۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' انکه' به ' آنکه') |
جز (جایگزینی متن - ' انها ' به ' آنها ') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
جمعی از صحابه نظیر ابی بن کعب و ...بعد از رحلت نبی اکرم ص به تفسیر قرآن مشغول شدند. <ref>القرآن فی الاسلام ص-53اشتغل جماعة من الصحابة بالتفسیر بعد أن ارتحل الرسول صلی الله علیه وآله وسلم إلی الرفیق الأعلی، ومنهم أبی بن کعب وعبدالله بن مسعود وجابر بن عبدالله الأنصاری وأبو سعید الخدری وعبدالله بن الزبیر وعبدالله بن عمر وأنس وأبو هریرة وأبو موسی، وکان أشهرهم عبدالله بن عباس.</ref> | جمعی از صحابه نظیر ابی بن کعب و ...بعد از رحلت نبی اکرم ص به تفسیر قرآن مشغول شدند. <ref>القرآن فی الاسلام ص-53اشتغل جماعة من الصحابة بالتفسیر بعد أن ارتحل الرسول صلی الله علیه وآله وسلم إلی الرفیق الأعلی، ومنهم أبی بن کعب وعبدالله بن مسعود وجابر بن عبدالله الأنصاری وأبو سعید الخدری وعبدالله بن الزبیر وعبدالله بن عمر وأنس وأبو هریرة وأبو موسی، وکان أشهرهم عبدالله بن عباس.</ref> | ||
ایشان منهج صحابه را در تفسیر قرآن، بیان روایات نبوی در ذیل ایات دانسته و معتقدند که اسناد و دلالات بسیاری از | ایشان منهج صحابه را در تفسیر قرآن، بیان روایات نبوی در ذیل ایات دانسته و معتقدند که اسناد و دلالات بسیاری از آنها مبتلا به ضعف است. <ref>القرآن فی الاسلام ص53: کان منهج هؤلاء فی التفسیر أنهم ینقلون ما یسمعوه من النبی صلی الله علیه وآله وسلم فی معانی الآیات بشکل أحادیث مسندة وبلغت هذه الأحادیث کلها إلی نیف وأربعین ومائتی حدیث أسانید کثیر منها ضعیفة ومتون بعضها منکرة لا یمکن الرکون إلیها</ref> | ||
ایشان در تبیین ضعف روایات تفسیری و عدم اعتبار | ایشان در تبیین ضعف روایات تفسیری و عدم اعتبار آنها مینویسد: | ||
از انجا که برخی از روایات تفسیری موجود بدون اسناد به رسول ص میباشند مفسرین اهل سنت در قرون بعد چنین پنداشتند که صحابه بدلیل آنکه علمشان را از پیامبر ص گرفتهاند از اینرو روایات مذکور مستند به ان حضرت خواهد بود در حالی که این ادعا فاقد دلیل میباشد. | از انجا که برخی از روایات تفسیری موجود بدون اسناد به رسول ص میباشند مفسرین اهل سنت در قرون بعد چنین پنداشتند که صحابه بدلیل آنکه علمشان را از پیامبر ص گرفتهاند از اینرو روایات مذکور مستند به ان حضرت خواهد بود در حالی که این ادعا فاقد دلیل میباشد. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
ایشان طبقه سوم مفسرین اهل سنت را بعنوان شاگردان تابعین دانسته و در معرفی انان و نیز منهج تفسیری شان مینویسد: | ایشان طبقه سوم مفسرین اهل سنت را بعنوان شاگردان تابعین دانسته و در معرفی انان و نیز منهج تفسیری شان مینویسد: | ||
اینان که شاگردان تابعین میباشند منهج تفسیری شان بر نقل روایات تفسیری از پیامبر ص یا از صحابه بود؛ هر چند گاهی نیز این روایات را بدون اسناد و درقالب اراء خویش بیان میکردند در حالی که متاخرین – در اثر عدم اگاهی - با | اینان که شاگردان تابعین میباشند منهج تفسیری شان بر نقل روایات تفسیری از پیامبر ص یا از صحابه بود؛ هر چند گاهی نیز این روایات را بدون اسناد و درقالب اراء خویش بیان میکردند در حالی که متاخرین – در اثر عدم اگاهی - با آنها معامله حدیث نبوی میکردند. <ref>القرآن فی الاسلام ص55- (الطبقة الثانیة) هم التابعون، وهم تلامذة مفسری الصحابة، وهم مجاهد وسعید بن جبیر وعکرمة وضحاک. ومن هذه الطبقة أیضا الحسن البصری وعطاء بن أبی رباح وعطاء بن أبی مسلم وأبی العالیة ومحمد بن کعب القرطی وقتادة وعطیة وزید بن أسلم وطاوس الیمانی. (الطبقة الثالثة) تلامذة الطبقة الثانیة، کربیع بن انس وعبدالرحمن بن زید بن أسلم وأبوصالح الکلبی ونظرائهم. کان من منهج التابعین فی التفسیر أنهم ینقلونه أحیانا بصورة أحادیث عن الرسول الکریم أو الصحابة، وأحیانا ینقلونه بشکل نظریات خاصة بلا اسنادها إلی أحد، فعامل متأخروالمفسرین مع هذه الأقوال معاملة الأحادیث النبویة واعتبروها أحادیث موقوفة. ویطلق علی الطبقتین الأخیرتین لفظة قدماء المفسرین.</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
ایشان طبقه دوم مفسرین امامیه را مولفان کتب تفسیری دانسته و در بیان مقایسه منهج تفسیری طبقه دوم مفسرین شیعه با طبقه چهارم اهل سنت مینویسد: | ایشان طبقه دوم مفسرین امامیه را مولفان کتب تفسیری دانسته و در بیان مقایسه منهج تفسیری طبقه دوم مفسرین شیعه با طبقه چهارم اهل سنت مینویسد: | ||
روش تفسیری این دو طبقه با یکدیگر مشابه میباشد بدین معنا که هر دو طبقه به نقل احادیث در کتب تفسیری شان اکتفا نموده و اراء خویش را در ذیل | روش تفسیری این دو طبقه با یکدیگر مشابه میباشد بدین معنا که هر دو طبقه به نقل احادیث در کتب تفسیری شان اکتفا نموده و اراء خویش را در ذیل آنها بیان نکردهاند. <ref>القرآن فی الاسلام ص60 -61(الطبقة الثانیة) أوائل المؤلفین فی التفسیر، کفرات بن إبراهیم الکوفی وأبی حمزة الثمالی والعیاشی وعلی بن إبراهیم القمی والنعمانی وطریقة هؤلاء فی تفاسیرهم تشبه طریقة الطبقة الرابعة من مفسری أهل السنة، فقد رووا الأحادیث المأثورة عن الطبقة الأولی وأدرجوها مسندة فی مؤلفاتهم ولم یبدوا آراءهم الخاصة فی الموضوع.</ref> | ||