۸۷٬۷۷۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نمی ف' به ' نمیف') |
جز (جایگزینی متن - ' می ف' به ' میف') |
||
خط ۲۴۵: | خط ۲۴۵: | ||
ب- خطاپذیری عقل از منظر روشنفکران مذهبی معاصر – یا قائلین به هرمنوتیک قرآن و سنت - | ب- خطاپذیری عقل از منظر روشنفکران مذهبی معاصر – یا قائلین به هرمنوتیک قرآن و سنت - | ||
بطور کلی ادعای معتقدان به روش هرمنوتیک در آثار مکتوب - ادبی و تفسیری و.... - آن است که راهی برای درک حقیقی متن این نوع آثار وجود نداشته و انسان در مواجهه با آنها براساس چهارچوبهای ذهنی خودش آنها را | بطور کلی ادعای معتقدان به روش هرمنوتیک در آثار مکتوب - ادبی و تفسیری و.... - آن است که راهی برای درک حقیقی متن این نوع آثار وجود نداشته و انسان در مواجهه با آنها براساس چهارچوبهای ذهنی خودش آنها را میفهمد بگونهای که اگر آن ذهنیتها تغییر یابد فهم او از آن آثار متحول خواهد شد. بر همین اساس کسانی که متاثر از آندیشه هرمنوتیک هستند نسبت به فهم قرآن و سنت نیز آنرا جاری دانسته و معتقدند راهی برای فهم دقیق متن قرآن و سنت وجود ندارد و لذا به قرائتهای گوناگون از دین مشروعیت میدهند. | ||
از جمله کسانی که در ایران مروج چنین آندیشه ای هستند مجتهد شبستری و دکتر سروش میباشد. اینان با پذیرش هرمنوتیک در قرآن و سنت معتقدند فهم صحیح و اطمینان بخش از قرآن و سنت ممکن نیست. | از جمله کسانی که در ایران مروج چنین آندیشه ای هستند مجتهد شبستری و دکتر سروش میباشد. اینان با پذیرش هرمنوتیک در قرآن و سنت معتقدند فهم صحیح و اطمینان بخش از قرآن و سنت ممکن نیست. | ||
خط ۲۵۸: | خط ۲۵۸: | ||
«مراد من از هرمنوتیک قرآن، بحثها و موضوعات و مسائلی است که ضرورت دارد ما تکلیفمان را با آنها روشن کنیم تا بتوانیم امروز بگوییم چگونه میتوانیم کتاب و سنت را تفسیر کنیم. | «مراد من از هرمنوتیک قرآن، بحثها و موضوعات و مسائلی است که ضرورت دارد ما تکلیفمان را با آنها روشن کنیم تا بتوانیم امروز بگوییم چگونه میتوانیم کتاب و سنت را تفسیر کنیم. | ||
نقد عقل به وسیله کانت نشان داد ساختار و نظمیکه ما از جهان به دست میآوریم به فنومنها مربوط است نه جهان فی نفسه. این طور نیست که مستقیم صورتی از جهان در ذهن ما میآید و ما جهان را فهم میکنیم؛ فنومن هست که ما با آن مواجه هستیم؛ یعنی ما آن گونه که جهان مینماید آن را فهم میکنیم نه آن طور که هست. | نقد عقل به وسیله کانت نشان داد ساختار و نظمیکه ما از جهان به دست میآوریم به فنومنها مربوط است نه جهان فی نفسه. این طور نیست که مستقیم صورتی از جهان در ذهن ما میآید و ما جهان را فهم میکنیم؛ فنومن هست که ما با آن مواجه هستیم؛ یعنی ما آن گونه که جهان مینماید آن را فهم میکنیم نه آن طور که هست. | ||
. دانش درباره جهان خارج از ذهن آغاز میشود. در ذهن ما چهارچوبهایی هست که وقتی ما با جهان مواجه میشویم جهان را در آن چهارچوبها | . دانش درباره جهان خارج از ذهن آغاز میشود. در ذهن ما چهارچوبهایی هست که وقتی ما با جهان مواجه میشویم جهان را در آن چهارچوبها میفهمیم». ممکن است بپرسید که ارتباط این دیدگاه کانت با بحث هرمنوتیک چیست. | ||
سابقا تصور میشد که فهم متون به وسیله فهم کلمات آن متن بلافاصله وارد ذهن میشود، اما با طرح دیدگاه کانت، این سؤال پیش آمد که آیا فهم متون هم از ذهن آغاز میشود؛ یعنی مقدمات، علائق، جهتگیریها، پیش دانستهها و پیش فهمهایی در ذهن هست که با فرد با آنها به سراغ متن میرود. اصلا اگر آدمی ذهنی تهی از اینها داشته باشد، نمیتواند سراغ متن برود. نقطه شروع فهمیدن و بعد تفسیر کردن یا فهمیدن و در عین حال تفسیر کردن از ذهن آغاز میشود. این گونه بود که پای ذهن به بحث فهم متون وارد شد. | سابقا تصور میشد که فهم متون به وسیله فهم کلمات آن متن بلافاصله وارد ذهن میشود، اما با طرح دیدگاه کانت، این سؤال پیش آمد که آیا فهم متون هم از ذهن آغاز میشود؛ یعنی مقدمات، علائق، جهتگیریها، پیش دانستهها و پیش فهمهایی در ذهن هست که با فرد با آنها به سراغ متن میرود. اصلا اگر آدمی ذهنی تهی از اینها داشته باشد، نمیتواند سراغ متن برود. نقطه شروع فهمیدن و بعد تفسیر کردن یا فهمیدن و در عین حال تفسیر کردن از ذهن آغاز میشود. این گونه بود که پای ذهن به بحث فهم متون وارد شد. | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۶۶: | ||
شبستری در ادامه تقریر دیدگاه شلایر ماخر میگوید: | شبستری در ادامه تقریر دیدگاه شلایر ماخر میگوید: | ||
«برخلاف تصور رایج که آنچه به صورت معمول اتفاق میافتد فهم است و سوء فهم چیزی است که گاهی اتفاق میافتد، ماخر گفت قضیه برعکس است؛ آنچه معمولا اتفاق میافتد سوء فهم است؛ پس شما در رویارویی با نوشته دیگران باید اصل را بر این بگذارید که نمیفهمید. | «برخلاف تصور رایج که آنچه به صورت معمول اتفاق میافتد فهم است و سوء فهم چیزی است که گاهی اتفاق میافتد، ماخر گفت قضیه برعکس است؛ آنچه معمولا اتفاق میافتد سوء فهم است؛ پس شما در رویارویی با نوشته دیگران باید اصل را بر این بگذارید که نمیفهمید. | ||
حرفهایی که هرمنوتیکها مطرح کردهاند به ویژه این مطلب که میگوییم این موضوع را | حرفهایی که هرمنوتیکها مطرح کردهاند به ویژه این مطلب که میگوییم این موضوع را میفهمیم یعنی چه و تعریف فلسفی آن، در سنت فلسفی ما سابقه نداشته؛ نه در میان علمای اصول، نه در عرفان و نه در فلسفه ما سابقه داشته است». | ||
آیا با این اعتقاد مشهور در میان مسلمانان که متن، الفاظ و معانی قرآن همین طور که هست کاملا از طرف خدا آمده است میشود فهم را تفسیر کرد؟ اگر میگویید میشود تفسیر کرد، کدام یک از فهم و تفسیرها و با چه هدفی؟ | آیا با این اعتقاد مشهور در میان مسلمانان که متن، الفاظ و معانی قرآن همین طور که هست کاملا از طرف خدا آمده است میشود فهم را تفسیر کرد؟ اگر میگویید میشود تفسیر کرد، کدام یک از فهم و تفسیرها و با چه هدفی؟ | ||