۲۱٬۸۹۸
ویرایش
جز (←دیدار با علما) |
جز (←فریادهای خاموش) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== فریادهای خاموش == | == فریادهای خاموش == | ||
در | در عصر روز نوزدهم دی ماه 56 [[نوری همدانی|آیتالله نوری همدانی]] سخنرانی کردند. مردم پس از سخنان ایشان آرام و بی سر و صدا به طرف منزل [[علی مشکینی|آیتالله مشکینی]] به راه افتادند. جمعیتی بیش از ده هزار نفر که در آن ایام خفقان و اضطراب جمعیت بسیار زیادی بود، با عزمی راسخ و ارادهای پولادین بر آن بودند تا قدرت پوشالی [[نظام شاهنشاهی]] را در زیر گامهای استوارشان خرد کنند. مردم به توصیۀ [[مراجع تقلید|مراجع]]، آرام راهپیمایی میکردند. بعدها سخنرانان مذهبی از این سکوت بهره برده، رژیم را آماج حملات خود قرار دادند که چرا به روی مردمی که حتی شعار نمیدانند آتش گشود. | ||
== آغاز درگیری == | == آغاز درگیری == | ||
ساعت حدود 30 | ساعت حدود 16:30 عصر نوزده دی، مأموران شهربانی و [[ساواک]] که در یکی از میادین [[قم]] راه مردم را سد کرده بودند به دنبال یک برنامۀ ساختگی، با شکستن شیشه بانک به سوی مردم بیدفاع که حتی شعار هم نمیدانند، آتش گشودند. مردم نیز که ترسی به دل نداشتند با چوب و پرتاب سنگ، در برابر تیر و گلوله شجاعانه مقاومت کردند. با مشاهده اولین [[شهید]]، خشم و نفرت مردم نسبت به نظام بیش از پیش شد و ترس و وحشت از دلها رخت بر بست . جمعیت با شعار '''«اللّه اکبر»''' و '''«لا اله الا اللّه»''' و با در دست داشتن سنگ و چوب به سوی عمّال [[شاه]] سرازیر شد و درگیری به اوج خود رسید. | ||
== غروب غم انگیز == | == غروب غم انگیز == | ||
غروب روز نوزدهم دی ماه، شفقْ سرخ و گلگون بود و فضای شهر پر از غم و غربت شده بود. همه جا پر از مأموران شهربانی بود و | غروب روز نوزدهم دی ماه، شفقْ سرخ و گلگون بود و فضای شهر پر از غم و غربت شده بود. همه جا پر از مأموران شهربانی بود و مردم پراکنده شده بودند. تنها چیزی که در منطقه درگیری به چشم میخورد عبا، عمامه و کفشهایی بود که از روحانیان و مردم به جا مانده و آغشته به خون بود. مردم به خیابانهای اطراف رفته، این شعار را سر میدادند: '''«از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی»'''. این شعار زیبا در پایان آن روز غم انگیز، عشق بیکران مردم را به رهبر محبوب خویش نشان می داد. | ||
شهدا و مجروحین | |||
شهدا و مجروحین | |||
در مورد شهدا و مجروحان قیام 19 دی آمار دقیقی در دست نیست .آن گونه که از گفته ها و نوشته های شاهدان عینی برداشت می شود خیلی از مجروحان از ترس ساواک به بیمارستان مراجعه نکرده بودند؛ زیرا در آن زمان، ساواک،تظاهر کنندگان زخمی را با زنجیر به تخت بیمارستان می بست تا پس از بهبودی آنها را به ساواک منتقل نمایند. در مورد شهدا نیز غیر از چند نفر که به طور یقین در آن روز به شهادت رسیده اند سخن از شهید دیگری به میان نیامده است. البته احتمال این که خانواده شماری از شهدا از ترس ساواک شهدای خود را مخفیانه به خاک سپرده باشند، ضعیف نیست. به هر تقدیر شمار مجروحان بسیار زیاد بود، اما تنها نام پنج شهید به ثبت رسیده است که سه تن از آنان طلبه، یک نفر جوان و دیگری نوجوانی سیزده ساله است. | در مورد شهدا و مجروحان قیام 19 دی آمار دقیقی در دست نیست .آن گونه که از گفته ها و نوشته های شاهدان عینی برداشت می شود خیلی از مجروحان از ترس ساواک به بیمارستان مراجعه نکرده بودند؛ زیرا در آن زمان، ساواک،تظاهر کنندگان زخمی را با زنجیر به تخت بیمارستان می بست تا پس از بهبودی آنها را به ساواک منتقل نمایند. در مورد شهدا نیز غیر از چند نفر که به طور یقین در آن روز به شهادت رسیده اند سخن از شهید دیگری به میان نیامده است. البته احتمال این که خانواده شماری از شهدا از ترس ساواک شهدای خود را مخفیانه به خاک سپرده باشند، ضعیف نیست. به هر تقدیر شمار مجروحان بسیار زیاد بود، اما تنها نام پنج شهید به ثبت رسیده است که سه تن از آنان طلبه، یک نفر جوان و دیگری نوجوانی سیزده ساله است. |