۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اثنیعشریه یا دوازده امامیه، پرجمعیتترین فرقه از مجموعه فرقههای [[شیعه|شیعه]] است. این فرقه معتقدند تعداد امامان دوازه تن است که از [[حضرت علی (ع)|حضرت علی (علیه السلام )]] آغاز و به [[ | اثنیعشریه یا دوازده امامیه، پرجمعیتترین فرقه از مجموعه فرقههای [[شیعه|شیعه]] است. این فرقه معتقدند تعداد امامان دوازه تن است که از [[حضرت علی (ع)|حضرت علی (علیه السلام )]] آغاز و به [[حجت بن حسن (مهدی)|محمدبنحسن مهدی آل محمّد]] (صلی الله علیه و آله) ختم میشود. | ||
==دلیل نامگذاری== | ==دلیل نامگذاری== | ||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== دلایل لزوم امامت از دیدگاه امامیه == | == دلایل لزوم امامت از دیدگاه امامیه == | ||
برخی از دلایل امامیه بر امامت | برخی از دلایل امامیه بر امامت خاندانعترت عبارت است از: | ||
1- وجوب [[عصمت]] در امام؛ زیرا اگر امام معصوم نباشد، اطمینان به وی در ابلاغ احکام سلب میشود. بهعلاوه، امام غیر معصوم ممکن است در امامت و زعامت [[مسلمین]] بر خلاف عدالت رفتار نماید. | 1- وجوب [[عصمت]] در امام؛ زیرا اگر امام معصوم نباشد، اطمینان به وی در ابلاغ احکام سلب میشود. بهعلاوه، امام غیر معصوم ممکن است در امامت و زعامت [[مسلمین]] بر خلاف عدالت رفتار نماید. | ||
2- نصب امام برای رفع فتنه و اختلاف است و چنانچه از سوی مردم تعیین شود، موجب تشدید اختلاف میشود. | 2- نصب امام برای رفع فتنه و اختلاف است و چنانچه از سوی مردم تعیین شود، موجب تشدید اختلاف میشود. | ||
3- امامت به معنای [[خلافت]] از سوی خداوند و رسول است که قهرا باید توسط خداوند و [[رسول خدا|رسول خدا صلی الله علیه و آله]]، خلیفه تعیین شود. | 3- امامت به معنای [[خلافت]] از سوی خداوند و رسول است که قهرا باید توسط خداوند و [[رسول خدا|رسول خدا صلی الله علیه و آله]]، خلیفه تعیین شود. | ||
4- سیره رسولاکرم صلیاللهعلیه و آله در زمان حیات خود بر تعیین جانشین در موارد غیبت خود از [[ | |||
4- سیره رسولاکرم صلیاللهعلیه و آله در زمان حیات خود بر تعیین جانشین در موارد غیبت خود از [[مدینه]] بود، بنابراین، چگونه میشود آن حضرت برای بعد از خود جانشین تعیین نکند. | |||
ایشان دلایل امامت حضرت علی (علیه السلام) را بنابر [[قرآن]] و [[سنت]] چنین بیان مینمایند: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» <ref> سوره مائده آیه 55</ref> یعنی، همانا ولیّ شما خداوند است و پیامبر او و کسانی که ایمان آوردند و [[نماز]] را به پا میدارند و [[زکات]] میدهند، در حالیکه اهل [[رکوع]] هستند. «... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...» <ref>سوره مائده آیه 3</ref> یعنی امروز دین را بر شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم. «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ...» <ref>سوره مائده آیه 67</ref> یعنی ای پیامبر! ابلاغ کن آنچه را که به تو از سوی پروردگارت امر شده است و اگر چنین نکنی رسالتت رو ابلاغ نکردی! خداوند تو را از گزند مردم نگاه میدارد. و دیگر آیه: «...وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ...»<ref>سوره تحریم آیه 4</ref> یعنی اگر علیه او همپشت (همپیمان) شوند، پس همانا خداوند و [[ | |||
شیعه اثنیعشری معتقد به «[[نص جلی|نصّجلیّ]]» هستند، یعنی کسانی که قائل به «نصّ» و تعیین آشکار امام شدند و معتقدند که رسولخدا (صلی الله علیه و آله) با «نصّجلیّ» در روز [[غدیر خم|غدیرخم]]ّ امام علی (علیه السلام) را به جانشینی خود برگزید و صریحا ایشان را به امامت امت تعیین فرمود. | |||
ایشان دلایل امامت حضرت علی (علیه السلام) را بنابر [[قرآن]] و [[سنت]] چنین بیان مینمایند: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» <ref> سوره مائده آیه 55</ref> یعنی، همانا ولیّ شما خداوند است و پیامبر او و کسانی که ایمان آوردند و [[نماز]] را به پا میدارند و [[زکات]] میدهند، در حالیکه اهل [[رکوع]] هستند. «... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...» <ref>سوره مائده آیه 3</ref> یعنی امروز دین را بر شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم. «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ...» <ref>سوره مائده آیه 67</ref> یعنی ای پیامبر! ابلاغ کن آنچه را که به تو از سوی پروردگارت امر شده است و اگر چنین نکنی رسالتت رو ابلاغ نکردی! خداوند تو را از گزند مردم نگاه میدارد. و دیگر آیه: «...وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ...»<ref>سوره تحریم آیه 4</ref> یعنی اگر علیه او همپشت (همپیمان) شوند، پس همانا خداوند و [[جبرئیل]] و [[مؤمنان]] نیکوکار یار و یاور اویند. | |||
دیگر آیه [[مباهله]] است که فرمود:«... فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ» <ref>سوره آل عمران آیه 61</ref> بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار کنیم. میگویند: مقصود همه این آیات، ولایت حضرت علی (ع) است. همچنین شیعیان اثنیعشری به احادیثی که در پی میآید استناد میکنند: «أنت الخلیفة من بعدی و أنت وصییّ »، یعنی تو پس از من جانشین منی، تو وصیّ منی. «و سلّموا علیه بامرة المؤمنین»، یعنی او را به امیری مؤمنان سلام دهید. «و اقضاکم علیّ»، بهترین حاکم در میان شما حضرت علی (ع) است. «و تعلّموا منه و لا تعلّموه، اسمعوا له و اطیعوه»، از او بیاموزید و به او نیاموزید.«و من کنت مولاه فعلیّ مولاه»، هر که من مولای او هستم، علی (ع) نیز مولای اوست. «انت منّی بمنزلة [[هارون]] من [[موسی]] الّا انه لا نبیّ بعدی» تو نزد من مانند هارونی در پیش موسی، جز اینکه پیامبری بعد از تو نیست. | دیگر آیه [[مباهله]] است که فرمود:«... فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ» <ref>سوره آل عمران آیه 61</ref> بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار کنیم. میگویند: مقصود همه این آیات، ولایت حضرت علی (ع) است. همچنین شیعیان اثنیعشری به احادیثی که در پی میآید استناد میکنند: «أنت الخلیفة من بعدی و أنت وصییّ »، یعنی تو پس از من جانشین منی، تو وصیّ منی. «و سلّموا علیه بامرة المؤمنین»، یعنی او را به امیری مؤمنان سلام دهید. «و اقضاکم علیّ»، بهترین حاکم در میان شما حضرت علی (ع) است. «و تعلّموا منه و لا تعلّموه، اسمعوا له و اطیعوه»، از او بیاموزید و به او نیاموزید.«و من کنت مولاه فعلیّ مولاه»، هر که من مولای او هستم، علی (ع) نیز مولای اوست. «انت منّی بمنزلة [[هارون]] من [[موسی]] الّا انه لا نبیّ بعدی» تو نزد من مانند هارونی در پیش موسی، جز اینکه پیامبری بعد از تو نیست. | ||
== میراث امامان == | == میراث امامان == | ||
طرفداران «نصّ جلیّ» میگویند که: حضرت علی (علیه السلام) پیش از آنکه به شهادت برسند، «کتاب» و «سلاح» خود را به فرزند خود، [[ | طرفداران «نصّ جلیّ» میگویند که: حضرت علی (علیه السلام) پیش از آنکه به شهادت برسند، «کتاب» و «سلاح» خود را به فرزند خود، [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن (علیه السلام)]] تحویل دادند و در حضور اهلبیت و بزرگان شیعه فرمودند: ای فرزندم، رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) به من فرمودند که شما را وصی خود کنم و کتاب و سلاح خویش را همانطور که پیامبر (صلی الله علیه و آله ) به من عطا فرمودند، به شما بسپارم. به من فرمودند که به شما سفارش کنم که هنگام دعوت حق، آنها را به [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حضرت حسین (علیهالسلام)]] بسپاری. سپس رو به حضرت حسین (علیهالسلام) کرده گفت: پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) به شما سفارش کرده که ودیعه امامت را همچنان به فرزند خود [[علی بن الحسین (زین العابدین)|حضرت علیبنحسین (ع)]] بسپاری و درباره حضرت علیبنحسین (علیه السلام) فرمودند که او نیز ودیعه امامت را به فرزند خود [[محمد بن علی (باقر العلوم)|حضرت محمدبنعلی (علیهالسلام)]] بسپارد. | ||
==نام امامان شیعه== | ==نام امامان شیعه== | ||
خط ۲۴: | خط ۲۹: | ||
4- امام علیبنحسین (علیه السلام) شهادت سال 95 ه | 4- امام علیبنحسین (علیه السلام) شهادت سال 95 ه | ||
5- [[امام محمد باقر]] (علیهالسلام) شهادت سال 115 ه | 5- [[امام محمد باقر]] (علیهالسلام) شهادت سال 115 ه | ||
6- | 6- امام جعفرصادق (علیهالسلام) شهادت سال 148 ه | ||
7- | 7- امام موسیکاظم (علیه السلام) شهادت سال 183 ه | ||
8- | 8- امام علیّرضا (علیه السلام) شهادت سال 203 ه | ||
9- | 9- امام محمدجواد( علیه السلام) شهادت سال 220 ه | ||
10- | 10- امام علیّنقی (علیه السلام) شهادت سال 254 ه | ||
11- [[امام حسن عسکری|امام حسنعسکری]] (علیه السلام) شهادت سال 260 ه | 11- [[امام حسن عسکری|امام حسنعسکری]] (علیه السلام) شهادت سال 260 ه | ||
12- | 12- امام محمدبنالحسنالمهدی (عج) «آغاز غیبت کبری 329 ه». | ||
==جایگاه امامان اثنیعشریه== | ==جایگاه امامان اثنیعشریه== | ||
شیعیان معتقدند که امامان مانند پیامبر(صلیالله علیه و آله) مُلهم از جانب خدا هستند. آنها ریاست عامّه و مقامی فوق مقام انسانهای عادی دارند. از آن روزی که خداوند [[آدم]] را آفرید، نور خود را در برگزیدگان خود از [[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]] و [[حضرت عیسی]] گرفته تا به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) | شیعیان معتقدند که امامان مانند پیامبر(صلیالله علیه و آله) مُلهم از جانب خدا هستند. آنها ریاست عامّه و مقامی فوق مقام انسانهای عادی دارند. از آن روزی که خداوند [[آدم]] را آفرید، نور خود را در برگزیدگان خود از [[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]] و [[حضرت عیسی]] گرفته تا به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) خاتمانبیاء سرایت داد و از وی آن نور را به اوصیای او که ائمهطاهرین (ع) هستند سریان داد تا سرانجام همان نور الهی در وجود امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تجلی میکند و او را از سطح بشر عادی فراتر میبرد و وی را قادر میکند که قرنها بلکه هزاران سال بی هیچ گزند و آزار و بدون ضعف و پیری و با بدن جسمانی که در بشر عادی موجب اضمحلال و فساد است، زندگی کند تا به وقت خود و با امر الهی از مکان غیب ظهور کند. به روایت «[[علّامه مجلسی]]» رنگ صورت آن حضرت، عربی و گندمگون و جسمی [[یعقوب]] وار دارد و بر گونه او خالی مانند کوکب دُرّی است. | ||
== ظهور قائم آل محمد( صلی الله علیه و آله) == | == ظهور قائم آل محمد( صلی الله علیه و آله) == | ||
شیعه «اثنیعشریه» معتقد است که به قدرت خداوند و لطف او، حضرتمهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از بروز نشانههایی ظهور خواهد کرد، درحالیکه سنّ آن حضرت بین سی تا چهل سال به نظر میرسد. بنابر نقل روایات، آن حضرت در «[[مکه]]» ظهور خواهند کرد و مردم با آن حضرت بین «رکن و مقام» بیعت میکنند. | شیعه «اثنیعشریه» معتقد است که به قدرت خداوند و لطف او، حضرتمهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پس از بروز نشانههایی ظهور خواهد کرد، درحالیکه سنّ آن حضرت بین سی تا چهل سال به نظر میرسد. بنابر نقل روایات، آن حضرت در «[[مکه]]» ظهور خواهند کرد و مردم با آن حضرت بین «رکن و مقام» بیعت میکنند. | ||
از علائم ظهور حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) نزول [[عیسی|حضرت عیسی]] (علیه السلام) از آسمان است و وی «[[دجّال]]» را که پیش از حضرت ظهور کرده است میکشد و پشت سر آن حضرت نماز میگزارد. در زمان حضرت مهدی «[[اصحاب کهف|اصحابکهف]]» از خواب چند هزارساله برمیخیزند و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ایشان سلام میکنند و آنان جواب سلام حضرت را میدهند و بار دیگر به خواب عمیق فرو میروند و تا قیامت بر نمیخیزند. از ودایعی که نزد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد تابوت سکینه حضرت موسی (علیه السلام ) و نسخه صحیح اسفار [[تورات]] و [[انجیل|انجیل]] است و چون آن حضرت آنها را به [[یهود|یهود]] و [[نصاری]] عرضه کند، ایشان مسلمان شوند. سپس حضرت عیسی (علیه السلام) به فرمان او صلیب را میشکند و خوک را میکشد و کلیساها را ویران میکند و بعد از چهل سال میمیرد. حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) دین راستین اسلام را اظهار و دنیا را پر از عدل و داد میکند، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. درباره مدت خلافت آن حضرت اختلاف است و خلافت او را از هفت سال تا نه سال نوشتهاند و در بعضی اخبار بیست تا چهل سال بیان شده است. | از علائم ظهور حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) نزول [[عیسی|حضرت عیسی]] (علیه السلام) از آسمان است و وی «[[دجال|دجّال]]» را که پیش از حضرت ظهور کرده است میکشد و پشت سر آن حضرت نماز میگزارد. در زمان حضرت مهدی «[[اصحاب کهف|اصحابکهف]]» از خواب چند هزارساله برمیخیزند و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به ایشان سلام میکنند و آنان جواب سلام حضرت را میدهند و بار دیگر به خواب عمیق فرو میروند و تا قیامت بر نمیخیزند. از ودایعی که نزد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد تابوت سکینه حضرت موسی (علیه السلام ) و نسخه صحیح اسفار [[تورات]] و [[انجیل|انجیل]] است و چون آن حضرت آنها را به [[یهود|یهود]] و [[نصاری]] عرضه کند، ایشان مسلمان شوند. سپس حضرت عیسی (علیه السلام) به فرمان او صلیب را میشکند و خوک را میکشد و کلیساها را ویران میکند و بعد از چهل سال میمیرد. حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) دین راستین اسلام را اظهار و دنیا را پر از عدل و داد میکند، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. درباره مدت خلافت آن حضرت اختلاف است و خلافت او را از هفت سال تا نه سال نوشتهاند و در بعضی اخبار بیست تا چهل سال بیان شده است. | ||
== مبانی فقه اثنی عشریه == | == مبانی فقه اثنی عشریه == | ||
خط ۴۹: | خط ۵۴: | ||
====کتب اربعه==== | ====کتب اربعه==== | ||
مجموعه احادیث قدیم شیعه در چهار کتاب گردآوری و به [[کتب اربعه|کتباربعه]] معروف شده است. اساس این کتابها اخباری است که از ائمه (علیهم السلام) به دست ما رسیده است و بیشتر به امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) منتهی میشود. در مجلس آن دو امام بزرگوار، بسیاری از راویان احادیث و بزرگان اسلام شاگردی میکردند. حاصل شاگردی و درک محضر آن دو امام، به تدوین حدود چهار صد رساله در شرایع اسلام انجامید که آنها را اصول اربعمائه یعنی اصول چهار صدگانه نامیدهاند. از آن زمان تا حدود سال سیصد هجری که تقریبا دویست سال به طول انجامید، شیعیانی که از حضور امامان دور و یا بهدلیل [[غیبت صغری|غیبت صغری]] از امام غایب مهجور بودند، به این چهارصد رساله که هر کدام دارای بابی از ابواب فقه شیعه بود عمل میکردند. به قول [[شیخ مفید|شیخ مفید]]، محدثان امامیه از زمان حضرت علی (علیه السلام) تا عهد امام حسن عسکری (علیه السلام) چهارصد کتاب تألیف کرده بودند که آنها را «اصول» می خوانند تا این که در حدود سال سیصد هجری، ثقة الاسلام [[محمد بن یعقوب کلینی|محمدبنیعقوب کلینی]] (متوفی 329 ه) که از مردم کلین(روستای فشافویه در جنوب شرق تهران) بر مسند فقاهت نشست و با کمال دقت توانست طی بیست سال آن چهارصد رساله «اصل» را جمع و در پنج مجلد، یک جلد در مواعظ، یک جلد در اصول دین و سه جلد در فروع دین و به نام کتاب الکافی نام نهد که حدود شانزده هزار یکصد و نود ونه حدیث را شامل میشود.البته مجموع کتابهای شیخ کلینی حدود سی و دو کتاب است. پس از کلینی، فقیهی دیگر به نام ابوجعفر محمدبن علیبن بابویه قمی معروف به [[شیخصدوق]] (متوفی 381 ه)مدفون در ری، بر اساس همین رسائل چهارصدگانه، کتاب «[[من لا یحضره الفقیه|من لا یحضره الفقیه]]» را تألیف کرد که جمله اخبار آن پنج هزارونهصدوشصتوسه حدیث است. پس از شیخصدوق و به فاصله چند سال، عصر [[شیخ طوسی|شیخطوسی]] (385- 460 ه) آغاز شد. وی بر اساس همین اصول چهارصدگانه، دو کتاب معروف «[[الاستبصار]]» و «[[تهذیب الاحکام|تهذیب الاحکام]]» را که اولی مشتمل بر پنج هزار و پانصد و یازده حدیث است، تألیف کرد. | مجموعه احادیث قدیم شیعه در چهار کتاب گردآوری و به [[کتب اربعه|کتباربعه]] معروف شده است. اساس این کتابها اخباری است که از ائمه (علیهم السلام) به دست ما رسیده است و بیشتر به امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) منتهی میشود. در مجلس آن دو امام بزرگوار، بسیاری از راویان احادیث و بزرگان اسلام شاگردی میکردند. حاصل شاگردی و درک محضر آن دو امام، به تدوین حدود چهار صد رساله در شرایع اسلام انجامید که آنها را اصول اربعمائه یعنی اصول چهار صدگانه نامیدهاند. از آن زمان تا حدود سال سیصد هجری که تقریبا دویست سال به طول انجامید، شیعیانی که از حضور امامان دور و یا بهدلیل [[غیبت صغری|غیبت صغری]] از امام غایب مهجور بودند، به این چهارصد رساله که هر کدام دارای بابی از ابواب فقه شیعه بود عمل میکردند. به قول [[شیخ مفید|شیخ مفید]]، محدثان امامیه از زمان حضرت علی (علیه السلام) تا عهد امام حسن عسکری (علیه السلام) چهارصد کتاب تألیف کرده بودند که آنها را «اصول» می خوانند تا این که در حدود سال سیصد هجری، ثقة الاسلام [[محمد بن یعقوب کلینی|محمدبنیعقوب کلینی]] (متوفی 329 ه) که از مردم کلین(روستای فشافویه در جنوب شرق تهران) بر مسند فقاهت نشست و با کمال دقت توانست طی بیست سال آن چهارصد رساله «اصل» را جمع و در پنج مجلد، یک جلد در مواعظ، یک جلد در اصول دین و سه جلد در فروع دین و به نام کتاب الکافی نام نهد که حدود شانزده هزار یکصد و نود ونه حدیث را شامل میشود.البته مجموع کتابهای شیخ کلینی حدود سی و دو کتاب است. پس از کلینی، فقیهی دیگر به نام ابوجعفر محمدبن علیبن بابویه قمی معروف به [[محمد بن علی بن بابویه قمی|شیخصدوق]] (متوفی 381 ه)مدفون در ری، بر اساس همین رسائل چهارصدگانه، کتاب «[[من لا یحضره الفقیه|من لا یحضره الفقیه]]» را تألیف کرد که جمله اخبار آن پنج هزارونهصدوشصتوسه حدیث است. پس از شیخصدوق و به فاصله چند سال، عصر [[شیخ طوسی|شیخطوسی]] (385- 460 ه) آغاز شد. وی بر اساس همین اصول چهارصدگانه، دو کتاب معروف «[[الاستبصار]]» و «[[تهذیب الاحکام|تهذیب الاحکام]]» را که اولی مشتمل بر پنج هزار و پانصد و یازده حدیث است، تألیف کرد. | ||
===اجماع=== | ===اجماع=== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۵: | ||
== فقه جعفری == | == فقه جعفری == | ||
فقه جعفری فقه منسوب به ششمین امام شیعه حضرت امام صادق (علیه السلام) است، چون دوره زندگانی آن حضرت مصادف با اواخر دوره [[ | فقه جعفری فقه منسوب به ششمین امام شیعه حضرت امام صادق (علیه السلام) است، چون دوره زندگانی آن حضرت مصادف با اواخر دوره [[بنی امیه|بنیامیه]] و اوایل روزگار [[بنیعباس]] بود و به سبب اختلافی که امویان با عباسیان داشتند، کمتر مزاحم شیعه امامیه میشدند، پس در چنین فضایی فقه جعفری پا گرفت. | ||
علاوه بر این، عمر امام صادق (علیه السلام) از دیگر امامان (علیهم السلام) طولانی تر بود. آن حضرت در دوره طولانی امامت خود موفق شد که نظم و ترتیبی به وضع شیعه امامیه بدهد و فقه شیعه را تعلیم کند، از این جهت آن حضرت را «حبرالامة»، یعنی دانشمند امت اسلام و «فقیه» آلمحمد (صلی الله علیه و آله) خواندهاند. بیشتر احادیث اعتقادی و فقهی شیعه از آن حضرت روایت شده و بدین سبب فقه شیعه را «فقه جعفری» گفته و مذهب پیروان ایشان را «مذهب جعفری» نام نهادهاند. | علاوه بر این، عمر امام صادق (علیه السلام) از دیگر امامان (علیهم السلام) طولانی تر بود. آن حضرت در دوره طولانی امامت خود موفق شد که نظم و ترتیبی به وضع شیعه امامیه بدهد و فقه شیعه را تعلیم کند، از این جهت آن حضرت را «حبرالامة»، یعنی دانشمند امت اسلام و «فقیه» آلمحمد (صلی الله علیه و آله) خواندهاند. بیشتر احادیث اعتقادی و فقهی شیعه از آن حضرت روایت شده و بدین سبب فقه شیعه را «فقه جعفری» گفته و مذهب پیروان ایشان را «مذهب جعفری» نام نهادهاند. | ||
در مجلس درس آن حضرت که در مدینه تشکیل میشد، عده ای از بزرگان اسلام حاضر می شدند و از محضر آن بزرگوار استفاده میکردند. از مشهورترین شاگردان امام، [[زرارةبناعین]] (متوفی در 150 ه)، [[محمدبنمسلم]]، [[ابوبصیر]]، [[بریدبنمعاویة عجلی]]، [[فضیلبنیسار]]، [[معروفبنخربوذ]]، [[جمیل بندراج]]، [[عبداللّهبنمسکان]] و حمادبنعثمان... بودند. | در مجلس درس آن حضرت که در مدینه تشکیل میشد، عده ای از بزرگان اسلام حاضر می شدند و از محضر آن بزرگوار استفاده میکردند. از مشهورترین شاگردان امام، [[زرارةبناعین]] (متوفی در 150 ه)، [[محمدبنمسلم]]، [[ابوبصیر]]، [[بریدبنمعاویة عجلی]]، [[فضیلبنیسار]]، [[معروفبنخربوذ]]، [[جمیل بندراج]]، [[عبداللّهبنمسکان]] و حمادبنعثمان... بودند. | ||
خط ۷۵: | خط ۸۰: | ||
====شرایط صحت متعه==== | ====شرایط صحت متعه==== | ||
چند چیز شرط صحت متعه است. | چند چیز شرط صحت متعه است. | ||
1.در عقد متعه ذکر «مدت» لازم است، پس اگر مدّت ذکر نشود، عقد باطل میشود، بر خلاف [[عقد دائم]]. 2. در عقد متعه تعیین «مهریه» لازم است، پس اگر مقدار مهریه ذکر نشود، عقد باطل میشود.3. در عقد متعه، ذکر هر شرطی که مخالف شرع و مجهول نباشد، جایز است.4. در متعه، طلاق لازم نیست و هر وقت مدت تمام شود یا شوهر باقی مدت را ببخشد، متعه فسخ میگردد.5.در متعه زن حق [[نفقه]] ندارد و [[ارث]] نمیبرد، مگر اینکه در ضمن عقد شرط شده باشد. شیعیان معتقدند که متعه در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جایز بوده است و پس از او تا دوره [[ | 1.در عقد متعه ذکر «مدت» لازم است، پس اگر مدّت ذکر نشود، عقد باطل میشود، بر خلاف [[عقد دائم]]. 2. در عقد متعه تعیین «مهریه» لازم است، پس اگر مقدار مهریه ذکر نشود، عقد باطل میشود.3. در عقد متعه، ذکر هر شرطی که مخالف شرع و مجهول نباشد، جایز است.4. در متعه، طلاق لازم نیست و هر وقت مدت تمام شود یا شوهر باقی مدت را ببخشد، متعه فسخ میگردد.5.در متعه زن حق [[نفقه]] ندارد و [[ارث]] نمیبرد، مگر اینکه در ضمن عقد شرط شده باشد. شیعیان معتقدند که متعه در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جایز بوده است و پس از او تا دوره [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم عمربن الخطاب]] رواج داشته است، اما وی آن را منع کرده است. | ||
=== رجعت === | === رجعت === | ||
رجعت به فتح راء، حادثهای پیش از [[قیامت|قیامت]] است.این مسأله جزء اعتقادات شیعه و به معنای به بازگشتن بعضی از مردگان (مومنان و کافران خالص) و نیز بعضی از افرادی است که در زندگی دنیا به آنها ظلم بزرگی شده است تا دوباره به دنیا بیایند و آن زندگی که حقشان است را داشته باشند و نیز مظلومین شاهد انتقام الهی از کسانی باشند که که به آنها ظلم کردند. رجعت امری است که پس از ظهور [[حضرت مهدی (عج)]] واقع خواهد شد. درباره رجعت به آیاتی از قرآن از جمله حادثه «[[اصحاب کهف]]» استناد شده است که از خواب سیصدساله برخاستند. | رجعت به فتح راء، حادثهای پیش از [[قیامت|قیامت]] است.این مسأله جزء اعتقادات شیعه و به معنای به بازگشتن بعضی از مردگان (مومنان و کافران خالص) و نیز بعضی از افرادی است که در زندگی دنیا به آنها ظلم بزرگی شده است تا دوباره به دنیا بیایند و آن زندگی که حقشان است را داشته باشند و نیز مظلومین شاهد انتقام الهی از کسانی باشند که که به آنها ظلم کردند. رجعت امری است که پس از ظهور [[حجت بن حسن (مهدی)|حضرت مهدی (عج)]] واقع خواهد شد. درباره رجعت به آیاتی از قرآن از جمله حادثه «[[اصحاب کهف]]» استناد شده است که از خواب سیصدساله برخاستند. | ||
==اشتراکات و اختلافات اعمال میان شیعیان اثنیعشری و اهلتسنن== | ==اشتراکات و اختلافات اعمال میان شیعیان اثنیعشری و اهلتسنن== | ||
اعمال مذهبی شیعهاثنیعشریه فرق زیادی با اعمال مذهبی اهلتسنن ندارد. روزه و حج در هر دو یکی است، امّا در بعضی از مسائل همچون نماز و آداب [[وضو]]، اختلاف دارند و در [[اذان]] و اقامه؛ «اشهد انّ علیّا ولی اللّه» را تبرّکا (نه بهعنوان جزء) و «حیّ علی الصلاة» را جزء فصول اذان و اقامه میدانند. اثنیعشریه چهار سورهای را که در آن «آیه سجده» وجود دارد در نماز نمیخوانند و | اعمال مذهبی شیعهاثنیعشریه فرق زیادی با اعمال مذهبی اهلتسنن ندارد. روزه و حج در هر دو یکی است، امّا در بعضی از مسائل همچون نماز و آداب [[وضو]]، اختلاف دارند و در [[اذان]] و اقامه؛ «اشهد انّ علیّا ولی اللّه» را تبرّکا (نه بهعنوان جزء) و «حیّ علی الصلاة» را جزء فصول اذان و اقامه میدانند. اثنیعشریه چهار سورهای را که در آن «آیه سجده» وجود دارد در نماز نمیخوانند و فقّاع (آبجو) را مثل می(شراب) حرام میدانند و گوشت الاغ را [[مکروه]] میشمرند. [[نکاح]] بدون شاهد را جایز میدانند، امّا [[طلاق]] بدون حضور شاهد عادل را جایز نمیندانند و به ظاهر این آیه احتجاج میکنند: «فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ...» (سوره طلاق آیه2) و میگویند: خدای تعالی شاهد گرفتن بر طلاق را شرط کرده نه بر نکاح و از اینکه در یک مجلس سه طلاق دهند را جایز نمیدانند و میگویند: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ...» <ref> سوره بقره آیه 229</ref> همچنین شیعیان دوازدهامامی در [[نماز میت|نمازمیت]] پنج تکبیر میگویند. | ||
و اما مهمترین اختلاف شیعه با اهلسنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول خداوند است که شیعیان اثنیعشریه آن را به «نصّ جلیّ و خفیّ» و اهلتسنن به اختیار امت میدانند. به جز این مسأله اساسی، اختلاف شیعه با سنی در بعض مدارک و ادله اجتهاد و نیز در پارهای از قواعد اصول و فروع، عبادات و معاملات و نکاح است. | و اما مهمترین اختلاف شیعه با اهلسنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول خداوند است که شیعیان اثنیعشریه آن را به «نصّ جلیّ و خفیّ» و اهلتسنن به اختیار امت میدانند. به جز این مسأله اساسی، اختلاف شیعه با سنی در بعض مدارک و ادله اجتهاد و نیز در پارهای از قواعد اصول و فروع، عبادات و معاملات و نکاح است. | ||
عمل به «قیاس» نزد شیعه امامیه حرام است، ولی نزد تمامی فرقههای اهلسنت (به جز [[خوارج]] و [[ظاهریه]]) مورد قبول میباشد. در بیشتر مسائل فروع فقه، مذهب شیعه امامیه غالبا با یکی از مذاهباربعه اهلسنت موافق است، ولی مسائلی نیز وجود دارد که جزو منفردات امامیه است، گرچه در اکثر این مسائل نیز یکی از فقهای صحابه یا تابعین و اتباع، با شیعه موافقاند. حتی بعضی از علمای اهلسنت و جماعت بدین سبب مذهبجعفری را کنار مذاهب چهارگانه مذهب پنجم شناختهاند. | عمل به «قیاس» نزد شیعه امامیه حرام است، ولی نزد تمامی فرقههای اهلسنت (به جز [[خوارج]] و [[ظاهریه]]) مورد قبول میباشد. در بیشتر مسائل فروع فقه، مذهب شیعه امامیه غالبا با یکی از مذاهباربعه اهلسنت موافق است، ولی مسائلی نیز وجود دارد که جزو منفردات امامیه است، گرچه در اکثر این مسائل نیز یکی از فقهای صحابه یا تابعین و اتباع، با شیعه موافقاند. حتی بعضی از علمای اهلسنت و جماعت بدین سبب مذهبجعفری را کنار مذاهب چهارگانه مذهب پنجم شناختهاند. |