پرش به محتوا

طریقه بکریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
</div>
</div>


‌'''بَکْریّه‌'''، عنوانی‌ که‌ هم‌ به‌ پیروان‌ بکر بن‌ اخت‌ عبدالواحد - [[صوفی|صوفی‌]] زهدگرای‌ بصری‌ سده ۲ق‌ که‌ دستی‌ نیز در علم‌ [[کلام|کلام‌]] داشت‌ - اطلاق‌ می‌شود. [۱][۲] و هم‌ به‌ جماعتی‌ که‌ معتقدند امامت‌ [[ابوبکر]] بر اساس‌ «نص‌» [[پیامبر]] (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) بوده‌ است‌. [۳][۴][۵][۶][۷][۸] البته‌ برخی‌ برآنند که‌ این‌ هر دو فرقه‌ یک‌ گروهند.
‌'''بَکْریّه‌'''، عنوانی‌ که‌ هم‌ به‌ پیروان‌ بکر بن‌ اخت‌ عبدالواحد - [[صوفی|صوفی‌]] زهدگرای‌ بصری‌ سده ۲ق‌ که‌ دستی‌ نیز در علم‌ [[کلام|کلام‌]] داشت‌ - اطلاق‌ می‌شود. [۱][۲] و هم‌ به‌ جماعتی‌ که‌ معتقدند امامت‌ [[ابوبکر]] بر اساس‌ «نص‌» [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) بوده‌ است‌. [۳][۴][۵][۶][۷][۸] البته‌ برخی‌ برآنند که‌ این‌ هر دو فرقه‌ یک‌ گروهند.


=اشتباه فرقه نگاران=
=اشتباه فرقه‌نگاران=


نویسندگان کتب ملل و نحل، به سبب ناآگاهی از نام پدر و قوم بکر، او را به واسطه داییش، عبدالواحدبن زید که از [[صوفیان]] و اهل [[حدیث]] و صاحب عقاید خاص کلامی بوده، معرفی کرده‌اند. تاریخ وفات عبدالواحدبن زید با تاریخ وفات ابوبشر عبدالواحدبن زیاد بصری (متوفی ۱۷۷) خلط شده است. [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲]
نویسندگان کتب ملل و نحل، به سبب ناآگاهی از نام پدر و قوم بکر، او را به واسطه داییش، عبدالواحدبن زید که از [[صوفیان]] و اهل [[حدیث]] و صاحب عقاید خاص کلامی بوده، معرفی کرده‌اند. تاریخ وفات عبدالواحدبن زید با تاریخ وفات ابوبشر عبدالواحدبن زیاد بصری (متوفی ۱۷۷) خلط شده است. [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲]
خط ۲۶: خط ۲۶:


اشعری [۲۲] و بغدادی [۲۳] عقاید بکریه را ـ که عقاید خاص کلامی است ـ در کنار عقاید [[نجاریه|نجاریّه]]، [[جهمیه|جَهمیّه]] و [[ضراریه|ضِراریّه]] به طور مستقل آورده‌اند.
اشعری [۲۲] و بغدادی [۲۳] عقاید بکریه را ـ که عقاید خاص کلامی است ـ در کنار عقاید [[نجاریه|نجاریّه]]، [[جهمیه|جَهمیّه]] و [[ضراریه|ضِراریّه]] به طور مستقل آورده‌اند.
اوج‌ فعالیت‌های‌ این‌ فرقه‌ در اواخر سده۲ و نیز سده ۳ق‌ بوده‌ است‌. گزارش‌های‌ جاحظ، [۲۴][۲۵] [[ابن‌ قتیبه]]، [۲۶] اشعری، [۲۷][۲۸][۲۹] که‌ آنها را به‌ صورت‌ فرقه‌ای‌ مستقل‌ معرفی‌ کرده‌ است‌، و نیز ردیه‌های‌ هشام‌ بن‌ عمروفوطی‌ (د ۲۳۰ق‌/۸۴۵) محمدابن‌ سحنون‌ مالکی‌ (د۲۵۶ق‌/ ۸۷۰م‌) و ابن‌ ابی‌زید مالکی‌ (د ۳۸۶ق‌/۹۹۶م‌) [۳۰][۳۱][۳۲] که‌ برضد این‌ فرقه‌ نوشته‌اند، نشان‌دهنده فعالیت‌ آنها و واکنش‌ فرقه‌های‌ مختلف‌ نسبت‌ به‌ آنهاست‌. پس‌ از این‌ دوره‌ از اهمیت‌ آنها کاسته‌ می‌شود. بغدادی‌ آنها را فرقه‌ای‌ مستقل‌ با پیروانی‌ اندک‌ می‌داند. [۳۳] شهرستانی‌ اصلاً درباره آنها سخنی‌ نمی‌گوید و گویی‌ آنها را نمی‌شناسد. [۳۴]
اوج‌ فعالیت‌های‌ این‌ فرقه‌ در اواخر سده۲ و نیز سده ۳ق‌ بوده‌ است‌. گزارش‌های‌ جاحظ، [۲۴][۲۵] ابن‌ قتیبه، [۲۶] [[اشعری]]، [۲۷][۲۸][۲۹] که‌ آنها را به‌ صورت‌ فرقه‌ای‌ مستقل‌ معرفی‌ کرده‌ است‌، و نیز ردیه‌های‌ هشام‌ بن‌ عمروفوطی‌ (د ۲۳۰ق‌/۸۴۵) محمدابن‌ سحنون‌ مالکی‌ (د۲۵۶ق‌/ ۸۷۰م‌) و ابن‌ ابی‌زید مالکی‌ (د ۳۸۶ق‌/۹۹۶م‌) [۳۰][۳۱][۳۲] که‌ برضد این‌ فرقه‌ نوشته‌اند، نشان‌دهنده فعالیت‌ آنها و واکنش‌ فرقه‌های‌ مختلف‌ نسبت‌ به‌ آنهاست‌. پس‌ از این‌ دوره‌ از اهمیت‌ آنها کاسته‌ می‌شود. بغدادی‌ آنها را فرقه‌ای‌ مستقل‌ با پیروانی‌ اندک‌ می‌داند. [۳۳] شهرستانی‌ اصلاً درباره آنها سخنی‌ نمی‌گوید و گویی‌ آنها را نمی‌شناسد. [۳۴]


=عقاید بکریه=
=عقاید بکریه=
خط ۳۸: خط ۳۸:
== امامت ==
== امامت ==


بکر در مورد امامت معتقد بود که [[امام]] با نص تعیین می‌شود ولی چون با [[شیعیان]] مخالف بود با انکار تاریخ و نصوص وارد شده از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مورد [[امامت]] و جانشینی [[حضرت علی]] (علیه‌السّلام) معتقد بود که ابوبکر با نص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جانشین وی شد. (عده دیگری نیز ابوبکر را با نص جانشین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌دانند که بکریه نامیده می‌شوند ولی آنها فقط در اسم با بکریه مورد بحث ما اشتراک دارند.)
بکر در مورد امامت معتقد بود که [[امام]] با نص تعیین می‌شود ولی چون با [[شیعیان]] مخالف بود با انکار تاریخ و نصوص وارد شده از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مورد [[امامت]] و جانشینی [[علی بن ابی طالب|حضرت علی]] (علیه‌السّلام) معتقد بود که ابوبکر با نص پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جانشین وی شد. (عده دیگری نیز ابوبکر را با نص جانشین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌دانند که بکریه نامیده می‌شوند ولی آنها فقط در اسم با بکریه مورد بحث ما اشتراک دارند.)
او حضرت علی (علیه‌السلام) و طلحه و زبیر را به سبب گناه جنگیدن با یکدیگر، کافر و مشرک می‌دانست، اما بنابر حدیثی که خداوند مسلمانان حاضر در جنگ بدر را، به رغم هرکاری که انجام دهند، بخشیده است معتقد بود که خداوند از گناهان ایشان در گذشته است.
او حضرت علی (علیه‌السلام) و طلحه و زبیر را به سبب گناه جنگیدن با یکدیگر، کافر و مشرک می‌دانست، اما بنابر حدیثی که خداوند مسلمانان حاضر در جنگ بدر را، به رغم هرکاری که انجام دهند، بخشیده است معتقد بود که خداوند از گناهان ایشان در گذشته است.
همچنین بکریه [[عایشه]] را برتر از [[فاطمه]] (سلام‌الله‌علیها) می‌دانست و [[ابن ابی الحدید]] آنها را متهم می‌کند که احادیثی به نفع ابوبکر و به زیان علی (علیه‌السّلام) جعل کرده‌اند. [۴۳]
همچنین بکریه [[عایشه]] را برتر از [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه]] (سلام‌الله‌علیها) می‌دانست و [[ابن ابی الحدید]] آنها را متهم می‌کند که احادیثی به نفع ابوبکر و به زیان علی (علیه‌السّلام) جعل کرده‌اند. [۴۳]


== گناهان ==
== گناهان ==


بکر مرتکب‌ گناه‌ کبیره‌ را منافق‌ می‌داند و بر آن‌ است‌ که‌ منافق‌ شیطان‌ را عبادت‌ می‌کند و منکر خداوند است‌ و از این‌رو، جایش‌ تا ابد در دوزخ‌ است‌. این‌ سخن‌ برگرفته‌ از آراء حسن‌ بصری‌ است‌. پافشاری‌ بر گناه‌ صغیره‌ نیز گناه‌ کبیره‌ شمرده‌ می‌شود. [۴۴] درباره گناهکار نظر دیگری‌ را نیز به‌ بکر نسبت‌ داده‌اند. او بر آن‌ بود که‌ هر کس‌ کوچک‌ترین‌ گناهی‌ مرتکب‌ شود - حتی‌ به‌ اندازه دانه خردلی‌ - جایگاهش‌ دوزخ‌ است. ‌ [۴۵][۴۶][۴۷] به‌ نظر می‌رسد که‌ همین‌ رأی‌ سبب‌ شده‌ است‌ که‌ وی‌ را از خوارج‌ بدانند. [۴۸][۴۹] ابن‌ قتیبه‌ بر این‌ حکم‌ بکر اعتراض‌ کرده‌ است‌. [۵۰] البته‌ بکر معتقد است‌ که‌ اگر شخص‌ گناهکار توبه‌ کند، از عذاب‌ در امان‌ است‌. [۵۱] در واقع‌ گناهکار با شرمنده‌شدن‌ و توبه‌کردن‌، به‌ گناه‌ خود پی‌ می‌برد. [۵۲]
بکر مرتکب‌ گناه‌ کبیره‌ را منافق‌ می‌داند و بر آن‌ است‌ که‌ منافق‌ شیطان‌ را عبادت‌ می‌کند و منکر خداوند است‌ و از این‌رو، جایش‌ تا ابد در دوزخ‌ است‌. این‌ سخن‌ برگرفته‌ از آراء [[حسن بصری|حسن‌ بصری‌]] است‌. پافشاری‌ بر گناه‌ صغیره‌ نیز گناه‌ کبیره‌ شمرده‌ می‌شود. [۴۴] درباره گناهکار نظر دیگری‌ را نیز به‌ بکر نسبت‌ داده‌اند. او بر آن‌ بود که‌ هر کس‌ کوچک‌ترین‌ گناهی‌ مرتکب‌ شود - حتی‌ به‌ اندازه دانه خردلی‌ - جایگاهش‌ دوزخ‌ است. ‌ [۴۵][۴۶][۴۷] به‌ نظر می‌رسد که‌ همین‌ رأی‌ سبب‌ شده‌ است‌ که‌ وی‌ را از خوارج‌ بدانند. [۴۸][۴۹] ابن‌ قتیبه‌ بر این‌ حکم‌ بکر اعتراض‌ کرده‌ است‌. [۵۰] البته‌ بکر معتقد است‌ که‌ اگر شخص‌ گناهکار توبه‌ کند، از عذاب‌ در امان‌ است‌. [۵۱] در واقع‌ گناهکار با شرمنده‌شدن‌ و توبه‌کردن‌، به‌ گناه‌ خود پی‌ می‌برد. [۵۲]
او برای مرتکب قتل، توبه و بازگشتی قائل نبود [۵۳][۵۴]
او برای مرتکب قتل، توبه و بازگشتی قائل نبود [۵۳][۵۴]
به عقیده او «اخلاص» کسی که خداوند بر قلبش «مُهر» زده، بی فایده است، اما او باز مأمور به اخلاص است، و این مهر که میان او و اخلاص، و نیز میان او و «ایمان» حائل شده، عقوبت و کیفر اوست. [۵۵] [۵۶]
به عقیده او «اخلاص» کسی که خداوند بر قلبش «مُهر» زده، بی فایده است، اما او باز مأمور به اخلاص است، و این مهر که میان او و اخلاص، و نیز میان او و «ایمان» حائل شده، عقوبت و کیفر اوست. [۵۵] [۵۶]
خط ۵۰: خط ۵۰:
=== مناظره بشر معتزلی و بکر ===
=== مناظره بشر معتزلی و بکر ===


بشر بن‌ معتمر، متکلم‌ معتزلی‌ در خلال‌ مناظره‌ای‌ با بکر کوشید تا نظر او را درباره گناهکار و منافق‌، رد کند. بشر داستان‌ هدهد و [[سلیمان|سلیمان‌]] را پیش‌ کشید و این‌ پرسش‌ را مطرح‌ کرد که‌ چرا سلیمان‌ هدهد را با آنکه‌ گناه‌ کرده‌ بود و به‌ نظر بکر منافق‌ بود، عقاب‌ نکرد. [۵۷] البته‌ جاحظ پاسخ‌ بکر را نیاورده‌ است. با این‌همه‌، بکر بر آن‌ است‌ که‌ اگر اهل‌ بدر (ه م) ‌ بعداً مرتکب‌ گناه‌ شوند و از این‌ رهگذر سزاوار دوزخ‌ باشند، خداوند آنان‌ را می‌بخشد، زیرا در حدیثی‌ قدسی‌ خطاب‌ به‌ آنان‌ آمده‌ است‌ که‌ «هر چه‌ خواهید، انجام‌ دهید، شما را بخشوده‌ام‌». بدین‌قرار، بکر با اینکه‌ علی‌ (علیه‌السلام)، [[طلحه|طلحه‌]] و [[زبیر]] را منافق‌ و مشرک‌ قلمداد کرده‌ است‌، آنان‌ را مستوجب‌ عقاب‌ نمی‌داند. [۵۸][۵۹][۶۰] [۶۱][۶۲]
بشر بن‌ معتمر، متکلم‌ [[معتزله|معتزلی‌]] در خلال‌ مناظره‌ای‌ با بکر کوشید تا نظر او را درباره گناهکار و منافق‌، رد کند. بشر داستان‌ هدهد و [[حضرت سلیمان|سلیمان‌]] را پیش‌ کشید و این‌ پرسش‌ را مطرح‌ کرد که‌ چرا سلیمان‌ هدهد را با آنکه‌ گناه‌ کرده‌ بود و به‌ نظر بکر منافق‌ بود، عقاب‌ نکرد. [۵۷] البته‌ جاحظ پاسخ‌ بکر را نیاورده‌ است. با این‌همه‌، بکر بر آن‌ است‌ که‌ اگر اهل‌ بدر (ه م) ‌ بعداً مرتکب‌ گناه‌ شوند و از این‌ رهگذر سزاوار دوزخ‌ باشند، خداوند آنان‌ را می‌بخشد، زیرا در حدیثی‌ قدسی‌ خطاب‌ به‌ آنان‌ آمده‌ است‌ که‌ «هر چه‌ خواهید، انجام‌ دهید، شما را بخشوده‌ام‌». بدین‌قرار، بکر با اینکه‌ علی‌ (علیه‌السلام)، [[طلحه|طلحه‌]] و [[زبیر]] را منافق‌ و مشرک‌ قلمداد کرده‌ است‌، آنان‌ را مستوجب‌ عقاب‌ نمی‌داند. [۵۸][۵۹][۶۰] [۶۱][۶۲]


== آلام ==
== آلام ==
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
(۲۹) Jahrhundert Hidschra, Berlin, ۱۹۹۲Van Ess, J, Theologie und Gesellschaft im ۲ und ۳.
(۲۹) Jahrhundert Hidschra, Berlin, ۱۹۹۲Van Ess, J, Theologie und Gesellschaft im ۲ und ۳.


=منابع=
=پانویس=
   
   
۱. ↑ محمدبن عمربن الحسین فخررازی، اعتقادات فرق المسلمین والمشرکین، دار الکتب العلمیة بیروت، ۱۴۰۲ق، تحقیق:علی سامی النشار، ج۱ ص۶۹.  
۱. ↑ محمدبن عمربن الحسین فخررازی، اعتقادات فرق المسلمین والمشرکین، دار الکتب العلمیة بیروت، ۱۴۰۲ق، تحقیق:علی سامی النشار، ج۱ ص۶۹.  
خط ۳۴۲: خط ۳۴۲:


۱۰۶. ↑ علی‌ اشعری‌، مقالات‌ الاسلامیین‌، ج۱، ص۲۸۷، به‌ کوشش‌ هلموت‌ ریتر، ویسبادن‌، ۴۰۰ق‌/۹۸۰م‌.  
۱۰۶. ↑ علی‌ اشعری‌، مقالات‌ الاسلامیین‌، ج۱، ص۲۸۷، به‌ کوشش‌ هلموت‌ ریتر، ویسبادن‌، ۴۰۰ق‌/۹۸۰م‌.  
== منابع ==


[[رده:تصوف]]  
[[رده:تصوف]]  
[[رده:طریقت‌های صوفیه]]
[[رده:طریقت‌های صوفیه]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش