۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ریاست جمهوری' به 'ریاستجمهوری') |
جز (جایگزینی متن - 'تشکلها' به 'تشکلها') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی، الاهی و انسانی است. حاکمیت الاهی ناشی از این آموزه است که حاکمیت و تشریع منحصراً به خدا اختصاص دارد و هیچکس جز به اذن خدا حق تصرف در اموال و نفوس و نیز تشریع را ندارد. بنابر مباحث کلامی و فقهی، در [[غیبت امام زمان|دوره غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر(عج)]]فقیه جامعالشرایط از جانب امام معصوم مأذون است تا هم برپایه منابع اصلی دین، احکام تشریعی را استنباط کند و هم در اموری که شارع اجازه داده است مداخله کند. با این مبنا، وضع کلیه مقررات برپایه موازین اسلامی، تحت نظارت [[ولایت فقیه]]، ضامن حاکمیت الاهی است. | حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی، الاهی و انسانی است. حاکمیت الاهی ناشی از این آموزه است که حاکمیت و تشریع منحصراً به خدا اختصاص دارد و هیچکس جز به اذن خدا حق تصرف در اموال و نفوس و نیز تشریع را ندارد. بنابر مباحث کلامی و فقهی، در [[غیبت امام زمان|دوره غیبت]] [[امام مهدی|امام عصر(عج)]]فقیه جامعالشرایط از جانب امام معصوم مأذون است تا هم برپایه منابع اصلی دین، احکام تشریعی را استنباط کند و هم در اموری که شارع اجازه داده است مداخله کند. با این مبنا، وضع کلیه مقررات برپایه موازین اسلامی، تحت نظارت [[ولایت فقیه]]، ضامن حاکمیت الاهی است. | ||
وجه انسانی حاکمیت، برآمده از ایمان به خدا و باور به حاکمیت مطلق او بر جهان و انسان است و اینکه او انسان را بر سرنوشت خویش حاکم کرده است. بنابراین، حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی و سیاسی خویش حقی الاهی است و مشارکت عملی و همهجانبه آنان را ایجاب میکند. ضامن این وجه از حاکمیت، راههای متعدد حقوقی (مشارکت مستقیم و غیرمستقیم مردم در انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و جز آن) و سیاسی (حق آزادی | وجه انسانی حاکمیت، برآمده از ایمان به خدا و باور به حاکمیت مطلق او بر جهان و انسان است و اینکه او انسان را بر سرنوشت خویش حاکم کرده است. بنابراین، حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی و سیاسی خویش حقی الاهی است و مشارکت عملی و همهجانبه آنان را ایجاب میکند. ضامن این وجه از حاکمیت، راههای متعدد حقوقی (مشارکت مستقیم و غیرمستقیم مردم در انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و جز آن) و سیاسی (حق آزادی تشکلها و احزاب و انجمنهای سیاسی و صنفی) است<ref>هاشمی، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۱۷</ref>. | ||
== شکل حکومت == | == شکل حکومت == | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
در حکومت جمهوری اسلامی ایران اصل بر مساوات بین افراد و برابری در مقابل قانون است که باتوجه به موازین شرع، مردان و زنان را شامل میشود.<ref>قانون اساسی، اصول ۳، ۲۰۲۱.</ref> حقوق و آزادیهای مردم به دو دسته تقسیم میگردد: فردی و گروهی. منظور از حقوق و آزادیهای فردی، حق مالکیت و آزادیهای مربوط به زندگی خصوصی است. مالکیت خصوصی، که ظاهراً محدودیت خاصی بر آن اعمال نشده است، باید از راه مشروع فراهم شده باشد؛<ref>رجوع کنید به اصل ۴۷.</ref> وگرنه دولت موظف است آنها را به صاحبان اصلیاش برگرداند.<ref>اصل ۴۹.</ref> | در حکومت جمهوری اسلامی ایران اصل بر مساوات بین افراد و برابری در مقابل قانون است که باتوجه به موازین شرع، مردان و زنان را شامل میشود.<ref>قانون اساسی، اصول ۳، ۲۰۲۱.</ref> حقوق و آزادیهای مردم به دو دسته تقسیم میگردد: فردی و گروهی. منظور از حقوق و آزادیهای فردی، حق مالکیت و آزادیهای مربوط به زندگی خصوصی است. مالکیت خصوصی، که ظاهراً محدودیت خاصی بر آن اعمال نشده است، باید از راه مشروع فراهم شده باشد؛<ref>رجوع کنید به اصل ۴۷.</ref> وگرنه دولت موظف است آنها را به صاحبان اصلیاش برگرداند.<ref>اصل ۴۹.</ref> | ||
حقوق و آزادیهای زندگی خصوصی افراد مربوط به انتخابها، علایق و سلایق فردی است. در جمهوری اسلامی، آزادی انتخاب شغل<ref>رجوع کنید به اصل ۲۸.</ref> و محل سکونت (اصل ۳۳) و آزادی عقاید و آرا (اصل ۲۳) به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت قانون قرار گرفته است (اصل ۲۲). حقوق و آزادیهای گروهی، حقوقی است که بهواسطه حضور در عرصه عمومی به افراد و گروهها تعلق میگیرد و شامل سه دسته است: آزادی اندیشه و بیان عقایدی که مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی نباشد و انعکاس آنها در آزادی مطبوعات و منع تفتیش عقاید مشاهده میشود؛ آزادی اجتماعات، که به گردهماییها و فعالیتهای اعتراضی و تظاهرات مربوط میشود به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد؛ و آزادی | حقوق و آزادیهای زندگی خصوصی افراد مربوط به انتخابها، علایق و سلایق فردی است. در جمهوری اسلامی، آزادی انتخاب شغل<ref>رجوع کنید به اصل ۲۸.</ref> و محل سکونت (اصل ۳۳) و آزادی عقاید و آرا (اصل ۲۳) به رسمیت شناخته شده و مورد حمایت قانون قرار گرفته است (اصل ۲۲). حقوق و آزادیهای گروهی، حقوقی است که بهواسطه حضور در عرصه عمومی به افراد و گروهها تعلق میگیرد و شامل سه دسته است: آزادی اندیشه و بیان عقایدی که مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی نباشد و انعکاس آنها در آزادی مطبوعات و منع تفتیش عقاید مشاهده میشود؛ آزادی اجتماعات، که به گردهماییها و فعالیتهای اعتراضی و تظاهرات مربوط میشود به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد؛ و آزادی تشکلها و احزاب، که براساس آن، تشکیل انجمن و حزب و اصناف برای گروههای مختلف و اقلیتهای دینی به رسمیت شناخته شده است مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند.<ref>اصول ۲۳۲۴، ۲۶۲۷؛ نیز رجوع کنید به هاشمی، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۵-۳۴۹، ۴۰۲-۴۲۸.</ref> | ||
در جمهوری اسلامی ایران حقوق پیروان ادیان الاهی به رسمیت شناخته شده و بر حقوق مساوی همگان تأکید گردیده است و این افراد در انجام دادن وظایف و مناسک دینی و نیز حفظ عقاید و آیینهای خویش مختارند و همچنین برای استفاده از زبان و ادبیات خویش در کنار زبان رسمی آزادند.<ref>اصول ۱۲۱۳، ۱۵؛ نیز رجوع کنید به هاشمی، ۱۳۸۴ش، ص۵۸۴-۶۰۰.</ref> | در جمهوری اسلامی ایران حقوق پیروان ادیان الاهی به رسمیت شناخته شده و بر حقوق مساوی همگان تأکید گردیده است و این افراد در انجام دادن وظایف و مناسک دینی و نیز حفظ عقاید و آیینهای خویش مختارند و همچنین برای استفاده از زبان و ادبیات خویش در کنار زبان رسمی آزادند.<ref>اصول ۱۲۱۳، ۱۵؛ نیز رجوع کنید به هاشمی، ۱۳۸۴ش، ص۵۸۴-۶۰۰.</ref> |