۲۱٬۸۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=اسماعیلیّه= | =اسماعیلیّه= | ||
اسماعیلیه از موعود باوران غیر معتقد به [[حضرت مهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف)]] بودند که به [[امامت]] شش امام اول [[شیعیان]] [[اثناعشری]] اعتقاد داشتند، اما پس از [[امام صادق (علیهالسلام)]] بزرگترین فرزند او اسماعیل، یا فرزند او محمد را به امامت پذیرفتند<ref>شهرستانی، محمد بن | اسماعیلیه از موعود باوران غیر معتقد به [[حضرت مهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف)]] بودند که به [[امامت]] شش امام اول [[شیعیان]] [[اثناعشری]] اعتقاد داشتند، اما پس از [[امام صادق (علیهالسلام)]] بزرگترین فرزند او اسماعیل، یا فرزند او محمد را به امامت پذیرفتند<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم؛ الملل و النحل؛ ج 1، ص ۲۲۶.</ref> و از پذیرش امامت [[موسی بن جعفر|امام موسی کاظم (علیهالسلام)]] خودداری کردند، در حالیکه اسماعیل در زمان پدرش از دنیا رفته بود. | ||
البته اسماعیلیه دربارۀ سرنوشت امامت پس از اسماعیل اتفاق نظر ندارند؛ بعضی که اسماعیلیۀ خالص نامیده میشوند، قائل شدند اسماعیل نمرده؛ بلکه غیبت کرده است؛ او همان [[قائم آل محمد|قائم موعود]] است و نمیمیرد تا فرمانروای زمین شود. گروه دیگری که مرگ اسماعیل را باور داشتند گفتند امامت حق اسماعیل بود و با مرگ او به پسرش محمد انتقال یافت. آنان پیروان ''مبارک'' غلام اسماعیل بن جعفر بودند و به [[مبارکیه]] نامیده شدند. | البته اسماعیلیه دربارۀ سرنوشت امامت پس از اسماعیل اتفاق نظر ندارند؛ بعضی که اسماعیلیۀ خالص نامیده میشوند، قائل شدند اسماعیل نمرده؛ بلکه غیبت کرده است؛ او همان [[قائم آل محمد|قائم موعود]] است و نمیمیرد تا فرمانروای زمین شود. گروه دیگری که مرگ اسماعیل را باور داشتند گفتند امامت حق اسماعیل بود و با مرگ او به پسرش محمد انتقال یافت. آنان پیروان ''مبارک'' غلام اسماعیل بن جعفر بودند و به [[مبارکیه]] نامیده شدند. | ||
[[مبارکیه]] خود به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که [[قرامطه]] نامیده شدند و معتقد بودند که محمد بن اسماعیل نمرده و او همان قائم و مهدی است که روزی ظهور خواهد کرد و با ظهور او دور هفتم جهان آغاز خواهد شد. آنان به وجود امامان مستور بعد از محمد بن اسماعیل اعتقاد نداشتند<ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، انتشارات مکتبه الفقیه قم، ص۸۳-۸۴.</ref> و گروه دیگری بودند که میگفتند که دور هفتم جهان با محمد بن اسماعیل آغاز شده و بعد از وی امامان مستوری هستند که در بلاد و شهرها میگردند و داعیان و مبلغانی دارند که مردم را به پیروی از امام مستور فرای میخوانند و بعد از امامان مستور، مهدی ظهور خواهد کرد<ref>شهرستانی، محمد بن | [[مبارکیه]] خود به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که [[قرامطه]] نامیده شدند و معتقد بودند که محمد بن اسماعیل نمرده و او همان قائم و مهدی است که روزی ظهور خواهد کرد و با ظهور او دور هفتم جهان آغاز خواهد شد. آنان به وجود امامان مستور بعد از محمد بن اسماعیل اعتقاد نداشتند<ref>نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، انتشارات مکتبه الفقیه قم، ص۸۳-۸۴.</ref> و گروه دیگری بودند که میگفتند که دور هفتم جهان با محمد بن اسماعیل آغاز شده و بعد از وی امامان مستوری هستند که در بلاد و شهرها میگردند و داعیان و مبلغانی دارند که مردم را به پیروی از امام مستور فرای میخوانند و بعد از امامان مستور، مهدی ظهور خواهد کرد<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم؛ الملل و النحل؛ تحقیق محمد سید گیلانی؛ دارالمعرفه بیروت؛ ج ۱، ص ۱۹۲.</ref>. | ||
</ref>. | |||
== گفتار شیخ مفید == | == گفتار شیخ مفید == | ||
[[شیخ مفید]] دربارۀ اسماعیل میگوید: اسماعیل بزرگترین پسر [[امام صادق (علیهالسلام)]] بود. امام، او را بسیار دوست میداشت و به او بیش از دیگران نیکی و محبت میکرد؛ ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در «عریض» (درهای نزدیک مدینه) از دنیا رفت. مردم، جنازهاش را به مدینه نزد امام صادق (علیهالسلام) آوردند و در [[قبرستان بقیع]] دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بیتابی میکرد، بهگونهای که با پای برهنه و بی ردا، دنبال تابوت او میرفت. همچنین دستور میفرمود تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت میآمد و پارچه از روی صورتش برمیداشت و در روی او نگاه میکرد. مقصود امام از این کار، این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان بر امامت و جانشینی او داشتند، قطعی و شبهۀ آنان را دربارۀ زنده بودنش، بر طرف کند و به آنها بفهماند که اسماعیل از دنیا رفته است. | [[شیخ مفید]] دربارۀ اسماعیل میگوید: اسماعیل بزرگترین پسر [[امام صادق (علیهالسلام)]] بود. امام، او را بسیار دوست میداشت و به او بیش از دیگران نیکی و محبت میکرد؛ ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در «عریض» (درهای نزدیک مدینه) از دنیا رفت. مردم، جنازهاش را به مدینه نزد امام صادق (علیهالسلام) آوردند و در [[قبرستان بقیع]] دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بیتابی میکرد، بهگونهای که با پای برهنه و بی ردا، دنبال تابوت او میرفت. همچنین دستور میفرمود تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت میآمد و پارچه از روی صورتش برمیداشت و در روی او نگاه میکرد. مقصود امام از این کار، این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان بر امامت و جانشینی او داشتند، قطعی و شبهۀ آنان را دربارۀ زنده بودنش، بر طرف کند و به آنها بفهماند که اسماعیل از دنیا رفته است. | ||
افرادی از اصحاب که او را پس از امام صادق (علیهالسلام)، امام میپنداشتند، از این عقیده بازگشتند. گروهی اندک از مردمان بیخبر که نه در زمرۀ نزدیکان امام بودند و نه از راویان حدیث آن بزرگوار، گفتند که اسماعیل زنده و امام پس از پدرش است و بر این عقیده باقی ماندند<ref>مفید، محمد بن | افرادی از اصحاب که او را پس از امام صادق (علیهالسلام)، امام میپنداشتند، از این عقیده بازگشتند. گروهی اندک از مردمان بیخبر که نه در زمرۀ نزدیکان امام بودند و نه از راویان حدیث آن بزرگوار، گفتند که اسماعیل زنده و امام پس از پدرش است و بر این عقیده باقی ماندند<ref>مفید، محمد بن محمد؛ الارشاد؛ ج ۲، ص ۲۰۹-۲۱۰.</ref>. | ||
</ref>. | |||
== انشعابات اسماعیلیه == | == انشعابات اسماعیلیه == |