confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
او که لقبش اسرائیل است، پدر قوم بنی اسرائیل میباشد که در بین آنها [[انبیاء]] بسیاری مبعوث شد. او از پیامبران ستوده شده در قرآن است و داستان فراغ او از فرزندش [[حضرت یوسف|حضرت یوسف (علیه السلام)]]، و چگونگی بازگشت او به نزدش، در [[قرآن]] آمده است. | او که لقبش اسرائیل است، پدر قوم بنی اسرائیل میباشد که در بین آنها [[انبیاء]] بسیاری مبعوث شد. او از پیامبران ستوده شده در قرآن است و داستان فراغ او از فرزندش [[حضرت یوسف|حضرت یوسف (علیه السلام)]]، و چگونگی بازگشت او به نزدش، در [[قرآن]] آمده است. | ||
=ولادت و نسب حضرت یعقوب= | == ولادت و نسب حضرت یعقوب == | ||
حضرت یعقوب(علیه السلام) یکی از پیامبران بزرگ الهی و سر سلسله قوم بنیاسرائیل است. از تاریخ دقیق تولدش اطلاعاتی در دست نیست، اما تولد او به پدربزرگش ابراهیم(علیه السلام) بشارت داده شده بود: «همسر او(ابراهیم) در حالیکه ایستاده بود [از شنیدن گفتوگوی فرشتگان با ابراهیم خندید. او را به اسحاق و پس از اسحاق به یعقوب مژده دادیم». <ref> هود، 71</ref> | حضرت یعقوب(علیه السلام) یکی از پیامبران بزرگ الهی و سر سلسله قوم بنیاسرائیل است. از تاریخ دقیق تولدش اطلاعاتی در دست نیست، اما تولد او به پدربزرگش ابراهیم(علیه السلام) بشارت داده شده بود: «همسر او(ابراهیم) در حالیکه ایستاده بود [از شنیدن گفتوگوی فرشتگان با ابراهیم خندید. او را به اسحاق و پس از اسحاق به یعقوب مژده دادیم». <ref> هود، 71</ref> | ||
حضرت یعقوب پسر حضرت اسحاق(علیه السلام) <ref>«زندگینامه اسحاق نبی(علیه السلام)»، 116102</ref> و نوه حضرت ابراهیم(علیه السلام) <ref>«فرازهای مهمّ زندگانی حضرت ابراهیم (علیه السلام)»، 12146</ref> است. نام مادرش <big>رفقا بنت بتوئیل بن ناحور بن آزر</big> بود. <ref>ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، ج 2، ص 43، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق</ref> خدا به اسحاق وحی فرمود که من از شکم <big>رفقا</big> دو امت و دو قوم بزرگ بیرون میآورم و فرزند کوچک را از فرزند بزرگ، بزرگتر میسازم. عیسو(عیصو، عاص) و یعقوب دوقلو بودند، اما عیسو قبل از یعقوب به دنیا آمد. <ref>یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج 1،ص 28، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بیتا</ref> | حضرت یعقوب پسر حضرت اسحاق(علیه السلام) <ref>«زندگینامه اسحاق نبی(علیه السلام)»، 116102</ref> و نوه حضرت ابراهیم(علیه السلام) <ref>«فرازهای مهمّ زندگانی حضرت ابراهیم (علیه السلام)»، 12146</ref> است. نام مادرش <big>رفقا بنت بتوئیل بن ناحور بن آزر</big> بود. <ref>ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، ج 2، ص 43، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق</ref> خدا به اسحاق وحی فرمود که من از شکم <big>رفقا</big> دو امت و دو قوم بزرگ بیرون میآورم و فرزند کوچک را از فرزند بزرگ، بزرگتر میسازم. عیسو(عیصو، عاص) و یعقوب دوقلو بودند، اما عیسو قبل از یعقوب به دنیا آمد. <ref>یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج 1،ص 28، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بیتا</ref> | ||
=نام و القاب حضرت یعقوب= | == نام و القاب حضرت یعقوب == | ||
واژه «یعقوب» از ریشه «عقب» و به معنای «پاشنه» است. <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 1، ص 623، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق</ref> گفته میشود از آنجا که یعقوب بعد از برادر دوقلوی خود «عیسو» <ref>«زندگینامه عیسو بن اسحاق و جریان نبوت او در تورات»، 7884</ref> به دنیا آمد، او را یعقوب نامیدند. | واژه «یعقوب» از ریشه «عقب» و به معنای «پاشنه» است. <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 1، ص 623، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق</ref> گفته میشود از آنجا که یعقوب بعد از برادر دوقلوی خود «عیسو» <ref>«زندگینامه عیسو بن اسحاق و جریان نبوت او در تورات»، 7884</ref> به دنیا آمد، او را یعقوب نامیدند. | ||
لقب یعقوب(علیه السلام)، <big>اسرائیل</big> است. در مورد فلسفه این لقب، چند وجه ذکر شده است: | لقب یعقوب(علیه السلام)، <big>اسرائیل</big> است. در مورد فلسفه این لقب، چند وجه ذکر شده است: | ||
# [[اسر]] به معنای بنده است و «ایل»؛ یعنی [[خدا]]؛ از اینرو که یعقوب(علیه السلام) بنده خوب خدا بود، او را چنین نامیدند.<ref>«علت نامگذاری یعقوب(علیه السلام) به اسرائیل»، 96072</ref> | |||
# از آنجا که حضرت یعقوب(علیه السلام) یکی از اجنه به نام «ایل» که چراغ [[بیتالمقدس]] را خاموش میکرد، را اسیر و به یکی از ستونهای مسجد بست، به این نام نامیده شد. <ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 43 – 44، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش</ref> | |||
# چون یعقوب(علیه السلام) از ترس برادر خود عیسو به نزد عموی خود رفت، و در شب سفر کرد(یسری باللیل)، به این لقب نامیده شد. <ref> نواده مهلب پسر محمد پسر شادی، مجمل التواریخ و القصص، محقق، مصحح، ملک الشعراء بهار، رمضانی، بهجت، ص 195، تهران، کلاله خاور، چاپ دوم، بیتا</ref> | |||
# بر اساس گزارش [[تورات]]، فرشته الهی پس از کُشتی گرفتن با یعقوب گفت، هنگام سپیدهدم قصد رفتن دارد، اما یعقوب(علیه السلام) گفت، اجازه نمیدهم، مگر آنکه برای من دعا کنی. فرشته بعد از آشنایی با نام یعقوب، گفت: چون با فرشته و با انسانها کشمکش داشتی و پیروز شدی، نام تو اسرائیل است، نه یعقوب. <ref> کتاب مقدس، کتاب پیدایش، سوره 32، آیات 27- 29</ref> | |||
== فرزندان یعقوب == | |||
یعقوب(علیه السلام) از «لایا» دارای چند فرزند شد که عبارتاند از: روبیل، شمعان، لاوی، یهوذا، اشاجر، زفولون و دختری به نام دینا. او همچنین از «راحیل» صاحب دو فرزند به نام یوسف و [[بنیامین]] شد. <ref>تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 30</ref> | یعقوب(علیه السلام) از «لایا» دارای چند فرزند شد که عبارتاند از: روبیل، شمعان، لاوی، یهوذا، اشاجر، زفولون و دختری به نام دینا. او همچنین از «راحیل» صاحب دو فرزند به نام یوسف و [[بنیامین]] شد. <ref>تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 30</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۳: | ||
از میان فرزندان یعقوب(علیه السلام) ملک و نبوت در میان چهار فرزند ایشان، یعنی لاوی، یهوذا(یهودا)، یوسف و بنیامین قرار گرفت. <ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 1، ص 59، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق</ref> | از میان فرزندان یعقوب(علیه السلام) ملک و نبوت در میان چهار فرزند ایشان، یعنی لاوی، یهوذا(یهودا)، یوسف و بنیامین قرار گرفت. <ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 1، ص 59، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق</ref> | ||
=نبوت یعقوب= | == نبوت یعقوب == | ||
یعقوب(علیه السلام) هنگام رفتن به کنعان، وقتی به [[بیتالمقدس]] رسید، برای استراحت خوابید. در خواب دید نردبانی به سمت آسمان قرار دارد که او به سمت آسمان عروج میکند و خدا به او وحی کرد: من خدایی هستم که خدایی جز من نیست. خدای تو و پدرانت! و این زمین [[مقدس]] را برای تو و ذریه و پیامبران بعد از تو قرار دادم و حکمت و نبوت را به شما هدیه دادم. <ref> المعارف، ص 40 – 41</ref> | یعقوب(علیه السلام) هنگام رفتن به کنعان، وقتی به [[بیتالمقدس]] رسید، برای استراحت خوابید. در خواب دید نردبانی به سمت آسمان قرار دارد که او به سمت آسمان عروج میکند و خدا به او وحی کرد: من خدایی هستم که خدایی جز من نیست. خدای تو و پدرانت! و این زمین [[مقدس]] را برای تو و ذریه و پیامبران بعد از تو قرار دادم و حکمت و نبوت را به شما هدیه دادم. <ref> المعارف، ص 40 – 41</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۰: | ||
«قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَینا وَ ما أُنْزِلَ إِلی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ ...»؛ <ref>بقره، 136</ref> بگویید ما به خدا و آنچه به سوی ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهیم و [[اسماعیل]] و اسحاق و یعقوب و نوادگانِ آنان فرود آمده، ایمان آوردیم. | «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَینا وَ ما أُنْزِلَ إِلی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ ...»؛ <ref>بقره، 136</ref> بگویید ما به خدا و آنچه به سوی ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهیم و [[اسماعیل]] و اسحاق و یعقوب و نوادگانِ آنان فرود آمده، ایمان آوردیم. | ||
=آیین یعقوب= | == آیین یعقوب == | ||
بر اساس گزارش [[قرآن کریم]] مکتب و آیین یعقوب(علیه السلام) در راستای دعوت توحیدی جدش ابراهیم(ع) بود: | بر اساس گزارش [[قرآن کریم]] مکتب و آیین یعقوب(علیه السلام) در راستای دعوت توحیدی جدش ابراهیم(ع) بود: | ||
خط ۶۷: | خط ۵۹: | ||
با توجه به این آیات، آیین یعقوب(علیه السلام) همان [[دین حنیف]] جدش ابراهیم(علیه السلام) بود. | با توجه به این آیات، آیین یعقوب(علیه السلام) همان [[دین حنیف]] جدش ابراهیم(علیه السلام) بود. | ||
=کتاب آسمانی یعقوب= | == کتاب آسمانی یعقوب == | ||
نام حضرت یعقوب شانزده مرتبه با همین نام، <ref> بقره، 133</ref> و دو بار نیز با نام «اسرائیل» <ref> بقره، 132، 133، 136، 140؛ آلعمران، 84؛ نساء، 163؛ انعام، 84؛ هود، 71؛ یوسف، 6، 38، 68؛ مریم، 6، 49؛ انبیاء، 72؛ عنکبوت، 27؛ ص، 45</ref> در قرآن آمده و به بخشهای مهمی از زندگی او اشاره شده است، اما به نام کتابی آسمانی که بر آنحضرت نازل شده باشد، در قرآن اشاره نشده است. نیز در منابع تاریخی، تفسیری و روایی هم مطلبی که بیانگر وجود کتابی آسمانی برای ایشان باشد، یافت نشد؛ لذا میتوان گفت؛ یعقوب(علیه السلام) مروج [[دین ابراهیمی]] بود و کتابی آسمانی که متشکل از آیین و شرایع جدید باشد، نداشت. | نام حضرت یعقوب شانزده مرتبه با همین نام، <ref> بقره، 133</ref> و دو بار نیز با نام «اسرائیل» <ref> بقره، 132، 133، 136، 140؛ آلعمران، 84؛ نساء، 163؛ انعام، 84؛ هود، 71؛ یوسف، 6، 38، 68؛ مریم، 6، 49؛ انبیاء، 72؛ عنکبوت، 27؛ ص، 45</ref> در قرآن آمده و به بخشهای مهمی از زندگی او اشاره شده است، اما به نام کتابی آسمانی که بر آنحضرت نازل شده باشد، در قرآن اشاره نشده است. نیز در منابع تاریخی، تفسیری و روایی هم مطلبی که بیانگر وجود کتابی آسمانی برای ایشان باشد، یافت نشد؛ لذا میتوان گفت؛ یعقوب(علیه السلام) مروج [[دین ابراهیمی]] بود و کتابی آسمانی که متشکل از آیین و شرایع جدید باشد، نداشت. | ||
=آل یعقوب= | == آل یعقوب == | ||
قرآن کریم از وی به عنوان سر سلسله «آل یعقوب» نام برده است: | قرآن کریم از وی به عنوان سر سلسله «آل یعقوب» نام برده است: | ||
خط ۷۹: | خط ۶۹: | ||
«بنی اسرائیل» نیز به همان «آل یعقوب» در مصادیق گستردهاش گفته میشود. | «بنی اسرائیل» نیز به همان «آل یعقوب» در مصادیق گستردهاش گفته میشود. | ||
=ابتلائات و امتحانات یعقوب= | == ابتلائات و امتحانات یعقوب == | ||
در قرآن و روایات به گرفتاریهای او از جمله جداشدن از فرزندش یوسف(علیه السلام) و برخی دلائل آن پرداخته شده است: | در قرآن و روایات به گرفتاریهای او از جمله جداشدن از فرزندش یوسف(علیه السلام) و برخی دلائل آن پرداخته شده است: | ||
خط ۸۷: | خط ۷۶: | ||
آن سائل ناامید شده و شب را در گرسنگی به سر برد و از یعقوب نزد خدا شکایت کرد. آن شب یعقوب و خانوادهاش سیر خوابیدند و مقداری از غذایشان نیز اضافه آمد. خداوند به یعقوب وحی کرد که بنده ما را از خانهات راندی و غضب ما را به سوی خود کشیدی و شایسته تأدیب گردیدی. در همان شب بود که یوسف(علیه السلام) نیز در خواب دید، یازده ستاره و آفتاب و ماه او را سجده میکنند، وقتی که صبح شد، و خواب را برای پدرش نقل کرد، یعقوب با آن درایتی که در تعبیر خواب داشت به ضمیمه وحیی که به او شده بود، از آینده دشوار خود مطلع شد. <ref>علل الشرائع، ج 1، ص 45 - 46</ref> از آن لحظه گرفتاریهای او آغاز شد: <ref>علت مبتلا شدن حضرت یعقوب(علیه السلام) به مصیبت»، 58029</ref> | آن سائل ناامید شده و شب را در گرسنگی به سر برد و از یعقوب نزد خدا شکایت کرد. آن شب یعقوب و خانوادهاش سیر خوابیدند و مقداری از غذایشان نیز اضافه آمد. خداوند به یعقوب وحی کرد که بنده ما را از خانهات راندی و غضب ما را به سوی خود کشیدی و شایسته تأدیب گردیدی. در همان شب بود که یوسف(علیه السلام) نیز در خواب دید، یازده ستاره و آفتاب و ماه او را سجده میکنند، وقتی که صبح شد، و خواب را برای پدرش نقل کرد، یعقوب با آن درایتی که در تعبیر خواب داشت به ضمیمه وحیی که به او شده بود، از آینده دشوار خود مطلع شد. <ref>علل الشرائع، ج 1، ص 45 - 46</ref> از آن لحظه گرفتاریهای او آغاز شد: <ref>علت مبتلا شدن حضرت یعقوب(علیه السلام) به مصیبت»، 58029</ref> | ||
# جدایی از یوسف که قرآن به صورت مفصل به آن پرداخته است. اجمالاً او آگاه بود که فرزندش زنده است، اما نمیدانست که در چه وضعیتی به سر میبرد. <ref>«دلیل آگاه نشدن حضرت یعقوب از وضعیت حضرت یوسف»، 53260</ref> به همین دلیل ایشان همواره گریان بود. <ref> «علت گریه زیاد حضرت یعقوب در فراق یوسف(علیه السلام))»، 69999؛ «ثواب گریه یعقوب(علیه السلام) در فراغ فرزندش یوسف(علیه السلام)»، 102505؛ «تأثیر پیراهن حضرت یوسف(علیه السلام) در بینایی حضرت یعقوب(علیه السلام)»، 98962؛ روایت «بکائون خمسه»، 105553</ref> | |||
# | |||
# نابینایی بر اثر گریه زیاد. <ref> «تأثیر پیراهن حضرت یوسف(علیه السلام) در بینایی حضرت یعقوب(علیه السلام)»، 98962</ref> | |||
# جدا شدن از فرزند دیگرش [[بنیامین]]. | |||
# و ... | |||
و ... | |||
البته در نهایت به فرزندانش رسید و چشمش بینا شد. | البته در نهایت به فرزندانش رسید و چشمش بینا شد. | ||
=وفات و آرامگاه= | == وفات و آرامگاه == | ||
یعقوب(علیه السلام) بعد از یافتن یوسف(علیه السلام) هفده سال در [[مصر]] باقی ماند، <ref> المعارف، ص 40</ref> و سرانجام در سن 140 <ref> تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 30</ref> یا 147 <ref> المعارف، ص 40</ref> یا 170 <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 3، ص 66، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا</ref> سالگی در مصر از دنیا رفت. | یعقوب(علیه السلام) بعد از یافتن یوسف(علیه السلام) هفده سال در [[مصر]] باقی ماند، <ref> المعارف، ص 40</ref> و سرانجام در سن 140 <ref> تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 30</ref> یا 147 <ref> المعارف، ص 40</ref> یا 170 <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 3، ص 66، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا</ref> سالگی در مصر از دنیا رفت. | ||
او هنگام وفات به یوسف(علیه السلام) وصیت کرد که جنازه او را در مصر [[دفن]] نکند؛ <ref>تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 30</ref> لذا یوسف(علیه السلام) پیکر او را به [[فلسطین]] برد و در کنار قبر ابراهیم(علیه السلام) و اسحاق(علیه السلام) واقع در مَکفیله(واقع در شهر [[الخلیل]]) <ref> البدء و التاریخ، ج 3، ص 52</ref> به خاک سپرد. <ref>مروجالذهب، ج 1، ص 59 – 60</ref> | او هنگام وفات به یوسف(علیه السلام) وصیت کرد که جنازه او را در مصر [[دفن]] نکند؛ <ref>تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 30</ref> لذا یوسف(علیه السلام) پیکر او را به [[فلسطین]] برد و در کنار قبر ابراهیم(علیه السلام) و اسحاق(علیه السلام) واقع در مَکفیله(واقع در شهر [[الخلیل]]) <ref> البدء و التاریخ، ج 3، ص 52</ref> به خاک سپرد. <ref>مروجالذهب، ج 1، ص 59 – 60</ref> |