confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
علی بن اسماعیل بن اسحاق اشعری (۲۶۰-۳۲۴ق/ ۸۷۴ -۹۳۶م)،مشهور به ابو الحسن اشعری، متکلم نامدار و بنیانگذار مکتبی در عقاید اسلامی است. پیروان این مکتب به نام اشاعره خوانده می شوند.ویژگیاصلی این مکتب کلامی، دفاع عقلانی از عقاید اهل سنت و اصحاب حدیث است. | علی بن اسماعیل بن اسحاق اشعری (۲۶۰-۳۲۴ق/ ۸۷۴ -۹۳۶م)،مشهور به ابو الحسن اشعری، متکلم نامدار و بنیانگذار مکتبی در عقاید اسلامی است. پیروان این مکتب به نام اشاعره خوانده می شوند.ویژگیاصلی این مکتب کلامی، دفاع عقلانی از عقاید اهل سنت و اصحاب حدیث است. | ||
==تولد و انتساب == | ==تولد و انتساب== | ||
ابوالحسن اشعری از نسل ابو موسی اشعری صحابی معروف پیامبر صلوات الله علیه بود.خطیب بغدادی <ref>خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۶، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.</ref> و ابنعساکر <ref>ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۴، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.</ref> در آثار خود به این مسئله اشاره کرده اند.وی در بصره به دنیا آمد و دوره کودکی خود را در آن دیار سپری کرد. | ابوالحسن اشعری از نسل ابو موسی اشعری صحابی معروف پیامبر صلوات الله علیه بود.خطیب بغدادی <ref>خطیب بغدادی، احمد، ج۱۱، ص۳۴۶، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۵۰ق.</ref> و ابنعساکر <ref>ابنعساکر، علی، ج۱، ص۳۴، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، به کوشش حسام الدین قدسی، دمشق، ۱۳۴۷ق.</ref> در آثار خود به این مسئله اشاره کرده اند.وی در بصره به دنیا آمد و دوره کودکی خود را در آن دیار سپری کرد. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''استدلال از شاهد به غایب''' | '''استدلال از شاهد به غایب''' | ||
در نگاه ابوالحسن اشعری، استدلال عقلی در عقاید دینی، مانند «استدلال از شاهد به غایب» است. یعنی انسان در فرایند استدلال عقلی، احکام مربوط به امور محسوس و اینجهانی را به موارد مشابهی در جهان ناشناخته سریان میدهد.<ref>ابن فورک، ص۲۸۶</ref> | |||
البته اشعری اعتبار قیاس را میپذیرد و در برهانهای خویش نیز از برخی مفاهیم عقلی استفاده میکند و نتایج عقلی را مانعی برای التزام به نصوص دینی نمیداند. ولی گستره اعتبار عقل را محدود میکند. از نظر او مواردی که احکام عقلی باعث میشد معتزله دست به تأویل نصوص دینی بزنند، همان حوزههایی است که عقل اعتبار ندارد. با این وجود، توجه اشعری به لوازم منطقی آراء کلامی در مواردی به تفاوت عقیده او با اصحاب حدیث انجامیده است. این ویژگی وی را اغلب در موضعی میان اصحاب حدیث و جریان عقلگرا قرار میدهد. <ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۴</ref> | البته اشعری اعتبار قیاس را میپذیرد و در برهانهای خویش نیز از برخی مفاهیم عقلی استفاده میکند و نتایج عقلی را مانعی برای التزام به نصوص دینی نمیداند. ولی گستره اعتبار عقل را محدود میکند. از نظر او مواردی که احکام عقلی باعث میشد معتزله دست به تأویل نصوص دینی بزنند، همان حوزههایی است که عقل اعتبار ندارد. با این وجود، توجه اشعری به لوازم منطقی آراء کلامی در مواردی به تفاوت عقیده او با اصحاب حدیث انجامیده است. این ویژگی وی را اغلب در موضعی میان اصحاب حدیث و جریان عقلگرا قرار میدهد. <ref>انواری محمدجواد، اشعری، در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۵۴</ref> | ||