confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== ظهور قائم آل محمد( صلی الله علیه و آله) == | == ظهور قائم آل محمد( صلی الله علیه و آله) == | ||
شیعه «اثنی عشریه» معتقد است که به قدرت خداوند و لطف او، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از بروز نشانههایی ظهور خواهد کرد، درحالی که سن آن حضرت بین سی تا چهل سال به نظر میرسد. بنابر نقل روایات، آن حضرت در «[[مکه]]» ظهور خواهند کرد و مردم با آن حضرت بین «رکن و مقام» بیعت میکنند. | شیعه «اثنی عشریه» معتقد است که به قدرت خداوند و لطف او، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از بروز نشانههایی ظهور خواهد کرد، درحالی که سن آن حضرت بین سی تا چهل سال به نظر میرسد. بنابر نقل روایات، آن حضرت در «[[مکه]]» ظهور خواهند کرد و مردم با آن حضرت بین «رکن و مقام» بیعت میکنند. | ||
از علایم ظهور حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) نزول [[عیسی|حضرت عیسی]] (علیه السلام) از آسمان است و وی «[[دجّال]]» را که پیش از حضرت مهدی (عجله الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کرده است میکشد و پشت سر آن حضرت نماز میگزارد. در زمان حضرت مهدی «[[اصحاب کهف|اصحابکهف]]» از خواب چند هزارساله برمیخیزند و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ایشان سلام میکنند و آنان جواب سلام حضرت را میدهند و بار دیگر به خواب عمیق فرو میروند و تا قیامت بر نمیخیزند. از ودایعی که نزد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد تابوت سکینه حضرت موسی (علیه السلام ) و نسخه صحیح اسفار [[تورات]] و [[انجیل|انجیل]] است و چون آن حضرت آنها را به [[یهود|یهود]] و [[نصاری]] عرضه کند، ایشان مسلمان شوند. سپس حضرت عیسی (علیه السلام) به فرمان او صلیب را میشکند و خوک را میکشد و کلیساها را ویران میکند و بعد از چهل سال میمیرد. حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) دین راستین اسلام را اظهار و دنیا را پر از عدل و داد | از علایم ظهور حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) نزول [[عیسی|حضرت عیسی]] (علیه السلام) از آسمان است و وی «[[دجّال]]» را که پیش از حضرت مهدی (عجله الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کرده است میکشد و پشت سر آن حضرت نماز میگزارد. در زمان حضرت مهدی «[[اصحاب کهف|اصحابکهف]]» از خواب چند هزارساله برمیخیزند و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ایشان سلام میکنند و آنان جواب سلام حضرت را میدهند و بار دیگر به خواب عمیق فرو میروند و تا قیامت بر نمیخیزند. از ودایعی که نزد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد تابوت سکینه حضرت موسی (علیه السلام ) و نسخه صحیح اسفار [[تورات]] و [[انجیل|انجیل]] است و چون آن حضرت آنها را به [[یهود|یهود]] و [[نصاری]] عرضه کند، ایشان مسلمان شوند. سپس حضرت عیسی (علیه السلام) به فرمان او صلیب را میشکند و خوک را میکشد و کلیساها را ویران میکند و بعد از چهل سال میمیرد. حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) دین راستین اسلام را اظهار و دنیا را پر از عدل و داد میکند، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. درباره مدت خلافت آن حضرت اختلاف است و خلافت او را از هفت سال تا نه سال نوشتهاند و در بعضی اخبار بیست تا چهل سال بیان شده است. | ||
== مبانی فقه اثنی عشریه == | == مبانی فقه اثنی عشریه == | ||
معمولا [[مسلمانان]] جهان قوانین و احکام شریعت اسلام را از دو منبع اصلی: [[قرآن]]، [[سنت]]، و منابع فرعی و تبعی: [[اجماع]]، [[قیاس|قیاس]] و [[استحسان]] و [[مصالح مرسله]] (در نزد سنیان) یا [[اجماع]] و [[عقل]] (در نزد شیعیان) استنباط میکنند. | معمولا [[مسلمانان]] جهان قوانین و احکام شریعت اسلام را از دو منبع اصلی: [[قرآن]]، [[سنت]]، و منابع فرعی و تبعی: [[اجماع]]، [[قیاس|قیاس]] و [[استحسان]] و [[مصالح مرسله]] (در نزد سنیان) یا [[اجماع]] و [[عقل]] (در نزد شیعیان) استنباط میکنند. | ||
شیعه اثنیعشریه قائل به جامعیت قرآنی است که بدون هیچ زیاده یا نقصانی بر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نازل شد. قرآنی که میان دو جلد و در دست مسلمانها قرار دارد. هر کسی عقیدهای غیر از این داشته باشد، به خطا رفته است. | شیعه اثنیعشریه قائل به جامعیت قرآنی است که بدون هیچ زیاده یا نقصانی بر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نازل شد. قرآنی که میان دو جلد و در دست مسلمانها قرار دارد. هر کسی عقیدهای غیر از این داشته باشد، به خطا رفته است. | ||
سنت و احادیث رسولخدا (صلی الله علیه و آله) در شیعه باید از طریق عترت یا توسط راویان سایر فرقههایی که مورد وثوقاند رسیده باشد، یعنی باید سلسله | و اما سنت و احادیث رسولخدا (صلی الله علیه و آله) در شیعه باید از طریق عترت یا توسط راویان سایر فرقههایی که مورد وثوقاند رسیده باشد، یعنی باید سلسله روات به ائمه اطهار برسد و اگر از طریق دیگر نقل شده باشد، باید راویان آن از نظر شیعه مورد اعتماد باشند و گرنه ارزشی ندارد. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: احادیثی را که از ما روایت میکنند اگر مطابق قرآن و سنت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و شاهدی دیگر از احادیث نباشد، باور نکنید، زیرا کسانی مانند [[مغیرة بن سعید|مغیرةبنسعید]] که از «غلاة» بودند گفتههای ما را با اغراض خود درآمیختند. | ||
===کتب اربعه=== | ===کتب اربعه=== | ||
مجموعه احادیث قدیم شیعه در چهار کتاب گردآوری و به [[کتب اربعه|کتباربعه]] معروف شده است. اساس این کتابها اخباری است که از ائمه (علیهم السلام) به دست ما رسیده است و بیشتر به امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) منتهی میشود. در مجلس آن دو امام بزرگوار، بسیاری از راویان احادیث و بزرگان اسلام شاگردی میکردند. حاصل شاگردی و درک محضر آن دو امام، به تدوین حدود چهار صد رساله در شرایع اسلام انجامید که آنها را اصول اربعمائه یعنی اصول چهار صدگانه نامیدهاند. از آن زمان تا حدود سال سیصد هجری که تقریبا دویست سال به طول انجامید، شیعیانی که از حضور امامان دور و یا بهدلیل [[غیبت صغری|غیبت صغری]] از امام غایب مهجور بودند، به این چهارصد رساله که هر کدام دارای بابی از ابواب فقه شیعه بود عمل میکردند. به قول [[شیخ مفید|شیخ مفید]]، محدثان امامیه از زمان حضرت علی (علیه السلام) تا عهد امام حسن عسکری (علیه السلام) | مجموعه احادیث قدیم شیعه در چهار کتاب گردآوری و به [[کتب اربعه|کتباربعه]] معروف شده است. اساس این کتابها اخباری است که از ائمه (علیهم السلام) به دست ما رسیده است و بیشتر به امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) منتهی میشود. در مجلس آن دو امام بزرگوار، بسیاری از راویان احادیث و بزرگان اسلام شاگردی میکردند. حاصل شاگردی و درک محضر آن دو امام، به تدوین حدود چهار صد رساله در شرایع اسلام انجامید که آنها را اصول اربعمائه یعنی اصول چهار صدگانه نامیدهاند. از آن زمان تا حدود سال سیصد هجری که تقریبا دویست سال به طول انجامید، شیعیانی که از حضور امامان دور و یا بهدلیل [[غیبت صغری|غیبت صغری]] از امام غایب مهجور بودند، به این چهارصد رساله که هر کدام دارای بابی از ابواب فقه شیعه بود عمل میکردند. به قول [[شیخ مفید|شیخ مفید]]، محدثان امامیه از زمان حضرت علی (علیه السلام) تا عهد امام حسن عسکری (علیه السلام) چهارصد کتاب تألیف کرده بودند که آنها را «اصول» می خوانند تا این که در حدود سال سیصد هجری، ثقة الاسلام [[محمد بن یعقوب کلینی|محمدبنیعقوب کلینی]] (متوفی 329 ه) که از مردم کلین(روستای فشافویه در جنوب شرق تهران) بر مسند فقاهت نشست و با کمال دقت توانست طی بیست سال آن چهارصد رساله «اصل» را جمع و در پنج مجلد، یک جلد در مواعظ، یک جلد در اصول دین و سه جلد در فروع دین و به نام کتاب الکافی نام نهد که حدود شانزده هزار یکصد و نود ونه حدیث را شامل میشود.البته مجموع کتابهای شیخ کلینی حدود سی و دو کتاب است. پس از کلینی، فقیهی دیگر به نام ابوجعفر محمدبن علی بن بابویه قمی معروف به شیخصدوق (متوفی 381 ه)مدفون در ری، بر اساس همین رسائل چهارصدگانه، کتاب «[[من لا یحضره الفقیه|من لا یحضره الفقیه]]» را تألیف کرد که جمله اخبار آن پنج هزار و نهصدوشصتوسه حدیث است. پس از [[شیخ صدوق|شیخصدوق]] (علیه الرحمه) و به فاصله چند سال، عصر [[شیخ طوسی|شیخطوسی]] (385- 460 ه) آغاز شد. وی بر اساس همین اصول چهارصدگانه، دو کتاب معروف «[[الاستبصار]]» و «[[تهذیب الاحکام|تهذیب الاحکام]]» را که اولی مشتمل بر پنج هزار و پانصد و یازده حدیث است، تألیف کرد. | ||
اما اجماع، سومین دلیل از ادله فقه مسلمانان است که شیعه و تمامی فرق اهل سنت اجمالا در سندیت آن اتفاق نظر دارند. اجماع در اصطلاح عبارت است از اتفاق علمای عصر، بر حکم شرعی نسبت به مسئلهای که حکم آن در کتاب و سنت نیامده باشد. چنانکه اشاره شد اجماع نزد شیعه نیز به عنوان یکی از «[[ادله اربعه]]» مورد استناد است. منتهی اهل سنت نفس اتفاق نظر اهل حل و عقد و مراجع نافذ الحکم را (به استناد روایت نبوی لا یجتمع امتی علی خطا) «حجت» میدانند ولی امامیه اتفاقی را که کاشف از قول معصوم باشد (یعنی امام داخل در مجمعین باشند)، ملاک عمل و حجت میدانند. | اما اجماع، سومین دلیل از ادله فقه مسلمانان است که شیعه و تمامی فرق اهل سنت اجمالا در سندیت آن اتفاق نظر دارند. اجماع در اصطلاح عبارت است از اتفاق علمای عصر، بر حکم شرعی نسبت به مسئلهای که حکم آن در کتاب و سنت نیامده باشد. چنانکه اشاره شد اجماع نزد شیعه نیز به عنوان یکی از «[[ادله اربعه]]» مورد استناد است. منتهی اهل سنت نفس اتفاق نظر اهل حل و عقد و مراجع نافذ الحکم را (به استناد روایت نبوی لا یجتمع امتی علی خطا) «حجت» میدانند ولی امامیه اتفاقی را که کاشف از قول معصوم باشد (یعنی امام داخل در مجمعین باشند)، ملاک عمل و حجت میدانند. | ||
خلاصه علمای [[مذهب جعفری]] گویند: اجماع عبارت است از اتفاق مجتهدین شیعه بر هر امری شرعی به نحوی که کاشف از [[قول معصوم]] باشد، بنابراین اجماع را از باب آن که کاشف از قول معصوم است «حجت» دانند. چون شیعیان معتقدند هیچ عصری خالی از «امام معصوم» نمیباشد و از باب «لطف» بر خدا واجب است که هرگاه بندگانش بر خطا روند به وسیله امام آنان را راهنمایی فرماید. پس اگر در مسأله ای «اجماع» کردند و قول خلافی هم اظهار نشد، دلیل بر این است که معصوم راضی بوده و یا اصولا خود در میان آنها وجود داشته و یا القای این مسأله از طرف معصوم شده است. | خلاصه علمای [[مذهب جعفری]] گویند: اجماع عبارت است از اتفاق مجتهدین شیعه بر هر امری شرعی به نحوی که کاشف از [[قول معصوم]] باشد، بنابراین اجماع را از باب آن که کاشف از قول معصوم است «حجت» دانند. چون شیعیان معتقدند هیچ عصری خالی از «امام معصوم» نمیباشد و از باب «لطف» بر خدا واجب است که هرگاه بندگانش بر خطا روند به وسیله امام آنان را راهنمایی فرماید. پس اگر در مسأله ای «اجماع» کردند و قول خلافی هم اظهار نشد، دلیل بر این است که معصوم راضی بوده و یا اصولا خود در میان آنها وجود داشته و یا القای این مسأله از طرف معصوم شده است. |