پرش به محتوا

محمد امین شنقیطی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۵: خط ۲۵:
پدرش میزان قابل توجهی از ثروت و دام برای وی به ارث گذاشت و جز او فرزندی نداشت.
پدرش میزان قابل توجهی از ثروت و دام برای وی به ارث گذاشت و جز او فرزندی نداشت.


ایشان درباره  دوران کودکی خود می‌گوید: «من به بازی بیش از درس تمایل داشتم تا آنکه حروف هجا را حفظ کردم و آموزگار شروع به آموزش حروف با حرکات به من نمود (ب، فتحه با، ب، کسره بی، ب ضمه بو) و به این ترتیب… به آنها گفتم: همهٔ حروف همینطور هستند؟ گفتند: بله. گفتم: پس کافی است من می‌توانم همهٔ حروف را به همین صورت ادا کنم. گفتند: بخوان. من هم سه یا چهار حرف را به همین صورت تا آخر خواندم. دانستند که من قاعدهٔ حرکات را فهمیده‌ام و به همین اندازه کفایت کردند و مرا رها کردند. از آن پس خواندن برایم دوست‌داشتنی شد».
ایشان درباره  دوران کودکی خود می‌گوید: «من به بازی بیش از درس تمایل داشتم تا آنکه حروف هجا را حفظ کردم و آموزگار شروع به آموزش حروف با حرکات به من نمود (ب، فتحه با، ب، کسره بی، ب ضمه بو) و به این ترتیب … به آنها گفتم: همهٔ حروف همینطور هستند؟ گفتند: بله. گفتم: پس کافی است من می‌توانم همهٔ حروف را به همین صورت ادا کنم. گفتند: بخوان. من هم سه یا چهار حرف را به همین صورت تا آخر خواندم. دانستند که من قاعدهٔ حرکات را فهمیده‌ام و به همین اندازه کفایت کردند و مرا رها کردند. از آن پس خواندن برایم دوست‌داشتنی شد».
ایشان پس از پایان ده سالگی حفظ [[قرآن|قرآن کریم]] را نزد دایی خود عبدالله بن محمد مختار بن ابراهیم بن احمد نوح به پایان رساند.
ایشان پس از پایان ده سالگی حفظ [[قرآن|قرآن کریم]] را نزد دایی خود عبدالله بن محمد مختار بن ابراهیم بن احمد نوح به پایان رساند.


خط ۴۳: خط ۴۳:
وی می‌گوید:
وی می‌گوید:
«برای قرائت درسم نزد شیخم آمدم؛ او نیز طبق روش خود درس را شرح داد، اما شرح او چنانکه عادت داشتم مرا قانع نکرد و تشنگیِ علمیِ مرا برطرف نساخت. از نزد او برخواستم در حالی که هنوز احساس می‌کردم نیاز به از بین بردن ابهام دارم. ظهر بود؛ کتاب‌ها و مراجع را برداشتم و تا عصر به مطالعه پرداختم، اما نیازم برطرف نشد، برای همین تا مغرب ادامه دادم، اما باز هم کارم تمام نشد.
«برای قرائت درسم نزد شیخم آمدم؛ او نیز طبق روش خود درس را شرح داد، اما شرح او چنانکه عادت داشتم مرا قانع نکرد و تشنگیِ علمیِ مرا برطرف نساخت. از نزد او برخواستم در حالی که هنوز احساس می‌کردم نیاز به از بین بردن ابهام دارم. ظهر بود؛ کتاب‌ها و مراجع را برداشتم و تا عصر به مطالعه پرداختم، اما نیازم برطرف نشد، برای همین تا مغرب ادامه دادم، اما باز هم کارم تمام نشد.
خادمم کمی هیزم برایم روشن کرد تا همانند دیگر طلاب در زیر نور آن به مطالعه بپردازم. به مطالعه‌ام ادامه دادم و هر گاه خسته می‌شدم چای سبز می‌نوشیدم و خادمم در کنارم بود و آتش را روشن نگه می‌داشت تا آنکه صبح شد و من در همان جای خودم بودم و جز برای [[نماز]] فرض یا غذا از جایم برنمی‌خواستم تا آنکه خورشید بلند شد. آنگاه درسم به پایان رسید و آن ابهام برایم به طور کامل از بین رفت و آن درس را به مانند دیگر دروس واضح و قابل فهم یافتم..»
خادمم کمی هیزم برایم روشن کرد تا همانند دیگر طلاب در زیر نور آن به مطالعه بپردازم. به مطالعه‌ام ادامه دادم و هر گاه خسته می‌شدم چای سبز می‌نوشیدم و خادمم در کنارم بود و آتش را روشن نگه می‌داشت تا آنکه صبح شد و من در همان جای خودم بودم و جز برای [[نماز]] فرض یا غذا از جایم برنمی‌خواستم تا آنکه خورشید بلند شد. آنگاه درسم به پایان رسید و آن ابهام برایم به طور کامل از بین رفت و آن درس را به مانند دیگر دروس واضح و قابل فهم یافتم...».


ایشان هنگامی که اشکالی در فهم درس برایش پیش می‌آمد چنین می‌کرد! به اضافهٔ شب‌بیداری‌هایی که برای پی‌گیری سخن شارحان کتابی که مشغول به مطالعهٔ آن بود تحمل می‌کرد تا آنکه به تمام اقوالی که در مورد یک مساله یا یک باب از علم گفته شده بود احاطه یابد.
ایشان هنگامی که اشکالی در فهم درس برایش پیش می‌آمد چنین می‌کرد! به اضافهٔ شب‌بیداری‌هایی که برای پی‌گیری سخن شارحان کتابی که مشغول به مطالعهٔ آن بود تحمل می‌کرد تا آنکه به تمام اقوالی که در مورد یک مساله یا یک باب از علم گفته شده بود احاطه یابد.
خط ۵۲: خط ۵۲:


در این سخن هیچ مبالغه‌ای نیست؛ هر کس کتاب «الرحله» وی را مطالعه کند یا چیزی از سخنرانی‌ها و دروس وی را چه در [[مدینه |مدینه نبوی]] یا آنچه در سفرهای وی به همراه هیات دانشگاه اسلامی [[مدینه]] به کشورهای آفریقایی ضبط شده است، شنیده باشد، شاهد بر صحت این مدعا است.
در این سخن هیچ مبالغه‌ای نیست؛ هر کس کتاب «الرحله» وی را مطالعه کند یا چیزی از سخنرانی‌ها و دروس وی را چه در [[مدینه |مدینه نبوی]] یا آنچه در سفرهای وی به همراه هیات دانشگاه اسلامی [[مدینه]] به کشورهای آفریقایی ضبط شده است، شنیده باشد، شاهد بر صحت این مدعا است.
وی بسیار راست گفته است آنجا که می‌گوید: «هیچ آیه‌ای در [[قرآن]] نیست مگر آنکه آن را به طور جداگانه مورد پژوهش قرار داده‌ام» و در جای دیگری می‌گوید: «در مورد هر آیه‌ای پیشینیان چیزی گفته باشند سخنشان نزد من هست!»
وی بسیار راست گفته است آنجا که می‌گوید: «هیچ آیه‌ای در [[قرآن]] نیست مگر آنکه آن را به‌طور جداگانه مورد پژوهش قرار داده‌ام» و در جای دیگری می‌گوید: «در مورد هر آیه‌ای پیشینیان چیزی گفته باشند سخنشان نزد من هست».


هنگامی که یکی از اشخاص به او گفت: «سلیمان الجمل ـ صاحب حاشیهٔ جمل بر تفسیر جلالین ـ چنین چیزی نگفته است» گفت: «به [[خدا|خداوند]] [[قسم|سوگند]] که من در کتاب خداوند از سلیمان الجمل آگاه‌ترم زیرا من مصحف را از اول تا پایان آن فراگرفته‌ام و هیچ آیه‌ای نمانده است مگر آنکه سخنان علما را دربارهٔ آن دنبال کرده‌ام و دانسته‌ام دربارهٔ آن چه گفته‌اند».
هنگامی که یکی از اشخاص به او گفت: «سلیمان الجمل ـ صاحب حاشیهٔ جمل بر تفسیر جلالین ـ چنین چیزی نگفته است» گفت: «به [[خدا|خداوند]] [[قسم|سوگند]] که من در کتاب خداوند از سلیمان الجمل آگاه‌ترم زیرا من مصحف را از اول تا پایان آن فراگرفته‌ام و هیچ آیه‌ای نمانده است مگر آنکه سخنان علما را دربارهٔ آن دنبال کرده‌ام و دانسته‌ام دربارهٔ آن چه گفته‌اند».
خط ۸۹: خط ۸۹:
۵- سفر برای دعوت به سوی خداوند متعال در سال ۱۳۸۵ قمری. ایشان در راس هیاتی از سوی دانشگاه اسلامی مدینه به ده کشور آفریقایی سفر نمودند. این سفر از [[سودان]] آغاز و به [[موریتانی]] پایان یافت. سفر علمی ایشان سرشار از دروس و سخنرانی‌ها و دیدارهای علمی و پژوهش‌های سودمند بود. این سفر بیش از دو ماه ادامه داشت. سخنرانی‌های علمی شیخ در این سفر در چند نوار ضبط شده و سپس تحت عنوان «سفر به آفریقا» چاپ گردیده است.
۵- سفر برای دعوت به سوی خداوند متعال در سال ۱۳۸۵ قمری. ایشان در راس هیاتی از سوی دانشگاه اسلامی مدینه به ده کشور آفریقایی سفر نمودند. این سفر از [[سودان]] آغاز و به [[موریتانی]] پایان یافت. سفر علمی ایشان سرشار از دروس و سخنرانی‌ها و دیدارهای علمی و پژوهش‌های سودمند بود. این سفر بیش از دو ماه ادامه داشت. سخنرانی‌های علمی شیخ در این سفر در چند نوار ضبط شده و سپس تحت عنوان «سفر به آفریقا» چاپ گردیده است.
۶- تدریس در دانشکدهٔ عالی قضاء از زمان افتتاح این دانشکده در سال ۱۳۸۶قمری در ریاض. نظام تدریس در این دانشکده در آن زمان به این صورت بود که از استادان زائر استفاده می‌کرد و شیخ شنقیطی برای تدریس تفسیر و اصول به ریاض سفر می‌کرد.
۶- تدریس در دانشکدهٔ عالی قضاء از زمان افتتاح این دانشکده در سال ۱۳۸۶قمری در ریاض. نظام تدریس در این دانشکده در آن زمان به این صورت بود که از استادان زائر استفاده می‌کرد و شیخ شنقیطی برای تدریس تفسیر و اصول به ریاض سفر می‌کرد.
۷- در تاریخ ۸/۷/۱۳۹۱ قمری، «[[هیات کبار علما]]» (هیئت علمای ارشد) از هفده عضو تشکیل شد که علامه شنقیطی یکی از اعضای این هیات بود.
۷- در تاریخ ۸/۷/۱۳۹۱ قمری، «هیئت کبار علما» (هیئت علمای ارشد) از هفده عضو تشکیل شد که علامه شنقیطی یکی از اعضای این هیات بود.
۸-شنقیطی یکی از اعضای مجلس موسسان «رابطة العالم اسلامی» بود.
۸-شنقیطی یکی از اعضای مجلس موسسان «رابطة العالم اسلامی» بود.


== زهد و ورع ==
== زهد و ورع ==
عالِم حقیقی کسی است که علمش او را به خشیت الهی و مراقبت خداوندی و دوری از کارهای سفی‌هانه از جمله حرص بر دنیا و مشغول شدن به آن به حساب خداوند و آخرت، باز دارد.
عالِم حقیقی کسی است که علمش او را به خشیت الهی و مراقبت خداوندی و دوری از کارهای سفی‌هانه از جمله حرص بر دنیا و مشغول شدن به آن به حساب خداوند و آخرت، باز دارد.
انسان هنگامی که از زهد و وَرَع شیخ آگاهی می‌یابد به شگفت می‌افتد، تا جایی که گمان می‌کند ایشان یکی از سلف صالح است که الگوی علم و عمل و زهد و وَرَعند.
انسان هنگامی که از زهد و وَرَع شیخ آگاهی می‌یابد به شگفت می‌افتد، تا جایی که گمان می‌کند ایشان یکی از سلف صالح است که الگوی علم و عمل و زهد و وَرَعند. شیخ می‌گفت: «آنچه باعث خوشحالی ماست این است که اگر دنیا مردار هم بود خداوند به اندازهٔ سد رمق آن را مباح ساخته است».
شیخ می‌گفت: «آنچه باعث خوشحالی ماست این است که اگر دنیا مردار هم بود خداوند به اندازهٔ سد رمق آن را مباح ساخته است».
وی فرزند خود را از جمع مال و حرص بر آن به این حجت که آن را در راه صدقه دادن و بنای مدارس صرف خواهد کرد، برحذر می‌داشت زیرا از نظر او «دنیا مانند آب شور است، و خداوند عزوجل جمع مال را برای [[صدقه]] دادن بر بنده‌اش [[واجب]] نساخته است زیرا واقعیت آن است که غالباً بنده اگر مال را جمع کند آن را به مردم نخواهد داد».
وی فرزند خود را از جمع مال و حرص بر آن به این حجت که آن را در راه صدقه دادن و بنای مدارس صرف خواهد کرد، برحذر می‌داشت زیرا از نظر او «دنیا مانند آب شور است، و خداوند عزوجل جمع مال را برای [[صدقه]] دادن بر بنده‌اش [[واجب]] نساخته است زیرا واقعیت آن است که غالباً بنده اگر مال را جمع کند آن را به مردم نخواهد داد».


خط ۱۲۶: خط ۱۲۵:
*«منع جواز المَجاز فی المنزَّل للتعبد والإعجاز» در عدم جواز وارد شدن مجاز در قرآن کریم.
*«منع جواز المَجاز فی المنزَّل للتعبد والإعجاز» در عدم جواز وارد شدن مجاز در قرآن کریم.
*«دفع إیهام الاضطراب عن آیات الکتاب» شیخ این کتاب را ظرف پانزده روز که مدت تعطیلات امتحانات بود در سال ۱۳۷۳ قمری تالیف نمود.
*«دفع إیهام الاضطراب عن آیات الکتاب» شیخ این کتاب را ظرف پانزده روز که مدت تعطیلات امتحانات بود در سال ۱۳۷۳ قمری تالیف نمود.
*«مذکرة أصول الفقه علی روضة الناظر» وی این کتاب را بر دانشجویان دانشکدهٔ شریعت که در سال ۱۳۷۴قمری افتتاح شد در سال‌های آغازین تدریس در این دانشکده املا نمود. این کتاب تا سال ۱۳۹۱ قمری به چاپ نرسید.
*«مذکرة أصول الفقه علی روضة الناظر» وی این کتاب را بر دانشجویان دانشکدهٔ شریعت که در سال ۱۳۷۴ قمری افتتاح شد در سال‌های آغازین تدریس در این دانشکده املا نمود. این کتاب تا سال ۱۳۹۱ قمری به چاپ نرسید.


*«آداب البحث والمناظرة» که بخش نخست آن در تاریخ ۲۸/ ۳/ ۱۳۸۸و بخش دوم در تاریخ ۲۸/ ۳/ ۱۳۸۸قمری به پایان رسید.
*«آداب البحث والمناظرة» که بخش نخست آن در تاریخ ۲۸/ ۳/ ۱۳۸۸ و بخش دوم در تاریخ ۲۸/ ۳/ ۱۳۸۸ قمری به پایان رسید.
*«أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن» که بزرگترین کتاب ایشان است و در آن تا سورهٔ قد سمع (جزء ۲۸) به تفسیر قرآن با قرآن پرداخته است. این کتاب چاپ شده و متداول است.
*«أضواء البیان فی إیضاح القرآن بالقرآن» که بزرگترین کتاب ایشان است و در آن تا سورهٔ قد سمع (جزء ۲۸) به تفسیر قرآن با قرآن پرداخته است. این کتاب چاپ شده و متداول است.
*«بیان الناسخ والمنسوخ فی آی الذکر الکریم» که در پایان أضواء البیان به همراه آن به چاپ رسیده است. این کتاب رساله‌ای است کوچک در چهار و نیم صفحه که در آن به شرح ابیات ده‌گانه‌ای که سیوطی در کتاب خود «الإتقان فی علوم القرآن» دربارهٔ آیات منسوخ آورده است، پرداخته است.
*«بیان الناسخ والمنسوخ فی آی الذکر الکریم» که در پایان أضواء البیان به همراه آن به چاپ رسیده است. این کتاب رساله‌ای است کوچک در چهار و نیم صفحه که در آن به شرح ابیات ده‌گانه‌ای که سیوطی در کتاب خود «الإتقان فی علوم القرآن» دربارهٔ آیات منسوخ آورده است، پرداخته است.
* شرحی بر «مراقی السعود» وی این کتاب را بر یکی از شاگردانش که شیخ احمد بن محمد امین شنقیطی است املا کرده است که در تاریخ ۲۲/ ۷/ ۱۳۷۵ قمری به پایان رسیده است. وی همهٔ مراقی را شرح داده بود اما یک بخش از منظومهٔ مراقی که نزدیک به ۱۶۴بیت است تدوین نشده است.
* شرحی بر «مراقی السعود» وی این کتاب را بر یکی از شاگردانش که شیخ احمد بن محمد امین شنقیطی است املا کرده است که در تاریخ ۲۲/ ۷/ ۱۳۷۵ قمری به پایان رسیده است. وی همهٔ مراقی را شرح داده بود اما یک بخش از منظومهٔ مراقی که نزدیک به ۱۶۴ بیت است تدوین نشده است.
* این کتاب با نام «نثر الورود علی مراقی السعود» چاپ شده است که این نام از سوی محقق این اثر است زیرا شیخ نامی بر آن نگذاشته بود.
* این کتاب با نام «نثر الورود علی مراقی السعود» چاپ شده است که این نام از سوی محقق این اثر است زیرا شیخ نامی بر آن نگذاشته بود.
* شیخ شنقیطی همچنین دارای فتاوا و پاسخ‌هایی است که بر پرسش‌هایی که از وی می‌شد داده است از جمله:
* شیخ شنقیطی همچنین دارای فتاوا و پاسخ‌هایی است که بر پرسش‌هایی که از وی می‌شد داده است از جمله:
* فتوایی در تعلیل به حکمت در پاسخ شیخ عبدالله بن منیع.
* فتوایی در تعلیل به حکمت در پاسخ شیخ عبدالله بن منیع.
* نقطه نظری دربارهٔ حکم سعی در سقف محل سعی میان صفا و مروه.
* نقطه نظری دربارهٔ حکم سعی در سقف محل سعی میان صفا و مروه.
* رساله‌ای در حکم نماز در هواپیما که رساله‌ای است کوچک در شش صفحه و آن را به سال ۱۳۸۵قمری نگاشته است.
* رساله‌ای در حکم نماز در هواپیما که رساله‌ای است کوچک در شش صفحه و آن را به سال ۱۳۸۵ قمری نگاشته است.
* نامه‌ای در پاسخ سوال یکی از امرای سرزمین شنقیط که پرسیده بود: آیا جهان از برکت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ آفریده شده و روزی داده می‌شود یا به اسباب دیگر؟ این پاسخ در شش صفحه واقع شده است.
* نامه‌ای در پاسخ سوال یکی از امرای سرزمین شنقیط که پرسیده بود: آیا جهان از برکت پیامبر آفریده شده و روزی داده می‌شود یا به اسباب دیگر؟ این پاسخ در شش صفحه واقع شده است.
* نامه‌ای در پاسخ به سه سوال شیخ محمد أمین بن شیخ محمد خضر؛ این سوال‌ها از این قرار است:
* نامه‌ای در پاسخ به سه سوال شیخ محمد أمین بن شیخ محمد خضر؛ این سوال‌ها از این قرار است:


خط ۱۵۶: خط ۱۵۵:


هنگامی که سبب این کار را از وی پرسیدند، گفت: «انسان تا هنگامی که مبتلا نشده است، در عافیت است، و سوال نوعی ابتلا است، زیرا تو داری از طرف خداوند سخنی می‌گویی ولی نمی‌دانی که آیا واقعا حکم خداوند را به درستی خواهی گفت یا خبر؟ بنابراین در هر موردی که نصی قطعی از کتاب خدا یا سنت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] موجود نیست باید احتیاط کرد».
هنگامی که سبب این کار را از وی پرسیدند، گفت: «انسان تا هنگامی که مبتلا نشده است، در عافیت است، و سوال نوعی ابتلا است، زیرا تو داری از طرف خداوند سخنی می‌گویی ولی نمی‌دانی که آیا واقعا حکم خداوند را به درستی خواهی گفت یا خبر؟ بنابراین در هر موردی که نصی قطعی از کتاب خدا یا سنت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] موجود نیست باید احتیاط کرد».
پنهان نیست که این کار ـ یعنی دوری گزیدن از فتوا ـ همان حال سلف صالح است که در‌این‌باره سخنان بسیاری از آنان منقول است که اینجا مجال پرداختن به آن نیست.
پنهان نیست که این کار ـ یعنی دوری گزیدن از فتوا ـ همان حال سلف صالح است که در‌ این‌ باره سخنان بسیاری از آنان منقول است که اینجا مجال پرداختن به آن نیست.


=== بازگشت وی به حق در صورت آشکار شدن آن برای ایشان ===
=== بازگشت وی به حق در صورت آشکار شدن آن برای ایشان ===
شیخ (رحمه الله) از کسانی نبود که از اعلان بازگشت به حق در صورت آشکار شدن آن، بدشان می‌آید، حتی اگر آن سخنی که از آن برگشته بود منتشر شده بود و برای سالیان طولانی به دفاع از آن پرداخته بود. این مورد را می‌توان به وضوح هنگام سخن ایشان دربارهٔ آیه پنجم [[سوره توبه]] دربارهٔ نبرد در ماه‌های حرام یافت، آنجا که می‌گوید: «نظر ما بر این ـ یعنی نسخ تحریم نبرد در ماه‌های حرام ـ بود و زمان بسیاری از این قول دفاع می‌کردیم و درست بودن آن را تقریر می‌نمودیم. اما پس از آن بر ما چنین آشکار گردید که قول صحیح‌تر و نزدیک‌ترین آنان به صواب، این است که تحریم ماه‌های حرام همچنان باقی است و نسخ نشده است».
او از کسانی نبود که از اعلان بازگشت به حق در صورت آشکار شدن آن، بدشان می‌آید، حتی اگر آن سخنی که از آن برگشته بود منتشر شده بود و برای سالیان طولانی به دفاع از آن پرداخته بود. این مورد را می‌توان به وضوح هنگام سخن ایشان دربارهٔ آیه پنجم [[سوره توبه]] دربارهٔ نبرد در ماه‌های حرام یافت، آنجا که می‌گوید: «نظر ما بر این ـ یعنی نسخ تحریم نبرد در ماه‌های حرام ـ بود و زمان بسیاری از این قول دفاع می‌کردیم و درست بودن آن را تقریر می‌نمودیم. اما پس از آن بر ما چنین آشکار گردید که قول صحیح‌تر و نزدیک‌ترین آنان به صواب، این است که تحریم ماه‌های حرام همچنان باقی است و نسخ نشده است».


و هنگام تفسیر آیهٔ ۳۴همین سوره می‌گوید: «دیروز گفتیم که آنچه برای ما آشکار است و از آن دفاع می‌کنیم این است که تحریم ماه‌های حرام نسخ شده است، اما آنچه پس از آن بر ما آشکار شد و اکنون به طور قطع بر آن هستیم، این است که تحریم آن تاکنون باقی است…»
و هنگام تفسیر آیهٔ ۳۴ همین سوره می‌گوید: «دیروز گفتیم که آنچه برای ما آشکار است و از آن دفاع می‌کنیم این است که تحریم ماه‌های حرام نسخ شده است، اما آنچه پس از آن بر ما آشکار شد و اکنون به طور قطع بر آن هستیم، این است که تحریم آن تاکنون باقی است…»
همچنین از جملهٔ این‌ها برخی از مسائلند که پیش‌تر در شرح «مراقی السعود» آن را تقریر می‌نمود، سپس در «أضواء البیان» از آن برگشته و به مخالفت با آن پرداخت».
همچنین از جملهٔ اینها برخی از مسائلند که پیش‌تر در شرح «مراقی السعود» آن را تقریر می‌نمود، سپس در «أضواء البیان» از آن برگشته و به مخالفت با آن پرداخت».


== درگذشت ==  
== درگذشت ==  
سرانجام وی در هنگام چاشت روز پنجشنبه هفدهم [[ذی الحجه]] سال ۱۳۹۳[[سال قمری|قمری]] (۱۰ژانویه ۱۹۷۴) در خانهٔ خود در [[مکه|مکه مکرمه]] دیده از جهان فرو بست. شیخ عبدالعزیز بن باز پس از برگزاری [[نماز]] ظهر همان روز بر وی نماز گزارد و در مقبرهٔ مَعلاة در ریع الحَجون به خاک سپرده شد.
سرانجام وی در هنگام چاشت روز پنجشنبه هفدهم [[ذی الحجه]] سال ۱۳۹۳[[سال قمری|قمری]] (۱۰ژانویه ۱۹۷۴) در خانهٔ خود در [[مکه|مکه مکرمه]] دیده از جهان فرو بست. شیخ عبدالعزیز بن باز پس از برگزاری [[نماز]] ظهر همان روز بر وی نماز گزارد و در مقبرهٔ مَعلاة در ریع الحَجون به خاک سپرده شد.
خداوند وی را قرین رحمت واسع خود قرار دهد.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==