confirmed، مدیران
۳۷٬۲۲۸
ویرایش
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== فقه الحدیث == | == فقه الحدیث == | ||
از جمله دانشهایی که زیرمجموعه علم حدیث (به معنای عام) واقع شده، [[علم فقه الحدیث]] است. از | از جمله دانشهایی که زیرمجموعه علم حدیث (به معنای عام) واقع شده، [[علم فقه الحدیث]] است. از آنجا که این دانش در بسیاری از کتابهای علوم حدیث ـ بویژه آنچه که مربوط به [[شیعه]] است ـ به طور مستقل مورد بحث واقع نشده، برخی از صاحبنظران متأخّر، این دانش را جدای از درایةالحدیث دانستهاند. از جمله، شیخ [[آقا بزرگ تهرانی]] مینویسد: | ||
دانش فقه الحدیث، با دانش رجال و درایت در موضوع مخالف است؛ زیرا موضوع دانش فقه الحدیث، عبارت است از تنها متن حدیث. بنابراین، در آن، از شرح لغات حدیث و بیان حالات آن از جهت بودن نص یا ظاهر عام و یا خاص، مطلق و یا مقید، مجمل و یا مبیّن، معارض و یا غیرمعارض، بحث میکند<ref> الذریعة الی تضانیف الشیعة، ج8، ص54.</ref>. | دانش فقه الحدیث، با دانش رجال و درایت در موضوع مخالف است؛ زیرا موضوع دانش فقه الحدیث، عبارت است از تنها متن حدیث. بنابراین، در آن، از شرح لغات حدیث و بیان حالات آن از جهت بودن نص یا ظاهر عام و یا خاص، مطلق و یا مقید، مجمل و یا مبیّن، معارض و یا غیرمعارض، بحث میکند<ref> الذریعة الی تضانیف الشیعة، ج8، ص54.</ref>. | ||
'''نقد و بررسی''' | '''نقد و بررسی''' | ||
این تعریف صاحب ذریعه، در صورتی صحیح است که ما علم درایه را تنها در مباحث مربوط به سند حدیث منحصر بدانیم؛ مثل بحث از | این تعریف صاحب ذریعه، در صورتی صحیح است که ما علم درایه را تنها در مباحث مربوط به سند حدیث منحصر بدانیم؛ مثل بحث از اینکه سند حدیث متّصل است یا منقطع، مسند است یا مرسل، مسلسل است یا معنعن، صحیح است یا موثّق و یا حسن و یا ضعیف ... و مانند اینها. | ||
به نظر میرسد این تعریف، نادرست است؛ زیرا علم درایه (افزون بر مباحث و عوارض مربوط به سند)، شامل مباحث و عوارض مربوط به متن حدیث (از قبیل بحث از مجمل و یا مبیّن بودن، محکم و یا متشابه بودن، مضطرب و یا غیرمضطرب بودن، نص و یا ظاهربودن حدیث) نیز میگردد. همانگونه که در تعریف شیخ بهایی و بسیاری از صاحبنظران این علم، به آن تصریح شده است. | به نظر میرسد این تعریف، نادرست است؛ زیرا علم درایه (افزون بر مباحث و عوارض مربوط به سند)، شامل مباحث و عوارض مربوط به متن حدیث (از قبیل بحث از مجمل و یا مبیّن بودن، محکم و یا متشابه بودن، مضطرب و یا غیرمضطرب بودن، نص و یا ظاهربودن حدیث) نیز میگردد. همانگونه که در تعریف شیخ بهایی و بسیاری از صاحبنظران این علم، به آن تصریح شده است. | ||