قرآن پی برند. بنابراین لازمه چنین تحدی ان هم در سطح عمومی، امکان فهم پذیری قرآن میباشد. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
علاوه بر ایاتی که ذکر شد میتوان ادعا نمود که ایاتی نظیر: و یعلمهم الکتاب و الحکمه و.... - که دلالت بر تعلیم قرآن توسط پیامبر به مسلمانان دارد نیز بیانگر اصل فهم پذیری فی الجمله قرآن کریم میباشد | علاوه بر ایاتی که ذکر شد میتوان ادعا نمود که ایاتی نظیر: و یعلمهم الکتاب و الحکمه و.... - که دلالت بر تعلیم قرآن توسط پیامبر به مسلمانان دارد نیز بیانگر اصل فهم پذیری فی الجمله قرآن کریم میباشد | ||
نتیجه: باید گفت بر اساس ایات ذکر شده فهم پذیری قرآن اختصاص به عدهای خاص نداشته بلکه همه انسانها به تناسب ظرفیت شان میتوانند از محتوای قرآن بهره گیرند و از انجا که مراتب فهم و سطح تدبر انسانها متفاوت میباشد | نتیجه: باید گفت بر اساس ایات ذکر شده فهم پذیری قرآن اختصاص به عدهای خاص نداشته بلکه همه انسانها به تناسب ظرفیت شان میتوانند از محتوای قرآن بهره گیرند و از انجا که مراتب فهم و سطح تدبر انسانها متفاوت میباشد بنابراین هر قدر ظرفیت علمی و معنوی افراد بیشتر باشد به همان نسبت در مقایسه با دیگران قادر به بهره برداری بیشتر از قرآن کریم را خواهند داشت. | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
...فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فإنه شافع مشفع وماحل مصدق – <ref>الکافی، ج 2ص 599.</ref> | ...فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فإنه شافع مشفع وماحل مصدق – <ref>الکافی، ج 2ص 599.</ref> | ||
تبیین: بر اساس حدیث مذکور مرجعیت قرآن و پناه بردن به ان تنها راه خروج از فتنههائی است که در جوامع بشری اتفاق می افتد | تبیین: بر اساس حدیث مذکور مرجعیت قرآن و پناه بردن به ان تنها راه خروج از فتنههائی است که در جوامع بشری اتفاق می افتد بنابراین اگر فهم محتوای قرآن برای انسانها ناممکن باشد امکان خروج از فتنههای زمان خویش را نخواهند داشت. | ||
3 – حدیث ثقلین که بیانگر متمکن بودن مسلمانان از بهرهگیری و تمسک به دو ثقل اکبر و اصغر در همه زمانها ست. | 3 – حدیث ثقلین که بیانگر متمکن بودن مسلمانان از بهرهگیری و تمسک به دو ثقل اکبر و اصغر در همه زمانها ست. | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۰: | ||
از أبی سعید الخدری نقل شده است که پیامبر ص فرمود: انی تارک فیکم الثقلین أحدهما أکبر من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الأرض وعترتی أهل بیتی وأنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض. <ref>مجمع الزوائد، ج 9ص 1۶3.</ref> | از أبی سعید الخدری نقل شده است که پیامبر ص فرمود: انی تارک فیکم الثقلین أحدهما أکبر من الآخر کتاب الله حبل ممدود من السماء إلی الأرض وعترتی أهل بیتی وأنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض. <ref>مجمع الزوائد، ج 9ص 1۶3.</ref> | ||
طبق حدیث فوق که متواتر بین الفریقین است امکان و جوازتفسیر و فهم پذیری قرآن امری قطعی خواهد بود. | طبق حدیث فوق که متواتر بین الفریقین است امکان و جوازتفسیر و فهم پذیری قرآن امری قطعی خواهد بود. بنابراین هر گاه قرآن کریم از دسترس فهم مسلمانان خارج گردد تمسک بدان که اخرین توصیه نبی اکرم ص به مسلمانان است بی ثمر و لغو خواهد بود. | ||
4- روایاتی که قرآن و سنت را دو منیع اساسی شناخت دین مطرح نموده و معرفت صحیح دینی را مبتنی بر مراجعه به ان دو می داند: | 4- روایاتی که قرآن و سنت را دو منیع اساسی شناخت دین مطرح نموده و معرفت صحیح دینی را مبتنی بر مراجعه به ان دو می داند: | ||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
</ref> | </ref> | ||
تبیین: مفاد روایت مذکور این است که دین شناسی که امری لازم برای همه مسلمانهاست باید مستند به قرآن و سنت باشد | تبیین: مفاد روایت مذکور این است که دین شناسی که امری لازم برای همه مسلمانهاست باید مستند به قرآن و سنت باشد بنابراین بر اساس روایت مذکور امکان اخذ دین از قرآن و سنت برای نوع مردم میسور است و هرگاه قرآن و سنت برای مردم فاقد قابلیت فهم باشد ندانیم قادر نیست مرجع مسلمانان در استنادات دینی شان قرار گیرد که لازمه این امر عدم تحقق معرفت صحیح دینی خواهد بود. | ||
نتیجه: مفاد روایات مذکور جواز تدبر در قرآن کریم و امکان تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - میباشد. | نتیجه: مفاد روایات مذکور جواز تدبر در قرآن کریم و امکان تفسیر و فهم پذیری ان – اعم از فهم تخصصی و عمومی - میباشد. | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
تقریر اول: هرگاه تخاطب با دیگران بگونهای باشد که علم به محتوای خطاب برای مخاطب ممکن نباشد. این امر بمعنای گفتگوکردن انسان با لغتی است که مخاطب بیگانه از ان بوده و مفهومی از ان درک نمیکند. بدیهی است چنین امری غیرمعقول خواهد بود. | تقریر اول: هرگاه تخاطب با دیگران بگونهای باشد که علم به محتوای خطاب برای مخاطب ممکن نباشد. این امر بمعنای گفتگوکردن انسان با لغتی است که مخاطب بیگانه از ان بوده و مفهومی از ان درک نمیکند. بدیهی است چنین امری غیرمعقول خواهد بود. | ||
تقریر دوم: هدف از تکلم تفهیم مطلب به دیگران است | تقریر دوم: هدف از تکلم تفهیم مطلب به دیگران است بنابراین اگر مخاطبه با دیگران بگونهای باشد که مخاطب از محتوای تکلم نااگاه باشد چنین تخاطبی امری لغو و عبث خواهد بود که از ساحت فرد حکیم بدور میباشد. | ||
تقریر سوم: شکی نیست که بر اساس ایات قرآن نسبت به اوردن همانند قرآن تحدی صورت گرفته است | تقریر سوم: شکی نیست که بر اساس ایات قرآن نسبت به اوردن همانند قرآن تحدی صورت گرفته است بنابراین کتابی که قابلیت فهم پذیری دارا نیست تحدی بدان لغو خواهد بود. - <ref>تفسیر الکبیر، ج 2ص ۶: «أما المعقول فمن وجوه: أحدها: أنه لو ورد شيء لا سبيل إلی العلم به لكانت المخاطبة به تجری مجری مخاطبة العربی باللغة الزنجية، ولما لم يجز ذاك فكذا هذا وثانيها: أن المقصود من الكلام الإفهام، فلو لم يكن مفهوماً لكانت المخاطبة به عبثاً وسفهاً، وأنه لا يليق بالحكيم وثالثها: أن التحدی وقع بالقرآن وما لا يكون معلوماً لا يجوز وقوع التحدی به».</ref> | ||
تقریری دیگر از دلیل عقلی: فهم پذیری قرآن لازمه هدایتگر ی ان میباشد: | تقریری دیگر از دلیل عقلی: فهم پذیری قرآن لازمه هدایتگر ی ان میباشد: | ||
شکی نیست که قرآن کتاب هدایت برای بشریت است: "هدی للناس " بعلاوه انکه نقش هدایگری قرآن جاودانه و ابدی بوده و اختصاص به زمانی خاصی نخواهد داشت. | شکی نیست که قرآن کتاب هدایت برای بشریت است: "هدی للناس " بعلاوه انکه نقش هدایگری قرآن جاودانه و ابدی بوده و اختصاص به زمانی خاصی نخواهد داشت. | ||
از طرفی لازمه تحقق چنین رسالت و هدف بلند ی ان است که این کتاب اسمانی قابلیت فهم برای انسانها را دارا باشد | از طرفی لازمه تحقق چنین رسالت و هدف بلند ی ان است که این کتاب اسمانی قابلیت فهم برای انسانها را دارا باشد بنابراین هرگاه قرآن را از دسترس فهم بشریت خارج بدانیم دراینصورت هدف عالی قرآن هیچگاه محقق نخواهد شد. | ||
=== نتائج === | === نتائج === |