confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۲۷۱: | خط ۲۷۱: | ||
این حرکت در حالى شکل گرفت که نقش عقل در استنباط احکام شرعى توسط جمعى از محقّقان، از جمله محقّق حلّى بسیار برجسته شد و توسط پیروانش؛ صاحب مدارک، محقّق سبزوارى و صاحب معالم ادامه یافت. | این حرکت در حالى شکل گرفت که نقش عقل در استنباط احکام شرعى توسط جمعى از محقّقان، از جمله محقّق حلّى بسیار برجسته شد و توسط پیروانش؛ صاحب مدارک، محقّق سبزوارى و صاحب معالم ادامه یافت. | ||
اخبارى گرى با تاخت و تاز به عقل و علوم عقلى آغاز شد و براى عقل هیچ وزن و جایگاهى را ـ نه در علوم عقلى و نه در علوم نقلى ـ قائل نبود و بر اجتهاد و تقلید نیز خط بطلان کشید و راه آن را خطا شمرد. | اخبارى گرى با تاخت و تاز به عقل و علوم عقلى آغاز شد و براى عقل هیچ وزن و جایگاهى را ـ نه در علوم عقلى و نه در علوم نقلى ـ قائل نبود و بر اجتهاد و تقلید نیز خط بطلان کشید و راه آن را خطا شمرد. | ||
پرچمدار این حرکت محمّدامین استرآبادى (م1033) بود که افکارش را در کتاب الفوائد المدنیّه ـ که به هنگام اقامتش در مدینه آن را تدوین کرد ـ گردآورى نمود. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 246؛ روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 120-139؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 137.</ref> نوشته اند که در عصر استرآبادىاشاعره و اهل حدیث بر حوزه هاى علمیّه حرمین شریفین سیطره داشتند و عقاید ظاهریون در حجاز رایج بود. آنان ظاهر روایات و احادیث را حجّت مى دانستند و با اجتهاد و رأى و قیاس مخالف بودند. میرزا محمّد استرآبادى و شاگردش محمّد امین استرآبادى تحت تأثیر چنین جوّى قرار گرفتند و حرکت اخبارى گرى را در فرهنگ شیعه بنیان نهادند. (ر.ک: دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، حسن الامین، ج 2، ص 226). در حالى که اجتهاد در نظر اهل سنّت و شیعه تفاوت بسیار دارد و اخباریّون همانند مخالفت اهل حدیث از اهل سنّت، با اجتهاد مخالفت کردند. | پرچمدار این حرکت محمّدامین استرآبادى (م1033) بود که افکارش را در کتاب الفوائد المدنیّه ـ که به هنگام اقامتش در مدینه آن را تدوین کرد ـ گردآورى نمود. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 246؛ روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 120-139؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 137.</ref> نوشته اند که در عصر استرآبادىاشاعره و اهل حدیث بر حوزه هاى علمیّه حرمین شریفین سیطره داشتند و عقاید ظاهریون در حجاز رایج بود. آنان ظاهر روایات و احادیث را حجّت مى دانستند و با اجتهاد و رأى و قیاس مخالف بودند. میرزا محمّد استرآبادى و شاگردش محمّد امین استرآبادى تحت تأثیر چنین جوّى قرار گرفتند و حرکت اخبارى گرى را در فرهنگ شیعه بنیان نهادند. <ref>(ر.ک: دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، حسن الامین، ج 2، ص 226).</ref> در حالى که اجتهاد در نظر اهل سنّت و شیعه تفاوت بسیار دارد و اخباریّون همانند مخالفت اهل حدیث از اهل سنّت، با اجتهاد مخالفت کردند. | ||
خلاصه افکار او چنین است: | خلاصه افکار او چنین است: | ||
خط ۲۸۸: | خط ۲۸۸: | ||
به نظر مى رسد مهم ترین علّت پیدایش تفکّر اخبارى گرى، سخت گیرى جمعى از فقها در امر حدیث و توجّه بیشتر به عقل و استدلالات عقلى بود. به واقع گرایش شدید به اخبار را مى توان عکس العمل شدید در برابر عقل گرایى مرحوم محقّق اردبیلى و شاگردان و پیروانش دانست. | به نظر مى رسد مهم ترین علّت پیدایش تفکّر اخبارى گرى، سخت گیرى جمعى از فقها در امر حدیث و توجّه بیشتر به عقل و استدلالات عقلى بود. به واقع گرایش شدید به اخبار را مى توان عکس العمل شدید در برابر عقل گرایى مرحوم محقّق اردبیلى و شاگردان و پیروانش دانست. | ||
در گذشته جمعى از فقها در استنباطات خویش فقط به کتاب و سنّت توجّه داشتند و از ورود عقل به مباحث فقهى ـ براى دورى جستن از عمل به قیاس و رأى ـ اجتناب مى کردند، ولى برخى دیگر از فقها، مانند عمّانى و اسکافى، از استنباط عقلى در مسائل شرعى و فقهى بهره ها مى گرفتند، تا اینکه شیخ مفید و شیخ طوسى با بهره گیرى از هر دو مکتب، تعادلى میان آن دو روش برقرار ساختند و این خط و مسیر، سالها ادامه داشت، ولى در قرن دهم رویکرد تازه اى به عقل و سخت گیرى در تمسّک به احادیث به وجود آمد که پرچمدار این نهضت محقّق اردبیلى بود. | در گذشته جمعى از فقها در استنباطات خویش فقط به کتاب و سنّت توجّه داشتند و از ورود عقل به مباحث فقهى ـ براى دورى جستن از عمل به قیاس و رأى ـ اجتناب مى کردند، ولى برخى دیگر از فقها، مانند عمّانى و اسکافى، از استنباط عقلى در مسائل شرعى و فقهى بهره ها مى گرفتند، تا اینکه شیخ مفید و شیخ طوسى با بهره گیرى از هر دو مکتب، تعادلى میان آن دو روش برقرار ساختند و این خط و مسیر، سالها ادامه داشت، ولى در قرن دهم رویکرد تازه اى به عقل و سخت گیرى در تمسّک به احادیث به وجود آمد که پرچمدار این نهضت محقّق اردبیلى بود. | ||
پس از وى، صاحب مدارک، صاحب معالم و محقّق سبزوارى نیز، همین تفکّر را تقویت کردند. در چنین فضایى استرآبادى که در حجاز و در محیط حدیثى اقامت گزیده بود، تفکّر حدیثى و اخبارى بر وى سلطه افکند و با تصلّب در اخبار، به نفى عقل گرایى پرداخت؛ که نتیجه آن مخالفت با شیوه اصولیین و عقل گرایان و ایجاد شیوه اى علمى در اخبارگرى شد. ر.ک: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(علیهم السلام)، هاشمی شاهرودی، محمود، ج 1، ص 39و40 (براى آگاهى از دیگر عللى که براى پیدایش حرکت اخبارى گرى گفته شد، <ref>ر.ک: موسوعة طبقات الفقهاء، همان، مقدّمه، جزء2، ص 386-391).</ref> | پس از وى، صاحب مدارک، صاحب معالم و محقّق سبزوارى نیز، همین تفکّر را تقویت کردند. در چنین فضایى استرآبادى که در حجاز و در محیط حدیثى اقامت گزیده بود، تفکّر حدیثى و اخبارى بر وى سلطه افکند و با تصلّب در اخبار، به نفى عقل گرایى پرداخت؛ که نتیجه آن مخالفت با شیوه اصولیین و عقل گرایان و ایجاد شیوه اى علمى در اخبارگرى شد. <ref>ر.ک: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(علیهم السلام)، هاشمی شاهرودی، محمود، ج 1، ص 39و40</ref> (براى آگاهى از دیگر عللى که براى پیدایش حرکت اخبارى گرى گفته شد، <ref>ر.ک: موسوعة طبقات الفقهاء، همان، مقدّمه، جزء2، ص 386-391).</ref> | ||
==== برخى از فقهاى اخبارى: ==== | ==== برخى از فقهاى اخبارى: ==== | ||
فقها و دانشمندان اخبارى که پس از محمّدامین استرآبادى آمده اند، در شدت و تعصّب متفاوت بوده اند. افکار و عقاید بسیارى از فقها و دانشمندان اخبارى با مرحوم استرآبادى تفاوت داشت، در نهایت صاحب حدائق فقیهى اخبارى ولى در حد اعتدال و انصاف و محقّقى متتبّع بود و با همین اعتدال و انصافش، در واقع سبب به پایان رسیدن عصر اخبارى گرى شد. | فقها و دانشمندان اخبارى که پس از محمّدامین استرآبادى آمده اند، در شدت و تعصّب متفاوت بوده اند. افکار و عقاید بسیارى از فقها و دانشمندان اخبارى با مرحوم استرآبادى تفاوت داشت، در نهایت صاحب حدائق فقیهى اخبارى ولى در حد اعتدال و انصاف و محقّقى متتبّع بود و با همین اعتدال و انصافش، در واقع سبب به پایان رسیدن عصر اخبارى گرى شد. | ||
به هر حال، مهمترین فقهاى اخبارى عبارتند از: | به هر حال، مهمترین فقهاى اخبارى عبارتند از: | ||
# ملا محمّدتقى مجلسى (م 1070) | # ملا محمّدتقى مجلسى (م 1070)،ملا محمّدتقى مجلسى (مجلسى اوّل) مردى محقّق، عالم، زاهد، عابد و فقیهى متکلّم بود. از کتابهاى معروف او روضة المتقین، از بهترین شرح ها بر کتاب من لایحضره الفقیه است که نشانگر مهارت و تخصّص او در ادبیات، رجال، فقه و حدیث است. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 252؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 192و193.</ref> | ||
# ملامحسن فیض کاشانى (م 1091)،وى عارفى حکیم و محدّثى فقیه بود، احادیث کتب اربعه را در کتاب ارزشمند «الوافى» جمع آورى کرد و در فقه نیز کتابى به نام مفاتیح الشرایع ترتیب داد. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 6، ص 79-103؛ اعیان الشیعه، همان، ج10،ص 46.</ref> | |||
# ملامحسن فیض کاشانى (م 1091) | # محمّد بن حسن حرّ عاملى (م 1104)،عالم متبحّر و محدّث جلیل القدر، مرحوم حرّ عاملى، صاحب کتاب نفیس وسائل الشیعه است که احادیث کتب اربعه و دیگر کتب مهم شیعه را به شیوه اى نو، جمع آورى کرده است. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 1، ص 141-145؛ روضات الجنّات، همان، ج 7، ص 96-105؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 167-171.</ref> | ||
# علاّمه محمّدباقر مجلسى (م 1110)،علاّمه مجلسى در علم و دانش و زهد و تقوا و جامعیّت، برتر از آن است که نیاز به معرفى داشته باشد. از افتخارات او همین بس که دائرة المعارف وسیعى را به نام بحار الانوار براى امامیّه تألیف کرد که پیش از آن چنین کارى انجام نشده بود. کتاب مرآة العقول که شرح کتاب کافى است، از دیگر تألیفات ارزشمند اوست. وى کتب فراوانى نوشت و نخستین کسى است که به طور گسترده کتابهایى را به زبان فارسى و در معارف دینى مطابق مذهب اهل بیت(علیهم السلام) تدوین کرد. <ref>ر.ک: امل الآمل، همان، ج 2، ص 248؛ روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 78-93؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 182-184؛ بحارالانوار، همان،ج 102، ص 105-165.</ref> | |||
# محمّد بن حسن حرّ عاملى (م 1104) | # شیخ یوسف بحرانى (م 1186)، محدّث کبیر و فقیه ماهر، شیخ یوسف بحرانى از کسانى است که هم به فقه و هم به حدیث احاطه کامل داشت. وى کتابهاى فراوانى را تألیف کرد، که مشهورترین آنها «الحدائق الناضرة» است و در 25 جلد انتشار یافته است. این کتاب، یک دوره فقه استدلالى، همراه با نقل اقوال و نصوص در هر مسأله است. <ref>ر.ک: روضات الجنات، همان، ج 8، ص 203-208؛ اعیان الشیعه، همان، ج10، ص 317؛ الحدائق الناضرة، بحرانى، شیخ یوسف، ج 1، (مقدّمه تحقیق جامعه مدرّسین).</ref> | ||
# علاّمه محمّدباقر مجلسى (م 1110) | |||
# شیخ یوسف بحرانى (م 1186) | |||
محدّث کبیر و فقیه ماهر، شیخ یوسف بحرانى از کسانى است که هم به فقه و هم به حدیث احاطه کامل داشت. وى کتابهاى فراوانى را تألیف کرد، که مشهورترین آنها «الحدائق الناضرة» است و در 25 جلد انتشار یافته است. این کتاب، یک دوره فقه استدلالى، همراه با نقل اقوال و نصوص در هر مسأله است. <ref>ر.ک: روضات الجنات، همان، ج 8، ص 203-208؛ اعیان الشیعه، همان، ج10، ص 317؛ الحدائق الناضرة، بحرانى، شیخ یوسف، ج 1، (مقدّمه تحقیق جامعه مدرّسین).</ref> | |||
هر چند شیخ یوسف بحرانى را اخبارى مى دانند، ولى او با میانه روى و دست کشیدن از بسیارى از مبانى اخباریها،حرکت آنها را متوقّف کرد. براى آگاهى از اعتدال و میانه روى، بلکه عدول شیخ یوسف بحرانى از بسیارى از مبانى اخباریون، به مقدّمه کتابش الحدائق الناضرة مخصوصاً مقدّمه دوازدهم مراجعه شود. | هر چند شیخ یوسف بحرانى را اخبارى مى دانند، ولى او با میانه روى و دست کشیدن از بسیارى از مبانى اخباریها،حرکت آنها را متوقّف کرد. براى آگاهى از اعتدال و میانه روى، بلکه عدول شیخ یوسف بحرانى از بسیارى از مبانى اخباریون، به مقدّمه کتابش الحدائق الناضرة مخصوصاً مقدّمه دوازدهم مراجعه شود. | ||
==== مجتهدان عصر اخباری گری ==== | ==== مجتهدان عصر اخباری گری ==== | ||
خط ۳۲۸: | خط ۳۲۳: | ||
از این نوع تفسیر در این دوره، مى توان به تفسیر البرهان فى تفسیر القرآن تألیف سیّدهاشم بحرانى (م1107) و تفسیر نورالثقلین تألیف شیخ عبدعلى عروسى حویزى (از علماى قرن یازدهم) اشاره کرد. | از این نوع تفسیر در این دوره، مى توان به تفسیر البرهان فى تفسیر القرآن تألیف سیّدهاشم بحرانى (م1107) و تفسیر نورالثقلین تألیف شیخ عبدعلى عروسى حویزى (از علماى قرن یازدهم) اشاره کرد. | ||
________________________________________ | ________________________________________ | ||
=== دوره هفتم:عصر تجدید حیات اجتهاد در عرصه فقاهت === | === دوره هفتم:عصر تجدید حیات اجتهاد در عرصه فقاهت === | ||
این دوره، از اواخر قرن دوازدهم آغاز شده و تا سال 1260 ادامه مى یابد. | این دوره، از اواخر قرن دوازدهم آغاز شده و تا سال 1260 ادامه مى یابد. |