confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
(←متعه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
====شرایط صحت متعه==== | ====شرایط صحت متعه==== | ||
چند چیز شرط صحت متعه است. | چند چیز شرط صحت متعه است. | ||
1.در عقد متعه ذکر «مدت» لازم است، پس اگر مدّت ذکر نشود، عقد باطل میشود، بر خلاف [[عقد دائم]]. 2. در عقد متعه تعیین «مهریه» لازم است، پس اگر مقدار مهریه ذکر نشود، عقد باطل میشود.3. در عقد | 1.در عقد متعه ذکر «مدت» لازم است، پس اگر مدّت ذکر نشود، عقد باطل میشود، بر خلاف [[عقد دائم]]. 2. در عقد متعه تعیین «مهریه» لازم است، پس اگر مقدار مهریه ذکر نشود، عقد باطل میشود.3. در عقد متعه، ذکر هر شرطی که مخالف شرع و مجهول نباشد، جایز است.4. در متعه، طلاق لازم نیست و هر وقت مدت تمام شود یا شوهر باقی مدت را ببخشد، متعه فسخ میگردد.5.در متعه زن حق [[نفقه]] ندارد و [[ارث]] نمیبرد، مگر اینکه در ضمن عقد شرط شده باشد. شیعیان معتقدند که متعه در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جایز بوده است و پس از او تا دوره [[خلیفه دوم عمربنالخطاب|خلیفه دوم عمربن الخطاب]] رواج داشته است، اما وی آن را منع کرده است. | ||
=== رجعت === | === رجعت === | ||
رجعت به فتح | رجعت به فتح راء، حادثهای پیش از [[قیامت|قیامت]] است.این مسأله جزء اعتقادات شیعه و به معنای به بازگشتن بعضی از مردگان (مومنان و کافران خالص) و نیز بعضی از افرادی است که در زندگی دنیا به آنها ظلم بزرگی شده است تا دوباره به دنیا بیایند و آن زندگی که حقشان است را داشته باشند و نیز مظلومین شاهد انتقام الهی از کسانی باشند که که به آنها ظلم کردند. رجعت امری است که پس از ظهور [[حضرت مهدی (عج)]] واقع خواهد شد. درباره رجعت به آیاتی از قرآن از جمله حادثه «[[اصحاب کهف]]» استناد شده است که از خواب سیصدساله برخاستند. | ||
==اشتراکات و اختلافات اعمال میان شیعیان اثنیعشری و اهلتسنن== | ==اشتراکات و اختلافات اعمال میان شیعیان اثنیعشری و اهلتسنن== | ||
اعمال مذهبی شیعهاثنیعشریه فرق زیادی با اعمال مذهبی اهلتسنن ندارد. روزه و حج در هر دو یکی است، امّا در بعضی از مسائل همچون نماز و آداب [[وضو]]، اختلاف دارند و در [[اذان]] و | اعمال مذهبی شیعهاثنیعشریه فرق زیادی با اعمال مذهبی اهلتسنن ندارد. روزه و حج در هر دو یکی است، امّا در بعضی از مسائل همچون نماز و آداب [[وضو]]، اختلاف دارند و در [[اذان]] و اقامه؛ «اشهد انّ علیّا ولی اللّه» را تبرّکا (نه بهعنوان جزء) و «حیّ علی الصلاة» را جزء فصول اذان و اقامه میدانند. اثنیعشریه چهار سورهای را که در آن «آیه سجده» وجود دارد در نماز نمیخوانند و [[فقاع|فقّاع]] (آبجو) را مثل [[می]](شراب) حرام میدانند و گوشت الاغ را [[مکروه]] میشمرند. [[نکاح]] بدون شاهد را جایز میدانند، امّا [[طلاق]] بدون حضور شاهد عادل را جایز نمیندانند و به ظاهر این آیه احتجاج میکنند: «فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ...» (سوره طلاق آیه2) و میگویند: خدای تعالی شاهد گرفتن بر طلاق را شرط کرده نه بر نکاح و از اینکه در یک مجلس سه طلاق دهند را جایز نمیدانند و میگویند: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ...» <ref> سوره بقره آیه 229</ref> همچنین شیعیان دوازدهامامی در [[نماز میت|نمازمیت]] پنج تکبیر میگویند. | ||
و اما مهمترین اختلاف شیعه با اهلسنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول | و اما مهمترین اختلاف شیعه با اهلسنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول خداوند است که شیعیان اثنیعشریه آن را به «نصّ جلیّ و خفیّ» و اهلتسنن به اختیار امت میدانند. به جز این مسأله اساسی، اختلاف شیعه با سنی در بعض مدارک و ادله اجتهاد و نیز در پارهای از قواعد اصول و فروع، عبادات و معاملات و نکاح است. | ||
عمل به «قیاس» نزد شیعه امامیه حرام | عمل به «قیاس» نزد شیعه امامیه حرام است، ولی نزد تمامی فرقههای اهلسنت (به جز [[خوارج]] و [[ظاهریه]]) مورد قبول میباشد. در بیشتر مسائل فروع فقه، مذهب شیعه امامیه غالبا با یکی از مذاهباربعه اهلسنت موافق است، ولی مسائلی نیز وجود دارد که جزو منفردات امامیه است، گرچه در اکثر این مسائل نیز یکی از فقهای صحابه یا تابعین و اتباع، با شیعه موافقاند. حتی بعضی از علمای اهلسنت و جماعت بدین سبب مذهبجعفری را کنار مذاهب چهارگانه مذهب پنجم شناختهاند. | ||
==اصول عقاید شیعه== | ==اصول عقاید شیعه== | ||
امّا اصول عقاید شیعیان [[توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] و [[عدل]] و [[امامت]] است. شیعه | امّا اصول عقاید شیعیان [[توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] و [[عدل]] و [[امامت]] است. شیعه امامیه، صفت عدالت را از صفات ذات خداوند میداند و مبنای آن را بر «عقل» میشناسد نه بر مشیت، «امامت» اصل اساسی است که شیعه را از سنّی جدا میکند. بنابر اعتقاد شیعه، وحی یک صورت بیرونی و ظاهری و یک جنبه درونی و باطنی دارد که پیامبر (ص) اسلام از هر دو جنبه درحد کمال آگاهی داشت زیرا همزمان هم نبی بود و هم ولیّ. | ||
نبوت وظیفه ظاهری پیغمبر یعنی رسانیدن وحی الهی به مردم بود و ولایت وظیفه باطنی یعنی آشکار | نبوت وظیفه ظاهری پیغمبر یعنی رسانیدن وحی الهی به مردم بود و ولایت وظیفه باطنی یعنی آشکار کردن معنای دین. با رحلت پیامبر(ص) دوره پیامبری به پایان رسید امّا دوره «ولایت» در شخص امام ادامه یافت. امام کسی است که وظیفه ولایت را بر عهده دارد و آن وظیفه به سه چیز تعلق میگیرد: حکومت بر جامعه اسلامی، بیان مسائل فقهی و دینی و رهبری روحانی که مردم را به درک معانی باطن هدایت میکند. به دلیل این سه وظیفه الهی، برگزیدن امام از طرف مردم جایز نیست، این رهبر روحانی را باید خداوند تعیین کند و او امام معصومی است که الهام گرفته از غیب بوده به رهبری مردم میپردازد. اما قطبالرّحای عالم امکان و ضامن حفظ و بقای شریعت است، با اینهمه، حضرت مهدی (عج) از چشم ظاهر مردمان پنهان است و ظهور نخواهد کرد مگر در [[آخرالزمان]]. در نظر شیعه، امام غایب ادامه شخصیت پیامبر است و به وسیله اوست که قرآن محفوظ میماند و بی ظهور او حکومت دنیوی ناقص است و تنها با ظهور دگرباره اوست که کمال مطلوب مبتنی بر «[[عدلالهی]]» که اسلام در تعالیم خود بر آن تکیه میکند، برقرار خواهد شد. | ||
== شیعه امامیه در ایران == | == شیعه امامیه در ایران == | ||
مذهب شیعه اثنیعشریه تا پیش از [[صفویه|صفویه]] در | مذهب شیعه اثنیعشریه تا پیش از [[صفویه|صفویه]] در ایران، غیر رسمی بود و بهعنوان مذهب اقلیت به شمار میرفت. کوشش سلاطین [[آلبویه|آلبویه]] که در قرن چهارم هجری بر بعضی از ولایات ایران فرمانروایی داشتند و معتقد به مذهب شیعه اثنیعشریه بودند و در رسمی کردن آن مذهب به علت مخالفت خلفای [[بغداد]] که نفوذ دینی و سیاسی بسیار در ایران داشتند به جایی نرسید. بعد از سقوط خلافت بغداد به دست [[هلاکو خان مغول]] در 656 هجری، یکی از ایلخانان مغول به نام [[سلطان محمد خدابنده]] موقتا مذهب شیعه را پذیرفت و در سکه و خطبه نام امامانشیعه را نقش و ذکر نمود، ولی باز رسمی شدن آن مذهب عقیم ماند. لیکن شیعه در پشت پرده دامنه نفوذ خود را بین مردم شهرهای ایران هر روز گستردهتر میکرد تا این که خانوادهای شیعی مذهب به نام [[سربداران]] در اواسط قرن هشتم هجری توانست که حکومتی اثنیعشری در شهر [[سبزوار]] که اکثر مردم آن شیعه بودند تأسیس نمایند و نیز [[سادات مرعشی]] حکومت شیعی را در [[مازندران]] تشکیل دادند. جهانشاه از شاهان قراقویونلو که در قرن نهم هجری در [[آذربایجان|آذربایجان]] حکومت میکردند به شیعه بودن خود افتخار مینمود. پیش از ظهور صفویه بعضی از شهرهای ایران چون [[قم]]، [[کاشان]] و [[سبزوار]] معروف به شهرهای شیعهنشین بودند و اکثر مردم آنها به آن مذهب اعتقاد داشتند. [[شاه اسماعیل صفوی|شاه اسماعیل صفوی]] که به دست عدّهای از [[صوفیان قزلباش|صوفیان قزلباش]] که مذهب شیعه داشتند روی کار آمده بود و در سال نهصد و هفت هجری بر تخت سلطنت ایران جلوس کرد و علی رغم [[سلطان سلیم|سلطان سلیم]] پادشاه نیرومند عثمانی که به بهانه ادعای خلافت اسلام قصد حکومت بر مسلمانان ایران و بلعیدن این کشور را داشت، از همان آغاز پادشاهی رسمیت مذهبشیعه را به جای طریقسنت و جماعت اعلام نمود و اعتلای لوای این مذهب را سیاست دولت خود قرار داد و گفتن «اشهد ان علیا ولی اللّه» و «حی علی خیر العمل» را در اذان و اقامه عملی کرد. اکثر سنیان ایران که از بیم شمشیر شاه اسماعیل چارهای جز تسلیم نداشتند، طوعا یا کرها ( به میل یا به زور) آن مذهب را پذیرفتند و در اندک مدتی مذهب شیعه اثنیعشری بیشتر ولایات [[ایران|ایران]] را فراگرفت و از آن زمان تا کنون که حدود پانصد سال میگذرد، شیعه اثنیعشری مذهب رسمی دولت و ملّت ایران است. صفویه پس از رسمیت دادن مذهب شیعه اثنیعشری برای این که معارف جدیدی را جانشین معارف قدیم سنّی کرده باشند در صدد برآمدند که فقهایی را از جبل [[لبنان]] که در آن روزگار مهد معارف شیعه بود و یا از [[احساء]] و [[بحرین|بحرین]] که در ساحل غربی [[خلیجفارس|خلیجفارس]] قرار داشت برای تعلیم و تتبع [[فقه]] و [[کلام شیعه|کلام شیعه]] به ایران دعوت کنند و علمایی چون [[شیخحرّعاملی|شیخ حرّ عاملی]] و [[بهاءالدّین عاملی|بهاءالدّین عاملی]] به ایران روی نهادند و امثال [[علامهمجلسی]] از شاگردان ایشان به شمار میروند. | ||
<ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 24 با ویرایش گسترده </ref> | <ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 24 با ویرایش گسترده </ref> | ||