confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| تاریخ درگذشت = | | تاریخ درگذشت = | ||
| محل درگذشت = قلعۀ شام | | محل درگذشت = قلعۀ شام | ||
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | فخرالمحققین| سید ضیاءالدین عبدالله حلی | استاد}} | | استادان = {{فهرست جعبه عمودی | فخرالمحققین| سید ضیاءالدین عبدالله حلی | استاد }} | ||
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |شیخ مقداد سیوری |شیخ حسن بن سلیمان حلی |سید بدرالدین حسن بن ایوب }} | | شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |شیخ مقداد سیوری |شیخ حسن بن سلیمان حلی |سید بدرالدین حسن بن ایوب }} | ||
| دین = اسلام | | دین = اسلام | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
شهید اول از فقهای نامدار [[شیعه]] و شاگرد [[فخرالمحققین]] در قرن هشتم هجری است. از کتب فقهی وی میتوان <big>اللمعة الدمشقیه</big> را نام برد. | شهید اول از فقهای نامدار [[شیعه]] و شاگرد [[فخرالمحققین]] در قرن هشتم هجری است. از کتب فقهی وی میتوان <big>اللمعة الدمشقیه</big> را نام برد. | ||
شهید اول در فقه [[مذاهب چهارگانه]] [[ | شهید اول در فقه [[مذاهب اهل سنت|مذاهب چهارگانه]] [[اهلسنت]] متبحر بود و به کشورهای مختلف اسلامی سفر کرد و اجازاتی نیز دریافت نمود. او به دست مخالفان [[شیعه]] و پس از یکسال اسارت در قلعه [[شام]] به شهادت رسید. | ||
== تولد شهید اول == | == تولد شهید اول == | ||
محمدبن مکی ملقب به شمسالدین و شهید اول (734-786 ق) با کنیه ابوعبدالله پدرش ابومحمد مکی ملقب به جمالالدین و شرفالدین و مادرش بانویی است از آل معیه، زنی از خاندان علوی در عراق و جدش شیخ محمد، ملقب به شمسالدین<ref>محسن امین اعیان الشیعه، ج 3، ص 281</ref>. | محمدبن مکی ملقب به شمسالدین و شهید اول (734-786 ق) با کنیه ابوعبدالله پدرش ابومحمد مکی ملقب به جمالالدین و شرفالدین و مادرش بانویی است از آل معیه، زنی از خاندان علوی در عراق و جدش شیخ محمد، ملقب به شمسالدین<ref>محسن امین اعیان الشیعه، ج 3، ص 281</ref>. | ||
شهید اول از فقهای ناموری است که پدر و اجدادش همه از دانشمندان بنام بودند، وی در خاندانی زندگی کرد و تربیت شد که همه اهل دین و دانش و فضیلت و تقوا بودند و همت در نشر معارف اسلامیداشتند و از مدافعان واقعی | شهید اول از فقهای ناموری است که پدر و اجدادش همه از دانشمندان بنام بودند، وی در خاندانی زندگی کرد و تربیت شد که همه اهل دین و دانش و فضیلت و تقوا بودند و همت در نشر معارف اسلامیداشتند و از مدافعان واقعی [[اهلبیت |اهلبیت عصمت و طهارت (علیه السلام)]] به شمار میآمدند. تبارنامه شهید به چهار قبیله همدان، اوس، خزرج و مطلب متصل است که از بزرگترین و مقدسترین قبایل عرب در [[صدر اسلام]] بودند و به هر کدام از جهتی منتسب است<ref>محمدرضا شمس الدین حیاه الامام الشهید الاول، ص 9-27</ref>. وی در جبل عامل که منطقهای است کوهستانی در جنوب [[لبنان]] که شهر کهای جباع، نبطیه، جزین در آن واقع شده است به دنیا آمد، این منطقه نامی است آشنا که در تاریخ شیعه سوابق درخشانی دارد. | ||
== زادگاه شهید اول == | == زادگاه شهید اول == | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
شهید اول در سال 755 ق در سن 21 سالگی به زادگاهش، جزین باز میگردد و در اولین فرصت مدرسه علمیه وسیع و گستردهای را بنیاد میگذارد و از این طریق موفق به تعلیم و تربیت تعداد زیادی از داوطلبان علوم دینی میشود که از آن جمله میتوان سید بدرالدین حسن بن ایوب مشهور به ابن نجمالدین اعرجی حسینی، شیخ شمسالدین محمدبن عبدالعالی کرکی عاملی، زینالدین ابوالحسن علی بن حسن مشهور به «ابن خازن»، شمسالدین محمدبن نجده معروف به «ابن نجده» و شرفالدین مقداد بن عبدالله مشهور به «فاضل مقداد» نویسنده کتاب <big>کنزالعرفان فی فقه القرآن</big> را نام برد<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج107، ص 194</ref> وی علاوه بر تدریس و تربیت شاگردان، پاسخگوی مشکلات مذهبی، اعتقادی و اجتماعی مردم بوده است. وی ملجا شیعه و پرچمدار شریعت بود و هنوز نظریات علمی و فقهی وی سرچشمه آرای فقهی دانشمندان ماست و کتابهایش مرجع فقیهان و آرای علمی او نقطه استناد آرائشان میباشد. | شهید اول در سال 755 ق در سن 21 سالگی به زادگاهش، جزین باز میگردد و در اولین فرصت مدرسه علمیه وسیع و گستردهای را بنیاد میگذارد و از این طریق موفق به تعلیم و تربیت تعداد زیادی از داوطلبان علوم دینی میشود که از آن جمله میتوان سید بدرالدین حسن بن ایوب مشهور به ابن نجمالدین اعرجی حسینی، شیخ شمسالدین محمدبن عبدالعالی کرکی عاملی، زینالدین ابوالحسن علی بن حسن مشهور به «ابن خازن»، شمسالدین محمدبن نجده معروف به «ابن نجده» و شرفالدین مقداد بن عبدالله مشهور به «فاضل مقداد» نویسنده کتاب <big>کنزالعرفان فی فقه القرآن</big> را نام برد<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج107، ص 194</ref> وی علاوه بر تدریس و تربیت شاگردان، پاسخگوی مشکلات مذهبی، اعتقادی و اجتماعی مردم بوده است. وی ملجا شیعه و پرچمدار شریعت بود و هنوز نظریات علمی و فقهی وی سرچشمه آرای فقهی دانشمندان ماست و کتابهایش مرجع فقیهان و آرای علمی او نقطه استناد آرائشان میباشد. | ||
آوازهاش در زمینه فقه و اصول و سهم بزرگش در پیشرفت علوم، روشنتر از آن است که نیازی به شرح و بیان داشته باشد وستودن وی به ستودن خورشید میماند که خود مایه ستایش مدح کننده آن است<ref>عبدالحسین امینی، شهیدان راه فضیلت، ترجمه جلالالدین فارصی، ص 156</ref> همچنین شیخ حر عاملی درباره شهید اول مینویسد که دانشمندی معتبر، فقیه و محدثی دقیق و مورد اعتماد، دریا دل کامل، جامع فنون عملی و نقلی، زاهد و عابدی پارسا، شاعر و ادیبی اهل قلم، یگانه روزگار و درعصر خود بینظیر بود<ref>محمدبن حسن حر عاملی، امل الآمل، ج 1، ص 181</ref> وی با اطلاع و آگاهی کامل از فقه غنی شیعه با دانشمندان بزرگ اهل سنت نیز در ارتباط بود و در حوزههای درس آنها شرکت میکرد. چنان بر نظرات فقهی آنان آگاهی و تسلط داشت که اهلسنت در اعمال عبادی و مسائل مذهبی به وی مراجعه میکردند و بر مذهب آنان فتوا میداد. | آوازهاش در زمینه [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و سهم بزرگش در پیشرفت علوم، روشنتر از آن است که نیازی به شرح و بیان داشته باشد وستودن وی به ستودن خورشید میماند که خود مایه ستایش مدح کننده آن است<ref>عبدالحسین امینی، شهیدان راه فضیلت، ترجمه جلالالدین فارصی، ص 156</ref> همچنین شیخ حر عاملی درباره شهید اول مینویسد که دانشمندی معتبر، فقیه و محدثی دقیق و مورد اعتماد، دریا دل کامل، جامع فنون عملی و نقلی، زاهد و عابدی پارسا، شاعر و ادیبی اهل قلم، یگانه روزگار و درعصر خود بینظیر بود<ref>محمدبن حسن حر عاملی، امل الآمل، ج 1، ص 181</ref> وی با اطلاع و آگاهی کامل از فقه غنی شیعه با دانشمندان بزرگ اهل سنت نیز در ارتباط بود و در حوزههای درس آنها شرکت میکرد. چنان بر نظرات فقهی آنان آگاهی و تسلط داشت که اهلسنت در اعمال عبادی و مسائل مذهبی به وی مراجعه میکردند و بر مذهب آنان فتوا میداد. | ||
خودش مینویسد مصنفات و مروّیات حدود چهل تن از علمای مکه، مدینه، [[بغداد]]، [[دمشق]]، [[بیتالمقدس]] و مقام خلیل در [[فلسطین]] را از آنان روایت میکنم. من صحیح بخاری را از گروه زیادی به سند خود آنها از بخاری و نیز صحیح مسلم، مسند ابی داوود، جامع ترمذی، مسند احمد و دیگر کتابهای آنان را روایت میکنم <ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 437</ref> شهید اول به منظور دیدار و ملاقات علمای بزرگ اسلام و کسب تجارب و بهرهمندی از اندوختههای آنان به سیر آفاق پرداخت و به مراکز علمی دمشق، مصر، فلسطین، مکه و مدینه و دیگر شهرها مسافرت کرد. در سال 768 ق در دمشق به محضر فیلسوف بزرگ شیعی و حکیم فرزانه، قطبالدین رازی، مشرف شد و از خرمن دانش او خوشهها چید و به گواهی نقل روایت از دست مبارکش مفتخر گشت<ref>محمدمهدی آصفی، مقدمه اللمعه الدمشقیه، ج 1، ص 94</ref>. | خودش مینویسد مصنفات و مروّیات حدود چهل تن از علمای مکه، مدینه، [[بغداد]]، [[دمشق]]، [[بیتالمقدس]] و مقام خلیل در [[فلسطین]] را از آنان روایت میکنم. من صحیح بخاری را از گروه زیادی به سند خود آنها از بخاری و نیز صحیح مسلم، مسند ابی داوود، جامع ترمذی، مسند احمد و دیگر کتابهای آنان را روایت میکنم <ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 437</ref> شهید اول به منظور دیدار و ملاقات علمای بزرگ اسلام و کسب تجارب و بهرهمندی از اندوختههای آنان به سیر آفاق پرداخت و به مراکز علمی دمشق، مصر، فلسطین، مکه و مدینه و دیگر شهرها مسافرت کرد. در سال 768 ق در دمشق به محضر فیلسوف بزرگ شیعی و حکیم فرزانه، قطبالدین رازی، مشرف شد و از خرمن دانش او خوشهها چید و به گواهی نقل روایت از دست مبارکش مفتخر گشت<ref>محمدمهدی آصفی، مقدمه اللمعه الدمشقیه، ج 1، ص 94</ref>. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
== تألیفات و آثار شهید اول == | == تألیفات و آثار شهید اول == | ||
فهرست تألیفات شهید اول بر اساس آنچه در ریحانة الادب آمده چنین است: | فهرست تألیفات شهید اول بر اساس آنچه در ریحانة الادب آمده چنین است: | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۳: | ||
اگر حکومتی مطلوب بود مردم باید آن را گرامی داشته و از دستورات رهبر و حاکم آن پیروی کنند. از این رو حتی قبول ولایت از جانب حاکم عادل و مطلوب نه تنها جایز که مستحب است و گاه واجب نیز میگردد؛ مثلاً اگر حاکم عادل، شخص را ملزم به قبول ولایت کند و یا فرد صالح دیگری برای پذیرش ولایت موجود نباشد<ref>شهید اول٬ القواعد و الفوائد، مکتبه المفید، ج۳ ٬ صص۱۷۴</ref>. | اگر حکومتی مطلوب بود مردم باید آن را گرامی داشته و از دستورات رهبر و حاکم آن پیروی کنند. از این رو حتی قبول ولایت از جانب حاکم عادل و مطلوب نه تنها جایز که مستحب است و گاه واجب نیز میگردد؛ مثلاً اگر حاکم عادل، شخص را ملزم به قبول ولایت کند و یا فرد صالح دیگری برای پذیرش ولایت موجود نباشد<ref>شهید اول٬ القواعد و الفوائد، مکتبه المفید، ج۳ ٬ صص۱۷۴</ref>. | ||
وی حکومتهای مطلوب را حکومت [[پیامبر]] | وی حکومتهای مطلوب را حکومت [[پیامبر اکرم|پیامبر (صل الله عليه وسلم)]]، حکومت [[امام معصوم|امام (علیه السلام)]] و حکومت نایب الامام معرفی میکند. وی برای نایب امام شرایطی ذکر میکند: | ||
اول: [[ایمان]] یعنی شیعه بودن؛ | اول: [[ایمان]] یعنی شیعه بودن؛ | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۴: | ||
== ارتباط شهید اول با اهلسنت == | == ارتباط شهید اول با اهلسنت == | ||
شهید اول که مدت زیادی در دمشق که مرکزی سنینشین بود٬ زیست. او گفته است مجلس من در دمشق از دانشمندان [[ | شهید اول که مدت زیادی در دمشق که مرکزی سنینشین بود٬ زیست. او گفته است مجلس من در دمشق از دانشمندان [[اهلسنت]] به موجب نزدیکی و رابطهای که با آنها داشتم خالی نبود<ref>جمعی از نویسندگان٬ گلشن ابرار٬ ۱۳۷۹ش٬ ج۱ ٬ ص۱۴۹</ref>. | ||
== دعوت سربداران از شهید اول == | == دعوت سربداران از شهید اول == |