پرش به محتوا

سید علی حسینی سیستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
|}
|}
</div>
</div>
'''سید علی سیستانی''' یکی از موثر‌ترین و برجسته ترین شاگردان حوزه درس  [[سید ابوالقاسم خوئی]]  می باشد. ایشان از [[مراجع تقلید]]است که مقلدان بسیاری احکام دین خود را از ایشان تقلید می کنند و وی یکی از کرسی های تدریس پر رفت و آمد در  [[حوزه علميه نجف اشرف]] را به خود اختصاص داده است.  
'''سید علی سیستانی''' یکی از موثر‌ترین و برجسته ترین شاگردان حوزه درس  [[سید ابوالقاسم خوئی]]  می باشد. ایشان از [[مراجع تقلید]]است که مقلدان بسیاری احکام دین خود را از ایشان تقلید می کنند و وی یکی از کرسی های تدریس پر رفت و آمد در  [[حوزه علميه نجف اشرف]] را به خود اختصاص داده است.ایشان از مراجع تقلید شیعیان اثنی عشری میباشد که در امور مربوط به وحدت شیعیان و اهل سنت در سراسر جهان 


'''
'''




==ولادت و تربیت==
=ولادت و تربیت=
===ولادت===
ایشان درسال1309 شمسی مصادف با نهم ربیع‌ الاول سال 1349  قمری در خانواده‌ای متدین و مشهور به علم و دانش در [[خراسان]](مشهد) به دنیا آمد.
ایشان درسال1309 شمسی مصادف با نهم ربیع‌ الاول سال 1349  قمری در خانواده‌ای متدین و مشهور به علم و دانش در خراسان(مشهد) به دنیا آمد.
پدرش آیت الله [[سید محمّد باقر سیستانی]] از عالمان وارسته و عامل بودو مادرش که فرزند [[علاّمه سیّد رضا مهربانی سرابی]] بود از [[سادات]] والامقام بشمار می‌آمد.<br>
===پدر===
 
پدرش «سید محمّد باقر» از عالمان وارسته و عامل بود.
=جد ایشان=
===مادر===
 
و مادرش که فرزند «علاّمه سیّد رضا مهربانی سرابی» بود از سادات والامقام بشمار می‌آمد.
جدّ وی عالم جلیل‌القدر آیت الله سیدعلی سیستانی بود که [[علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی]] در [[کتاب طبقات اعلام‌الشیعه]] درباره‌اش چنین آورده است:
===جد ایشان===
وی از شاگردان [[ملاعلی نهاوندی]] در [[نجف اشرف]]، و از شاگردان [[آیت الله مجدّد شیرازی]] در [[سامرا]] بود. وپس از آن در زمره خواص [[آیت الله سیداسماعیل صدر]] در آمد و در حدود سال 1318 هجری به [[مشهد]] [[امام علی بن موسی الرضا|امام رضا]](علیه‌السلام) بازگشت و در آن‌ جا رحل اقامت افکند و با بهره وافری که از دانشِ و پارسایی و صلاح برده بود، به جایگاه بلندی دست یافت« .
جدّ وی عالم جلیل‌القدر «سیدعلی سیستانی» بود که علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب طبقات اعلام‌الشیعه درباره‌اش چنین آورده است:
در میان شاگردان نام‌ آور او می‌توان از فقیه بزرگ [[آیت الله شیخ محمد رضا آل‌ یاسین]] یاد نمود.<br>
« وی از شاگردان ملاعلی نهاوندی در نجف اشرف، و از شاگردان مجدّد شیرازی در سامرّا بود. وپس از آن در زمره خواص سیداسماعیل صدر در آمد و در حدود سال 1318 هجری به مشهد امام رضا(علیه‌السلام) بازگشت و در آن‌ جا رحل اقامت افکند و با بهره وافری که از دانشِ و پارسایی و صلاح برده بود، به جایگاه بلندی دست یافت« .
 
در میان شاگردان نام‌ آور او می‌توان از فقیه بزرگ شیخ محمد رضا آل‌ یاسین یاد نمود.<br>
==خاندان==
===خاندان===
 
خاندان حضرت استاد که از سادات علوی حسینی هستند ، سده یازدهم هجری در اصفهان می‌زیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده می توان فیلسوف پرآوازه (محمد باقر داماد) صاحب کتاب قبسات اشاره نموده یکی از نوادگان وی به نام «سید محمد» در عهد پادشاهی سلطان حسین صفوی به مقام شیخ‌ الاسلامیِ سرزمین سیستان رسیده و به آن دیار انتقال یافته و از آن پس، او و خانواده‌اش در همان‌ جا سکنی گرفته‌اند. نخستین فرد از این خاندان که به مشهد رضوی رهسپار شد، مرحوم «سید علی» بود که برهه‌ای را در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزواری ماند و برای ادامه تحصیل، ابتدا به نجف اشرف رفت و سپس رهسپار سامرّا شد.<br>
خاندان ایشان که از [[سادات علوی حسینی]] هستند ، سده یازدهم هجری در [[اصفهان]] می‌زیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده می توان فیلسوف پرآوازه [[محمد باقر داماد]] صاحب کتاب قبسات اشاره نموده یکی از نوادگان وی به نام «سید محمد» در عهد پادشاهی [[سلطان حسین صفوی]] به [[مقام شیخ‌ الاسلامیِ]] سرزمین سیستان رسیده و به آن دیار انتقال یافته و از آن پس، او و خانواده‌اش در همان‌ جا سکنی گرفته‌اند. نخستین فرد از این خاندان که به [[مشهد|مشهد رضوی]] رهسپار شد، مرحوم «سید علی» بود که برهه‌ای را در مدرسه مرحوم [[ملا محمد باقر سبزواری]] ماند و برای ادامه تحصیل، ابتدا به نجف اشرف رفت و سپس رهسپار سامرّا شد.<br>
===دوران ابتدایی===
 
==دوران ابتدایی==
 
معظم‌له در زادگاه خود پرورش یافت و دروس ابتدایی و مقدمات را همان جا فرا گرفت. وی در پنج سالگی به  فراگیری قرآن پرداخت و پس از آن برای یادگیری خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی، به مدرسه دار التعلیم دینی رفت و همزمان با تحصیل درآن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استادش «میرزا علی آقای ناظم» آموخت.
معظم‌له در زادگاه خود پرورش یافت و دروس ابتدایی و مقدمات را همان جا فرا گرفت. وی در پنج سالگی به  فراگیری قرآن پرداخت و پس از آن برای یادگیری خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی، به مدرسه دار التعلیم دینی رفت و همزمان با تحصیل درآن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استادش «میرزا علی آقای ناظم» آموخت.
در نخستین ماه‌های سال 1360 قمری با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتاب‌های ادبی مانند: شرح الفیه سیوطی، مغنی ابن‌ هشام، مطوّل تفتازانی، مقامات حریری، و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن خواند و شرح لمعه و قوانین رااز مرحوم سید احمد مدرّس یزدی معروف به «نهنگ» فرا گرفت.<br>
در نخستین ماه‌های سال 1360 قمری با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتاب‌های ادبی مانند: شرح الفیه سیوطی، مغنی ابن‌ هشام، مطوّل تفتازانی، مقامات حریری، و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن خواند و شرح لمعه و قوانین رااز مرحوم سید احمد مدرّس یزدی معروف به «نهنگ» فرا گرفت.<br>
===سطوح عالی حوزه===
 
==سطوح عالی حوزه==
 
تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون: مکاسب و رسائل و کفایه را از آیت‌ الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند: شرح منظومه سبزواری وشرح حکمة‌ الاشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. شوارق‌ الالهام را از شیخ مجتبی قزوینی فرا گرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی (متوفای اواخر سال 1365 قمری) حاضر شد. وی همچنین در حوزهٔ درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیت الله میرزا هاشم قزوینی حضور یافت.<br>
تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون: مکاسب و رسائل و کفایه را از آیت‌ الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند: شرح منظومه سبزواری وشرح حکمة‌ الاشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. شوارق‌ الالهام را از شیخ مجتبی قزوینی فرا گرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی (متوفای اواخر سال 1365 قمری) حاضر شد. وی همچنین در حوزهٔ درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیت الله میرزا هاشم قزوینی حضور یافت.<br>
===حضور در قم===
 
==حضور در قم==
 
ایشان در اواخر سال 1368  قمری راهی حوزهٔ علمیه شهر مقدس قم شد و در بحث‌های خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار آیت‌ الله سید حسین طباطبائی بروجردی  شرکت نمود و بسیاری از مهارت‌های فقهی و دیدگاه‌های رجالی و حدیثی را از ایشان فرا گرفتند وافزون براین، از حوزهٔ درس فقیه بزرگوار سید محمد حجت کوه کمره‌ای نیز بهره فراوان بردند.
ایشان در اواخر سال 1368  قمری راهی حوزهٔ علمیه شهر مقدس قم شد و در بحث‌های خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار آیت‌ الله سید حسین طباطبائی بروجردی  شرکت نمود و بسیاری از مهارت‌های فقهی و دیدگاه‌های رجالی و حدیثی را از ایشان فرا گرفتند وافزون براین، از حوزهٔ درس فقیه بزرگوار سید محمد حجت کوه کمره‌ای نیز بهره فراوان بردند.
در سال‌های اقامت در قم، با مرحوم علاّمه سید علی بهبهانی عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامه‌نگاری‌هایی انجام داد و در نامه‌های خود، به رغم دفاع سید بهبهانی از دیدگاه‌های محقق تهرانی، برخی از دیدگاه‌های وی را به نقد کشید. این مکاتبات تاآن جاادامه یافت که مرحوم سید بهبهانی طی نامه‌ای در 7 رجب 1370 قمری، به حضرت استاد که در آن تاریخ جوانی بیست‌ ویک ساله بود نوشت و درآن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمدة العلماء المحققین و نخبة الفقهاء المدققین» ستود و ادامه بحث در خصوص موضوع قبله را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرّف به زیارت امام رضا(علیه‌السلام) موکول کرد.<br>
در سال‌های اقامت در قم، با مرحوم علاّمه سید علی بهبهانی عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامه‌نگاری‌هایی انجام داد و در نامه‌های خود، به رغم دفاع سید بهبهانی از دیدگاه‌های محقق تهرانی، برخی از دیدگاه‌های وی را به نقد کشید. این مکاتبات تاآن جاادامه یافت که مرحوم سید بهبهانی طی نامه‌ای در 7 رجب 1370 قمری، به حضرت استاد که در آن تاریخ جوانی بیست‌ ویک ساله بود نوشت و درآن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمدة العلماء المحققین و نخبة الفقهاء المدققین» ستود و ادامه بحث در خصوص موضوع قبله را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرّف به زیارت امام رضا(علیه‌السلام) موکول کرد.<br>
===عزیمت به نجف اشرف===
 
==عزیمت به نجف اشرف==
 
در اوایل سال 1371  قمری حضرت استاد  شهر مقدّس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف کانون علم و فضیلت حوزه‌های علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین(علیه‌السلام) را در کربلا ماندند و آن‌گاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزهٔ درس فقه و اصول دو تن از بزرگان یعنی آیت الله سید ابو القاسم موسوی خوئی و شیخ حسین حلّی را درک کردند و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه از جمله مرحوم آیت الله حکیم و مرحوم آیت الله شاهرودی نیز بهره برد.<br>
در اوایل سال 1371  قمری حضرت استاد  شهر مقدّس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف کانون علم و فضیلت حوزه‌های علمیه ترک کرد. ایشان سالگرد اربعین امام حسین(علیه‌السلام) را در کربلا ماندند و آن‌گاه راهی نجف شدند و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزیدند. در نجف اشرف، حوزهٔ درس فقه و اصول دو تن از بزرگان یعنی آیت الله سید ابو القاسم موسوی خوئی و شیخ حسین حلّی را درک کردند و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه از جمله مرحوم آیت الله حکیم و مرحوم آیت الله شاهرودی نیز بهره برد.<br>
<br>


==هوشمندی علمی==
=هوشمندی علمی=
 
آیت الله سیستانی در حلقهٔ درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاه‌های گوناگون در زمینه‌های مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت . گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 قمری در حالی که سی‌ ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود یعنی آیت الله خوئی و شیخ حسین حلّی شد. <br>
آیت الله سیستانی در حلقهٔ درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاه‌های گوناگون در زمینه‌های مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت . گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 قمری در حالی که سی‌ ویک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود یعنی آیت الله خوئی و شیخ حسین حلّی شد. <br>


===اجازه اجتهاد===
==اجازه اجتهاد==
 
<gallery>
<gallery>
<gallery>
<gallery>
خط ۷۸: خط ۸۷:
</gallery>
</gallery>


===تنها اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی===
==تنها اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی==
 
این در حالی بود که از یک سو، آیت الله خوئی، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازه‌ای صادر نفرموده است که یکی از آنها آیت الله سیستانی و دیگری مرحوم آیت الله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی شده ، حضرت آیت‌ الله سیستانی است.
این در حالی بود که از یک سو، آیت الله خوئی، جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازه‌ای صادر نفرموده است که یکی از آنها آیت الله سیستانی و دیگری مرحوم آیت الله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از شیخ حسین حلّی شده ، حضرت آیت‌ الله سیستانی است.
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشته‌ای به تاریخ 1380 قمری ، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال و حدیث را گواهی کرده است.<br>
علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی استاد محدثان روزگار خویش نیز در نوشته‌ای به تاریخ 1380 قمری ، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال و حدیث را گواهی کرده است.<br>
<gallery>
<gallery>
ejaze-2.jpg|اجازه اجتهاد از آیت الله شیخ حسین حلی
ejaze-2.jpg|اجازه اجتهاد از آیت الله شیخ حسین حلی
خط ۸۷: خط ۹۸:


   
   
==آثار علمی==
 
===شروع تدریس===
=شروع تدریس=
 
حضرت استاد از اوایل سال 1381 درس خارج فقه خود را بر مبنای کتاب مکاسب شیخ انصاری آغاز کرد و پس از آن به شرح کتاب عروه‌الوثقی پرداخت و شرح کتاب طهارت، بخش زیادی از کتاب صلاة ، بخشی از کتاب خمس، تمام کتاب صوم و اعتکاف را به پایان برد و شرح کتاب زکات را شروع نمود.
حضرت استاد از اوایل سال 1381 درس خارج فقه خود را بر مبنای کتاب مکاسب شیخ انصاری آغاز کرد و پس از آن به شرح کتاب عروه‌الوثقی پرداخت و شرح کتاب طهارت، بخش زیادی از کتاب صلاة ، بخشی از کتاب خمس، تمام کتاب صوم و اعتکاف را به پایان برد و شرح کتاب زکات را شروع نمود.
در همان سال‌ها، به درس‌های فقهی دیگری پیرامون مباحث کتاب قضا و بحث‌های «ربا» و «قاعده‌ الزام» و «قاعده‌ تقیه» و دیگر قواعد فقهی نیز پرداخت و مباحث رجالی شامل: «حجیّت مراسیل ابن‌ابی‌عمیر» و «شرح مشیخه تهذیبین» (تهذیب و استبصار) وغیر آن را نیز در برنامه خود قرار داد.
در همان سال‌ها، به درس‌های فقهی دیگری پیرامون مباحث کتاب قضا و بحث‌های «ربا» و «قاعده‌ الزام» و «قاعده‌ تقیه» و دیگر قواعد فقهی نیز پرداخت و مباحث رجالی شامل: «حجیّت مراسیل ابن‌ابی‌عمیر» و «شرح مشیخه تهذیبین» (تهذیب و استبصار) وغیر آن را نیز در برنامه خود قرار داد.
درس خارج علم اصول را از شعبان سال 1384 قمری آغاز کرد و دوره سوم آن را در شعبان سال 1411 هجری به پایان برد.<br>
درس خارج علم اصول را از شعبان سال 1384 قمری آغاز کرد و دوره سوم آن را در شعبان سال 1411 هجری به پایان برد.<br>
===شاگردان===
 
=شاگردان=
 
در طول سال‌های یادشده، بسیاری از فضلای برجسته در بحث‌های پربار و ارزنده ایشان شرکت نمودند که برخی از آنان در شمار استادان بحث خارج شمرده می‌شوند؛ مانند حضرات آیات شیخ مهدی مروارید، سید مرتضی مهری ، مرحوم سید حبیب حسینیان، سید احمد مددی ، شیخ مصطفی هرندی ، سید هاشم هاشمی و تنی چند از دیگر اساتیدی که در حوزه‌های علمیه به تدریس اشتغال داشته و دارند. <br>
در طول سال‌های یادشده، بسیاری از فضلای برجسته در بحث‌های پربار و ارزنده ایشان شرکت نمودند که برخی از آنان در شمار استادان بحث خارج شمرده می‌شوند؛ مانند حضرات آیات شیخ مهدی مروارید، سید مرتضی مهری ، مرحوم سید حبیب حسینیان، سید احمد مددی ، شیخ مصطفی هرندی ، سید هاشم هاشمی و تنی چند از دیگر اساتیدی که در حوزه‌های علمیه به تدریس اشتغال داشته و دارند. <br>
<br>


=شیوه‌های بحث و تدریس=


==شیوه‌های بحث و تدریس==
درس و بحث حضرت آیت الله با سبک تدریس بسیاری از استادان حوزه و صاحبان کرسی درس خارج متفاوت است.
درس و بحث حضرت آیت الله با سبک تدریس بسیاری از استادان حوزه و صاحبان کرسی درس خارج متفاوت است.


===روش اصولی====
=روش اصولی=
 
در زمینه بحث‌های اصولی باید به این ویژگی‌های حوزه ایشان اشاره کرد:<br>
در زمینه بحث‌های اصولی باید به این ویژگی‌های حوزه ایشان اشاره کرد:<br>
====سخن از پیشینه تاریخی مباحث و آشنایی با ریشه‌های آن====
 
==سخن از پیشینه تاریخی مباحث و آشنایی با ریشه‌های آن==
 
چندان که گاه مانند: مسأله «بسیط و مرکب بودن مشتق» باید پس‌زمینه‌های آن را در مسائل فلسفی جست‌وجو کرد، و گاه مانند: بحث «تعادل و تراجیح» باید با چالش‌های عقیدتی و سیاسی آشنا بود. استاد در مبحث یادشده چنین تبیین نموده‌ که ماجرای اختلاف احادیث ناشی از کشمکش‌های عقیدتی و فکری آن روزگار و شرایط سیاسی حاکم بر دوران زندگانی ائمه (علیهم‌ السلام) بوده است؛ از این رو، روشن است که آگاهی از پیشینه مباحث ، بر زوایای این مسائل پرتو خواهد افکند و ما را با واقعیت دیدگاه‌های مختلف آشنا خواهد کرد.<br>
چندان که گاه مانند: مسأله «بسیط و مرکب بودن مشتق» باید پس‌زمینه‌های آن را در مسائل فلسفی جست‌وجو کرد، و گاه مانند: بحث «تعادل و تراجیح» باید با چالش‌های عقیدتی و سیاسی آشنا بود. استاد در مبحث یادشده چنین تبیین نموده‌ که ماجرای اختلاف احادیث ناشی از کشمکش‌های عقیدتی و فکری آن روزگار و شرایط سیاسی حاکم بر دوران زندگانی ائمه (علیهم‌ السلام) بوده است؛ از این رو، روشن است که آگاهی از پیشینه مباحث ، بر زوایای این مسائل پرتو خواهد افکند و ما را با واقعیت دیدگاه‌های مختلف آشنا خواهد کرد.<br>


====پیوند میان دیدگاه‌های حوزوی و اندیشه‌های معاصر====
==پیوند میان دیدگاه‌های حوزوی و اندیشه‌های معاصر==
 
ایشان در بحث خود پیرامون «معنای حرفی» و در بیان فرق میان «معنای حرفی» و «معنای اسمی» و این که آیا این تفاوت ذاتی است یا اعتباری؟ رویکرد صاحب‌ کفایه مبنی بر اعتباری و لحاظی بودن تفاوت را برگزیده‌اند، اما بنیاد این گزاره را بریک انگاره نوین فلسفی که عبارت از تکثر ادراکی در فعالیت و خلاقیت ذهن آدمی است گذاشته‌اند که می‌گوید اندیشه انسان در آنِ واحد می‌تواند یک مطلب را به دو شکل تصور کند: یک بار به صورت «استقلالی» و «به وضوح» که از آن تعبیر به «اسم» می‌شود و یک بار به شکل «آلی» و «در خفا» که آن را «حرف» می‌نامند.
ایشان در بحث خود پیرامون «معنای حرفی» و در بیان فرق میان «معنای حرفی» و «معنای اسمی» و این که آیا این تفاوت ذاتی است یا اعتباری؟ رویکرد صاحب‌ کفایه مبنی بر اعتباری و لحاظی بودن تفاوت را برگزیده‌اند، اما بنیاد این گزاره را بریک انگاره نوین فلسفی که عبارت از تکثر ادراکی در فعالیت و خلاقیت ذهن آدمی است گذاشته‌اند که می‌گوید اندیشه انسان در آنِ واحد می‌تواند یک مطلب را به دو شکل تصور کند: یک بار به صورت «استقلالی» و «به وضوح» که از آن تعبیر به «اسم» می‌شود و یک بار به شکل «آلی» و «در خفا» که آن را «حرف» می‌نامند.
ایشان با ورود به بحث «مشتق» و سخن از کشمکش میان علما در معنای اسم زمان ، «زمان» را با نگاه فلسفی نوینی مطرح کردند که عبارت از انتزاع زمان از مکان (= زمکان) همانند انتزاع مفهوم روز و شب از تعاقب نور و ظلمت است.
ایشان با ورود به بحث «مشتق» و سخن از کشمکش میان علما در معنای اسم زمان ، «زمان» را با نگاه فلسفی نوینی مطرح کردند که عبارت از انتزاع زمان از مکان (= زمکان) همانند انتزاع مفهوم روز و شب از تعاقب نور و ظلمت است.
در مبحث «مدلول صیغه و ماده امر» و بحث از«تجرّی» نیز به نظریه برخی از جامعه‌ شناسان مبنی بر تقسیم «طلب» به «فرمایش» و «خواهش» و «پرسش» پرداختند که بسته به حقیقت درخواست «خواهان» و ویژگی وی از جهت «فرادستی» ، «برابری» یا «فرودستی» نسبت به طرف مقابل تفاوت می‌کند.
در مبحث «مدلول صیغه و ماده امر» و بحث از«تجرّی» نیز به نظریه برخی از جامعه‌ شناسان مبنی بر تقسیم «طلب» به «فرمایش» و «خواهش» و «پرسش» پرداختند که بسته به حقیقت درخواست «خواهان» و ویژگی وی از جهت «فرادستی» ، «برابری» یا «فرودستی» نسبت به طرف مقابل تفاوت می‌کند.
ایشان همچنین معیار مجازات و عنوان سرکشی «عبد» و سرپیچی وی از دستور «مولا» را مبتنی بر تقسیم‌ بندی طبقاتی جوامع کهن بشری دانسته‌اند که در آن جوامع عناوینی مثل «مولا و عبد» و «فرادست و فرودست» و لایه‌هایی اجتماعی از این دست وجود داشته است؛ بنابراین، به نظر ایشان، دیدگاه یادشده را باید از اندیشه‌های بازمانده از فرهنگ‌هایی باستانی دانست که با زبان حقوقی مبتنی بر منافع همگانی بشر بیگانه است و با زبان طبقاتی سخن می‌گویند.<br>
ایشان همچنین معیار مجازات و عنوان سرکشی «عبد» و سرپیچی وی از دستور «مولا» را مبتنی بر تقسیم‌ بندی طبقاتی جوامع کهن بشری دانسته‌اند که در آن جوامع عناوینی مثل «مولا و عبد» و «فرادست و فرودست» و لایه‌هایی اجتماعی از این دست وجود داشته است؛ بنابراین، به نظر ایشان، دیدگاه یادشده را باید از اندیشه‌های بازمانده از فرهنگ‌هایی باستانی دانست که با زبان حقوقی مبتنی بر منافع همگانی بشر بیگانه است و با زبان طبقاتی سخن می‌گویند.<br>
====اهتمام به بحث‌های اصولی کاربردی در فقه====
 
==اهتمام به بحث‌های اصولی کاربردی در فقه==  
 
طلاب حوزه علمیه با علمای بسیاری روبه رو هستند که گاه چنان در بحث‌های اصولی فرو می‌روند که تنها مایه فرسایش اندیشه و فکر است و فقیه را در روند فقاهت وی هیچ بهره‌ای نمی‌ افزاید. از این شمار مباحث باید به مبحث «وضع» و اعتباری یا تکوینی بودن آن ، و این که آیا «حقیقت وضع» بر مبنای «تعهد» است یا «تخصیص»، و بحث‌های مربوط به موضوع علم و تعریف فلاسفه از عوارض ذاتی علم و مباحثی از این قبیل یاد کرد.
طلاب حوزه علمیه با علمای بسیاری روبه رو هستند که گاه چنان در بحث‌های اصولی فرو می‌روند که تنها مایه فرسایش اندیشه و فکر است و فقیه را در روند فقاهت وی هیچ بهره‌ای نمی‌ افزاید. از این شمار مباحث باید به مبحث «وضع» و اعتباری یا تکوینی بودن آن ، و این که آیا «حقیقت وضع» بر مبنای «تعهد» است یا «تخصیص»، و بحث‌های مربوط به موضوع علم و تعریف فلاسفه از عوارض ذاتی علم و مباحثی از این قبیل یاد کرد.
در برابر این رویکرد فراگیر، هر که در درس‌های حضرت استاد بنگرد، خواهد دید که ایشان به مباحث اصولی کاربردی در استنباط ، نظیر مباحث «اصول عملیه» و«تعادل و تراجیح» و «عام و خاص» تمام تلاش خود را چنان به کار می‌بندند که پایه‌های علمی استواری برای آن بنا کنند. اما در بحث‌های دیگر از آن قبیل که نام بردیم، تنها به همان اندازه که در دیگر مباحث علمی سودمند افتد یا ثمره‌ای در فقه داشته باشد، بسنده می‌کنند.<br>
در برابر این رویکرد فراگیر، هر که در درس‌های حضرت استاد بنگرد، خواهد دید که ایشان به مباحث اصولی کاربردی در استنباط ، نظیر مباحث «اصول عملیه» و«تعادل و تراجیح» و «عام و خاص» تمام تلاش خود را چنان به کار می‌بندند که پایه‌های علمی استواری برای آن بنا کنند. اما در بحث‌های دیگر از آن قبیل که نام بردیم، تنها به همان اندازه که در دیگر مباحث علمی سودمند افتد یا ثمره‌ای در فقه داشته باشد، بسنده می‌کنند.<br>
====نوآوری و ابتکار====
 
 
==نوآوری و ابتکار==
 
بسیاری از استادان توانمند حوزه از روحیه نوآوری بی‌بهره‌اند و تمام تلاش خود را به حاشیه‌ نویسی بر آثار دیگران معطوف می‌ دارند و به جای پرداختن به جوهر و درونمایه مباحث، تنها به زیباسازی ظاهر آن می‌کوشند، بدین گونه که نخست آرا و دیدگاه‌های موجود را بیان می‌کنند، سپس بر پاره‌ای از آنها حاشیه می‌زنند و سرانجام نظری را که به باور خودشان درست‌‌‌تر است، انتخاب می‌کنند، روش حضرت استاد اما از نوعی دیگر است. ایشان می‌کوشد تا متناسب با نیاز بحث، مطلب را در قالب جدیدی ارائه دهند، مثلاً در بحث از «استعمال لفظ در چند معنا»، که اصولی‌ها آن را به عنوان یک گزاره بی‌ثمر عقلی فلسفی، از نگاه «امکان و استحاله» به بحث می‌کشند، حضرت استاد آن را از نگاه «وقوع و عدم وقوع» که قوی‌ترین دلیل امکان است، یا از جهت «ظهور یا عدم ظهور لفظ در چند معنا»مطرح نموده است.
بسیاری از استادان توانمند حوزه از روحیه نوآوری بی‌بهره‌اند و تمام تلاش خود را به حاشیه‌ نویسی بر آثار دیگران معطوف می‌ دارند و به جای پرداختن به جوهر و درونمایه مباحث، تنها به زیباسازی ظاهر آن می‌کوشند، بدین گونه که نخست آرا و دیدگاه‌های موجود را بیان می‌کنند، سپس بر پاره‌ای از آنها حاشیه می‌زنند و سرانجام نظری را که به باور خودشان درست‌‌‌تر است، انتخاب می‌کنند، روش حضرت استاد اما از نوعی دیگر است. ایشان می‌کوشد تا متناسب با نیاز بحث، مطلب را در قالب جدیدی ارائه دهند، مثلاً در بحث از «استعمال لفظ در چند معنا»، که اصولی‌ها آن را به عنوان یک گزاره بی‌ثمر عقلی فلسفی، از نگاه «امکان و استحاله» به بحث می‌کشند، حضرت استاد آن را از نگاه «وقوع و عدم وقوع» که قوی‌ترین دلیل امکان است، یا از جهت «ظهور یا عدم ظهور لفظ در چند معنا»مطرح نموده است.
ایشان در هنگام بحث از «تعادل و تراجیح» ، بر این باور است که راز و رمز آن در زمینه‌های اختلاف میان احادیث نهفته است ، پس وقتی وارد بحث شدیم و زمینه‌های اختلاف نصوص شرعی را جست‌ وجو کردیم، مسأله دشواری که ذهن فقیهان و هر محقق و پژوهشگر نصوص اهل بیت (علیهم‌السلام) را به خود مشغول کرده است حل می‌شود و دیگر نیازی نمی‌ماند که همانند صاحب کفایه روایات ترجیح و تخییر را حمل بر استحباب کنیم.
ایشان در هنگام بحث از «تعادل و تراجیح» ، بر این باور است که راز و رمز آن در زمینه‌های اختلاف میان احادیث نهفته است ، پس وقتی وارد بحث شدیم و زمینه‌های اختلاف نصوص شرعی را جست‌ وجو کردیم، مسأله دشواری که ذهن فقیهان و هر محقق و پژوهشگر نصوص اهل بیت (علیهم‌السلام) را به خود مشغول کرده است حل می‌شود و دیگر نیازی نمی‌ماند که همانند صاحب کفایه روایات ترجیح و تخییر را حمل بر استحباب کنیم.
این بحث را البته دیگران نیز به گونهٔ عقلی صِرف مطرح کرده‌اند، اما حضرت استاد آن را با شواهد تاریخی و حدیثی فراوانی در آمیخته و از لابلای آن، قواعد مهمی را برای حل اختلاف احادیث بیرون آورده و از همان قواعد در مباحث فقهی خود سود جسته‌اند.<br>
این بحث را البته دیگران نیز به گونهٔ عقلی صِرف مطرح کرده‌اند، اما حضرت استاد آن را با شواهد تاریخی و حدیثی فراوانی در آمیخته و از لابلای آن، قواعد مهمی را برای حل اختلاف احادیث بیرون آورده و از همان قواعد در مباحث فقهی خود سود جسته‌اند.<br>
====بررسی تطبیقی مکاتب====
 
==بررسی تطبیقی مکاتب==
 
در میان اساتید معروف است که بحث‌های علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش می‌برند ، اما آیت الله سیستانی مباحث خود را همواره با اندیشه‌های مکتب مشهد و افکار مکتب قم و دیدگاه‌های مکتب نجف اشرف تطبیق داده، از یک سو آرای عالم مشهد مرحوم میرزا مهدی اصفهانی  را مطرح کرده، از سوی دیگر نظریات آیت الله بروجردی را به مثابه زبان گویای مکتب قم متعرّض شده‌اند و سرانجام دیدگاه‌های آیت الله خوئی و شیخ حسین حلّی را به عنوان نظریه‌ پردازان مکتب نجف اشرف به میان کشیده است. این گرایش چند وجهی گوشه‌هایی تازه از بحث را در برابر ما می‌ گشاید و دیدگاه روشن و نمایانی از واقعیت‌ های علمی را پیش روی ما می‌نهد.<br>
در میان اساتید معروف است که بحث‌های علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش می‌برند ، اما آیت الله سیستانی مباحث خود را همواره با اندیشه‌های مکتب مشهد و افکار مکتب قم و دیدگاه‌های مکتب نجف اشرف تطبیق داده، از یک سو آرای عالم مشهد مرحوم میرزا مهدی اصفهانی  را مطرح کرده، از سوی دیگر نظریات آیت الله بروجردی را به مثابه زبان گویای مکتب قم متعرّض شده‌اند و سرانجام دیدگاه‌های آیت الله خوئی و شیخ حسین حلّی را به عنوان نظریه‌ پردازان مکتب نجف اشرف به میان کشیده است. این گرایش چند وجهی گوشه‌هایی تازه از بحث را در برابر ما می‌ گشاید و دیدگاه روشن و نمایانی از واقعیت‌ های علمی را پیش روی ما می‌نهد.<br>
<br>
 
<br>
 
===روش فقهی===
==روش فقهی==
 
در خصوص روش فقهی نیز معظم‌ له سبک ویژه‌ای را دنبال می‌کند که درس و بحث فقه ایشان را از دیگران متمایز می‌سازد. این روش از ویژگی‌های زیر برخوردار است:
در خصوص روش فقهی نیز معظم‌ له سبک ویژه‌ای را دنبال می‌کند که درس و بحث فقه ایشان را از دیگران متمایز می‌سازد. این روش از ویژگی‌های زیر برخوردار است:
====مقایسه تطبیقی میان فقه شیعه و فقه دیگر مذاهب اسلامی====
 
==مقایسه تطبیقی میان فقه شیعه و فقه دیگر مذاهب اسلامی==
 
زیراآگاهی از تفکرات فقهی اهل سنت در زمان صدور فتوا، همانند اطلاع از موطّأ مالک و فتاوی ابو یوسف و آرای دیگر فقهای ایشان، اهداف امامان شیعه و دیدگاه‌های پیشوایان شیعه از صدور احکام را نمایان می‌سازد.
زیراآگاهی از تفکرات فقهی اهل سنت در زمان صدور فتوا، همانند اطلاع از موطّأ مالک و فتاوی ابو یوسف و آرای دیگر فقهای ایشان، اهداف امامان شیعه و دیدگاه‌های پیشوایان شیعه از صدور احکام را نمایان می‌سازد.
====بهره‌ گیری از علم حقوق در برخی از موارد فقهی====
 
==بهره‌ گیری از علم حقوق در برخی از موارد فقهی==
 
مانند مراجعه به قانون اساسی عراق و مصر و فرانسه به هنگام طرح مباحث مربوط در کتاب‌های بیع و خیارات. روشن است که آگاهی گسترده از دیدگاه‌های حقوقی معاصر، انسان را از مهارتی حقوقی برخوردار می‌کند که در پرتو آن می‌تواند قواعد فقهی را تحلیل کند و مدارک و مستندات و موارد اجرایی آن را توسعه بخشد.<br>
مانند مراجعه به قانون اساسی عراق و مصر و فرانسه به هنگام طرح مباحث مربوط در کتاب‌های بیع و خیارات. روشن است که آگاهی گسترده از دیدگاه‌های حقوقی معاصر، انسان را از مهارتی حقوقی برخوردار می‌کند که در پرتو آن می‌تواند قواعد فقهی را تحلیل کند و مدارک و مستندات و موارد اجرایی آن را توسعه بخشد.<br>
====نظریه‌ پردازی‌ های نو گرایانه====
 
==نظریه‌ پردازی‌ های نو گرایانه==
 
بیشتر علمای سرشناس ما به پاره‌ای از قواعد فقهی با همان ساختاری که پیشینیان مطرح کرده‌اند می‌نگرند و جز پیرامون صحت و سقم اسناد آن، و بود و نبود مدارک و مستندات دیگر درباره آن، چیزی بر آن نمی‌ افزایند، اما آیت‌ الله سیستانی همواره می‌کوشد تا ساختار برخی از قواعد فقهی را ترقی بخشد ، به عنوان نمونه ، در خصوص «قاعدهٔ الزام» که برخی از فقها از جهت مصلحت به آن نظر می‌کنند، بدین معنا که مسلمان مؤمن می‌تواند در تحقق شماری از خواسته‌ های شخصی خویش ، به بعضی از قوانین دیگر مذاهب استناد کند ، هر چند مورد تأیید مذهب خودش نباشد، آیت‌ الله سیستانی آن را بر پایه احترام مطرح می‌کند و به همین اعتبار یعنی حرمت دادن به دیدگاه‌ها و قوانین دیگران و از رهگذر آزادی اندیشه ، آن را «قاعدهٔ احترام» می‌نامد. بر این اساس، قاعده‌های «هر قومی آیین ازدواج خود را دارند»، و «ازدواج مشرکان با یکدیگر جایز است» در همین راستا می‌گنجد.<br>
بیشتر علمای سرشناس ما به پاره‌ای از قواعد فقهی با همان ساختاری که پیشینیان مطرح کرده‌اند می‌نگرند و جز پیرامون صحت و سقم اسناد آن، و بود و نبود مدارک و مستندات دیگر درباره آن، چیزی بر آن نمی‌ افزایند، اما آیت‌ الله سیستانی همواره می‌کوشد تا ساختار برخی از قواعد فقهی را ترقی بخشد ، به عنوان نمونه ، در خصوص «قاعدهٔ الزام» که برخی از فقها از جهت مصلحت به آن نظر می‌کنند، بدین معنا که مسلمان مؤمن می‌تواند در تحقق شماری از خواسته‌ های شخصی خویش ، به بعضی از قوانین دیگر مذاهب استناد کند ، هر چند مورد تأیید مذهب خودش نباشد، آیت‌ الله سیستانی آن را بر پایه احترام مطرح می‌کند و به همین اعتبار یعنی حرمت دادن به دیدگاه‌ها و قوانین دیگران و از رهگذر آزادی اندیشه ، آن را «قاعدهٔ احترام» می‌نامد. بر این اساس، قاعده‌های «هر قومی آیین ازدواج خود را دارند»، و «ازدواج مشرکان با یکدیگر جایز است» در همین راستا می‌گنجد.<br>


خط ۱۳۴: خط ۱۶۷:
ایشان گاه قاعده‌ای را توسعه می‌دهند و مثلاً در قاعدهٔ «لاتُعاد» که فقها آن را به دلیل وارد شدن نص خاص ، مختص نماز می‌دانند ، صدر روایت را که دربردارنده قول حضرت با عبارت «لا تعاد الصلاة الا من خمسة» است، تنها یک مصداق برای کبرایی دیگر می‌شمارند که در ذیل متن یادشده آمده و حضرت فرمود: «و لاتنقض السنة الفریضة». بنابراین قاعدهٔ فوق ، افزون بر نماز، دیگر واجبات را نیز شامل می‌شود. از این رو، معیار تقدیم فریضه بر سنت است، خواه در نماز باشد یا دیگر واجبات، و از مصداق‌های آن می‌توان به تقدیم وقت و قبله بردیگر اجزا و شرایط استحبابی نماز اشاره کرد، زیرا وقت و قبله از واجبات هستند.<br>
ایشان گاه قاعده‌ای را توسعه می‌دهند و مثلاً در قاعدهٔ «لاتُعاد» که فقها آن را به دلیل وارد شدن نص خاص ، مختص نماز می‌دانند ، صدر روایت را که دربردارنده قول حضرت با عبارت «لا تعاد الصلاة الا من خمسة» است، تنها یک مصداق برای کبرایی دیگر می‌شمارند که در ذیل متن یادشده آمده و حضرت فرمود: «و لاتنقض السنة الفریضة». بنابراین قاعدهٔ فوق ، افزون بر نماز، دیگر واجبات را نیز شامل می‌شود. از این رو، معیار تقدیم فریضه بر سنت است، خواه در نماز باشد یا دیگر واجبات، و از مصداق‌های آن می‌توان به تقدیم وقت و قبله بردیگر اجزا و شرایط استحبابی نماز اشاره کرد، زیرا وقت و قبله از واجبات هستند.<br>


====نگرش اجتماعی به متون====
==نگرش اجتماعی به متون==
 
فقهایی هستند که تنها به حروف و الفاظ بسنده می‌کنند ،بدین معنا که بدون هیچ تلاشی برای گسترده کردن دلالت‌های متن، خود را در مرزهای الفاظ نص نگه می‌دارند، اما در برابر این دسته، فقیهانی نیز با در نظر گرفتن فضا و شرایط پیرامونیِ متن، به شناخت دیگر اوضاع تأثیرگذار در دلالت نصوص می‌پردازند، به عنوان مثال، در رویارویی با این روایت که رسول‌خدا در روز خیبر، خوردن گوشت الاغ را تحریم کرد، اگر به فهم تحت‌ اللفظی بسنده کنیم باید قائل به حرمت یا کراهت خوردن گوشت الاغ شویم، اما اگر از نگرشی اجتماعی پیروی کنیم، خواهیم دید که متن یادشده به شرایط دشوار نبرد با یهود خیبر نظر دارد، زیراهر جنگی نیازمند ابزاری برای حمل اسلحه و جنگ‌ افزار است، و در آن دوران هم برای این کار وسیله‌ ای جز چهار پایان و از جمله الاغ نبوده است . بنابراین، حکم یادشده یک نهی حکومتی و مدیریتی و تنها برای رعایت مصلحت در یک موضوع خاص بوده است که شرایط آن زمان اقتضای آن را داشته و نمی‌توان تشریع حرمت یا کراهت را از آن استفاده کرد. حضرت استاد در برخورد با متون، شیوه دوم را برگزیده است.<br>
فقهایی هستند که تنها به حروف و الفاظ بسنده می‌کنند ،بدین معنا که بدون هیچ تلاشی برای گسترده کردن دلالت‌های متن، خود را در مرزهای الفاظ نص نگه می‌دارند، اما در برابر این دسته، فقیهانی نیز با در نظر گرفتن فضا و شرایط پیرامونیِ متن، به شناخت دیگر اوضاع تأثیرگذار در دلالت نصوص می‌پردازند، به عنوان مثال، در رویارویی با این روایت که رسول‌خدا در روز خیبر، خوردن گوشت الاغ را تحریم کرد، اگر به فهم تحت‌ اللفظی بسنده کنیم باید قائل به حرمت یا کراهت خوردن گوشت الاغ شویم، اما اگر از نگرشی اجتماعی پیروی کنیم، خواهیم دید که متن یادشده به شرایط دشوار نبرد با یهود خیبر نظر دارد، زیراهر جنگی نیازمند ابزاری برای حمل اسلحه و جنگ‌ افزار است، و در آن دوران هم برای این کار وسیله‌ ای جز چهار پایان و از جمله الاغ نبوده است . بنابراین، حکم یادشده یک نهی حکومتی و مدیریتی و تنها برای رعایت مصلحت در یک موضوع خاص بوده است که شرایط آن زمان اقتضای آن را داشته و نمی‌توان تشریع حرمت یا کراهت را از آن استفاده کرد. حضرت استاد در برخورد با متون، شیوه دوم را برگزیده است.<br>


====آگاهی از مقدمات استنباط====
==آگاهی از مقدمات استنباط==
 
آیت الله سیستانی همواره بر این نکته تأکید دارد که هیچ فقیهی جز با آگاهی گسترده از زبان عربی و ادبیات و شعر و آرایه‌های ادبی عرب به مفهوم کامل فقاهت دست نخواهد یافت، و تنها از این راه است که می‌تواند به جای تشخیص موردی، به تشخیص ظهور موضوعی نص نایل شود. ایشان بر این باور است که فقیه باید دامنه اطلاعات خود از فرهنگنامه‌های زبان عرب و فضای زندگی نویسندگان آنها و سبک نگارش آنان را گسترش دهد و بداند که این امر در استناد یا عدم استناد وی بر سخن زبان‌ شناسان و لغویان دخالت دارد. به اعتقاد ایشان، یک فقیه احاطه‌ای تفصیلی به احادیث اهل‌ بیت  و راویان داشته باشد، زیرا برای هر مجتهدی، در راستای کسب اطمینان کامل از صلاحیت مستندات استنباط فقهی خود ، علم رجال یکی از ضروریات به شمار می‌آید. معظم‌ له در این زمینه دیدگاه‌های ویژه‌ای، ناهمسو با نظریات مشهور معاصر دارد ، به عنوان نمونه معروف است که حضرت استاد در مورد انتساب کتاب ابن غضائری به وی تردیدهای ناروا به دلیل نکوهش‌های  فراوان را نکوهیده‌اند، و کتاب منسوب به او را ازآنِ وی دانسته و یادآور شده‌اند که در مقام جرح و تعدیل، بیش از نجاشی و شیخ و امثال آنها می‌توان بر ابن‌غضائری اعتماد کرد. ایشان همچنین در تشخیص راوی و توثیق او وشناخت مسند یا مرسل بودن احادیث وی، همانند آیت الله بروجردی از روش طبقه‌ بندی رُوات پیروی می‌کند.
آیت الله سیستانی همواره بر این نکته تأکید دارد که هیچ فقیهی جز با آگاهی گسترده از زبان عربی و ادبیات و شعر و آرایه‌های ادبی عرب به مفهوم کامل فقاهت دست نخواهد یافت، و تنها از این راه است که می‌تواند به جای تشخیص موردی، به تشخیص ظهور موضوعی نص نایل شود. ایشان بر این باور است که فقیه باید دامنه اطلاعات خود از فرهنگنامه‌های زبان عرب و فضای زندگی نویسندگان آنها و سبک نگارش آنان را گسترش دهد و بداند که این امر در استناد یا عدم استناد وی بر سخن زبان‌ شناسان و لغویان دخالت دارد. به اعتقاد ایشان، یک فقیه احاطه‌ای تفصیلی به احادیث اهل‌ بیت  و راویان داشته باشد، زیرا برای هر مجتهدی، در راستای کسب اطمینان کامل از صلاحیت مستندات استنباط فقهی خود ، علم رجال یکی از ضروریات به شمار می‌آید. معظم‌ له در این زمینه دیدگاه‌های ویژه‌ای، ناهمسو با نظریات مشهور معاصر دارد ، به عنوان نمونه معروف است که حضرت استاد در مورد انتساب کتاب ابن غضائری به وی تردیدهای ناروا به دلیل نکوهش‌های  فراوان را نکوهیده‌اند، و کتاب منسوب به او را ازآنِ وی دانسته و یادآور شده‌اند که در مقام جرح و تعدیل، بیش از نجاشی و شیخ و امثال آنها می‌توان بر ابن‌غضائری اعتماد کرد. ایشان همچنین در تشخیص راوی و توثیق او وشناخت مسند یا مرسل بودن احادیث وی، همانند آیت الله بروجردی از روش طبقه‌ بندی رُوات پیروی می‌کند.
استاد شناخت کتاب‌های حدیثی و اختلاف نسخه‌ها و آشنایی با چگونگی ثبت و ضبط مؤلفان و سبک‌های تألیفی آنان را ضروری می‌دانند و این ادعا را که صدوق در ضبط احادیث دقیق‌ تر از شیخ طوسی عمل کرده است، قبول ندارند، بلکه به گواهی قرینه‌های موجود ، شیخ را در نقل از کتاب‌هایی که نزد وی بوده است، بازگو کننده‌ای امانت‌ دار می‌ شمارند.
استاد شناخت کتاب‌های حدیثی و اختلاف نسخه‌ها و آشنایی با چگونگی ثبت و ضبط مؤلفان و سبک‌های تألیفی آنان را ضروری می‌دانند و این ادعا را که صدوق در ضبط احادیث دقیق‌ تر از شیخ طوسی عمل کرده است، قبول ندارند، بلکه به گواهی قرینه‌های موجود ، شیخ را در نقل از کتاب‌هایی که نزد وی بوده است، بازگو کننده‌ای امانت‌ دار می‌ شمارند.
نکات که گذشت از مسائلی است که بسیاری از فقها در مقام استنباط آن را نادیده گرفته، و برخی از آنان بی‌توجه به گردآوری قرائن مختلف برای تشخیص ظهور موضوعی، به ظهور موردی بسنده کرده، و چه بسا بدون پژوهش در بارهٔ مؤلفان و سبک‌ نگارشی آنان، با نقل سخن زبان شناسان به آن تکیه نموده‌اند وپاره‌ای از ایشان نیز از زمینه‌ های شناخت نسبت به علم رجال و آگاهی از کتاب‌های آنان بهره چندانی ندارند.<br>
نکات که گذشت از مسائلی است که بسیاری از فقها در مقام استنباط آن را نادیده گرفته، و برخی از آنان بی‌توجه به گردآوری قرائن مختلف برای تشخیص ظهور موضوعی، به ظهور موردی بسنده کرده، و چه بسا بدون پژوهش در بارهٔ مؤلفان و سبک‌ نگارشی آنان، با نقل سخن زبان شناسان به آن تکیه نموده‌اند وپاره‌ای از ایشان نیز از زمینه‌ های شناخت نسبت به علم رجال و آگاهی از کتاب‌های آنان بهره چندانی ندارند.<br>
<br>
<br>


   
   
==سیمای شخصیتی==
=سیمای شخصیتی=
   
   
هر کسی که با آیت الله سیستانی معاشرت نموده و با ایشان نشست و برخاست داشته باشد، در وجود ایشان شخصیتی یگانه با ویژگی‌هایی معنوی و آرمانی را خواهد دید که اهل بیت بدان سفارش کرده‌اند. همین ویژگی‌ها است که از وی و علمای مخلصی همانند ایشان، نمادهای آشکاری برای تعبیر «عالم ربانی» و این سخن امام معصوم پدید آورده است که فرمود: «جریان کار باید در دست عالمانی باشد که امانت‌دار حلال و حرام الهی هستند».
هر کسی که با آیت الله سیستانی معاشرت نموده و با ایشان نشست و برخاست داشته باشد، در وجود ایشان شخصیتی یگانه با ویژگی‌هایی معنوی و آرمانی را خواهد دید که اهل بیت بدان سفارش کرده‌اند. همین ویژگی‌ها است که از وی و علمای مخلصی همانند ایشان، نمادهای آشکاری برای تعبیر «عالم ربانی» و این سخن امام معصوم پدید آورده است که فرمود: «جریان کار باید در دست عالمانی باشد که امانت‌دار حلال و حرام الهی هستند».
برای تبیین بیشتر مطلب، در این‌جا چند مورد از برخوردهای درخشانی را که در حلقه‌های درس و هم‌نشینی با ایشان  صورت گرفته را به‌عنوان نمونه بیان می‌کنیم:<br>
برای تبیین بیشتر مطلب، در این‌جا چند مورد از برخوردهای درخشانی را که در حلقه‌های درس و هم‌نشینی با ایشان  صورت گرفته را به‌عنوان نمونه بیان می‌کنیم:<br>
===عدالت‌ ورزی و احترام به نظر دیگران ===  
 
==عدالت‌ ورزی و احترام به نظر دیگران ==
   
   
در برخورد با ایشان شما، آیت الله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتاب‌ها و جستارها و دیدگاه‌های مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشه‌ های برخی از شخصیت‌ های ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی می‌گیرد. گاه می‌بینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمد رضا مظفر در کتاب اصول‌ الفقه اشاره می‌کند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه‌ هایش را باز می‌ گوید و به نقد می‌ کشد ، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم‌ له باز می‌ تاباند.<br>
در برخورد با ایشان شما، آیت الله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتاب‌ها و جستارها و دیدگاه‌های مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشه‌ های برخی از شخصیت‌ های ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی می‌گیرد. گاه می‌بینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمد رضا مظفر در کتاب اصول‌ الفقه اشاره می‌کند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه‌ هایش را باز می‌ گوید و به نقد می‌ کشد ، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم‌ له باز می‌ تاباند.<br>


=== ادب گفت‌وگو ===
= ادب گفت‌وگو =
 
حلقه‌ های درس نجف به مباحثه‌های داغ میان همدرسان یا میان استاد و شاگرد شهرت دارد. گو این که نفسِ این کار بر گستره آگاهی‌ های طلاب و توان علمی آنان می‌ افزاید، اما با اصرار بر این امر در مباحثه‌ها گاه جدال‌های بیهوده‌ای شکل می‌گیرد که نه تنها به هیچ دستاورد علمی نمی‌انجامد، بلکه کارکرد آن فقط به قدرت‌ نمایی طرفین مباحثه و ابراز توانمندی‌ های علمی آنان در مناظره خلاصه می‌ شود، و این کاری است که وقت گرانبهای طالب علم  را تلف می‌کند و با بیرون بردن وی از فضای معنوی علم‌ آموزی و مباحثه، او را بی‌ هدف، در گردونه‌ای ژرف رها می‌سازد.<br>
حلقه‌ های درس نجف به مباحثه‌های داغ میان همدرسان یا میان استاد و شاگرد شهرت دارد. گو این که نفسِ این کار بر گستره آگاهی‌ های طلاب و توان علمی آنان می‌ افزاید، اما با اصرار بر این امر در مباحثه‌ها گاه جدال‌های بیهوده‌ای شکل می‌گیرد که نه تنها به هیچ دستاورد علمی نمی‌انجامد، بلکه کارکرد آن فقط به قدرت‌ نمایی طرفین مباحثه و ابراز توانمندی‌ های علمی آنان در مناظره خلاصه می‌ شود، و این کاری است که وقت گرانبهای طالب علم  را تلف می‌کند و با بیرون بردن وی از فضای معنوی علم‌ آموزی و مباحثه، او را بی‌ هدف، در گردونه‌ای ژرف رها می‌سازد.<br>
اما درس‌های استاد به‌راستی از جدال‌ هایی این گونه دور است. ایشان در نقد سخن استادان خویش و دیدگاه‌های دیگران همواره از واژه‌هایی آمیخته‌ با ادب استفاده می‌کند، تا حتی اگر نظریات آنان سستی نمایانی داشته باشد و نتوان از آن دفاع کرد، جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هر گاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح می‌کند با رویی گشاده و روحیه‌ ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن می‌گوید و اگر طلبه‌ ای بخواهد بحث را از گفت‌ وگوی هدفمند به منازعات بی‌ محتوا بکشاند، حضرت استاد می‌ کوشد تا نخست پاسخ را به گونه‌ای عالمانه بازگو کند و در صورت پافشاری طلبه، ایشان سکوت و خاموشی را بر ادامه سخن ترجیح می‌دهد.<br>
اما درس‌های استاد به‌راستی از جدال‌ هایی این گونه دور است. ایشان در نقد سخن استادان خویش و دیدگاه‌های دیگران همواره از واژه‌هایی آمیخته‌ با ادب استفاده می‌کند، تا حتی اگر نظریات آنان سستی نمایانی داشته باشد و نتوان از آن دفاع کرد، جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هر گاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح می‌کند با رویی گشاده و روحیه‌ ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن می‌گوید و اگر طلبه‌ ای بخواهد بحث را از گفت‌ وگوی هدفمند به منازعات بی‌ محتوا بکشاند، حضرت استاد می‌ کوشد تا نخست پاسخ را به گونه‌ای عالمانه بازگو کند و در صورت پافشاری طلبه، ایشان سکوت و خاموشی را بر ادامه سخن ترجیح می‌دهد.<br>


=== اخلاق آموزشی ===
= اخلاق آموزشی =
 
تدریس در حوزه‌های علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامه‌ریزی‌ شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد ، زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی باز می‌دارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزش‌های علمی خلاصه نمی‌شود، بلکه حوزهٔ تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم‌ آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. اگر گاه در حوزه و دیگر مراکز آموزشی استادانی دیده می‌ شوند که در مسئولیت تدریس و آموزش، جنبه‌های اخلاص را نادیده می‌گیرند، باید توجه داشت که در همین حوزه‌ها استادان مخصلی نیز هستند که اشتغال به تدریس را رسالتی والا می‌ شمارند که باید با روحیهٔ مهرورزی و عنایت کامل به روند علمی و عملی طلاب بدان پرداخت. آیت الله حکیم (قدس سره) نمونه درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بود، و همان گونه که آیت الله خوئی (قدس سره) همین رفتار را با شاگردان خود داشت، همین اخلاق را در شخصیت ایشان  نیز متبلور است که ایشان در پایان وقت درس همواره شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق می‌کند و بیان می‌دارد : «باید بپرسید ،حتی اگر دربارهٔ شمارهٔ صفحه بحث خاصی باشد یا نام کتابی ، تا به گفت‌ وگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحث‌های خویش با پژوهش‌ های چاپ‌ شده و اطّلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامی دارد و پیوسته در مورد گرامی‌داشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید می‌کند و از استادان خود با احترام و اهتمامی ویژه نام می‌برد. نکات یادشده تنها چند نمونه از اخلاق برجسته ایشان است.<br>
تدریس در حوزه‌های علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامه‌ریزی‌ شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد ، زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی باز می‌دارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزش‌های علمی خلاصه نمی‌شود، بلکه حوزهٔ تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم‌ آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. اگر گاه در حوزه و دیگر مراکز آموزشی استادانی دیده می‌ شوند که در مسئولیت تدریس و آموزش، جنبه‌های اخلاص را نادیده می‌گیرند، باید توجه داشت که در همین حوزه‌ها استادان مخصلی نیز هستند که اشتغال به تدریس را رسالتی والا می‌ شمارند که باید با روحیهٔ مهرورزی و عنایت کامل به روند علمی و عملی طلاب بدان پرداخت. آیت الله حکیم (قدس سره) نمونه درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بود، و همان گونه که آیت الله خوئی (قدس سره) همین رفتار را با شاگردان خود داشت، همین اخلاق را در شخصیت ایشان  نیز متبلور است که ایشان در پایان وقت درس همواره شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق می‌کند و بیان می‌دارد : «باید بپرسید ،حتی اگر دربارهٔ شمارهٔ صفحه بحث خاصی باشد یا نام کتابی ، تا به گفت‌ وگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحث‌های خویش با پژوهش‌ های چاپ‌ شده و اطّلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامی دارد و پیوسته در مورد گرامی‌داشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید می‌کند و از استادان خود با احترام و اهتمامی ویژه نام می‌برد. نکات یادشده تنها چند نمونه از اخلاق برجسته ایشان است.<br>


   
   
=== پارسایی ===
= پارسایی =
 
در میان بسیاری از علما و بزرگان به شکلی نمایان مرسوم است که می‌کوشند تا خود را از مواضع جنجالی و فتنه‌ انگیز دور نگه دارند. شاید کسانی باشند که این رویکرد پرهیز کارانه را نوعی موضعگیری منفی قلمداد کرده و آن را گریز از رو به‌ رو شدن با واقعیت‌ها و فرار از اظهارنظر آشکاری بشمارند که شرع مقدس بدان حکم فرموده است، ولی با اندکی درنگ نمایان می‌شود که برای پاسداشت منافع عمومی، گاه همین سکوت و دم فرو بستن، موضعی مثبت و بایسته است، و ورود به صحنه واقعیت و موضعگیری شرعی به شرایط مساعد و زمینه‌هایی سازگار با آن اوضاع نیاز دارد، مثلاً اگر در صحنهٔ جوامع اسلامی یا حوزه‌های علمیه جوسازی‌ها و شبهه‌ افکنی‌هایی پدید آید که به مفاهیم بنیادین آیین اسلام آسیب وارد آورد، پیش از هر کسی، علما هستند که باید برای تبیین واقعیت‌ها و برطرف‌سازی شبهه‌ها وارد عمل شوند؛ زیرا به تعبیر حدیث شریف: «هر گاه بدعتی رخ نماید عالم است که باید دانش خود را نمایان سازد و اگر از این کار پرهیز کند نور ایمان از او گرفته خواهد شد».اما اگر فرایند فتنه روندی کاملاً شخصی داشته باشد و فضایی آکنده از افزون‌ خواهی و تعصّب‌ های نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویه‌ای با منشأ کینه و حسادت شعله‌ ور شود، علمای حوزه و از جمله آیت الله سیستانی  همواره خود را پایبند به سکوت و آرامش و پرهیز از این غوغا سالاری‌ها می‌دانند.
در میان بسیاری از علما و بزرگان به شکلی نمایان مرسوم است که می‌کوشند تا خود را از مواضع جنجالی و فتنه‌ انگیز دور نگه دارند. شاید کسانی باشند که این رویکرد پرهیز کارانه را نوعی موضعگیری منفی قلمداد کرده و آن را گریز از رو به‌ رو شدن با واقعیت‌ها و فرار از اظهارنظر آشکاری بشمارند که شرع مقدس بدان حکم فرموده است، ولی با اندکی درنگ نمایان می‌شود که برای پاسداشت منافع عمومی، گاه همین سکوت و دم فرو بستن، موضعی مثبت و بایسته است، و ورود به صحنه واقعیت و موضعگیری شرعی به شرایط مساعد و زمینه‌هایی سازگار با آن اوضاع نیاز دارد، مثلاً اگر در صحنهٔ جوامع اسلامی یا حوزه‌های علمیه جوسازی‌ها و شبهه‌ افکنی‌هایی پدید آید که به مفاهیم بنیادین آیین اسلام آسیب وارد آورد، پیش از هر کسی، علما هستند که باید برای تبیین واقعیت‌ها و برطرف‌سازی شبهه‌ها وارد عمل شوند؛ زیرا به تعبیر حدیث شریف: «هر گاه بدعتی رخ نماید عالم است که باید دانش خود را نمایان سازد و اگر از این کار پرهیز کند نور ایمان از او گرفته خواهد شد».اما اگر فرایند فتنه روندی کاملاً شخصی داشته باشد و فضایی آکنده از افزون‌ خواهی و تعصّب‌ های نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویه‌ای با منشأ کینه و حسادت شعله‌ ور شود، علمای حوزه و از جمله آیت الله سیستانی  همواره خود را پایبند به سکوت و آرامش و پرهیز از این غوغا سالاری‌ها می‌دانند.
از اینها که بگذریم، زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال‌ زدنی است.<br>
از اینها که بگذریم، زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال‌ زدنی است.<br>


   
   
=== دستاورد فکری ===
= دستاورد فکری =  
 
آیت الله سیستانی تنها یک فقیه نیست، بلکه بزرگمردی فرهیخته و آگاه به اندیشه‌های معاصر و آشنا با دیدگاه‌های تمدنی گوناگون است که به زمینه‌های اقتصادی و سیاسی در معادلات جهانی نگاهی ژرف دارد و همسو با پیشرفت‌های نمایان بشری و اوضاع کنونی، نظریه‌های برجسته مدیریتی و اندیشه‌های اجتماعی تازه‌ای را ارائه داده است، به گونه‌ای که در نظر ایشان، «فتوا» کارکرد شایسته‌ای در نیل جامعه مسلمان به خیر و صلاح دارد.
آیت الله سیستانی تنها یک فقیه نیست، بلکه بزرگمردی فرهیخته و آگاه به اندیشه‌های معاصر و آشنا با دیدگاه‌های تمدنی گوناگون است که به زمینه‌های اقتصادی و سیاسی در معادلات جهانی نگاهی ژرف دارد و همسو با پیشرفت‌های نمایان بشری و اوضاع کنونی، نظریه‌های برجسته مدیریتی و اندیشه‌های اجتماعی تازه‌ای را ارائه داده است، به گونه‌ای که در نظر ایشان، «فتوا» کارکرد شایسته‌ای در نیل جامعه مسلمان به خیر و صلاح دارد.
==نماز جماعت در مسجد خضرا==
==نماز جماعت در مسجد خضرا==
در 29 ربیع الثانی سال 1409 قمری، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم آیت‌ الله خوئی دچار بیماری شده و حضرت استاد بر بالین ایشان بود، آن مرحوم از ایشان خواستند که به جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، آیت الله خوئی بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر می‌توانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم می‌کردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی الثانی 1409 قمری تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414 قمری، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را بر عهده داشتند.
در 29 ربیع الثانی سال 1409 قمری، هنگامی که استاد بزرگوارشان مرحوم آیت‌ الله خوئی دچار بیماری شده و حضرت استاد بر بالین ایشان بود، آن مرحوم از ایشان خواستند که به جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، آیت الله خوئی بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر می‌توانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم می‌کردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی الثانی 1409 قمری تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414 قمری، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را بر عهده داشتند.
==در صحنهٔ مبارزه==
=در صحنهٔ مبارزه=
 
رژیم بعثی از نخستین سال‌های حاکمیت خود بر عراق، به هر بهانه‌ای می‌کوشید تا حوزهٔ علمیه نجف اشرف را به نابودی بکشاند، در همین راستا، به عملیات اخراج گسترده علما و فضلا و طلاب غیر عراقی از عراق پرداخت و در این ماجرا، حضرت استاد رنج بسیاری را به جان خرید و خود ایشان نیز بارها تا آستانه اخراج پیش رفت، ودر چند مرحله، بسیاری از شاگردان و طلاب حوزهٔ درسی وی از عراق بیرون رانده شدند. پس از آن، به رغم شرایط دشوار حاکم در روزهای جنگ عراق با ایران، ایشان اصرار داشتند که در نجف بمانند و با ایمان به ضرورت ادامه حیات استقلالی حوزه از دولت، و به منظور پیشگیری از پیامدهای منفی ناشی از نادیده گرفتن این استقلال، تدریس در حوزهٔ علمیهٔ مقدسه را پی گرفتند.<br>
رژیم بعثی از نخستین سال‌های حاکمیت خود بر عراق، به هر بهانه‌ای می‌کوشید تا حوزهٔ علمیه نجف اشرف را به نابودی بکشاند، در همین راستا، به عملیات اخراج گسترده علما و فضلا و طلاب غیر عراقی از عراق پرداخت و در این ماجرا، حضرت استاد رنج بسیاری را به جان خرید و خود ایشان نیز بارها تا آستانه اخراج پیش رفت، ودر چند مرحله، بسیاری از شاگردان و طلاب حوزهٔ درسی وی از عراق بیرون رانده شدند. پس از آن، به رغم شرایط دشوار حاکم در روزهای جنگ عراق با ایران، ایشان اصرار داشتند که در نجف بمانند و با ایمان به ضرورت ادامه حیات استقلالی حوزه از دولت، و به منظور پیشگیری از پیامدهای منفی ناشی از نادیده گرفتن این استقلال، تدریس در حوزهٔ علمیهٔ مقدسه را پی گرفتند.<br>


خط ۱۷۷: خط ۲۲۱:
بدین سان، حضرت استاد از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونه‌ای که در این سال‌ها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان‌ های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگویی‌ها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقی‌ها منت نهاد.
بدین سان، حضرت استاد از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونه‌ای که در این سال‌ها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمان‌ های اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگویی‌ها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقی‌ها منت نهاد.
   
   
==مرجعیت==
=مرجعیت=
 
در واپسین سال‌های زندگی آیت الله خوئی میان بسیاری از فضلا، دغدغه‌های فراوانی برای یافتن شخصی به عنوان جانشین آیت الله خوئی و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزهٔ علمیه و استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد و به شایستگی‌های علمی و پارسایی و تقوا و حکمت و تدبیری که از ضرورت‌های بایسته برای یک مرجع تقلیداست، آراسته باشد.  
در واپسین سال‌های زندگی آیت الله خوئی میان بسیاری از فضلا، دغدغه‌های فراوانی برای یافتن شخصی به عنوان جانشین آیت الله خوئی و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزهٔ علمیه و استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد و به شایستگی‌های علمی و پارسایی و تقوا و حکمت و تدبیری که از ضرورت‌های بایسته برای یک مرجع تقلیداست، آراسته باشد.  
بدین سان، نگاه بسیاری از فضلا به حضرت استاد معطوف شد، کسی که آیت‌ الله خوئی وی را برای امامت جماعت به جای خود در مسجد خضرا برگزیده، و آوازه این اقدام در میان توده‌ های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد می‌شد.<br>
بدین سان، نگاه بسیاری از فضلا به حضرت استاد معطوف شد، کسی که آیت‌ الله خوئی وی را برای امامت جماعت به جای خود در مسجد خضرا برگزیده، و آوازه این اقدام در میان توده‌ های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد می‌شد.<br>
خط ۱۸۳: خط ۲۲۸:
با درگذشت آیت الله خوئی در 8 صفر 1413 قمری، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت الله سیدعلی بهشتی و آیت‌ الله شیخ مرتضی بروجردی علما وفضلا مردم را به تقلید از استاد ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و ایران و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان به تقلید از معظم‌له روی آوردند. با رحلت آیت الله العظمی سید عبد الاعلی سبزواری در 27 صفر 1414 قمری، بیشتر مقلّدان آن مرحوم در عراق و خارج از آن کشور نیز به ایشان رجوع کردند و پس از ارتحال آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی در 24 جمادی الثانی 1414 قمری ، تقلید از حضرت استاد شتابی افزون‌تر و دامنه‌ای گسترده‌تر از سرزمین‌های اسلامی را فرا گرفت و بیشتر مؤمنان در عراق و احساء و قطیف و ایران و لبنان و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان و مسلمانان مهاجر در اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا و دیگران به تقلید از ایشان روی آوردند و با فوت آیت الله العظمی شیخ محمدعلی اراکی و آیت الله العظمی سید محمد روحانی رجوع به ایشان قلمروی گسترده‌تر یافت، به گونه‌ ای که حضرت استاد امروزه مرجع اعلای طایفة امامیه به شمار می‌آیند. خداوند بر طول عمر پر برکت ایشان افزوده واسلام و مسلمانان را از وجود ایشان بهرمند سازد.<br><br>
با درگذشت آیت الله خوئی در 8 صفر 1413 قمری، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت الله سیدعلی بهشتی و آیت‌ الله شیخ مرتضی بروجردی علما وفضلا مردم را به تقلید از استاد ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و ایران و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان به تقلید از معظم‌له روی آوردند. با رحلت آیت الله العظمی سید عبد الاعلی سبزواری در 27 صفر 1414 قمری، بیشتر مقلّدان آن مرحوم در عراق و خارج از آن کشور نیز به ایشان رجوع کردند و پس از ارتحال آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی در 24 جمادی الثانی 1414 قمری ، تقلید از حضرت استاد شتابی افزون‌تر و دامنه‌ای گسترده‌تر از سرزمین‌های اسلامی را فرا گرفت و بیشتر مؤمنان در عراق و احساء و قطیف و ایران و لبنان و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان و مسلمانان مهاجر در اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا و دیگران به تقلید از ایشان روی آوردند و با فوت آیت الله العظمی شیخ محمدعلی اراکی و آیت الله العظمی سید محمد روحانی رجوع به ایشان قلمروی گسترده‌تر یافت، به گونه‌ ای که حضرت استاد امروزه مرجع اعلای طایفة امامیه به شمار می‌آیند. خداوند بر طول عمر پر برکت ایشان افزوده واسلام و مسلمانان را از وجود ایشان بهرمند سازد.<br><br>


==تالیفات و تقریرات==
=تالیفات و تقریرات=
 
شرح کتاب "العروة الوثقی" , بیشتر "کتاب الطهارة" , و فرازهایی از "کتاب الخمس" و "کتاب الصلاة".
شرح کتاب "العروة الوثقی" , بیشتر "کتاب الطهارة" , و فرازهایی از "کتاب الخمس" و "کتاب الصلاة".
بحث های اصولی در چندین جلد (دوره کامل اصول).
بحث های اصولی در چندین جلد (دوره کامل اصول).
خط ۲۲۳: خط ۲۶۹:




==کتب فتوایی==
=کتب فتوایی=
 
توضیح المسائل.  
توضیح المسائل.  
توضیح المسائل جامع.  
توضیح المسائل جامع.  
خط ۲۳۱: خط ۲۷۸:
مناسک حج.
مناسک حج.
ملحقات مناسک حج.
ملحقات مناسک حج.
==خدمات اجتماعی==
=خدمات اجتماعی=
مجتمع فرهنگی مسکونی مدینة العلم در نجف اشرف؛
مجتمع فرهنگی مسکونی مدینة العلم در نجف اشرف؛
مدرسهٔ علامه بلاغی در نجف اشرف؛
مدرسهٔ علامه بلاغی در نجف اشرف؛
خط ۲۵۱: خط ۲۹۸:
<br>
<br>


==دفاتر مرجعیت==
=دفاتر مرجعیت=


در پاسخ به ندای مردم در تصدی امور مرجعیت و به منظور استمرار بخشیدن به راه مراجع عالیقدر سلف که پویندگان راه اسلام عزیز بودند بعد از آن که زعامت دینی و مرجعیت به حضرت آیت الله العظمی حاج سید علی حسینی سیستانی  محول گشت ، معظم له تمام توان خود را برای سر بلندی دین مقدس اسلام وسوق دادن مردم به سوی احکام الهی به کار بردند.  
در پاسخ به ندای مردم در تصدی امور مرجعیت و به منظور استمرار بخشیدن به راه مراجع عالیقدر سلف که پویندگان راه اسلام عزیز بودند بعد از آن که زعامت دینی و مرجعیت به حضرت آیت الله العظمی حاج سید علی حسینی سیستانی  محول گشت ، معظم له تمام توان خود را برای سر بلندی دین مقدس اسلام وسوق دادن مردم به سوی احکام الهی به کار بردند.  
خط ۲۶۱: خط ۳۰۸:
5 ـ هیئت توزیع شهریه طلاب.  
5 ـ هیئت توزیع شهریه طلاب.  
6 ـ بعثه حج.
6 ـ بعثه حج.
=== اعزام مبلغ ===
= اعزام مبلغ =
اسلام عزیز جهت رساندن ندای حقانیت خود به پیروانش ، در اقصی نقاط دنیا وحساسیتی که این امر خطیر داراست بدین منظور قسمتی در دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سیستانی عهده دار هماهنگی و پشتیبانی مبلغین می‌باشند.  
اسلام عزیز جهت رساندن ندای حقانیت خود به پیروانش ، در اقصی نقاط دنیا وحساسیتی که این امر خطیر داراست بدین منظور قسمتی در دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سیستانی عهده دار هماهنگی و پشتیبانی مبلغین می‌باشند.  
این قسمت مسئولیت اعزام صدها مبلّغ خصوصا در ماههای محرم و رمضان به تمام نقاط ایران و همچنین ارسال دهها مبلّغ به خارج از کشور بنا به درخواست مراکز اسلامی در نقاط مختلف دنیا و خصوصا ارسال مبلّغین به کشورهای عربی و آفریقایی و جنوب شرق آسیا و استرالیا و کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا و غیره را دارا می‌باشد.
این قسمت مسئولیت اعزام صدها مبلّغ خصوصا در ماههای محرم و رمضان به تمام نقاط ایران و همچنین ارسال دهها مبلّغ به خارج از کشور بنا به درخواست مراکز اسلامی در نقاط مختلف دنیا و خصوصا ارسال مبلّغین به کشورهای عربی و آفریقایی و جنوب شرق آسیا و استرالیا و کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا و غیره را دارا می‌باشد.
=== هیئت استفتاء ===
= هیئت استفتاء =
عامه مردم مایل به گرفتن پاسخ مناسب برای پرسش های شرعی خود از مراجع عظام تقلید می‌باشند در این راستا هیئتی جهت پاسخ گویی به استفتائات مطرح شده در دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی  تشکیل شده که مسئولیت این هیئت پاسخ گویی به مسائل جدید در احکام وغیره مطابق با آرا و فتاوای معظم له می باشد.  
عامه مردم مایل به گرفتن پاسخ مناسب برای پرسش های شرعی خود از مراجع عظام تقلید می‌باشند در این راستا هیئتی جهت پاسخ گویی به استفتائات مطرح شده در دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی  تشکیل شده که مسئولیت این هیئت پاسخ گویی به مسائل جدید در احکام وغیره مطابق با آرا و فتاوای معظم له می باشد.  
این قسمت از علما و فضلایی تشکیل گردیده که از شاگردان حضرت آیت الله العظمی سیستانی  محسوب میشوند و به پرسش ها پاسخ میدهند.  
این قسمت از علما و فضلایی تشکیل گردیده که از شاگردان حضرت آیت الله العظمی سیستانی  محسوب میشوند و به پرسش ها پاسخ میدهند.  
خط ۲۷۲: خط ۳۱۹:
این هیئت به پاره ای از پرسش ها پاسخ نمیگوید زیرا این پرسش ها درباره افراد خاصی است و معظم له پاسخ دادن به این نامه ها را منع نموده و سکوت در قبال چنین پرسش هایی دلیل بر معنای خاصی نیست.  
این هیئت به پاره ای از پرسش ها پاسخ نمیگوید زیرا این پرسش ها درباره افراد خاصی است و معظم له پاسخ دادن به این نامه ها را منع نموده و سکوت در قبال چنین پرسش هایی دلیل بر معنای خاصی نیست.  
و پاره ای دیگر از پرسش ها نیز به خاطر بی ارزش بودن آنها و غیره پاسخ داده نمیشود.
و پاره ای دیگر از پرسش ها نیز به خاطر بی ارزش بودن آنها و غیره پاسخ داده نمیشود.
=== ستاد کمک رسانی ===
= ستاد کمک رسانی =
آنچه که مرجعیت حضرت آیت الله العظمی حاج سید علی سیستانی را متمایز نموده، همانا ارتباط عمیق با کلیه اقشار امت اسلامی خصوصا فقرا و مستمندان و دست گیری از محرومین است ، بدین جهت دفتر معظم له بنا به احساس مسؤلیت شرعی اقدام به تأسیس هیئتی جهت کمک رسانی به این عزیزان گرفت.  
آنچه که مرجعیت حضرت آیت الله العظمی حاج سید علی سیستانی را متمایز نموده، همانا ارتباط عمیق با کلیه اقشار امت اسلامی خصوصا فقرا و مستمندان و دست گیری از محرومین است ، بدین جهت دفتر معظم له بنا به احساس مسؤلیت شرعی اقدام به تأسیس هیئتی جهت کمک رسانی به این عزیزان گرفت.  
مهم ترین فعالیت های این هیئت عبارتند از :
مهم ترین فعالیت های این هیئت عبارتند از :
خط ۲۸۵: خط ۳۳۲:
واحد ارسال کتاب و نوار
واحد ارسال کتاب و نوار
جهت نشر وتبلیغ اسلام و رساندن حقانیت آن به جهانیان در اقصی نقاط گیتی ، دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سیستانی مبادرت به تأسیس واحدی نمود تا مسئولیت ارسال کتابها و مقالات علمی درباره شیعه وهمچنین آثار منتشر شده ازمعظم‌له، شامل رساله توضیح المسائل ، و منهاج الصالحین و ده‌ها کتاب فقهی را به عهده داشته باشد.
جهت نشر وتبلیغ اسلام و رساندن حقانیت آن به جهانیان در اقصی نقاط گیتی ، دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سیستانی مبادرت به تأسیس واحدی نمود تا مسئولیت ارسال کتابها و مقالات علمی درباره شیعه وهمچنین آثار منتشر شده ازمعظم‌له، شامل رساله توضیح المسائل ، و منهاج الصالحین و ده‌ها کتاب فقهی را به عهده داشته باشد.
=== واحد شهریه طلاب ===
= واحد شهریه طلاب =
هنگامی که مرجعیت عامه به حضرت آیت الله العظمی سیستانی  رسید ، ایشان اهتمام خاصی به حوزه های علمیه ومدارس دینی داشته‌اند که نشان دهنده احساس مسئولیتی است که ایشان در حفظ و نشر مفاهیم عالی مذهب اهل بیت (علیهم السلام) دارا می باشند.  
هنگامی که مرجعیت عامه به حضرت آیت الله العظمی سیستانی  رسید ، ایشان اهتمام خاصی به حوزه های علمیه ومدارس دینی داشته‌اند که نشان دهنده احساس مسئولیتی است که ایشان در حفظ و نشر مفاهیم عالی مذهب اهل بیت (علیهم السلام) دارا می باشند.  
ازاین رو به منظور پشتیبانی از حوزه های علمیه سالانه مبالغ قابل توجهی صرف شهریه طلاب می نمایند ، که این شهریه ها شامل 300 حوزه علمیه بزرگ و کوچک در نقاط مختلف ایران می گردد که شامل 35هزار طلبه در قم ، 10هزار طلبه در مشهد ، و4هزار طلبه در اصفهان می باشد.  
ازاین رو به منظور پشتیبانی از حوزه های علمیه سالانه مبالغ قابل توجهی صرف شهریه طلاب می نمایند ، که این شهریه ها شامل 300 حوزه علمیه بزرگ و کوچک در نقاط مختلف ایران می گردد که شامل 35هزار طلبه در قم ، 10هزار طلبه در مشهد ، و4هزار طلبه در اصفهان می باشد.  
خط ۲۹۴: خط ۳۴۱:
4ـ لبنان.
4ـ لبنان.
5ـ افغانستان.
5ـ افغانستان.
=== بعثه حج ===
= بعثه حج =
فرصت حج برای بعضی مسلمانان قابل تکرارنیست ازاین جهت در انجام رساندن اعمال حج باید کمال دقت واحتیاط را شخص دارا باشد از این رو بعثه حج دفتر آیت الله العظمی سیستانی  تمام کوشش خود را به کار می‌بندد که حجاج مناسک خود را با کمال دقت به اتمام رسانند.  
فرصت حج برای بعضی مسلمانان قابل تکرارنیست ازاین جهت در انجام رساندن اعمال حج باید کمال دقت واحتیاط را شخص دارا باشد از این رو بعثه حج دفتر آیت الله العظمی سیستانی  تمام کوشش خود را به کار می‌بندد که حجاج مناسک خود را با کمال دقت به اتمام رسانند.  
این بعثه فعالیت های مختلفی را دارا می‌باشد که به علت وسعتشان به شمه‌ای از آنها خواهیم پرداخت :
این بعثه فعالیت های مختلفی را دارا می‌باشد که به علت وسعتشان به شمه‌ای از آنها خواهیم پرداخت :
خط ۳۰۲: خط ۳۴۹:
4 ـ ارائه کمک به مبلغینی که به حج مشرف شده‌اند.<br>
4 ـ ارائه کمک به مبلغینی که به حج مشرف شده‌اند.<br>


==مراکز و مؤسسات==
=مراکز و مؤسسات=


مؤسسهٔ امام علی (علیه السلام) ـ قم؛
مؤسسهٔ امام علی (علیه السلام) ـ قم؛
خط ۳۳۰: خط ۳۷۷:
مؤسسهٔ خیریه راه ایمان ـ تهران.<br>
مؤسسهٔ خیریه راه ایمان ـ تهران.<br>


==سیره تقریبی==
=سیره تقریبی=
===دیدار هیئتی از علمای اهل سنت عراق===
 
==دیدار هیئتی از علمای اهل سنت عراق==
 
آیت الله سیستانی، در دیدار محسن عبدالحمید، یکی از اعضای شورای حکومتی این کشور و هیئتی از علمای اهل سنت، بر وحدت شیعه و سنی تاکید کرد. عبدالحمید که ریاست حزب اسلامی عراق را نیز بر عهده دارد، در پایان این دیدار گفت: ما در دیدار با آیةالله سیستانی، عهد بستیم که هرچه در توان داریم، برای حفظ وحدت و یکپارچگی و استقلال عراق، به کار بندیم.
آیت الله سیستانی، در دیدار محسن عبدالحمید، یکی از اعضای شورای حکومتی این کشور و هیئتی از علمای اهل سنت، بر وحدت شیعه و سنی تاکید کرد. عبدالحمید که ریاست حزب اسلامی عراق را نیز بر عهده دارد، در پایان این دیدار گفت: ما در دیدار با آیةالله سیستانی، عهد بستیم که هرچه در توان داریم، برای حفظ وحدت و یکپارچگی و استقلال عراق، به کار بندیم.
وی از تفرقه میان اقوام مختلف عراقی به عنوان یکی از خطرناک ترین حربه‌های دشمنان یاد کرد و افزود: قرآن، پیامبر و قبلۀ ما یکی است؛ پس هیچ دلیلی وجود ندارد که میان شیعه و سنی، جدایی و تفرقه پیدا شود.
وی از تفرقه میان اقوام مختلف عراقی به عنوان یکی از خطرناک ترین حربه‌های دشمنان یاد کرد و افزود: قرآن، پیامبر و قبلۀ ما یکی است؛ پس هیچ دلیلی وجود ندارد که میان شیعه و سنی، جدایی و تفرقه پیدا شود.
عبدالحمید گفت: مردم عراق از شیعه و سنی با هوشیاری در برابر توطئه های دشمنان ایستادند و به هیچ وجه اجازه نداده و نخواهند داد که خللی بین اقوام مختلف در عراق به وجود آید. وی افزود: این درحالی است که بسیاری کوشیدند این طور القا کنند که درصورت سقوط صدام، خون های شیعیان و سنی ها در خیابان های عراق ریخته خواهد شد. بر پایه این گزارش، در این دیدار هیئتی از اوقاف اهل تسنن و علمای اسلامی به ریاست شیخ محمود خلف الجراد، شیخ احمد الجبوری، حازم الجنابی و شیخ حسن ملا علی، محسن عبدالحمید را همراهی می کردند. <br>
عبدالحمید گفت: مردم عراق از شیعه و سنی با هوشیاری در برابر توطئه های دشمنان ایستادند و به هیچ وجه اجازه نداده و نخواهند داد که خللی بین اقوام مختلف در عراق به وجود آید. وی افزود: این درحالی است که بسیاری کوشیدند این طور القا کنند که درصورت سقوط صدام، خون های شیعیان و سنی ها در خیابان های عراق ریخته خواهد شد. بر پایه این گزارش، در این دیدار هیئتی از اوقاف اهل تسنن و علمای اسلامی به ریاست شیخ محمود خلف الجراد، شیخ احمد الجبوری، حازم الجنابی و شیخ حسن ملا علی، محسن عبدالحمید را همراهی می کردند. <br>


===اعضای کمیتۀ آماده سازی برگزاری کنفرانس نخبگان و فرهیختگان علمی عراق===
==اعضای کمیتۀ آماده سازی برگزاری کنفرانس نخبگان و فرهیختگان علمی عراق==
 
وی به هنگام دیدار با اعضای کمیتۀ آماده‌سازی برگزاری کنفرانس نخبگان و فرهیختگان علمی عراق، خاطر نشان ساخت: از شما می خواهم سلام مرا به تمام عراقی‌ها برسانید و آنها را به همزیستی مسالمت آمیز در کنار مذاهب، ادیان، طوایف، قومیت‌ها و ملیت‌ها، دعوت کنید. مرجع بزرگ شیعیان عراق تاکید کرد: ما به همزیستی مسالمت‌آمیز مردم در بین همه طایفه ها و ادیان، ایمان داریم و دانشمندان و فرهیختگان باید مرد و زن عراقی را به سجایای اخلاقی و دوست داشتن بشریت، آگاه سازند. وی یاد آورشد: هر ملتی دارای هویت است و ملتی که بی هویت است، ملت نیست و هویت ما، احترام گذاشتن به اسلام و زبان عربی است؛ زیرا این دو، اساس و وجود ماست. وی شدیداً با خروج دانشمندان، پزشکان و فرهیختگان از عراق، جهت دست یابی به مادیات مخالفت کرد و گفت: هرگز نباید آنها دست به چنین کاری بزنند. آنها باید با داشتن احساس مسئولیت،  
وی به هنگام دیدار با اعضای کمیتۀ آماده‌سازی برگزاری کنفرانس نخبگان و فرهیختگان علمی عراق، خاطر نشان ساخت: از شما می خواهم سلام مرا به تمام عراقی‌ها برسانید و آنها را به همزیستی مسالمت آمیز در کنار مذاهب، ادیان، طوایف، قومیت‌ها و ملیت‌ها، دعوت کنید. مرجع بزرگ شیعیان عراق تاکید کرد: ما به همزیستی مسالمت‌آمیز مردم در بین همه طایفه ها و ادیان، ایمان داریم و دانشمندان و فرهیختگان باید مرد و زن عراقی را به سجایای اخلاقی و دوست داشتن بشریت، آگاه سازند. وی یاد آورشد: هر ملتی دارای هویت است و ملتی که بی هویت است، ملت نیست و هویت ما، احترام گذاشتن به اسلام و زبان عربی است؛ زیرا این دو، اساس و وجود ماست. وی شدیداً با خروج دانشمندان، پزشکان و فرهیختگان از عراق، جهت دست یابی به مادیات مخالفت کرد و گفت: هرگز نباید آنها دست به چنین کاری بزنند. آنها باید با داشتن احساس مسئولیت،  
در فراهم کردن شرایط رفاهی و آسایش برای مردم عراق، مشارکت کنند. این مرجع شیعیان عراق با بیان اینکه جایگاه شما دانشمندان در این جامعه، همانند جایگاه انبیا در آن زمان و مکان است، افزود:
در فراهم کردن شرایط رفاهی و آسایش برای مردم عراق، مشارکت کنند. این مرجع شیعیان عراق با بیان اینکه جایگاه شما دانشمندان در این جامعه، همانند جایگاه انبیا در آن زمان و مکان است، افزود:
خودم سختی زندگی را تحمل کردم و در خانۀ خود زندانی بودم. مدت‌هاست که عراقی‌ها با سختی‌ها و مشکلات روبه رو شده‌اند و این، نشانگر عمق تحمل پذیری و بیداری آنهاست.
خودم سختی زندگی را تحمل کردم و در خانۀ خود زندانی بودم. مدت‌هاست که عراقی‌ها با سختی‌ها و مشکلات روبه رو شده‌اند و این، نشانگر عمق تحمل پذیری و بیداری آنهاست.
آیةالله العظمی سیستانی در پایان گفت: ارزش و بهای عراق به وجود شما دانشمندان است. بنابراین، شما را به خدمت کردن به مردم عراق و تحمل مشکلات فرا می خوانم. وی تاکید کرد: عراق کشور شماست و شما باید فرزندان این کشور را با سجایای اخلاقی و توجه به مستضعفان، آشنا سازید.<br>
آیةالله العظمی سیستانی در پایان گفت: ارزش و بهای عراق به وجود شما دانشمندان است. بنابراین، شما را به خدمت کردن به مردم عراق و تحمل مشکلات فرا می خوانم. وی تاکید کرد: عراق کشور شماست و شما باید فرزندان این کشور را با سجایای اخلاقی و توجه به مستضعفان، آشنا سازید.<br>
===حفظ حرمت مکان های مذهبی===
 
==حفظ حرمت مکان های مذهبی==
 
سیستانی، حملۀ برخی از نیروهای گارد ملی عراق به مسجد ابوحنیفه در بغداد را محکوم کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه از نجف، حامد الخفاف سخن گوی آیةالله سیستانی در بیروت گفت: «این حمله به هیچ وجه، قابل پذیرش نیست و ما هرگونه اقدامی که مکان های مقدس را هدف قرار دهد، محکوم می کنیم.» وی تصریح کرد: «حرمت هیچ مکان عبادتی نباید شکسته شود».<br>
سیستانی، حملۀ برخی از نیروهای گارد ملی عراق به مسجد ابوحنیفه در بغداد را محکوم کرد. به گزارش خبرگزاری فرانسه از نجف، حامد الخفاف سخن گوی آیةالله سیستانی در بیروت گفت: «این حمله به هیچ وجه، قابل پذیرش نیست و ما هرگونه اقدامی که مکان های مقدس را هدف قرار دهد، محکوم می کنیم.» وی تصریح کرد: «حرمت هیچ مکان عبادتی نباید شکسته شود».<br>
===تکریم و حمایت از حقوق ترکمن ها===
 
==تکریم و حمایت از حقوق ترکمن ها==
 
سیستانی گفت: «ترکمن‌ها در قلب من جای دارند و من به آنها افتخار می کنم». پایگاه خبری «اخبار العراق» امروز به نقل از منابع مطبوعاتی عراق نوشت: «آیةالله سیستانی در دیدار با عباس البیاتی دبیر کل اتحادیۀ اسلامی ترکمن‌های عراق با اشاره به حقوق اقلیت‌های عراق، بر ضرورت تامین حقوق اقلیت‌ها، ترکمن‌ها و کردهای فییلی (کردهای شیعه) تاکید کرد». آیةالله العظمی سیستانی در پایان این دیدار و به هنگام خداحافظی با البیاتی و هیئت همراه وی گفت: <big>«ترکمن‌ها در قلب من جای دارند و سلام مرا به آنان برسان»</big>. وی در پایان با بیان این که او از همان ابتدا آرزو داشته است که ترکمن‌ها در این فهرست انتخاباتی شرکت کنند، تأکید کرد: <big>من به ترکمن‌ها و حقوق آنها افتخار می کنم</big>.<br>
سیستانی گفت: «ترکمن‌ها در قلب من جای دارند و من به آنها افتخار می کنم». پایگاه خبری «اخبار العراق» امروز به نقل از منابع مطبوعاتی عراق نوشت: «آیةالله سیستانی در دیدار با عباس البیاتی دبیر کل اتحادیۀ اسلامی ترکمن‌های عراق با اشاره به حقوق اقلیت‌های عراق، بر ضرورت تامین حقوق اقلیت‌ها، ترکمن‌ها و کردهای فییلی (کردهای شیعه) تاکید کرد». آیةالله العظمی سیستانی در پایان این دیدار و به هنگام خداحافظی با البیاتی و هیئت همراه وی گفت: <big>«ترکمن‌ها در قلب من جای دارند و سلام مرا به آنان برسان»</big>. وی در پایان با بیان این که او از همان ابتدا آرزو داشته است که ترکمن‌ها در این فهرست انتخاباتی شرکت کنند، تأکید کرد: <big>من به ترکمن‌ها و حقوق آنها افتخار می کنم</big>.<br>
===اهتمام به مشارکت اهل سنت در عراق===
 
==اهتمام به مشارکت اهل سنت در عراق==
 
آیةالله العظمی سیستانی خواستار مشارکت اعراب اهل سنت در دولت آینده عراق شد.
آیةالله العظمی سیستانی خواستار مشارکت اعراب اهل سنت در دولت آینده عراق شد.
به گزارش مهر به نقل از رادیو آمریکایی «سوا»، عباس بیاتی، عضو ائتلاف عراق یکپارچه تاکید کرد: آیةالله سیستانی مرجع عالی شیعیان بر ضرورت ایفای نقش اهل سنت در تشکیل دولت آینده و مشارکت آنها در تدوین قانون اساسی دائمی عراق، تاکید کرد.<br>
به گزارش مهر به نقل از رادیو آمریکایی «سوا»، عباس بیاتی، عضو ائتلاف عراق یکپارچه تاکید کرد: آیةالله سیستانی مرجع عالی شیعیان بر ضرورت ایفای نقش اهل سنت در تشکیل دولت آینده و مشارکت آنها در تدوین قانون اساسی دائمی عراق، تاکید کرد.<br>
===تاکید بر حمایت شیعیان و سنی ها از یکدیگر===
 
==تاکید بر حمایت شیعیان و سنی ها از یکدیگر==
 
جمعی از علمای اهل سنت عراق پس از دیدار با آیةالله العظمی سیستانی در نجف اشرف، مقابله با سازمان القاعده را از همۀ علمای مسلمانان خواستار شدند و از رسانه ها خواستند پیام وحدت و برادری مسلمانان عراق را منعکس کنند.
جمعی از علمای اهل سنت عراق پس از دیدار با آیةالله العظمی سیستانی در نجف اشرف، مقابله با سازمان القاعده را از همۀ علمای مسلمانان خواستار شدند و از رسانه ها خواستند پیام وحدت و برادری مسلمانان عراق را منعکس کنند.
شیخ الملا رئیس علمای جنوب عراق دربارۀ دیدار با آیةالله العظمی سیستانی گفت از رسانه‌ها می خواهیم به همه علمای جهان اسلام خبر دهند که آیةالله سیستانی از صمیم قلب خود برای هزارمین بار گفت: من خدمت گزار همه عراقی‌ها هستم و ما از همین جا اعلام می کنیم مراجع تقلید نجف اشرف و مرجع بزرگ شیعیان عراق بر حرمت خون همه مردم عراق، به ویژه خون سنی های عراق، تاکید می کند و از از برادران شیعی و سنی می خواهد از یکدیگر حمایت کنند.
شیخ الملا رئیس علمای جنوب عراق دربارۀ دیدار با آیةالله العظمی سیستانی گفت از رسانه‌ها می خواهیم به همه علمای جهان اسلام خبر دهند که آیةالله سیستانی از صمیم قلب خود برای هزارمین بار گفت: من خدمت گزار همه عراقی‌ها هستم و ما از همین جا اعلام می کنیم مراجع تقلید نجف اشرف و مرجع بزرگ شیعیان عراق بر حرمت خون همه مردم عراق، به ویژه خون سنی های عراق، تاکید می کند و از از برادران شیعی و سنی می خواهد از یکدیگر حمایت کنند.
وی افزود: ما از همین جا از علمای جهان اسلام می خواهیم همه خشونت هایی را که برضد عراقی‌ها صورت می گیرد، محکوم کنند و به صراحت مردم را از جنایت های القاعده در عراق، آگاه کنند. این پیام آیةالله سیستانی به همه علمای اسلام است، از سوی دیگر، سید صدر الدین قبانچی درباره دیدار علمای اهل سنت با آیةالله سیستانی گفت ایشان تاکید کردند که من خدمت گزار همۀ عراقی‌ها هستم و آنها را دوست می دارم و میان سنی، شیعی، کرد و مسیحی، تفاوتی قائل نیستم.
وی افزود: ما از همین جا از علمای جهان اسلام می خواهیم همه خشونت هایی را که برضد عراقی‌ها صورت می گیرد، محکوم کنند و به صراحت مردم را از جنایت های القاعده در عراق، آگاه کنند. این پیام آیةالله سیستانی به همه علمای اسلام است، از سوی دیگر، سید صدر الدین قبانچی درباره دیدار علمای اهل سنت با آیةالله سیستانی گفت ایشان تاکید کردند که من خدمت گزار همۀ عراقی‌ها هستم و آنها را دوست می دارم و میان سنی، شیعی، کرد و مسیحی، تفاوتی قائل نیستم.
وی افزود: علمای سنی که از کردستان، بصره، ناصریه و فلوجه به دفتر آیةالله سیستانی آمده بودند، از این دیدار که نخستین همایش ملی علمای سنی و شیعی به شمار می رود، ابراز خشنودی کردند.
وی افزود: علمای سنی که از کردستان، بصره، ناصریه و فلوجه به دفتر آیةالله سیستانی آمده بودند، از این دیدار که نخستین همایش ملی علمای سنی و شیعی به شمار می رود، ابراز خشنودی کردند.
القبانچی با اشاره به ابراز خشنودی آیةالله العظمی سیستانی از بازگشت وحدت و آرامش به عراق، تاکید کرد: آیةالله سیستانی چیزی فراتر از وحدت از ملت عراق انتظار دارد و خواهان حمایت شیعیان و سنی‌ها از یکدیگر است.
القبانچی با اشاره به ابراز خشنودی آیةالله العظمی سیستانی از بازگشت وحدت و آرامش به عراق، تاکید کرد: آیةالله سیستانی چیزی فراتر از وحدت از ملت عراق انتظار دارد و خواهان حمایت شیعیان و سنی‌ها از یکدیگر است.
شیخ محمد العکلاوی، رئیس علمای اهل سنت کردستان عراق تاکید کرد: نشست ملی علمای مذهبی به منظور اجرای وحدت و مرهم نهادن بر زخم های ملت عراق صورت می گیرد. وی بر اهمیت نقش علما در کشور تاکید و خاطر نشان کرد که نقش علما می تواند نقشه سیاسی کشور را تغییر دهد.
شیخ محمد العکلاوی، رئیس علمای اهل سنت کردستان عراق تاکید کرد: نشست ملی علمای مذهبی به منظور اجرای وحدت و مرهم نهادن بر زخم های ملت عراق صورت می گیرد. وی بر اهمیت نقش علما در کشور تاکید و خاطر نشان کرد که نقش علما می تواند نقشه سیاسی کشور را تغییر دهد.
العکلاوی ابراز امیدواری کرد که اظهارات دل نشین آیةالله العظمی سیستانی در میان همهٔ مردم عراق، فراگیر شود و به وحدت کلمۀ آنها منتهی شود.<br>
العکلاوی ابراز امیدواری کرد که اظهارات دل نشین آیةالله العظمی سیستانی در میان همهٔ مردم عراق، فراگیر شود و به وحدت کلمۀ آنها منتهی شود.<br>
===پرهیز از ادبیات تشنج آفرین===
 
==پرهیز از ادبیات تشنج آفرین==
 
آیت الله العظمی سیستانی در جمع علمای اهل سنت شرکت کننده در [[کنفرانس وحدت]] در نجف اشر ف که به حضور وی رسیده بودند، چنین اظهار داشت:
آیت الله العظمی سیستانی در جمع علمای اهل سنت شرکت کننده در [[کنفرانس وحدت]] در نجف اشر ف که به حضور وی رسیده بودند، چنین اظهار داشت:
«به شما خوش آمد می گویم که به نجف آمدید و.. . بعد از تعرض به مرقد عسکریین (علیهما السلام) همۀ شیعیان را به آرامش دعوت کردم و از آنها خواستم که واکنشی نشان ندهند و گفتم که این اقدام از طرف اهل سنت نبوده است. من اطمینان دارم که ریشۀ تفرقه افکنی در خارج است. من [در زمان طلبگی] نزد شیخ احمد الراوی که از علمای اهل سنت در سامرا بود، درس خواندم و به ذهنم خطور نکرد که ایشان پیرو مذهب دیگری بودند. همچنین به برخی از پزشکان که از اهل سنت بودند، مراجعه می کردیم و چون ما از طلاب علوم دینی بودیم از ما پول ویزیت نمی گرفتند و اصلا فکر نمی کردند که ما شیعه هستیم یا سنی.... باید بر مشترکات تمرکز کنید و دلیلی ندارد به مسائل اختلافی بپردازید. مشارکت کردن در ایجاد تفرقه، حتی به اندازه یک کلمه یا نصف کلمه، جایز نیست وواجب است که از ادبیات تشنج آفرین پرهیز شود.<br>
«به شما خوش آمد می گویم که به نجف آمدید و.. . بعد از تعرض به مرقد عسکریین (علیهما السلام) همۀ شیعیان را به آرامش دعوت کردم و از آنها خواستم که واکنشی نشان ندهند و گفتم که این اقدام از طرف اهل سنت نبوده است. من اطمینان دارم که ریشۀ تفرقه افکنی در خارج است. من [در زمان طلبگی] نزد شیخ احمد الراوی که از علمای اهل سنت در سامرا بود، درس خواندم و به ذهنم خطور نکرد که ایشان پیرو مذهب دیگری بودند. همچنین به برخی از پزشکان که از اهل سنت بودند، مراجعه می کردیم و چون ما از طلاب علوم دینی بودیم از ما پول ویزیت نمی گرفتند و اصلا فکر نمی کردند که ما شیعه هستیم یا سنی.... باید بر مشترکات تمرکز کنید و دلیلی ندارد به مسائل اختلافی بپردازید. مشارکت کردن در ایجاد تفرقه، حتی به اندازه یک کلمه یا نصف کلمه، جایز نیست وواجب است که از ادبیات تشنج آفرین پرهیز شود.<br>
===پیام به گردهمایی سنی و شیعه عراق در نجف اشرف===
==پیام به گردهمایی سنی و شیعه عراق در نجف اشرف==
آیةالله العظمی سیستانی در پیامی که برای نخستین گردهمایی سنی و شیعه عراق در نجف اشرف فرستاد، چنین مرقوم داشت: <big>هیچ اختلاف واقعی میان شیعیان و سنی ها وجود ندارد و بنده خادم همه عراقی‌ها هستم</big>. بنده همه مردم را دوست دارم. دین اسلام، دین محبت است و از این که دشمنان توانستند میان مذاهب اسلامی تفرقه بیندازند، شگفت زده‌ام.<br>
آیةالله العظمی سیستانی در پیامی که برای نخستین گردهمایی سنی و شیعه عراق در نجف اشرف فرستاد، چنین مرقوم داشت: <big>هیچ اختلاف واقعی میان شیعیان و سنی ها وجود ندارد و بنده خادم همه عراقی‌ها هستم</big>. بنده همه مردم را دوست دارم. دین اسلام، دین محبت است و از این که دشمنان توانستند میان مذاهب اسلامی تفرقه بیندازند، شگفت زده‌ام.<br>


خط ۳۶۹: خط ۴۳۳:
در بخش پایانی این پیام آمده است: شهروندان سنی همانند شیعیان در قبرهای دسته جمعی زنده به گور شدند. من از همۀ کسانی که در پی حقوق خود هستند، حمایت خواهم کرد.
در بخش پایانی این پیام آمده است: شهروندان سنی همانند شیعیان در قبرهای دسته جمعی زنده به گور شدند. من از همۀ کسانی که در پی حقوق خود هستند، حمایت خواهم کرد.
حضرت آیةالله العظمی سیستانی در این پیام که از جانب وی در مراسم افتتاحیۀ نخستین گردهمایی سنی و شیعۀ عراق در نجف اشرف ارائه شد، چنین بیان کرد: من همه را دوست دارم و دین، همین محبت است و در شگفتم که چگونه دشمنان توانسته‌اند بین مذاهب اسلامی تفرقه ایجاد کنند.<br>
حضرت آیةالله العظمی سیستانی در این پیام که از جانب وی در مراسم افتتاحیۀ نخستین گردهمایی سنی و شیعۀ عراق در نجف اشرف ارائه شد، چنین بیان کرد: من همه را دوست دارم و دین، همین محبت است و در شگفتم که چگونه دشمنان توانسته‌اند بین مذاهب اسلامی تفرقه ایجاد کنند.<br>
===صدور فتوای جهاد کفایی در مقابل داعش===
==صدور فتوای جهاد کفایی در مقابل داعش==
کشور عراق مورد تهاجم وحشیانه گروه تکفیری داعش قرار گرفت، آیةالله سیستانی در راستای دفاع از حریم عموم مردم عراق، اعم از شیعه و سنی و سایر اقلیت‌های دینی و مذهبی، پیامی جهاد کفایی را صادر کرد؛ به طوری که این پیام تاریخی، عامل اتحاد میان اقشار مختلف مردم عراق شد و از سوی همۀ گروه‌ها و همۀ پیروان مذاهب، مورد استقبال کم نظیری قرار گرفت.<br>
کشور عراق مورد تهاجم وحشیانه گروه تکفیری داعش قرار گرفت، آیةالله سیستانی در راستای دفاع از حریم عموم مردم عراق، اعم از شیعه و سنی و سایر اقلیت‌های دینی و مذهبی، پیامی جهاد کفایی را صادر کرد؛ به طوری که این پیام تاریخی، عامل اتحاد میان اقشار مختلف مردم عراق شد و از سوی همۀ گروه‌ها و همۀ پیروان مذاهب، مورد استقبال کم نظیری قرار گرفت.<br>
<br>
<br>
۱٬۰۰۷

ویرایش