۲۱٬۸۸۹
ویرایش
(←داودیه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''«اسماعیلیّه»''' فرقهای از [[شیعه]] هستند که معتقدند [[امامت|مقام امامت]] پس از [[امام صادق (علیهالسلام)]] به فرزند بزرگش اسماعیل که در زمان آن حضرت از دنیا رفته است منتقل شده است. از این گروه به [[قرامطه]] و شش امامی نیز تعبیر شده است | '''«اسماعیلیّه»''' فرقهای از [[شیعه]] هستند که معتقدند [[امامت|مقام امامت]] پس از [[امام صادق (علیهالسلام)]] به فرزند بزرگش اسماعیل که در زمان آن حضرت از دنیا رفته است منتقل شده است. از این گروه به [[قرامطه]] و شش امامی نیز تعبیر شده است<ref>سبحانی، جعفر؛ بحوث فی الملل و النحل؛ ج ۷، ص ۵۴.</ref>. | ||
=اسماعیلیّه= | =اسماعیلیّه= | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
البته اسماعیلیه دربارۀ سرنوشت امامت پس از اسماعیل اتفاق نظر ندارند؛ بعضی که اسماعیلیۀ خالص نامیده میشوند، قائل شدند اسماعیل نمرده؛ بلکه غیبت کرده است؛ او همان [[قائم آل محمد|قائم موعود]] است و نمیمیرد تا فرمانروای زمین شود. گروه دیگری که مرگ اسماعیل را باور داشتند گفتند امامت حق اسماعیل بود و با مرگ او به پسرش محمد انتقال یافت. آنان پیروان ''مبارک'' غلام اسماعیل بن جعفر بودند و به [[مبارکیه]] نامیده شدند. | البته اسماعیلیه دربارۀ سرنوشت امامت پس از اسماعیل اتفاق نظر ندارند؛ بعضی که اسماعیلیۀ خالص نامیده میشوند، قائل شدند اسماعیل نمرده؛ بلکه غیبت کرده است؛ او همان [[قائم آل محمد|قائم موعود]] است و نمیمیرد تا فرمانروای زمین شود. گروه دیگری که مرگ اسماعیل را باور داشتند گفتند امامت حق اسماعیل بود و با مرگ او به پسرش محمد انتقال یافت. آنان پیروان ''مبارک'' غلام اسماعیل بن جعفر بودند و به [[مبارکیه]] نامیده شدند. | ||
[[مبارکیه]] خود به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که [[قرامطه]] نامیده شدند و معتقد بودند که محمد بن اسماعیل نمرده و او همان قائم و مهدی است که روزی ظهور خواهد کرد و با ظهور او دور هفتم جهان آغاز خواهد شد. آنان به وجود امامان مستور بعد از محمد بن اسماعیل اعتقاد نداشتند<ref>نوبختی، حسن بن موسی؛ فرق الشیعه؛ انتشارات مکتبه الفقیه قم؛ ص ۸۳-۸۴.</ref> و گروه دیگری بودند که میگفتند که دور هفتم جهان با محمد بن اسماعیل آغاز شده و بعد از وی امامان مستوری هستند که در بلاد و شهرها میگردند و داعیان و مبلغانی دارند که مردم را به پیروی از امام مستور فرای میخوانند و بعد از امامان مستور، مهدی ظهور خواهد کرد | [[مبارکیه]] خود به دو گروه تقسیم شدند: گروهی که [[قرامطه]] نامیده شدند و معتقد بودند که محمد بن اسماعیل نمرده و او همان قائم و مهدی است که روزی ظهور خواهد کرد و با ظهور او دور هفتم جهان آغاز خواهد شد. آنان به وجود امامان مستور بعد از محمد بن اسماعیل اعتقاد نداشتند<ref>نوبختی، حسن بن موسی؛ فرق الشیعه؛ انتشارات مکتبه الفقیه قم؛ ص ۸۳-۸۴.</ref> و گروه دیگری بودند که میگفتند که دور هفتم جهان با محمد بن اسماعیل آغاز شده و بعد از وی امامان مستوری هستند که در بلاد و شهرها میگردند و داعیان و مبلغانی دارند که مردم را به پیروی از امام مستور فرای میخوانند و بعد از امامان مستور، مهدی ظهور خواهد کرد<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالکریم؛ الملل و النحل؛ تحقیق محمد سید گیلانی؛ دارالمعرفه بیروت؛ ج ۱، ص ۱۹۲.</ref>. | ||
== دیدگاه شیخ مفید == | == دیدگاه شیخ مفید == | ||
[[شیخ مفید]] دربارۀ اسماعیل میگوید: اسماعیل بزرگترین پسر [[امام صادق (علیهالسلام)]] بود. امام، او را بسیار دوست میداشت و به او بیش از دیگران نیکی و محبت میکرد؛ ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در «عریض» (درهای نزدیک مدینه) از دنیا رفت. مردم، جنازهاش را به مدینه نزد امام صادق (علیهالسلام) آوردند و در [[قبرستان بقیع]] دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بیتابی میکرد، بهگونهای که با پای برهنه و بی ردا، دنبال تابوت او میرفت. همچنین دستور میفرمود تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت میآمد و پارچه از روی صورتش برمیداشت و در روی او نگاه میکرد. مقصود امام از این کار، این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان بر امامت و جانشینی او داشتند، ثابت و شبهۀ آنان را دربارۀ زنده بودنش بر طرف کند و به آنها بفهماند که اسماعیل واقعا از دنیا رفته است. | [[شیخ مفید]] دربارۀ اسماعیل میگوید: اسماعیل بزرگترین پسر [[امام صادق (علیهالسلام)]] بود. امام، او را بسیار دوست میداشت و به او بیش از دیگران نیکی و محبت میکرد؛ ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در «عریض» (درهای نزدیک مدینه) از دنیا رفت. مردم، جنازهاش را به مدینه نزد امام صادق (علیهالسلام) آوردند و در [[قبرستان بقیع]] دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بیتابی میکرد، بهگونهای که با پای برهنه و بی ردا، دنبال تابوت او میرفت. همچنین دستور میفرمود تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت میآمد و پارچه از روی صورتش برمیداشت و در روی او نگاه میکرد. مقصود امام از این کار، این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان بر امامت و جانشینی او داشتند، ثابت و شبهۀ آنان را دربارۀ زنده بودنش بر طرف کند و به آنها بفهماند که اسماعیل واقعا از دنیا رفته است. | ||
پس از آن، افرادی از اصحاب که او را پس از امام صادق (علیهالسلام)، امام میپنداشتند، از این عقیده بازگشتند، اما گروهی اندک از مردمان بیخبر که نه در زمرۀ نزدیکان امام بودند و نه از راویان حدیث آن بزرگوار، بر عقیده خود باقی ماندند و گفتند که اسماعیل زنده و پس از پدرش امام خواهد شد | پس از آن، افرادی از اصحاب که او را پس از امام صادق (علیهالسلام)، امام میپنداشتند، از این عقیده بازگشتند، اما گروهی اندک از مردمان بیخبر که نه در زمرۀ نزدیکان امام بودند و نه از راویان حدیث آن بزرگوار، بر عقیده خود باقی ماندند و گفتند که اسماعیل زنده و پس از پدرش امام خواهد شد<ref>مفید، محمد بن محمد؛ الارشاد؛ ج ۲، ص ۲۰۹-۲۱۰.</ref>. | ||
== انشعابات اسماعیلیه == | == انشعابات اسماعیلیه == |