۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
1- گفتمان احیا و بازیافت متون علما و اندیشمندانی چون الماوردی، ابن تیمیه و ابنالقیم <br> | 1- گفتمان احیا و بازیافت متون علما و اندیشمندانی چون الماوردی، ابن تیمیه و ابنالقیم <br> | ||
2- اجتناب و قطع ارتباط با خوانش اصلاحگرایانه مفاهیم سیاست دینی<br> | 2- اجتناب و قطع ارتباط با خوانش اصلاحگرایانه مفاهیم سیاست دینی<br> | ||
3- گفتمانی بنیادین که مفاهیم و اندیشههای | 3- گفتمانی بنیادین که مفاهیم و اندیشههای اسلامگرایانی چون حسن البناء و اخوانالمسلمین بعدها بر اساس آن پایهریزی شد. <br> | ||
از نظر رشیدرضا | از نظر رشیدرضا حاکمیت پیمانی است که با انتخاب و شورا صورت میگیرد و حکومت جز با بیعت مشروع نخواهد بود. وی در تعریف خود از مفهوم سیاست بر تعامل میراث سیاسی اسلام و مفاهیم جدید غربی که از اصل تفکیک قوا بهرهمند است، تکیه میکند. رضا توحید، عدالت و آزادی را مجموعهای از اصول فلسفۀ حکومت اسلام میداند. وی در شرایط ضعف و عدم صلاحیت ملت در انتخابات، مانعی نمیبیند که رهبری عادل و مصلح و در عین حال مستبد حکومت را در دست بگیرد و مردم را با هدف رونق و شکوفایی رهبری کند. <ref>برای اطلاع بیشتر دربارۀ اندیشۀ سیاسی رشیدرضا بنگرید به: (حمید عنایت: اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، ترجمۀ بهاءالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات خوارزمی، 1380، ص 128-150، نیز: «دولت در اندیشۀ اسلامی معاصر» و «اسلام و سلطه سیاسی از دیدگاه رشیدرضا»، ابراهیم غرایبه، ترجمه علی علیمحمدی، کتاب ماه علوم اجتماعی (ویژه اندیشه سیاسی اسلام)، ش 73، 74، ص 86-93). </ref> | ||
رشیدرضا وارد عرصۀ سیاست نیز شد و به نقد دولت عثمانی پرداخت و خواستار اصلاح اوضاع و شرایط این حکومت شد. وی ریاست «جمعیه الشوری العثمانیه» را که تبعیدیهای دولت عثمانی در مصر آن را تشکیل داده بودند، به عهده گرفت. این انجمن فعالیتهای مختلفی داشت. از جمله اعلامیهها و بیانیههای مخفیانهای را در سر تا سر امپراتوری عثمانی برای بیداری و وحدت مسلمانان توزیع میکردند. وی بعد از شکست عثمانی وتوافق فرانسه و انگلیس مبنی بر تقسیم جهان عرب، در مجلۀ «المنار» نسبت به این مسئله هشدار داد و استعمار و فعالیتهای آنان را در جهان عرب محکوم کرد. این فعالیتها باعث شد رهبران عرب در کنفرانس ژنو که برای دفاع از مسائل عرب برگزار شده بود، رشیدرضا را به مقام نایب رئیس این کنفرانس انتخاب کنند. وی در سال 1921 به ریاست کنگرۀ ملی سوری در دمشق برگزیده شد و در سال 1921 به مقام هیأت نمایندگی سوریه و فلسطین برای اعتراض به قیمومت انگلستان و فرانسه به جامعۀ ملل اعزام شد. <ref>عنایت، حمید: سیری در اندیشۀ سیاسی عرب، ص 157. </ref> | رشیدرضا وارد عرصۀ سیاست نیز شد و به نقد دولت عثمانی پرداخت و خواستار اصلاح اوضاع و شرایط این حکومت شد. وی ریاست «جمعیه الشوری العثمانیه» را که تبعیدیهای دولت عثمانی در مصر آن را تشکیل داده بودند، به عهده گرفت. این انجمن فعالیتهای مختلفی داشت. از جمله اعلامیهها و بیانیههای مخفیانهای را در سر تا سر امپراتوری عثمانی برای بیداری و وحدت مسلمانان توزیع میکردند. وی بعد از شکست عثمانی وتوافق فرانسه و انگلیس مبنی بر تقسیم جهان عرب، در مجلۀ «المنار» نسبت به این مسئله هشدار داد و استعمار و فعالیتهای آنان را در جهان عرب محکوم کرد. این فعالیتها باعث شد رهبران عرب در کنفرانس ژنو که برای دفاع از مسائل عرب برگزار شده بود، رشیدرضا را به مقام نایب رئیس این کنفرانس انتخاب کنند. وی در سال 1921 به ریاست کنگرۀ ملی سوری در دمشق برگزیده شد و در سال 1921 به مقام هیأت نمایندگی سوریه و فلسطین برای اعتراض به قیمومت انگلستان و فرانسه به جامعۀ ملل اعزام شد. <ref>عنایت، حمید: سیری در اندیشۀ سیاسی عرب، ص 157. </ref> | ||
== وحدت و همگرایی مسلمانان == | == وحدت و همگرایی مسلمانان == | ||
از مهمترین فعالیتهای رشیدرضا وحدت و همگرایی و بیداری مسلمانان و کشورهای اسلامی بود. محور فعالیتهای وی در این زمینه در سه شاخه انعکاس یافت؛ مقالات وی در مجلۀ «المنار» و انعکاس اخبار و اقدامات مسلمانان سراسر جهان در جهت همگرایی و تقریب مذاهب اسلامی و وحدتشان؛ سخنرانی و هشدارهایی که در محافل اسلامی و مکانهای آموزشی ایراد میکردند؛ و تألیف آثاری مانند الوحدة الاسلامیه. رشیدرضا در مجلۀ «المنار» که گسترۀ وسیعی را از جهان اسلام دربرگرفته بود، مقالات و یادداشتهای مختلفی به منظور نزدیک کردن مسلمانان به یکدیگر به نگارش درآورد. وی علمای جهان اسلام را برای تعامل بیشتر مسلمانان جهان دعوت میکرد تا دیدگاههای خود را برای وحدت اسلامی عرضه کنند که البته مسلمانان نیز در پی این فراخوان، مشکلات و معضلات خود و مسائل فقهی خود را از این طریق بیان میکردند؛ چنان که از [[مغرب]] و [[تونس]] گرفته تا [[هند]] و [[اندونزی]] این تعاملات و ارتباطات با مجلۀ «المنار» برقرار شده بود. وی خطر صهیونیسم و توطئههای استعمارگران را به مسلمانان و اعراب هشدار میداد و خواستار وحدت اسلامی در قبال صهیونیسم و استعمار بود. رضا در بخش دیگری از «المنار» به طرح اسرائیلیات و نقد آن پرداخت و تلاش کرد با جلوگیری از گسترش آنها در نظام فکری جهان اسلام، تفرقه و مذهبگرایی در جهان اسلام کاهش یابد. وی در موقعیتی که اصلاحگران و نواندیشان عرب، در پی مقولههایی چون پان عربیسم، میهن پرستی عربی و نهضت عربی بودند، تنها راه رهایی از عقب ماندگی و ترقی را در رسیدن به وحدت جهان اسلام و تقریب مذاهب میدانست. به همین دلیل وی برای رفع اختلافات مسلمانان و جلوگیری از فرقهگرایی در میان مسلمانان پیشنهاد کرد تا دربارۀ وجوه و جنبههای مشترک مسلمانان سراسر جهان - که براساس اصول اسلام و مطابق با کتاب، سنت و عقل، نیز به دور از ابعاد اختلافبرانگیز باشد - سلسله کتابهایی تألیف و منتشر شود و در میان تمامی گروهها و مذاهب اسلامی توزیع گردد و مسلمانان به یادگیری و اجرای آن تشویق شوند و علمای اسلامی نیز براساس آن به تبلیغ دین اسلام بپردازند. رضا همچنین پیشنهاد کرد برای وحدت رویه در احکام و فقه اسلامی کتابهایی تألیف گردد و علمای برجستۀ اسلامی با توجه به مبانی مشترک مذاهب اسلامی در آنباره و با نظر به وضعیت معاصر به آموزش و تدریس آن برای کلیۀ علمای سراسر جهان بپردازند، تا مسلمانان به نقاط مشترک در این زمینه برسند. این مواضع و دیدگاههای وی چندان به مذاق | از مهمترین فعالیتهای رشیدرضا وحدت و همگرایی و بیداری مسلمانان و کشورهای اسلامی بود. محور فعالیتهای وی در این زمینه در سه شاخه انعکاس یافت؛ مقالات وی در مجلۀ «المنار» و انعکاس اخبار و اقدامات مسلمانان سراسر جهان در جهت همگرایی و تقریب مذاهب اسلامی و وحدتشان؛ سخنرانی و هشدارهایی که در محافل اسلامی و مکانهای آموزشی ایراد میکردند؛ و تألیف آثاری مانند الوحدة الاسلامیه. رشیدرضا در مجلۀ «المنار» که گسترۀ وسیعی را از جهان اسلام دربرگرفته بود، مقالات و یادداشتهای مختلفی به منظور نزدیک کردن مسلمانان به یکدیگر به نگارش درآورد. وی علمای جهان اسلام را برای تعامل بیشتر مسلمانان جهان دعوت میکرد تا دیدگاههای خود را برای وحدت اسلامی عرضه کنند که البته مسلمانان نیز در پی این فراخوان، مشکلات و معضلات خود و مسائل فقهی خود را از این طریق بیان میکردند؛ چنان که از [[مغرب]] و [[تونس]] گرفته تا [[هند]] و [[اندونزی]] این تعاملات و ارتباطات با مجلۀ «المنار» برقرار شده بود. وی خطر صهیونیسم و توطئههای استعمارگران را به مسلمانان و اعراب هشدار میداد و خواستار وحدت اسلامی در قبال صهیونیسم و استعمار بود. رضا در بخش دیگری از «المنار» به طرح اسرائیلیات و نقد آن پرداخت و تلاش کرد با جلوگیری از گسترش آنها در نظام فکری جهان اسلام، تفرقه و مذهبگرایی در جهان اسلام کاهش یابد. وی در موقعیتی که اصلاحگران و نواندیشان عرب، در پی مقولههایی چون پان عربیسم، میهن پرستی عربی و نهضت عربی بودند، تنها راه رهایی از عقب ماندگی و ترقی را در رسیدن به وحدت جهان اسلام و تقریب مذاهب میدانست. به همین دلیل وی برای رفع اختلافات مسلمانان و جلوگیری از فرقهگرایی در میان مسلمانان پیشنهاد کرد تا دربارۀ وجوه و جنبههای مشترک مسلمانان سراسر جهان - که براساس اصول اسلام و مطابق با کتاب، سنت و عقل، نیز به دور از ابعاد اختلافبرانگیز باشد - سلسله کتابهایی تألیف و منتشر شود و در میان تمامی گروهها و مذاهب اسلامی توزیع گردد و مسلمانان به یادگیری و اجرای آن تشویق شوند و علمای اسلامی نیز براساس آن به تبلیغ دین اسلام بپردازند. رضا همچنین پیشنهاد کرد برای وحدت رویه در احکام و فقه اسلامی کتابهایی تألیف گردد و علمای برجستۀ اسلامی با توجه به مبانی مشترک مذاهب اسلامی در آنباره و با نظر به وضعیت معاصر به آموزش و تدریس آن برای کلیۀ علمای سراسر جهان بپردازند، تا مسلمانان به نقاط مشترک در این زمینه برسند. این مواضع و دیدگاههای وی چندان به مذاق اصلاحطلبان و ملیگرایان جهان عرب خوش نیامد و به طور عمده دو گروه در جهان عرب با آرای وی در این زمینه مخالف بودند: یک گروه روشنفکران فرنگیمآبی که نه تنها خلافت اسلامی بلکه تمامی میراث سیاسی و اجتماعی اسلام را محکوم میکردند، و گروه دیگر، میهنپرستان مصری همچون مصطفی کامل و اعضای حزب وطنی او که آرمانهای رشیدرضا را مایۀ انحراف ملت مصر از مسائل محسوس و مشخص داخلی به آروزهای مبهم و انجامناپذیر دینی میدانستند. اما رشیدرضا با این دیدگاهها همرأی نبود و سعی در اصلاح اسلامی و وحدت مسلمانان بود. | ||
رشیدرضا در راه وحدت اسلامی و جلوگیری از تضییع حقوق مسلمانان سخنرانیها و اجتماعاتی برای اعتراض نیز ترتیب میداد و گاه برای سران اسلامی نامهها و خطابههای پندآمیز و | رشیدرضا در راه وحدت اسلامی و جلوگیری از تضییع حقوق مسلمانان سخنرانیها و اجتماعاتی برای اعتراض نیز ترتیب میداد و گاه برای سران اسلامی نامهها و خطابههای پندآمیز و نصیحتگونه نیز ارسال میکرد. چنان که دربارۀ سیاستهای غربیان در قبال جهان اسلام و سران اعراب مواضع بسیار تندی داشت و در زمینه مبارزه و دفاع ملتهای اسلامی از سرزمینهایشان، به ویژه دفاع ملت مسلمان لیبی در مقابل تجاوز ایتالیا سخنان و خطابههای زیادی ایراد کرد و مقالات متنوعی به نگارش درآورد. وی حتی به ملک حسین و ملک عبدالعزیز آلسعود برای نحوۀ حکومتشان نامههای مختلفی مینوشت. | ||
== آثار رشیدرضا == | == آثار رشیدرضا == | ||
وی افزون بر مقالاتش در مجلۀ «العرفان»، کتابهایی نیز به نگارش درآورده که مهمترین اثر وی المنار (تفسیر القرآن العظیم) است این تفسیر با آیه ۵۳ سوره یوسف پایان مییابد. از ابتدای قرآن تا آیه ۱۲۶ سوره نساء به انشای شیخ محمد عبده و املای سیدرشیدرضا است و پس از آن، رشیدرضا به پیروی از سبک شیخ محمد عبده، آن را تا سوره یوسف ادامه داده است. این تفسیر در میان تفسیرهای قرآن کریم دارای رویکردی سیاسی، اجتماعی و تربیتی است. از دیگر آثار رشیدرضا میتوان به آثار ذیل اشاره کرد: «الحصون المنیعة» و «الحکمة الشرعیة فی محکمة القادریة والرفاعیة» و «تاریخ الاستاذ الامام الشیخ محمد عبده وما جری بمصر فی عصره» و «الوحی المحمدی» و «المنار والأزهر» و «ذکرالمولد النبوی» و «یسر الإسلام واُصول التشریع العام» و «مناسک الحجّ وأحکامه وحِکَمه» و «حقیقة الرّبا» و «المقصورة الرشیدیة». <br> | وی افزون بر مقالاتش در مجلۀ «العرفان»، کتابهایی نیز به نگارش درآورده که مهمترین اثر وی المنار (تفسیر القرآن العظیم) است. این تفسیر با آیه ۵۳ سوره یوسف پایان مییابد. از ابتدای قرآن تا آیه ۱۲۶ سوره نساء به انشای شیخ محمد عبده و املای سیدرشیدرضا است و پس از آن، رشیدرضا به پیروی از سبک شیخ محمد عبده، آن را تا سوره یوسف ادامه داده است. این تفسیر در میان تفسیرهای قرآن کریم دارای رویکردی سیاسی، اجتماعی و تربیتی است. از دیگر آثار رشیدرضا میتوان به آثار ذیل اشاره کرد: «الحصون المنیعة» و «الحکمة الشرعیة فی محکمة القادریة والرفاعیة» و «تاریخ الاستاذ الامام الشیخ محمد عبده وما جری بمصر فی عصره» و «الوحی المحمدی» و «المنار والأزهر» و «ذکرالمولد النبوی» و «یسر الإسلام واُصول التشریع العام» و «مناسک الحجّ وأحکامه وحِکَمه» و «حقیقة الرّبا» و «المقصورة الرشیدیة». <br> | ||
سخن پایانی دربارۀ رشیدرضا این که وی تلاشها و اقدامات بسیاری برای وحدت اسلامی و همسویی مسلمانان جهان و الویت دادن وحدت و نهضت اسلامی بر امور دیگری چون وحدت و نهضت عربی صورت داد که در این راه پیرو شیخ محمد عبده و سیدجمالالدین اسدآبادی به شمار میرود. | سخن پایانی دربارۀ رشیدرضا این که وی تلاشها و اقدامات بسیاری برای وحدت اسلامی و همسویی مسلمانان جهان و الویت دادن وحدت و نهضت اسلامی بر امور دیگری چون وحدت و نهضت عربی صورت داد که در این راه پیرو شیخ محمد عبده و سیدجمالالدین اسدآبادی به شمار میرود. | ||