پرش به محتوا

بزیعیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
== ادعاهای بزیع ==
== ادعاهای بزیع ==


بزیع حائک (بافنده) بود. وی مدعی شده است که به آسمان رفته و خداوند دستی بر سرش کشیده و آب در دهانش انداخته است و حکمت از دل او مانند قارچ از زمین می‌‌روید و [[امام علی|امام علی (علیه‌السلام]]) را دیده که بر دست راست خداوند نشسته است. <ref> ر. ک. مقدسی مطهر بن طاهر، کتاب البَدءُ و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ ـ ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.</ref>  
بزیع، حائک (بافنده) بود. وی مدعی بود که به آسمان رفته و خداوند دستی بر سرش کشیده و آب در دهانش انداخته است و حکمت از دل او مانند قارچ از زمین می‌‌روید. همچنین می‌گفت که [[امام علی|امام علی (علیه‌السلام]]) را دیده که بر دست راست خداوند نشسته است. <ref> ر. ک. مقدسی مطهر بن طاهر، کتاب البَدءُ و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ ـ ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.</ref>  


== اعتقادات ==
== اعتقادات ==
بزیعیه [[امام صادق ‌علیه‌السلام|امام صادق ‌(علیه‌السلام)]] را مظهر خدا می‌‌‌پنداشتند و بزیع را همچون پیامبر می‌دانستند که از طرف حضرت صادق مرسل شده است، آن‌طور که پیامبری میان [[موسی]] و [[هارون]] مشترک است، میان او و ابوالخطاب نیز مشترک است
بزیعیه [[امام صادق ‌علیه‌السلام|امام‌صادق ‌(علیه‌السلام)]] را مظهر خدا می‌‌‌پنداشتند و بزیع را همچون پیامبر می‌دانستند که از طرف حضرت صادق مرسل شده است، آن‌طور که پیامبری میان [[موسی]] و [[هارون]] مشترک است، میان او و ابوالخطاب نیز مشترک است
و علاوه وی از دیدگاه این فرقه قابلیت دریافت وحی را دارد. بزیع در تفسیر این آیه «وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ...» سوره یونس، آیه 100 مدعی بود که به وی وحی می‌‏شود، چنان که فرمود: «وَ أَوْحی‏ رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ ...» سوره نحل، آیه 68 و می‏ پنداشت که یاران و پیروان او بالاتر از [[جبرئیل|جبرئیل]] و [[میکائیل|میکائیل]] هستند. او می‌‏گفت هرگاه آدمی به کمال برسد نمی ‏توان گفت که مرده است، لیکن هرگاه یکی از یاران او در می‏ گذشت می‌‏گفت که او به ملکوت اعلی پیوسته، همه ایشان ادعا می‌کنند که مردگان خود را می‌‌توانند ببینند چنان که هر بامداد و شامگاه آنان را می‌‌بینند.
و همچنین وی قابلیت دریافت وحی را دارد. بزیع در تفسیر این آیه «وَ ما کانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ...» سوره یونس، آیه 100 مدعی بود که به وی وحی می‌‏شود، چنان‌که فرمود: «وَ أَوْحی‏ رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ ...» سوره نحل، آیه 68 و می‏‌پنداشت که یاران و پیروان او بالاتر از [[جبرئیل|جبرئیل]] و [[میکائیل|میکائیل]] هستند. او می‌‏گفت هرگاه آدمی به کمال برسد، نمی ‏توان گفت که مرده است، لیکن هرگاه یکی از یاران او در می‏‌گذشت می‌‏گفت که او به ملکوت اعلی پیوسته است.علاوه، مدعی بودند که مردگان خود را می‌‌توانند ببینند چنان‌که هر بامداد و شامگاه آنان را می‌‌بینند.
بزیع می‌‏گفت که همه انبیاء و ائمه خدایان هستند و نمی‌میرند بلکه به آسمان می‌‏روند چنان که خود او که بزیع باشد به آسمان عروج کرده و خداوند سر او را مسح نمود و آب دهان خود را در دهان او انداخته و حکمت را در سینه او تثبیت کرده است. <ref>محمد جوا مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، ص 102</ref> همچنین ابوالحس اشعری عقاید این فرقه را با شرحی که گذشت بیان کرده است. ر. ک. اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۱۲، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰. در کتاب دانشنامه اسلامی نیز به اعقتادات این فرقه اشاره شده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج3، ص 374</ref>
بزیع می‌‏گفت که همه انبیاء و امامان خدایان هستند و نمی‌میرند، بلکه به آسمان می‌‏روند چنان که خود او که بزیع باشد به آسمان عروج کرده و خداوند سر او را مسح نموده و آب دهان خود را در دهان او انداخته و حکمت را در سینه او تثبیت کرده است. <ref>محمد جوا مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، ص 102</ref> ابوالحسن‌اشعری عقاید این فرقه را با شرحی که گذشت بیان کرده است. ر. ک. اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۱۲، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰. علاوه در کتاب دانشنامه‌اسلامی نیز به اعقتادات این فرقه اشاره شده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج3، ص 374</ref>


== برخورد امام صادق با بزیغ ==
== برخورد امام صادق با بزیع ==
مطابق با برخی از روایات، امام صادق علیه‌السلام بریغ را لعنت کرده و بنا به روایتی دیگر، پس از شنیدن خبر قتل بزیع، خدا را شکر کرده است. <ref>ر. ک. کشی محمدبن عمر، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ج۱، ص۳۰۵، نشر حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش</ref>
مطابق با برخی از روایات، امام صادق علیه‌السلام بزیغ را لعنت کرده و بنا به روایتی دیگر، پس از شنیدن خبر قتل بزیع، خدا را شکر کرده است. <ref>ر. ک. کشی محمدبن عمر، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ج۱، ص۳۰۵، نشر حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش</ref>
در کتاب کافی روایتی با سندی قوی موجود است که براساس آن، حضرت به کسی که شنیده بود خود را نبیّ می‌داند، فرموده بود که اگر بار دیگر این ادعا را از او شنید وی را بکشد.<ref> کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۵۸، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.</ref>
در کتاب کافی روایتی با سندی قوی موجود است که براساس آن، حضرت به کسی که شنیده بود خود را نبیّ می‌داند، فرموده بود که اگر بار دیگر این ادعا را از او شنید وی را بکشد.<ref> کلینی محمدبن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۵۸، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.</ref>


confirmed
۵٬۹۱۷

ویرایش