confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
کلمه حنیف ده بار در قرآن تکرار شده و جمع آن یعنی کلمه حنفاء نیز دو بار آمده است. <ref>ر. ک. سوره حج، آیه ۳۱؛ سوره بینه، آیه ۵.</ref> از ده مورد یاد شده دوبار در توصیف کلمه دین آورده شده <ref>ر. ک. سوره یونس، آیه ۱۰۵؛ سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و پنج مورد حال یا صفت از دین و ملت ابراهیم است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۵؛ سوره آل عمران، آیه ۹۵؛ سوره نساء، آیه ۱۲۵؛ سوره انعام، آیه ۱۶۱؛ سوره نحل، آیه ۱۲۳</ref> در این آیات به پیروی از دین حضرت ابراهیم -دینی که از همه دینهای باطل به سوی دین حق مایل بوده- امر شده است. | کلمه حنیف ده بار در قرآن تکرار شده و جمع آن یعنی کلمه حنفاء نیز دو بار آمده است. <ref>ر. ک. سوره حج، آیه ۳۱؛ سوره بینه، آیه ۵.</ref> از ده مورد یاد شده دوبار در توصیف کلمه دین آورده شده <ref>ر. ک. سوره یونس، آیه ۱۰۵؛ سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و پنج مورد حال یا صفت از دین و ملت ابراهیم است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۵؛ سوره آل عمران، آیه ۹۵؛ سوره نساء، آیه ۱۲۵؛ سوره انعام، آیه ۱۶۱؛ سوره نحل، آیه ۱۲۳</ref> در این آیات به پیروی از دین حضرت ابراهیم -دینی که از همه دینهای باطل به سوی دین حق مایل بوده- امر شده است. | ||
کلمه حنیف دوبار نیز در توصیف خود حضرت ابراهیم آورده شده است. به عنوان مثال خداوند در توصیف اعتقادات او میفرماید:«ما کانَ إِبراهیم یهُودیاً وَلا نَصْرانیاً ولکنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً وَما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین» <ref>سوره آل عمران، آیه 67</ref> یعنی: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه حنیف و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود. و به نوعی دیگر، همین معنا را در آیه دیگر تکرار کرده و میفرماید:«إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یک مِنَ الْمُشْرِکین» ابراهیم امتی مطیع فرمان خدا حنیف بود و از مشرکان نبود.<ref>سوره نحل، آیه ۱۲۰.</ref> | کلمه حنیف دوبار نیز در توصیف خود حضرت ابراهیم آورده شده است. به عنوان مثال خداوند در توصیف اعتقادات او میفرماید:«ما کانَ إِبراهیم یهُودیاً وَلا نَصْرانیاً ولکنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً وَما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین» <ref>سوره آل عمران، آیه 67</ref> یعنی: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه حنیف و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود. و به نوعی دیگر، همین معنا را در آیه دیگر تکرار کرده و میفرماید:«إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یک مِنَ الْمُشْرِکین» ابراهیم امتی مطیع فرمان خدا حنیف بود و از مشرکان نبود.<ref>سوره نحل، آیه ۱۲۰.</ref> | ||
از مجموع موارد استعمال کلمه حنیف در قرآن، چنین برمیآید که مراد از آن توحید فطری و روش و نگرش انبیای الهی مخصوصاً حضرت ابراهیم(ع) بوده و به نوعی نقطه مقابل شرک و مشرکان شمرده میشده است. همچنین از آیه ۷۹ [[سوره انعام]] و ۳۰ [[سوره روم]] و آیات دیگر | از مجموع موارد استعمال کلمه حنیف در قرآن، چنین برمیآید که مراد از آن توحید فطری و روش و نگرش انبیای الهی مخصوصاً حضرت ابراهیم(ع) بوده و به نوعی نقطه مقابل شرک و مشرکان شمرده میشده است. همچنین از آیه ۷۹ [[سوره انعام]] و ۳۰ [[سوره روم]] و آیات دیگر فهمیده میشود که بین حنیفیت و فطرت یعنی نگرش پاک و بیآلایش و گرایش غریزی و فطری نسبت به آفریدگار جهان، پیوندی وجود دارد. دز ضمن از آیات ۱۳۵ بقره و ۶۷ آل عمران دو نکته به دست میآید: 1: حنیفیت نه یهودیت است و نه مسیحیت 2: با مسلم بودن (در معنای قبل از «اسلامی» آن) مترادف است.<ref>خرمشاهی بهاء الدین، ترجمه، توضیحات و واژهنامه مربوط به قرآن کریم، ص۲۱.</ref> | ||
== دین حنیف در روایات == | == دین حنیف در روایات == | ||
در [[احادیث]] کلمه حنیف و حنیفیه، فراوان بهکار رفته و منشأ آن فطرت دانسته شده است. [[امام باقر(ع)]] میفرماید:الحنیفیة من الفطرة التی فطر اللّه الناس علیها لا تبدیل لخلق اللّه... ؛ حنیفیت از فطرتی است که خداوند مردم را بر آن خلق کرده و در خلق الهی تبدیل نیست.<ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۱۲؛</ref> <ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۸۱</ref> | در [[احادیث]] کلمه حنیف و حنیفیه، فراوان بهکار رفته و منشأ آن فطرت دانسته شده است. [[امام باقر(ع)]] میفرماید:الحنیفیة من الفطرة التی فطر اللّه الناس علیها لا تبدیل لخلق اللّه... ؛ حنیفیت از فطرتی است که خداوند مردم را بر آن خلق کرده و در خلق الهی تبدیل نیست.<ref>کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۱۲؛</ref> <ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۸۱</ref> | ||
مهمترین کاربرد حنیفیت در احادیث، اطلاق آن به مجموعهای از | مهمترین کاربرد حنیفیت در احادیث، اطلاق آن به مجموعهای از سنتها است که خداوند آنها را بر حضرت ابراهیم نازل کرده بود و بعدها برخی از آنها در میان اعراب جاهلی نیز مورد عمل واقع میشد.<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۲۳۷</ref> <ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۳.</ref> تا این که همه آنها دوباره توسط پیامبر اکرم(ص) احیا شد. <ref>مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۵۶.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |