۸۸٬۱۲۶
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== معنای اصطلاحی حنیف == | == معنای اصطلاحی حنیف == | ||
حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که از آیینها و روشهای منحرف چشم میپوشد و متوجه آیین حقیقی میشود. حضرت [[امام باقر علیه السلام]] میفرماید: «حنیف کلمه جامعی است که هیچ چیز را باقی نمیگذارد، حتی کوتاه کردن شارب و گرفتن ناخن و...».<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۱۷.</ref> | حنیف در اصطلاح به معنای کسی است که از آیینها و روشهای منحرف چشم میپوشد و متوجه آیین حقیقی میشود. حضرت [[امام محمد باقر|امام باقر علیه السلام]] میفرماید: «حنیف کلمه جامعی است که هیچ چیز را باقی نمیگذارد، حتی کوتاه کردن شارب و گرفتن ناخن و...».<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۱۷.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
پیروان دین حنیف قبل از [[بعثت پیامبر]](صلی الله علیه و آله) در [[جزیرة العرب]] دارای جایگاه دینی ممتازی بودند و به توحیدگرایی و دوری از اموری همانند شرک و بتپرستی و انجام آدابی چون حج شهرت داشتند. در آن زمان، بتپرستی و پرستش خدایان چندگانه رواج فراوانی داشت و پایبندی به توحید و دوری از شرک اندک بود. گرچه ادیان یهود و مسیحیت نیز که پرچمدار توحید بودند، در آن جامعه نمود آشکار داشتند و پیروانشان خود را از بتپرستی دور میدانستند، با اینحال دین حنیف از ادیان مطرح بوده و در [[مکه]] و دیگر مناطق، پیروانی داشت. | پیروان دین حنیف قبل از [[بعثت پیامبر]](صلی الله علیه و آله) در [[جزیرة العرب]] دارای جایگاه دینی ممتازی بودند و به توحیدگرایی و دوری از اموری همانند شرک و بتپرستی و انجام آدابی چون حج شهرت داشتند. در آن زمان، بتپرستی و پرستش خدایان چندگانه رواج فراوانی داشت و پایبندی به توحید و دوری از شرک اندک بود. گرچه ادیان یهود و مسیحیت نیز که پرچمدار توحید بودند، در آن جامعه نمود آشکار داشتند و پیروانشان خود را از بتپرستی دور میدانستند، با اینحال دین حنیف از ادیان مطرح بوده و در [[مکه]] و دیگر مناطق، پیروانی داشت. | ||
[[امام علی]] علیه السلام، وضعیت اعتقادی و فرهنگی مردم جزیرة العرب پیش از [[اسلام]] را چنین ترسیم کردند: پدران رفتند و پسران جای آنان را گرفتند تا آن که خداوند [[محمد(صلی الله علیه و آله)]] را مبعوث کرد و با وجود او، سلسله رسالت را به پایان رساند و وعده حق را محقق کرد. طومار نبوت او به مهر پیامبران ممهور و نشانههای او در کتاب آنان مذکور و آمدنش بر همه مبارک و موجب سرور گردید؛ درحالی که مردم هر دسته به کیشی گردن نهاده و هر گروه پی خواهشی افتاده و در خدمت آیینی ایستاده، یا خدای را همانند آفریدگان دانسته، یا صفتی که سزای او نیست بدو بسته، یا به بتی پیوسته و از خدای گسسته بودند. پروردگار، آنان را از گمراهی به رستگاری کشاند و از تاریکی نادانی رهانید. <ref>نهجالبلاغه، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی،خطبه اول، ص6 با تصرف اندک در عبارات</ref> و این هنگامی بود که مردم به بلاها گرفتار بودند و رشته دین سست و نا استوار و پایههای [[ایمان]] ناپایدار، چراغ هدایت بی نور، دیدههای حقیقتبین کور، همگی به خدا نافرمان، فرمانبر و یاور شیطان، از ایمان رو گردان، پایههای دین ویران، شریعت بی نام و نشان، راههایش پوشیده و نا آبادان؛ دیو را فرمان بردند و به راه او رفتند و چون گله که به آبشخور رود، پی او گرفتند. | [[امام علی]] علیه السلام، وضعیت اعتقادی و فرهنگی مردم جزیرة العرب پیش از [[اسلام]] را چنین ترسیم کردند: پدران رفتند و پسران جای آنان را گرفتند تا آن که خداوند [[حضرت محمد (ص)|محمد(صلی الله علیه و آله)]] را مبعوث کرد و با وجود او، سلسله رسالت را به پایان رساند و وعده حق را محقق کرد. طومار نبوت او به مهر پیامبران ممهور و نشانههای او در کتاب آنان مذکور و آمدنش بر همه مبارک و موجب سرور گردید؛ درحالی که مردم هر دسته به کیشی گردن نهاده و هر گروه پی خواهشی افتاده و در خدمت آیینی ایستاده، یا خدای را همانند آفریدگان دانسته، یا صفتی که سزای او نیست بدو بسته، یا به بتی پیوسته و از خدای گسسته بودند. پروردگار، آنان را از گمراهی به رستگاری کشاند و از تاریکی نادانی رهانید. <ref>نهجالبلاغه، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی،خطبه اول، ص6 با تصرف اندک در عبارات</ref> و این هنگامی بود که مردم به بلاها گرفتار بودند و رشته دین سست و نا استوار و پایههای [[ایمان]] ناپایدار، چراغ هدایت بی نور، دیدههای حقیقتبین کور، همگی به خدا نافرمان، فرمانبر و یاور شیطان، از ایمان رو گردان، پایههای دین ویران، شریعت بی نام و نشان، راههایش پوشیده و نا آبادان؛ دیو را فرمان بردند و به راه او رفتند و چون گله که به آبشخور رود، پی او گرفتند. | ||
<ref>نهجالبلاغه، خطبه اول، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، خطبه2، ص8.</ref> | <ref>نهجالبلاغه، خطبه اول، ترجمه دکتر سیدجعفر شهیدی، خطبه2، ص8.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
قرآن کریم [[حضرت ابراهیم]] ـ علیه السلام ـ را حنیف معرفی میکند و میفرماید: «ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ. <ref>سوره آل عمران، آیه۶۷.</ref> ابراهیم یهودی و نصرانی نبود، بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود. | قرآن کریم [[حضرت ابراهیم]] ـ علیه السلام ـ را حنیف معرفی میکند و میفرماید: «ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ. <ref>سوره آل عمران، آیه۶۷.</ref> ابراهیم یهودی و نصرانی نبود، بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود. | ||
از جمله تلاشهای [[یهود]] و [[نصاری]] این بود که سعی داشتند حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ را که در میان تمام پیروان مذاهب و ادیان از او به عظمت یاد میشود، از خود بدانند. [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] مدعی بودند که او از ما و پیرو آیین ما است، اما قرآن کریم در آیهای که بیان شد، به آنان پاسخ میدهد که ادعای تان نادرست است، چون حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ سالها قبل از [[حضرت موسی]] و [[حضرت عیسی]] ـ علیهماالسلام ـ بوده و [[تورات]] و [[انجیل]] نیز سالها بعد از او نازل شده است و معقول نیست که پیامبر پیشین پیرو ادیانی باشد که وقت نزول آن فرا نرسیده است. خداوند متعال در ادامه آیه، حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ را موحدی پاک و تسلیم در برابر خدا معرفی میکند و میگوید: او هرگز چون شما برای خداوند شریکی قائل نشد. | از جمله تلاشهای [[یهود]] و [[نصاری]] این بود که سعی داشتند حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ را که در میان تمام پیروان مذاهب و ادیان از او به عظمت یاد میشود، از خود بدانند. [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] مدعی بودند که او از ما و پیرو آیین ما است، اما قرآن کریم در آیهای که بیان شد، به آنان پاسخ میدهد که ادعای تان نادرست است، چون حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ سالها قبل از [[حضرت موسی]] و [[حضرت عیسی]] ـ علیهماالسلام ـ بوده و [[تورات]] و [[انجیل]] نیز سالها بعد از او نازل شده است و معقول نیست که پیامبر پیشین پیرو ادیانی باشد که وقت نزول آن فرا نرسیده است. خداوند متعال در ادامه آیه، حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ را موحدی پاک و تسلیم در برابر خدا معرفی میکند و میگوید: او هرگز چون شما برای خداوند شریکی قائل نشد. | ||
حضرت [[امام صادق ـ علیه السلام]] ـ میفرماید: «حنیفیت حضرت حضرت ابراهیم، اسلام است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۳، ص۱.</ref> | حضرت [[امام جعفر صادق|امام صادق ـ علیه السلام]] ـ میفرماید: «حنیفیت حضرت حضرت ابراهیم، اسلام است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۵۳، ص۱.</ref> | ||
مسلمانان نیز، چون از آیینهای خالص و پاک حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ پیروی و روشهای آن حضرت را دنبال میکنند، از اینرو میتوان گفت که دین حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ اسلام (تسلیم شدن در برابر خداوند متعال و توصیه کامل) بوده و آن حضرت پیرو دین اسلام میباشد. قرآن میفرماید که دین خدا یکی است و آن اسلام (تسلیم حق شدن و فرمانبرداری از خداوند متعال) است. «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» <ref>سوره آل عمران، آیه۱۹.</ref> دین در نزد خدا اسلام است. | مسلمانان نیز، چون از آیینهای خالص و پاک حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ پیروی و روشهای آن حضرت را دنبال میکنند، از اینرو میتوان گفت که دین حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ اسلام (تسلیم شدن در برابر خداوند متعال و توصیه کامل) بوده و آن حضرت پیرو دین اسلام میباشد. قرآن میفرماید که دین خدا یکی است و آن اسلام (تسلیم حق شدن و فرمانبرداری از خداوند متعال) است. «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» <ref>سوره آل عمران، آیه۱۹.</ref> دین در نزد خدا اسلام است. | ||
بنابراین، دین حنیف، آیین پاک و خالص و تسلیم در برابر حق و اعتقاد به توحید کامل است که تمام پیامبران بزرگ الهی از جمله حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ و حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ به چنین آیین و دینی بودند. <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، ۱۳۹۷ ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref> | بنابراین، دین حنیف، آیین پاک و خالص و تسلیم در برابر حق و اعتقاد به توحید کامل است که تمام پیامبران بزرگ الهی از جمله حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ و حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ به چنین آیین و دینی بودند. <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، ۱۳۹۷ ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref> |