۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== شرح حال == | == شرح حال == | ||
در منابع مختلف بیان شده است که ماهیت این شخصیت خیلی روشن نیست. در اعلام | در منابع مختلف بیان شده است که ماهیت این شخصیت خیلی روشن نیست. در اعلام اسلامی نام شخصی به نام ''علباءبنحریر سدوسی'' آمده که از دلیران و فصحای عرب در جاهلیت بود و سپس [[اسلام]] را پذیرفت و در فتوحات اسلام در عهد [[عمر بن خطاب|عمر]] حضور یافت و در [[کوفه]] ساکن و پیشوای مردم آن دیار شد. او نخستین کسی بود که مردم را به ولایت [[امام على (ع)|امام علی (علیهالسلام)]] دعوت کرد و در [[جنگ جمل]] نیز حاضر بود. وی در سال 36 هجری قمری درگذشت. | ||
== وجه تسمیه == | == وجه تسمیه == | ||
نقل شده است که چون ''بشّار شعیری'' منکر [[حضرت محمد (ص)|محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]] و [[سلمان فارسی|سلمان]] شد، به صورت مرغی به نام «علباء» مسخ گشت، از این جهت پیروانش «علبائیه» خوانده شدند. همچنین علبائیه به جهت نکوهش کردن حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)، «[[ذمّیه]]» نیز نامیده شدهاند<ref>مشکور محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ مشهد، نشر آستان قدس رضوی؛ سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 336 با ویرایش محدود.</ref>،<ref>ابن حزم اندلسی؛ الفصل فى الملل و الاهواء و النحل؛ مصر؛ سال 1347 قمری؛ ج 4، ص 142.</ref>،<ref>جولد تسیهر (گلدزیهر)؛ العقیدة و الشریعة فى الاسلام؛ مصر؛ ص 184.</ref>،<ref>زرکلی خیرالدین؛ الاعلام؛ سال 1378 هجری قمری؛ ج 5، ص 47.</ref>،<ref>شهرستانی محمد بن عبدالکریم؛ الملل و النحل؛ ترجمه افضل الدین صدر ترکه اصفهانى، به تصحیح سید محمد رضا جلالى نائینى؛ تهران؛ سال 1321 شمسی؛ ص 156.</ref>،<ref>اشعری قمی سعد بن عبدالله؛ المقالات و الفرق؛ تحقیق، محمد جواد مشکور؛ تهران، سال 1963 میلادی؛ ص 190.</ref>،<ref>کشی؛ محمد بن عمر بن عبدالعزیز؛ رجال کشى، ص 199- 200.</ref>. | نقل شده است که چون ''بشّار شعیری'' منکر [[حضرت محمد (ص)|محمد (صلیالله علیه وآله وسلم)]] و [[سلمان فارسی|سلمان]] شد، به صورت مرغی به نام «علباء» مسخ گشت، از این جهت پیروانش «علبائیه» خوانده شدند. همچنین علبائیه به جهت نکوهش کردن حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)، «[[ذمیه|ذمّیه]]» نیز نامیده شدهاند<ref>مشکور محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ مشهد، نشر آستان قدس رضوی؛ سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 336 با ویرایش محدود.</ref>،<ref>ابن حزم اندلسی؛ الفصل فى الملل و الاهواء و النحل؛ مصر؛ سال 1347 قمری؛ ج 4، ص 142.</ref>،<ref>جولد تسیهر (گلدزیهر)؛ العقیدة و الشریعة فى الاسلام؛ مصر؛ ص 184.</ref>،<ref>زرکلی خیرالدین؛ الاعلام؛ سال 1378 هجری قمری؛ ج 5، ص 47.</ref>،<ref>شهرستانی محمد بن عبدالکریم؛ الملل و النحل؛ ترجمه افضل الدین صدر ترکه اصفهانى، به تصحیح سید محمد رضا جلالى نائینى؛ تهران؛ سال 1321 شمسی؛ ص 156.</ref>،<ref>اشعری قمی سعد بن عبدالله؛ المقالات و الفرق؛ تحقیق، محمد جواد مشکور؛ تهران، سال 1963 میلادی؛ ص 190.</ref>،<ref>کشی؛ محمد بن عمر بن عبدالعزیز؛ رجال کشى، ص 199- 200.</ref>. | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
کشّی در رجال خود مینویسد که ''علباء اسدی'' حاکم [[بحرین]] بوده و بعد از به دست آوردن هفتصد هزار دینار همراه با غلام و چارپایان، آن را تقدیم [[امام جعفر صادق (ع)|امام جعفر صادق (علیهالسلام)]] کرد. امام فرمود: ما آن را از تو قبول کردیم و بار دیگر به تو بخشیدیم. شهرستانی مینویسد: ''علباءبندراع''، [[علی بن ابی طالب|حضرت علی (علیهالسلام)]] را بر [[پیامبر(ص)|پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)]] برتری میداد و سپس مردم را به سوی خود دعوت کرد و قائل به الوهیت علی (علیهالسلام) و محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) شد. از ابن حزم نقل شده است که: علبائیه در «اباحت» و «[[تناسخ]]» و «تعطیل» با [[مخمّسه (پیروان ابوالخطاب)|مخمّسه]] و [[محمّدیه]] هم تفاوتی نداشتند. آنها نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) و رسالت [[سلمان فارسی|سلمان پارسی]] را از جانب او چنان که «محمدیه» میگفتند قبول نداشتند؛ بلکه [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|محمّد بن عبداللّه (صلیالله علیه وآله و سلم)]] را بنده علی (علیهالسلام) میپنداشتند. کشّی از قول امام جعفر صادق (علیهالسلام) روایت میکند که علباء هنگام مرگ نزد آن حضرت رفت، [[ابوبصیر]] در آن مجلس از حضرت میپرسد که آیا تو [[بهشت]] را برای او تضمین کردهای؟ | کشّی در رجال خود مینویسد که ''علباء اسدی'' حاکم [[بحرین]] بوده و بعد از به دست آوردن هفتصد هزار دینار همراه با غلام و چارپایان، آن را تقدیم [[امام جعفر صادق (ع)|امام جعفر صادق (علیهالسلام)]] کرد. امام فرمود: ما آن را از تو قبول کردیم و بار دیگر به تو بخشیدیم. شهرستانی مینویسد: ''علباءبندراع''، [[علی بن ابی طالب|حضرت علی (علیهالسلام)]] را بر [[پیامبر(ص)|پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)]] برتری میداد و سپس مردم را به سوی خود دعوت کرد و قائل به الوهیت علی (علیهالسلام) و محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) شد. از ابن حزم نقل شده است که: علبائیه در «اباحت» و «[[تناسخ]]» و «تعطیل» با [[مخمّسه (پیروان ابوالخطاب)|مخمّسه]] و [[محمدیه (از غلاة شیعه)|محمّدیه]] هم تفاوتی نداشتند. آنها نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) و رسالت [[سلمان فارسی|سلمان پارسی]] را از جانب او چنان که «محمدیه» میگفتند قبول نداشتند؛ بلکه [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|محمّد بن عبداللّه (صلیالله علیه وآله و سلم)]] را بنده علی (علیهالسلام) میپنداشتند. کشّی از قول امام جعفر صادق (علیهالسلام) روایت میکند که علباء هنگام مرگ نزد آن حضرت رفت، [[ابو بصیر|ابوبصیر]] در آن مجلس از حضرت میپرسد که آیا تو [[بهشت]] را برای او تضمین کردهای؟ | ||
== پانویس == | == پانویس == |