پرش به محتوا

ویژگی‌های فلسطین از منظر قرآن و روایات (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''صفات و ویژگی‌های فلسطین از منظر قرآن و روایات''' عنوان مقاله‌ایست که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] به نگارش در آمده است. این مقاله به ویژگی‌های [[فلسطین]] را از منظر [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]] [[اهل بیت|اهل‌بیت]] مورد بررسی قرار داده است.
'''صفات و ویژگی‌های فلسطین از منظر قرآن و روایات''' عنوان مقاله‌ایست که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] به نگارش در آمده است. این مقاله به ویژگی‌های [[فلسطین]] را از منظر [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]] [[اهل بیت|اهل‌بیت]] مورد بررسی قرار داده است.


خط ۲۴: خط ۲۳:
قدیمی‌ترین نامی که بر این شهر اطلاق شده، «أوروشالم»، نزد کنعانی‌ها به معنای خدای آرامش و صلح، بوده است. در کتیبه‌های مصری تل العمارنه (کنار نهر نیل در شمال شهر اسیوط)متعلق به قرن نوزدهم و هجدهم پیش از میلاد، از این شهر به نام «روشالیموم» یاد شده است. در [[تورات]] واژه [[بیت المقدس|اورشلیم]] که به عبری «یروشالایم» تلفظ می‌شود، بارها آمده است و از حیث ریشه شناسی، گفته‏‌اند که به طور مستقیم از نام کنعانی آن یعنی «اوروشالم» گرفته شده است. در تورات با نام‌ها و مضامین زیر از این شهر یاد شده است: سالیم، شالیم (کتاب مزامیر، مزمور ۷۶:۲)، یبوسی یبُوس شهر یهودا، شهر خدا، قریة پادشاه عظیم و شهر مقدس در آثار راجع به تاریخ نخستین سده‌های اسلامی، نام این شهر به صورت «ایلیاء مدینة بیت‌المقدس» آمده است.  
قدیمی‌ترین نامی که بر این شهر اطلاق شده، «أوروشالم»، نزد کنعانی‌ها به معنای خدای آرامش و صلح، بوده است. در کتیبه‌های مصری تل العمارنه (کنار نهر نیل در شمال شهر اسیوط)متعلق به قرن نوزدهم و هجدهم پیش از میلاد، از این شهر به نام «روشالیموم» یاد شده است. در [[تورات]] واژه [[بیت المقدس|اورشلیم]] که به عبری «یروشالایم» تلفظ می‌شود، بارها آمده است و از حیث ریشه شناسی، گفته‏‌اند که به طور مستقیم از نام کنعانی آن یعنی «اوروشالم» گرفته شده است. در تورات با نام‌ها و مضامین زیر از این شهر یاد شده است: سالیم، شالیم (کتاب مزامیر، مزمور ۷۶:۲)، یبوسی یبُوس شهر یهودا، شهر خدا، قریة پادشاه عظیم و شهر مقدس در آثار راجع به تاریخ نخستین سده‌های اسلامی، نام این شهر به صورت «ایلیاء مدینة بیت‌المقدس» آمده است.  


ایلیاء، اشاره به نام‌هادریانوس اول، امپراتور روم، است که بر شهر ویران شده اورشلیم، شهری رومی بنا کرد و نام آیلیا کاپیتولینا را بر آن نهادالقدس همان کلمه آرامی قدشه است که در اصطلاح قرته د ـ قدشه، معنای «شهر قدس”،» و نه «شهر مقدس”،» از آن مستفاد می‌شده است.
ایلیاء، اشاره به نام‌هادریانوس اول، امپراتور روم، است که بر شهر ویران شده اورشلیم، شهری رومی بنا کرد و نام آیلیا کاپیتولینا را بر آن نهادالقدس همان کلمه آرامی قدشه است که در اصطلاح قرته د ـ قدشه، معنای «شهر قدس» و نه «شهر مقدس» از آن مستفاد می‌شده است.
استفاده از کلمه بیت‌المقدس برای این شهر، در زبان فارسی دری، از قدیم رایج بوده‌ و در بسیاری از متون کهن نظم و نثر فارسی به کار رفته است.
استفاده از کلمه بیت‌المقدس برای این شهر، در زبان فارسی دری، از قدیم رایج بوده‌ و در بسیاری از متون کهن نظم و نثر فارسی به کار رفته است.


== ویژگی‌های جغرافیایی و جمعیت شناختی ==
== ویژگی‌های جغرافیایی و جمعیت شناختی ==
[[بیت المقدس|بیت‌المقدس]] در نزدیکی مرکز [[فلسطین]] در حدود ۲۴ کیلومتری غرب بحرالمیت و ۵۶ کیلومتری شرق دریای مدیترانه، در آب پخشان بین جلگه مدیترانه و دره رود [[اردن]] قرار دارد و شهری کوهستانی است که ۲۵۰۰ پا از دریای مدیترانه و ۳۸۰۰ پا از بحرالمیت بالاتر است. آب و هوای شهر، گرمسیری، نیمه خشک، همراه با تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و بارانی است.  
[[بیت المقدس|بیت‌المقدس]] در نزدیکی مرکز [[فلسطین]] در حدود ۲۴ کیلومتری غرب بحرالمیت و ۵۶ کیلومتری شرق دریای مدیترانه، در آب پخشان بین جلگه مدیترانه و دره رود [[اردن]] قرار دارد و شهری کوهستانی است که ۲۵۰۰ پا از دریای مدیترانه و ۳۸۰۰ پا از بحرالمیت بالاتر است. آب و هوای شهر، گرمسیری، نیمه خشک، همراه با تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و بارانی است.  
بنابر آمار سال ۲۰۰۹، جمعیت بیت‌المقدس ۷۸۰,۲۰۰ تن است که ۳۹ درصد آن، عرب‌ و بقیه مهاجران یهودی با ملیت‌های مختلف و نیز اقلیتی [[مسیحی]] هستند. زبان غالب مردم، عربی و عبری است. اکثریت مسلمانان بیت‌المقدس، [[اهل‌سنت و جماعت|اهل‌سنت]] و غالبا [[آیین یهودیت|یهودیان]] ساکن این شهر، [[ارتدوکس]] و در اجرای شریعت تورات مشهور به بنیادگرایی و تندروی هستند. گزارش‌هایی از نارضایتی دیگر یهودیان از فشارهای این گروه در دست است.
بنابر آمار سال ۲۰۰۹، جمعیت بیت‌المقدس ۷۸۰,۲۰۰ تن است که ۳۹ درصد آن، عرب‌ و بقیه مهاجران یهودی با ملیت‌های مختلف و نیز اقلیتی [[مسیحی]] هستند. زبان غالب مردم، عربی و عبری است. اکثریت مسلمانان بیت‌المقدس، [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] و غالبا [[آیین یهودیت|یهودیان]] ساکن این شهر، [[ارتدوکس]] و در اجرای شریعت تورات مشهور به بنیادگرایی و تندروی هستند. گزارش‌هایی از نارضایتی دیگر یهودیان از فشارهای این گروه در دست است.


== ارزش و جایگاه قدس ومحدوده آن ==
== ارزش و جایگاه قدس ومحدوده آن ==
خط ۸۲: خط ۸۱:
=== سوم ===
=== سوم ===
==== قدس سومین شهر معظم :====
==== قدس سومین شهر معظم :====
قدس سومین شهر معظم در اسلام است؛ شهر اول در اسلام، مکه مکرمه است که خداوند با مسجدالحرام به آن شرف و برتری داده است. دومین شهر در اسلام، طیبه یا مدینه منوره است که خداوند آنرا با مسجد نبوی مشرف گردانیده است و آرامگاه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز در آن قرار دارد و سومین شهر در اسلام، قدس یا بیت‌المقدس است که خداوند آنرا با مسجدالاقصی ـ که خداوند گرداگردش را متبرک نموده است ـ شرف و برتری داده است.
قدس سومین شهر معظم در اسلام است؛  
حدیث صحیحی در‌این‌باره آمده است که بخاری و مسلم آنرا از ابو هریره و ابوسعید خدری ـ ـ روایت کرده‌اند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
* شهر اول در اسلام، [[مکه|مکه مکرمه]] است که خداوند با [[مسجدالحرام]] به آن شرف و برتری داده است.  
* دومین شهر در اسلام، طیبه یا [[مدینه |مدینه منوره]] است که خداوند آنرا با [[مسجد النبى|مسجد نبوی]] مشرف گردانیده است و آرامگاه [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] نیز در آن قرار دارد و سومین شهر در اسلام، قدس یا بیت‌المقدس است که خداوند آنرا با مسجدالاقصی ـ که خداوند گرداگردش را متبرک نموده است ـ شرف و برتری داده است.
حدیث صحیحی در‌این‌باره آمده است که بخاری و مسلم آنرا از [[ابوهریره|ابو هریره]] و [[ابوسعید خدری]]  روایت کرده‌اند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«لا تشد الرحال إلا إلی ثلاثه مساجد المسجدالحرام، والمسجدالأقصی، و مسجدی هذا» (متفق علیه)  
«لا تشد الرحال إلا إلی ثلاثه مساجد المسجدالحرام، والمسجدالأقصی، و مسجدی هذا» (متفق علیه)  
بار سفر بسته نمی‌شود مگر برای سه مسجد: مسجدالحرام و مسجدالاقصی و مسجد من (که اینجاست)
بار سفر بسته نمی‌شود مگر برای سه مسجد: [[مسجدالحرام]] و [[مسجد الاقصی|مسجدالاقصی]] و مسجد من (که اینجاست)
پس ثواب نماز خواندن در همه مساجد مساوی و برابر است و برای فرد مسلمان روا نیست ـ برای نماز خواندن، در هر مسجدی که باشد ـ بار سفر ببندد و عزم سفر نماید مگر برای نماز در یکی از این سه مسجد و حدیث هم به صیغه حصر آمده است، بنابراین هیچ مسجد دیگری با این مساجد قابل مقایسه نیست.
پس [[ثواب]] نماز خواندن در همه مساجد مساوی و برابر است و برای فرد مسلمان روا نیست ـ برای نماز خواندن، در هر مسجدی که باشد ـ بار سفر ببندد و عزم سفر نماید مگر برای نماز در یکی از این سه مسجد و حدیث هم به صیغه حصر آمده است، بنابراین هیچ مسجد دیگری با این مساجد قابل مقایسه نیست.
نا گفته نماند که قرآن کریم قبل از ساختن مسجد نبوی، و حتی چند سال قبل ازهجرت، اهمیت و برکت مسجدالأقصی را اعلام نموده است و احادیث گهربار نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را تأیید می‌نماید که یکی از این احادیث، حدیث مذکور است و حدیث دیگر آنست که بخاری و مسلم روایت می‌کنند که،
 
نا گفته نماند که قرآن کریم قبل از ساختن [[مسجد النبى|مسجد نبوی]]، و حتی چند سال قبل ازهجرت، اهمیت و برکت مسجدالأقصی را اعلام نموده است و احادیث گهربار نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را تأیید می‌نماید که یکی از این احادیث، حدیث مذکور است و حدیث دیگر آنست که [[صحیح بخاری|بخاری]] و مسلم روایت می‌کنند که،
«إن الصلاه فی المسجد الأقصی تعدل خمس مائه صلاه فی غیره من المساجد، ماعدا المسجد‌الحرام و المسجدالنبوی»  
«إن الصلاه فی المسجد الأقصی تعدل خمس مائه صلاه فی غیره من المساجد، ماعدا المسجد‌الحرام و المسجدالنبوی»  
«هر نماز در مسجدالأقصی برابر با پانصد نماز در مساجد دیگر است، به غیراز مسجدالحرام و مسجد نبوی»
«هر نماز در مسجدالأقصی برابر با پانصد نماز در مساجد دیگر است، به غیراز مسجدالحرام و مسجد نبوی»
یکی دیگر از این احادیث، حدیثی است که ابوذر (رض) روایت می‌کند که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سوال شد: نخستین مسجدی که در روی زمین بنا گردید کدام مسجداست؟ حضرت پاسخ فرمود:«مسجدالحرام» سپس سوال گردید: بعد از آن کدام مسجد؟ حضرت فرمودند:«مسجدالأقصی»  
یکی دیگر از این احادیث، حدیثی است که [[ابوذر غفاری|ابوذر]] (رض) روایت می‌کند که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سوال شد: نخستین مسجدی که در روی زمین بنا گردید کدام مسجداست؟ حضرت پاسخ فرمود:«مسجدالحرام» سپس سوال گردید: بعد از آن کدام مسجد؟ حضرت فرمودند:«مسجدالأقصی»  
و وقتی که اسلام مسجدالأقصی را سومین مسجد معظم در اسلام قرارمی‌دهد و به این ترتیب قدس را به دو شهر بزرگ اسلامی یعنی مکه و مدینه می‌افزاید، با اینکار می‌خواهد یکی از اصول مهمش را متذکر شود و آن اینکه اسلام برای آبادی آمده است نه خرابی؛ آمده است تا کامل کند نه ناقص سازد. قدس هم زادگاه پیامبران بود و مسلمانان هم از همه به پیامبران و انبیای خدا اولی و شایسته ترند، چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به یهود مدینه فرمود«ما از شما به موسی اولی هستیم».
 
و وقتی که اسلام مسجدالأقصی را سومین مسجد معظم در اسلام قرارمی‌دهد و به این ترتیب قدس را به دو شهر بزرگ اسلامی یعنی مکه و مدینه می‌افزاید، با این‌کار می‌خواهد یکی از اصول مهمش را متذکر شود و آن اینکه اسلام برای آبادی آمده است نه خرابی؛ آمده است تا کامل کند نه ناقص سازد. قدس هم زادگاه پیامبران بود و مسلمانان هم از همه به پیامبران و انبیای خدا اولی و شایسته ترند، چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به یهود مدینه فرمود«ما از شما به موسی اولی هستیم».


=== چهارم ===  
=== چهارم ===  


=== قدس سرزمین پیامبران ===  
=== قدس سرزمین پیامبران ===  
قدس نه تنها پاره‌ای از خاک فلسطین است، بلکه گل سرسبد و نگین انگشتر آن است و خداوند متعال در پنج نقطه از کتابش این خاک را به برکت توصیف کرده است:  
[[مسجد الاقصی|قدس]] نه تنها پاره‌ای از خاک [[فلسطین]] است، بلکه گل سرسبد و نگین انگشتر آن است و خداوند متعال در پنج نقطه از کتابش این خاک را به برکت توصیف کرده است:  


==== اول ====  
==== اول ====  
در آیه اول اسراء، آنجا که مسجدالاقصی را به «جایی که اطرافش را پر برکت ساخته ایم» توصیف کرد.  
در آیه اول [[سوره اسراء]]، آنجا که مسجدالاقصی را به «جایی که اطرافش را پر برکت ساخته ایم» توصیف کرد.  


==== دوم ====
==== دوم ====
در قصه خلیلش ابراهیم علیه‌السلام آنجا که می‌فرماید:
در قصه خلیلش [[حضرت ابراهیم|ابراهیم (علیه‌السلام)]] آنجا که می‌فرماید:
«و نجیناه و لوطا إلی الأرض التی بارکنا فیها للعالمین» <ref>(الأنبیاء۷۱)</ref>
{{متن قرآن |و نجیناه و لوطا إلی الأرض التی بارکنا فیها للعالمین |سوره = أنبیاء |آیه = ۷۱ }}
«و او و لوط را نجات دادیم و به سرزمینی گسیل داشتیم که آنرا برای جهانیان پر خیر و برکت کرده‌ایم».
«و او و [[لوط]] را نجات دادیم و به سرزمینی گسیل داشتیم که آنرا برای جهانیان پر خیر و برکت کرده‌ایم.»


==== سوم ====
==== سوم ====
در قصه موسی، جایی که از بنی اسرائیل ـ بعد از غرق فرعون و فرعونیان ـ سخن می‌گوید:
در قصه [[حضرت موسی|موسی]]، جایی که از بنی اسرائیل ـ بعد از غرق فرعون و فرعونیان ـ سخن می‌گوید:
«و اورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الأرض و مغاربها التی بارکنا فیها، و تمت کلمه ربک الحسنی علی بنی إسرائیل بما صبروا»<ref>(الأعراف:۱۳۷)</ref>
{{متن قرآن |و اورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الأرض و مغاربها التی بارکنا فیها، و تمت کلمه ربک الحسنی علی بنی إسرائیل بما صبروا |سوره = الأعراف |آیه = ۱۳۷ }}
«و ما همه جهات و نواحی پر نعمت و برکت سرزمین (مصر و شام) را به قوم مستضعف واگذار کردیم، و وعده نیک پروردگار بر بنی إسرائیل به خاطر صبر و استقامتی که نشان دادند، تحقق یافت»
«و ما همه جهات و نواحی پر نعمت و برکت سرزمین (مصر و شام) را به قوم مستضعف واگذار کردیم، و وعده نیک پروردگار بر بنی إسرائیل به خاطر صبر و استقامتی که نشان دادند، تحقق یافت.»


==== چهارم ====
==== چهارم ====
در قصه سلیمان پیغمبر، آنجا که سخن از پادشاهی بی‌نظیرش که خداوند فقط به او ارزانی داشته و به کسی بعد از او نخواهد رسید ـ و قرار دادن باد در اختیار وی است:
در قصه سلیمان پیغمبر، آنجا که سخن از پادشاهی بی‌نظیرش که خداوند فقط به او ارزانی داشته و به کسی بعد از او نخواهد رسید ـ و قرار دادن باد در اختیار وی است:
«و لسلیمان الریح عاصفه تجری بأمره إلی الأرض التی بارکنا فیها…»<ref>(الأنبیاء۸۱)</ref>
{{متن قرآن |و لسلیمان الریح عاصفه تجری بأمره إلی الأرض التی بارکنا فیها… |سوره = أنبیاء |آیه =۸۱ }}
«ما باد تند و سریع را فرمانبردار سلیمان کرده بودیم تا به فرمان او به سوی سرزمینی حرکت کند که پر خیر و برکتش ساخته بودیم»
«ما باد تند و سریع را فرمانبردار [[حضرت سلیمان|سلیمان]] کرده بودیم تا به فرمان او به سوی سرزمینی حرکت کند که پر خیر و برکتش ساخته بودیم.»
پنجم در قصه «سبأ» جایی که سخن از امنیت و آسایشی است که خدای بزرگ به آنان عطا فرموده است:
 
«و جعلنا بینهم و بین القری التی بارکنا فیها قری ظاهره و قدرنا فیها السیر، سیروا فیها لیالی و أیاما آمنین» <ref>[السبأ/ ۱۸)</ref>
==== پنجم ====
«ودر میان آنان و شهرهای دیگری که پر برکت و نعمت کرده بودیم، شهرکها و روستاهایی ساخته و پرداخته بودیم که نمایان بود، و در میان آنها فاصله‌های مناسب و نزدیک به هم ترتیب داده بودیم (و توسط انبیا بدیشان پیام دادیم که) شبها و روزها در امن و امان در آنجا سیر و سفر کنند»
در قصه «[[سبأ]]» جایی که سخن از امنیت و آسایشی است که خدای بزرگ به آنان عطا فرموده است:
پس این شهرها ـ که خداوند آنها را پر برکت ساخته است ـ شهرهای شام وفلسطین است.
{{متن قرآن |و جعلنا بینهم و بین القری التی بارکنا فیها قری ظاهره و قدرنا فیها السیر، سیروا فیها لیالی و أیاما آمنین |سوره = السبأ |آیه = ۱۸ }}
«ودر میان آنان و شهرهای دیگری که پر برکت و نعمت کرده بودیم، شهرک‌ها و روستاهایی ساخته و پرداخته بودیم که نمایان بود، و در میان آنها فاصله‌های مناسب و نزدیک به هم ترتیب داده بودیم (و توسط انبیا بدیشان پیام دادیم که) شب‌ها و روزها در امن و امان در آنجا سیر و سفر کنند.»
پس این شهرها ـ که خداوند آنها را پر برکت ساخته است ـ شهرهای شام و فلسطین است.
 
=== پنجم ===
==== سرزمین رباط و جهاد ====
قدس نزد مسلمانان سرزمین رباط و جهاد است و سخن قرآن از مسجد الاقصی و صحبت نبی اکرم از فضیلت نماز خواندن در آن از جمله بشارت‌هایی است که اسلام قدس را فتح خواهد کرد و قدس از آن مسلمانان خواهد شد و برای زیارت مسجدش بار سفر بسته خواهد شد تا در آنجا نماز بخوانند و خدا را عبادت کنند و عملا قدس ـ که ایلیاء نامیده می‌شد ـ در دوران [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]]، [[عمر بن خطاب]] (رضی الله عنه) فتح گردید و اسقف بزرگ قدس، صفرونیوس، شرط بست که کلیدهای شهر را به کسی غیر از [[خلیفه]] ـ حتی یکی از فرماندهانش ـ تحویل ندهد و به این ترتیب خلیفه دوم طی یک سفر تاریخی شگفت آور از مدینه به قدس آمد و کلیدهای شهر را تحویل گرفت و با اهالی مسیحی قدس توافقنامه‌ای امضا کرد که در آن امنیت معابد، عقاید، مناسک، جان‌ها و مال‌های آنها را ضمانت کرد و تعدادی از فرماندهان مسلمان مثل خالد، عبدالرحمن بن عوف، عمرو بن عاص و معاویه بن ابی سفیان شاهد این توافق بوده‌اند.  


==== پنجم ====
سرزمین رباط و جهاد
قدس نزد مسلمانان سرزمین رباط و جهاد است و سخن قرآن از مسجد الاقصی و صحبت نبی اکرم از فضیلت نماز خواندن در آن از جمله بشارتهایی است که اسلام قدس را فتح خواهد کرد و قدس از آن مسلمانان خواهد شد و برای زیارت مسجدش بار سفر بسته خواهد شد تا در آنجا نماز بخوانند و خدا را عبادت کنند و عملا قدس ـ که ایلیاء نامیده می‌شد ـ در دوران خلیفه دوم، عمر بن خطاب ـ رضی الله عنه ـ فتح گردید و اسقف بزرگ قدس، صفرونیوس، شرط بست که کلیدهای شهر را به کسی غیر از خلیفه ـ حتی یکی از فرماندهانش ـ تحویل ندهد و به این ترتیب خلیفه دوم طی یک سفر تاریخی شگفت آور از مدینه به قدس آمد و کلیدهای شهر را تحویل گرفت و با اهالی مسیحی قدس توافقنامه‌ای امضا کرد که در آن امنیت معابد، عقاید، مناسک، جان‌ها و مال‌های آنها را ضمانت کرد و تعدادی از فرماندهان مسلمان مثل خالد، عبدالرحمن بن عوف، عمرو بن عاص و معاویه بن ابی سفیان شاهد این توافق بوده‌اند.
خداوند دانا پیامبرش را آگاه ساخت که دشمنان، این سرزمین مقدس را اشغال خواهند کرد یا در معرض حملات خود قرارخواهند داد، بنابراین امتش را به پاسداری از آن و جهاد و دفاع از آن ـ به منظور جلوگیری از سقوط آن به دست دشمن ـ ومبارزه برای آزاد سازیش ـ در صورت اشغال آن توسط دشمنان ـ تشویق کرده است، چنان چه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از نبردی که میان مسلمانان و یهود صورت نمی‌گیرد خبر داده است و اینکه سرانجام پیروزی نصیب مسلمانان خواهد شد و هر چیزی در صف مسلمانان در برابر یهود خواهد بود، حتی سنگها و درختان به سخن خواهند آمد ـ چه به زبان حال و چه به زبان مقال ـ و دشمنان را به مسلمانان نشان خواهد داد.
خداوند دانا پیامبرش را آگاه ساخت که دشمنان، این سرزمین مقدس را اشغال خواهند کرد یا در معرض حملات خود قرارخواهند داد، بنابراین امتش را به پاسداری از آن و جهاد و دفاع از آن ـ به منظور جلوگیری از سقوط آن به دست دشمن ـ ومبارزه برای آزاد سازیش ـ در صورت اشغال آن توسط دشمنان ـ تشویق کرده است، چنان چه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از نبردی که میان مسلمانان و یهود صورت نمی‌گیرد خبر داده است و اینکه سرانجام پیروزی نصیب مسلمانان خواهد شد و هر چیزی در صف مسلمانان در برابر یهود خواهد بود، حتی سنگها و درختان به سخن خواهند آمد ـ چه به زبان حال و چه به زبان مقال ـ و دشمنان را به مسلمانان نشان خواهد داد.
ابو امامه باهلی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت نمود که حضرت فرمود:
 
[[ابو امامه باهلی]] از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت نمود که حضرت فرمود:
«لا تزال طائفه من أمتی علی الحق ظاهرین، لعدوهم قاهرین، لا یضرهم من جابههم، الا ما أصابهم من لأولاء (ای أذی) حتی یأتی أمر الله و هم علی ذلک قالوا: و این هم یا رسول الله؟ قال:«ببیت‌المقدس و أکناف بیت‌المقدس».
«لا تزال طائفه من أمتی علی الحق ظاهرین، لعدوهم قاهرین، لا یضرهم من جابههم، الا ما أصابهم من لأولاء (ای أذی) حتی یأتی أمر الله و هم علی ذلک قالوا: و این هم یا رسول الله؟ قال:«ببیت‌المقدس و أکناف بیت‌المقدس».
«همواره گروهی از امت من برحق استوار خواهند ماند، بر دشمنانشان غالب و چیره خواهند گشت، کسانی که آنها را مأیوس و ناامید می‌کنند کاری از پیش نمی‌برند جز آن آزار و اذیتی که به آنان می‌رسد تا اینکه فرمان خدا فرا رسد و آنان همواره بر راهشان استوار هستند، یاران آن حضرت گفتند: ای رسول خدا، آنها در کجایند؟ حضرت فرمود: «در بیت‌المقدس و اطراف آن».
«همواره گروهی از امت من برحق استوار خواهند ماند، بر دشمنانشان غالب و چیره خواهند گشت، کسانی که آنها را مأیوس و ناامید می‌کنند کاری از پیش نمی‌برند جز آن آزار و اذیتی که به آنان می‌رسد تا اینکه فرمان خدا فرا رسد و آنان همواره بر راهشان استوار هستند، یاران آن حضرت گفتند: ای رسول خدا، آنها در کجایند؟ حضرت فرمود: «در بیت‌المقدس و اطراف آن».
اشاره دارد به حدیث متفق علیه که از ابن عمر و ابو هریره روایت شده است.
اشاره دارد به حدیث متفق علیه که از ابن عمر و ابو هریره روایت شده است.
عبدالله ابن احمد این حدیث را در مسند<ref>(ج۵، ص۲۶۹)</ref> روایت کرده افزوده است:این حدیث را با خط پدرم یافتم.. هیثمی می‌گوید: عبدالله ابن احمد این حدیث را روایت کرده است (در میان نوشته‌های پدرم یافته است)، طبرانی نیز این حدیث را روایت کرده است و سلسله رجالش ثقه هستند<ref>(ج۷،ص۲۲۸۸).</ref>


بیت‌المقدس و یا قدس و یا اورشلیم به باور بیشتر و بلکه همه مفسران، همان قریه و آبادی است که بنی اسرائیل پس از رهایی از ستم فرعونی و درخواست بهره‌مندی از نعمت‌های زمینی دنیا، مأمور شدند تا وارد آن شوند. <ref>(مجمع البیان ج۱و ۲ ص۲۴۷)</ref>
[[عبدالله ابن احمد]] این حدیث را در مسند<ref>ج۵، ص۲۶۹</ref> روایت کرده افزوده است:این حدیث را با خط پدرم یافتم.. [[هیثمی]] می‌گوید: عبدالله ابن احمد این حدیث را روایت کرده است (در میان نوشته‌های پدرم یافته است)، [[طبرانی]] نیز این حدیث را روایت کرده است و سلسله رجالش ثقه هستند<ref>(ج۷،ص۲۲۸۸).</ref>.
این سرزمین، سرزمین آباد و پر برکتی بوده است که در آیه ۵۸ سوره بقره به آن اشاره شده است. در این آیه از واژه رغد برای بیان فراوانی نعمت و برکت این سرزمین استفاده شده که راغب اصفهانی در مفردات خویش می‌نویسد که این واژه به معنای پاک و فراوان است <ref>(مفردات ص۳۵۸)</ref> با اشاره‌ای که در این آیه به مسئله خوردن می‌شود و «رغدا» به عنوان حال فعل «کلوا» قرار گرفته می‌توان این برداشت را درست دانست که مراد از فراوانی و پاک در این آیه، فراوانی نعمت‌های خوراکی پاکی است که بنی اسرائیل از خداو پیامبرش خواسته بودند.
 
خداوند از این فراوانی سرزمینی به عنوان سرزمین مبارک یاد می‌کند. این واژه هر چند اختصاص به نعمت‌های مادی ندارد بلکه برکات معنوی را شامل می‌شود، در هر حال به فراوانی نعمت‌های این سرزمین اشاره مستقیمی نیز می‌کند. <ref>(اسراء آیه۱)</ref>.
بیت‌المقدس و یا قدس و یا اورشلیم به باور بیشتر و بلکه همه مفسران، همان قریه و آبادی است که بنی اسرائیل پس از رهایی از ستم فرعونی و درخواست بهره‌مندی از نعمت‌های زمینی دنیا، مأمور شدند تا وارد آن شوند<ref>مجمع البیان ج۱و ۲ ص۲۴۷</ref>.
این سرزمین، سرزمین آباد و پر برکتی بوده است که در آیه ۵۸ [[سوره بقره]] به آن اشاره شده است. در این آیه از واژه رغد برای بیان فراوانی نعمت و برکت این سرزمین استفاده شده که راغب اصفهانی در مفردات خویش می‌نویسد که این واژه به معنای پاک و فراوان است<ref>مفردات ص۳۵۸</ref>. با اشاره‌ای که در این آیه به مسئله خوردن می‌شود و «رغدا» به عنوان حال فعل «کلوا» قرار گرفته می‌توان این برداشت را درست دانست که مراد از فراوانی و پاک در این آیه، فراوانی نعمت‌های خوراکی پاکی است که بنی اسرائیل از خداو پیامبرش خواسته بودند.
خداوند از این فراوانی سرزمینی به عنوان سرزمین مبارک یاد می‌کند. این واژه هر چند اختصاص به نعمت‌های مادی ندارد بلکه برکات معنوی را شامل می‌شود، در هر حال به فراوانی نعمت‌های این سرزمین اشاره مستقیمی نیز می‌کند<ref>(اسراء آیه۱)</ref>.
 
=== ششم ===


====●ششم ====
==== قداست فلسطین در آیات قرآن ====
قداست فلسطین در آیات قرآن
در تمام آیاتی که ارتباط به سرزمین فلسطین دارد سخن از دو وصف قداست و مبارک است. به این معنا که این سرزمین افزون بر ویژگی مبارک بودن سرزمینی مقدس است. قداست ویژگی انحصاری این سرزمین است. البته قداست سرزمین اختصاص به شهر قدس و بیت‌المقدس نداشته بلکه در آیات قرآنی به بخش‌های دیگری از سرزمین فلسطین این صفت داده شده است. از آن میان می‌توان به آیه ۱۱ و ۱۲[[سوره طه]] اشاره کرد که می‌فرماید: {{متن قرآن |فلما اتیها نودی یا موسی انی انا ربک فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی |سوره = طه |آیه = ۱۱ و ۱۲ }} پس زمانی که موسی به سرزمین مقدس درآمد از سوی خدا موسی خوانده شد که من خود پروردگار توام؛ پس کفش هایت را بر کن؛ زیرا تو در سرزمین و وادی مقدس طوی هستی.
در تمام آیاتی که ارتباط به سرزمین فلسطین دارد سخن از دو وصف قداست و مبارک است. به این معنا که این سرزمین افزون بر ویژگی مبارک بودن سرزمینی مقدس است. قداست ویژگی انحصاری این سرزمین است. البته قداست سرزمین اختصاص به شهر قدس و بیت‌المقدس نداشته بلکه در آیات قرآنی به بخش‌های دیگری از سرزمین فلسطین این صفت داده شده است. از آن میان می‌توان به آیه ۱۱ و ۱۲سوره طه اشاره کرد که می‌فرماید:«فلما اتیها نودی یا موسی انی انا ربک فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی؛» پس زمانی که موسی به سرزمین مقدس درآمد از سوی خدا موسی خوانده شد که من خود پروردگار توام؛ پس کفش هایت را بر کن؛ زیرا تو در سرزمین و وادی مقدس طوی هستی.
در این آیه به صراحت سرزمین و وادی طوی به عنوان سرزمین مقدس مورد تاکید قرار گرفته و به جهت همین قداست از وی خواسته شده تا کفش هایش را به احترام و قداست سرزمین از پای خویش درآورد.  
در این آیه به صراحت سرزمین و وادی طوی به عنوان سرزمین مقدس مورد تاکید قرار گرفته و به جهت همین قداست از وی خواسته شده تا کفش هایش را به احترام و قداست سرزمین از پای خویش درآورد.  
در آیه ۳۰ سوره قصص همین سرزمین به سرزمین مبارک نیز ستوده و توصیف شده است که بیان خصوصیت و ویژگی دیگری برای این سرزمین است. :«فلما اتیها نودی من شاطی الواد الایمن فی البقعة المبارکة...»
در آیه ۳۰ [[سوره قصص]] همین سرزمین به سرزمین مبارک نیز ستوده و توصیف شده است که بیان خصوصیت و ویژگی دیگری برای این سرزمین است. : {{متن قرآن |فلما اتیها نودی من شاطی الواد الایمن فی البقعة المبارکة... |سوره = قصص |آیه = ۳۰  }}
به هر حال از آیات قرآن بر می‌آید که سرزمین فلسطین سرزمین مقدسی است و این تقدس و قداست اختصاصی به شهر بیت‌المقدس و یا وادی طوی در سرزمین سینا ندارد. هرچند که قداست طوی به جهاتی مورد تاکید قرار گرفته است.
به هر حال از آیات قرآن بر می‌آید که سرزمین فلسطین سرزمین مقدسی است و این تقدس و قداست اختصاصی به شهر بیت‌المقدس و یا وادی طوی در سرزمین سینا ندارد. هرچند که قداست طوی به جهاتی مورد تاکید قرار گرفته است.
در سخنان موسی(علیه السلام)همه سرزمینی که مردم بنی اسرائیل مامور شدند تا پس از رهایی از دست فرعونیان در آن سکونت گزینند و زیست کنند، سرزمین مقدس دانسته شده است؛ <ref>(مائده آیه ۲۱)</ref> :«یا قوم ادخلوا الارض المقدسة ...» بنابراین همه سرزمین فلسطین مقدس و مبارک است.
در سخنان موسی(علیه السلام)همه سرزمینی که مردم بنی اسرائیل مامور شدند تا پس از رهایی از دست فرعونیان در آن سکونت گزینند و زیست کنند، سرزمین مقدس دانسته شده است؛ {{متن قرآن |یا قوم ادخلوا الارض المقدسة ...|سوره = مائده |آیه = ۲۱ }} بنابراین همه سرزمین فلسطین مقدس و مبارک است. {{متن قرآن |واورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الارض و مغاربها التی بارکنا فیها ... |سوره = اعراف  |آیه = ۱۳۷ }} و نیز {{متن قرآن |ولقد بوانا بنی اسرائیل مبوا صدق و رزقناهم من الطیبات ...|سوره = یونس|آیه = ۹۳ }} و {{متن قرآن |وقلنا من بعده لبنی اسرائیل اسکنوا الارض فاذا جاء وعد الاخرة... |سوره = اسراء |آیه = ۱۰۴ }} سرزمین فلسطین و شرق و غرب آن به عنوان سرزمین مبارک یاد شده است که زمانی بنی اسرائیل از آن بهره‌مند شدند تا خداوند نعمت وعده داده خویش را بر آنان به بهترین وجه به کمال برساند.
در آیه ۱۳۷ اعراف :«واورثنا القوم الذین کانوا یستضعفون مشارق الارض و مغاربها التی بارکنا فیها ...» و نیز یونس آیه ۹۳ :«ولقد بوانا بنی اسرائیل مبوا صدق و رزقناهم من الطیبات ...» و اسراء آیه ۱۰۴ :«وقلنا من بعده لبنی اسرائیل اسکنوا الارض فاذا جاء وعد الاخرة...» سرزمین فلسطین و شرق و غرب آن به عنوان سرزمین مبارک یاد شده است که زمانی بنی اسرائیل از آن بهره‌مند شدند تا خداوند نعمت وعده داده خویش را بر آنان به بهترین وجه به کمال برساند.
در حقیقت در اختیار گرفتن حکومت منطقه فلسطین و پیرامون آن از آن رو به بنی اسرائیل داده شد که خداوند از سوی موسی به آنان وعده داده بود تا آن حضرت(علیه السلام)را در جنگ با فرعون یاری داده و همراه او باشند. این گونه بود که خداوند به وعده خویش عمل کرد و آنان را وارث آن سرزمین مقدس و مبارک گرداند<ref>(اعراف آیه ۱۳۷)</ref>.
در حقیقت در اختیار گرفتن حکومت منطقه فلسطین و پیرامون آن از آن رو به بنی اسرائیل داده شد که خداوند از سوی موسی به آنان وعده داده بود تا آن حضرت(علیه السلام)را در جنگ با فرعون یاری داده و همراه او باشند. این گونه بود که خداوند به وعده خویش عمل کرد و آنان را وارث آن سرزمین مقدس و مبارک گرداند.<ref>(اعراف آیه ۱۳۷)</ref>
اگر به پیشینه این توصیف در گزارش‌های قرآنی بپردازیم در می‌یابیم که این سرزمین در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام)به عنوان سرزمین مبارکی مسکن آن حضرت انتخاب شده است. خداوند در آیه ۷۱ سوره انبیاء درباره مهاجرت حضرت ابراهیم از سرزمین بابل پس از آتش سوزی مشهور و رهایی از آن می‌فرماید: {{متن قرآن |و نجیناه و لوطا الی الارض التی بارکنا فیها للعالمین |سوره = انبیاء |آیه = ۷۱ }} ما ابراهیم را به همراه لوطا از دست دشمنان کافرش نجات داده و به سوی سرزمین بردیم که آن را برای جهانیان مبارک گردانیدیم.  
اگر به پیشینه این توصیف در گزارش‌های قرآنی بپردازیم در می‌یابیم که این سرزمین در زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام)به عنوان سرزمین مبارکی مسکن آن حضرت انتخاب شده است. خداوند در آیه ۷۱ سوره انبیاء درباره مهاجرت حضرت ابراهیم از سرزمین بابل پس از آتش سوزی مشهور و رهایی از آن می‌فرماید: «و نجیناه و لوطا الی الارض التی بارکنا فیها للعالمین؛» ما ابراهیم را به همراه لوطا از دست دشمنان کافرش نجات داده و به سوی سرزمین بردیم که آن را برای جهانیان مبارک گردانیدیم.  
نکته جالب در این آیه آن است که این سرزمین خاص را که حضرت ابراهیم و یارانش را به آن جا کوچانده و از بدی دشمنانش رهایی بخشیده، سرزمینی مبارک برای جهانیان دانسته است. از این رو می‌توان گفت که خاص قوم و قبیله و یا دینی نیست و همه انسان‌ها بلکه جهانیان از جن و انس از آن سود می‌برند و از برکات آن استفاده می‌کنند.
نکته جالب در این آیه آن است که این سرزمین خاص را که حضرت ابراهیم و یارانش را به آن جا کوچانده و از بدی دشمنانش رهایی بخشیده، سرزمینی مبارک برای جهانیان دانسته است. از این رو می‌توان گفت که خاص قوم و قبیله و یا دینی نیست و همه انسان‌ها بلکه جهانیان از جن و انس از آن سود می‌برند و از برکات آن استفاده می‌کنند.
برخی از مفسران به جهت آن که شرایع آسمانی و قوانین وحیانی الهی در این سرزمین بر جهانیان نازل شده را علت اصلی آن دانسته‌اند که خداوند این سرزمین را برای جهانیان مبارک دانسته است؛ زیرا همه ادیان توحیدی الهی از این سرزمین به جهان گسترش یافته و همگان از آن بهره‌مند شده‌اند. <ref>(الکشاف؛ زمخشری، ج ۳ ص ۱۲۶)</ref>
برخی از مفسران به جهت آن که شرایع آسمانی و قوانین وحیانی الهی در این سرزمین بر جهانیان نازل شده را علت اصلی آن دانسته‌اند که خداوند این سرزمین را برای جهانیان مبارک دانسته است؛ زیرا همه ادیان توحیدی الهی از این سرزمین به جهان گسترش یافته و همگان از آن بهره‌مند شده‌اند<ref>(الکشاف؛ زمخشری، ج ۳ ص ۱۲۶)</ref>.
در تورات این سرزمین مبارک که حضرت ابراهیم به آن جا کوچ کرده، سرزمین کنعان نامیده شده (کتاب مقدس، تکوین ۱۲:۵) و آن را در زمره سرزمین‌های میان فرات تا نیل (همان ۱۵:۷ تا ۹) دانسته است.
در تورات این سرزمین مبارک که حضرت ابراهیم به آن جا کوچ کرده، سرزمین کنعان نامیده شده (کتاب مقدس، تکوین ۱۲:۵) و آن را در زمره سرزمین‌های میان فرات تا نیل (همان ۱۵:۷ تا ۹) دانسته است.
آلوسی یکی از مفسران مشهور، می‌نویسد:
آلوسی یکی از مفسران مشهور، می‌نویسد:
خط ۱۵۶: خط ۱۶۴:
==== هفتم ====
==== هفتم ====
سرزمین صدق و راستی
سرزمین صدق و راستی
سرزمین فلسطین به نام‌های نیک دیگری نیز ستایش شده است. در آیه ۹۳ سوره یونس :«ولقد بوانا بنی اسرائیل مبوا صدق ورفعناهم من الطیبات ...»ما بنی اسرائیل را درجایگاه صدق و راستی منزل دادیم و از روزی‌های پاکیزه به آنها عطا کردیم  
سرزمین فلسطین به نام‌های نیک دیگری نیز ستایش شده است. {{متن قرآن |ولقد بوانا بنی اسرائیل مبوا صدق ورفعناهم من الطیبات ... |سوره = یونس |آیه ۹۳ }} ما [[بنی اسرائیل]] را درجایگاه صدق و راستی منزل دادیم و از روزی‌های پاکیزه به آنها عطا کردیم.


==== هشتم ====
==== هشتم ====
سرزمین بلند و والامقام
'''سرزمین بلند و والامقام'''
خداوند در آیه 50 مومنون می‌فرماید:«و جعلنا ابن مریم و امه آیة و آویناهما الی ربوة ذات قرار و معین» ما فرزند مریم (عیسی) و مادرش (مریم) را نشانه خود قرار دادیم و آنها را در سرزمین بلندی که آرامش و امنیت و آب جاری داشت، جای دادیم
[[خدا|خداوند]] در می‌فرماید {{متن قرآن |و جعلنا ابن مریم و امه آیة و آویناهما الی ربوة ذات قرار و معین |سوره = مومنون |آیه = 50 }} ما فرزند [[حضرت مریم|مریم]] ([[حضرت عیسی|عیسی]]) و مادرش (مریم) را نشانه خود قرار دادیم و آنها را در سرزمین بلندی که آرامش و امنیت و آب جاری داشت، جای دادیم.


==== نهم ====  
==== نهم ====  
جایگاهی نزدیک:
جایگاهی نزدیک:
«واستمع یوم یناد المناد من مکان قریب» <ref>سوره ق آیه 41</ref>
{{متن قرآن |واستمع یوم یناد المناد من مکان قریب |سوره = ق |آیه = 41 }}
«آن گاه که منادی از جایگاهی نزدیک - نزدیک‏ترین اماکن - ندا سر می‏دهد، گوش فرا ده.»
«آن گاه که منادی از جایگاهی نزدیک - نزدیک‏ترین اماکن - ندا سر می‏دهد، گوش فرا ده.»
بنابر نظر مفسران، مکان قریب همان صخره‏ی بیت‏‌المقدس است. به این دلیل که 18 میل از دیگر اماکن به آسمان نزدیکتر است.
'''مفسران درباره مکان قریب چنین گفته‏‌اند''':
[[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] ج 18 ص 541 چنین گفته است:
{{متن قرآن |واستمع یوم یناد المناد من مکان قریب |سوره = ق |آیه = 41 }} در این آیه" استماع" را به معانی مختلفی تفسیر کرده‌‏اند، و از همه به ذهن نزدیک‌تر این است که متضمن معنای انتظار باشد، یعنی منتظر روزی باش که در آن روز بشنوی ندای منادی را از مکانی نزدیک. و جمله‏" یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ" روی هم مفعول" و استمع" است، و مراد از ندای منادی همان نفخه صور است که مسئول آن به طوری که از آیه بعد استفاده می‏‌شود در آن می‏دمد.
و اینکه فرمود:" ندا از مکانی نزدیک است" بدین جهت است که ندا آن چنان به خلائق احاطه دارد که به نسبت مساوی بگوش همه می‏‌رسد، و افراد نسبت به آن دور و نزدیک نیستند، چون ندا- همانطور که گفتیم- نفخه بعث و کلمه حیات است.


بنابر نظر مفسران، مکان قریب همان صخره‏ی بیت‏المقدس است. به این دلیل که 18 میل از دیگر اماکن به آسمان نزدیکتر است.
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در [[تفسیر نمونه]] ج 22 ص 295 چنین گفته است:
مفسران درباره مکان قریب چنین گفته‏‌اند
تعبیر به" مَکانٍ قَرِیبٍ‏" اشاره به این است که این صدا آن چنان در فضا پخش می‏‌شود که گویی بیخ گوش همه است، و همه آن را یک‌سان از نزدیک می‏‌شنوند امروز ما با وسائل مختلف می‏‌توانیم سخن گوینده‏ای را که در یک نقطه دور دست از جهان سخن می‏‌گوید همگی از نزدیک بشنویم، گویی در کنار دست ما نشسته و با ما سخن می‌‏گوید، ولی آن روز بدون نیاز به این وسائل همه صدای منادی حق را که فریاد [[قیامت|رستاخیز]] بر می‏‌کشد در نزدیکی خود می‏‌شنوند.
علامه طباطبایی در المیزان ج 18 ص 541 چنین گفته است:
 
" وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ" در این آیه" استماع" را به معانی مختلفی تفسیر کرده‏اند، و از همه به ذهن نزدیکتر این است که متضمن معنای انتظار باشد، یعنی منتظر روزی باش که در آن روز بشنوی ندای منادی را از مکانی نزدیک. و جمله‏" یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ" روی هم مفعول" و استمع" است، و مراد از ندای منادی همان نفخه صور است که مسئول آن به طوری که از آیه بعد استفاده می‏شود در آن می‏دمد.
[[فخر رازی]] در تفسیرش ج 28 ص 154 چنین گفته است:
و اینکه فرمود:" ندا از مکانی نزدیک است" بدین جهت است که ندا آن چنان به خلائق احاطه دارد که به نسبت مساوی بگوش همه می‏رسد، و افراد نسبت به آن دور و نزدیک نیستند، چون ندا- همانطور که گفتیم- نفخه بعث و کلمه حیات است.
قوله تعالی:«مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ‏» إشارة إلی أن الصوت لا یخفی علی أحد بل یستوی فی استماعه کل أحد و علی هذا فلا یبعد حمل المنادی علی اللّه تعالی إذ لیس المراد من المکان القریب نفس المکان بل ظهور النداء و هو من اللّه تعالی أقرب، و هذا کما قال فی هذه السورة «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»[ق: 16] و لیس ذلک بالمکان:
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ج 22 ص 295 چنین گفته است:
 
تعبیر به" مَکانٍ قَرِیبٍ‏" اشاره به این است که این صدا آن چنان در فضا پخش می‏شود که گویی بیخ گوش همه است، و همه آن را یکسان از نزدیک می‏شنوند امروز ما با وسائل مختلف می‏توانیم سخن گوینده‏ای را که در یک نقطه دور دست از جهان سخن می‏گوید همگی از نزدیک بشنویم، گویی در کنار دست ما نشسته و با ما سخن می‏گوید، ولی آن روز بدون نیاز به این وسائل همه صدای منادی حق را که فریاد رستاخیز بر می‏کشد در نزدیکی خود می‏شنوند.
[[طبری]] در تفسیرش ج 26 ص 114 چنین گفته است:
فخر رازی در تفسیرش ج 28 ص 154 چنین گفته است:
{{متن قرآن |واستمع یوم یناد المناد من مکان قریب |سوره = ق |آیه = 41 }}
قوله تعالی:«مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ‏» إشارة إلی أن الصوت لا یخفی علی أحد بل یستوی فی استماعه کل أحد و علی هذا فلا یبعد حمل المنادی علی اللّه تعالی إذ لیس المراد من المکان القریب نفس المکان بل ظهور النداء و هو من اللّه تعالی أقرب، و هذا کما قال فی هذه السورة«وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»[ق: 16] و لیس ذلک بالمکان:
الْخُرُوجِ‏ یقول تعالی ذکره لنبیه محمد صلی الله علیه و سلم: و استمع یا محمد صیحة یوم القیامة، یوم ینادی بها منادینا من موضع قریب. و ذکر أنه ینادی بها من صخرة بیت‌المقدس. ذکر من قال ذلک: حدثنی علی بن سهل، قال: ثنا الولید بن مسلم، عن سعید بن بشر، عن قتادة، عن کعب‏، قال: «وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ‏» قال ملک قائم علی صخرة بیت‌المقدس ینادی: أیتها العظام البالیة و الأوصال المتقطعة؛ إن الله یأمرکن أن تجتمعن لفصل القضاء. حدثنا بشپر؛
طبری در تفسیرش ج 26 ص 114 چنین گفته است
«وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ ...»الْخُرُوجِ‏ یقول تعالی ذکره لنبیه محمد صلی الله علیه و سلم: و استمع یا محمد صیحة یوم القیامة، یوم ینادی بها منادینا من موضع قریب. و ذکر أنه ینادی بها من صخرة بیت‌المقدس. ذکر من قال ذلک: حدثنی علی بن سهل، قال: ثنا الولید بن مسلم، عن سعید بن بشر، عن قتادة، عن کعب‏، قال:«وَ اسْتَمِعْ یَوْمَ یُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَرِیبٍ‏»قال ملک قائم علی صخرة بیت‌المقدس ینادی: أیتها العظام البالیة و الأوصال المتقطعة؛ إن الله یأمرکن أن تجتمعن لفصل القضاء. حدثنا بشپر؛  


==== دهم ====  
==== دهم ====  
پیوستگی سرزمین سبا به شام و فلسطین
'''پیوستگی سرزمین سبا به شام و فلسطین'''
پیوستگی سرزمین سبأ به شام و فلسطین در دوره آبادانی یمن از دیگر یادکردهاو ویژگی‌های سرزمین مقدس در قرآن است. مردم سبأ در سفر بازرگانی به شام و بیت‌المقدّس از روستایی به روستای دیگر درآمده، هرگز نیازمند گذر از بیابان‌های گسترده و غیرمسکون نبودند<ref>(کشف الاسرار ج 8 ص 129)</ref>«و‌جَعلنا بَینهُم و بَینَ القُرَی الَّتِی بارَکنا فِیها قُرًی ظا هِرَةً و قَدَّرنا فِیهَا السَّیرَ سِیروا فِیها لَیالِیَ و أَیّامًا ءَامِنین» (سوره سبأآیه 18)آنان چون قدر این نعمت را ندانستند، خداوند آن را از ایشان گرفت و جاده بازرگانی آنها خراب و ناآباد شد و خود نیز پاره پاره و پراکنده شدند <ref>(تفسیر کشاف ج 3 ص 577 و مجمع البیان ج 8 ص 606)</ref> «فَقالوا رَبَّنا بَا عِد بَینَ أَسفارنا و ظَلَموا أَنفسَهُم فَجَعلنهُم أَحادِیثَ و مزّقنهُم کُلَّ مُمزَّق» <ref>سوره سبأ19</ref>
پیوستگی [[سرزمین سبأ]] به [[شام (شامات)|شام]] و [[فلسطین]] در دوره آبادانی یمن از دیگر یادکرده او ویژگی‌های سرزمین مقدس در [[قرآن]] است. مردم سبأ در سفر بازرگانی به شام و [[بیت المقدس|بیت‌المقدس]] از روستایی به روستای دیگر درآمده، هرگز نیازمند گذر از بیابان‌های گسترده و غیرمسکون نبودند<ref>(کشف الاسرار ج 8 ص 129)</ref>. {{متن قرآن |و‌جَعلنا بَینهُم و بَینَ القُرَی الَّتِی بارَکنا فِیها قُرًی ظا هِرَةً و قَدَّرنا فِیهَا السَّیرَ سِیروا فِیها لَیالِیَ و أَیّامًا ءَامِنین |سوره = سبأ |آیه = 18 }} آنان چون قدر این نعمت را ندانستند، خداوند آن را از ایشان گرفت و جاده بازرگانی آنها خراب و ناآباد شد و خود نیز پاره پاره و پراکنده شدند<ref>(تفسیر کشاف ج 3 ص 577 و مجمع البیان ج 8 ص 606)</ref>. {{متن قرآن |فَقالوا رَبَّنا بَا عِد بَینَ أَسفارنا و ظَلَموا أَنفسَهُم فَجَعلنهُم أَحادِیثَ و مزّقنهُم کُلَّ مُمزَّق |سوره = سبأ |آیه = 19 }}.
و همچنین. مفسران، ذیل داستان عزیر یا ارمیا که هنگام گذر از اورشلیم خراب به یاد رستاخیز افتاد و به مرگی صد ساله فرورفت، از سرزمین مقدس یاد‌ کرده‌اند<ref>(جامع البیان ج 3 ص 43 و البرهان ج 1 ص 529 و مجمع البیان ج 12 ص 640)</ref> «کَالّذِی مَرَّ عَلی قَریَة... قالَ أَنَّی یُحیی هَذِهِ اللّهُ بَعدَ مَوتِها‌..» <ref>سوره بقره259</ref>
و همچنین. مفسران، ذیل داستان عزیر یا [[ارمیا]] که هنگام گذر از [[بیت المقدس|اورشلیم]] خراب به یاد [[قیامت|رستاخیز]] افتاد و به مرگی صد ساله فرورفت، از سرزمین مقدس یاد‌ کرده‌اند<ref>(جامع البیان ج 3 ص 43 و البرهان ج 1 ص 529 و مجمع البیان ج 12 ص 640)</ref>. {{متن قرآن |کَالّذِی مَرَّ عَلی قَریَة... قالَ أَنَّی یُحیی هَذِهِ اللّهُ بَعدَ مَوتِها‌.. |سوره = بقره |آیه = 259 }}.


== اماکن و جایگاه‌های مقدس بیت‌المقدس ==
== اماکن و جایگاه‌های مقدس بیت‌المقدس ==
در شهر بیت‌المقدس، اماکن و جایگاه‌های مقدس فراوان است. بعضی از این جایگاه‌های مقدس، مربوط به مسیحیان و یهودیانند و بعضی از آنها نیز به مسلمانان تعلق دارند. البته اماکن و جایگاه‌هایی هم که به‌طور مشترک مورد احترام مسلمانان، مسیحیان و یهودیان قرار دارند، در این شهر به چشم می‌خورد.
در شهر بیت‌ال‌مقدس، اماکن و جایگاه‌های مقدس فراوان است. بعضی از این جایگاه‌های مقدس، مربوط به [[مسیحیت|مسیحیان]] و [[آیین یهودیت|یهودیانند]] و بعضی از آنها نیز به مسلمانان تعلق دارند. البته اماکن و جایگاه‌هایی هم که به‌طور مشترک مورد احترام مسلمانان، مسیحیان و یهودیان قرار دارند، در این شهر به چشم می‌خورد.
مهم‌ترین اماکن و جایگاه‌های مقدس این شهر از نظر مسلمانان، مسجدالاقصی و مسجدالصخره (قبه الصخره) است. حرم شریف که این دو مسجد مبارک در آن جای دارند به این شهر قداست خاصی بخشیده است. مسجدالاقصی سومین مسجد بزرگ اسلام به شمار می‌رود و نزد مسلمانان پس از مکه و مدینه از اهمیت والایی برخوردار است. فاصله این مسجد از مسجدالصخره حدود 500 متر است و پیرامون آنها مجموعه‌ای از اماکن و جایگاه‌های مقدس دیگر قرار دارند. به همین دلیل، تمام این منطقه را که بیش از صدهزار متر مربع (104900متر مربع) است، حرم شریف می‌گویند. البته به همه این مجموعه، مسجدالاقصی نیز می‌گویند. حتی بعضی مورخان و پژوهش‌گران قدیم و جدید اظهار داشته‌اند مسجدالاقصی به تمام شهر بیت‌المقدس اطلاق می‌شود؛ زیرا همه آنچه داخل حصار قدیمی این شهر قرار دارد، جزو حریم مسجدالاقصی است.
 
مسلمانان پس از فتح بیت‌المقدس در سال پانزدهم هجری، ساختمان اصلی مسجدالاقصی را بنا کردند در آن زمان که مسلمانان وارد این شهر شدند، از پرستشگاه و اماکن مقدس قدیمی تقریباً چیزی به جا نمانده و در اثر گذشت زمان و حوادث مختلف از بین رفته بودند، به همین دلیل، مسلمانان پس از تحقیق، محل اصلی پرستشگاه حضرت سلیمان را یافتند و مسجدالاقصی را در آن محل بنا کردند<ref>(معصومی علی قصه‌های اماکن مقدس ص 46)</ref>
مهم‌ترین اماکن و جایگاه‌های مقدس این شهر از نظر مسلمانان، [[مسجد الاقصی|مسجدالاقصی]] و [[مسجدالصخره]] ([[قبه الصخره]]) است. حرم شریف که این دو [[مسجد]] مبارک در آن جای دارند به این شهر قداست خاصی بخشیده است. مسجدالاقصی سومین مسجد بزرگ اسلام به شمار می‌رود و نزد مسلمانان پس از مکه و مدینه از اهمیت والایی برخوردار است. فاصله این مسجد از مسجدالصخره حدود 500 متر است و پیرامون آنها مجموعه‌ای از اماکن و جایگاه‌های مقدس دیگر قرار دارند. به همین دلیل، تمام این منطقه را که بیش از صدهزار متر مربع (104900متر مربع) است، حرم شریف می‌گویند.  
مسلمانان غیر از مسجدالاقصی، مساجد دیگری نیز در محدوده مسجدالاقصی بنا کردند که مسجدالصخره یکی از آنهاست. مسجدالصخره در همان محل مقدسی ساخته شد که حضرت ابراهیم«ع» در آنجا مراسم قربانی به جا آورد و حضرت رسول اکرم«ص» نیز از آن محل به معراج و سیر آسمان‌ها رفت. به همین دلیل این مکان نیز مثل مسجدالاقصی برای مسلمانان بسیار محترم و مقدس است.
 
درباره محل مسجدالصخره که مورد احترام مشترک مسلمانان، مسیحیان و یهودیان است، مطالب شنیدنی فراوان وجود دارند. نوشته‌اند در نقطه‌ای از این محل، جای پای حضرت رسول اکرم«ص» مشاهده می‌شود و این جای پا مربوط به زمانی است که رسول خدا از این نقطه به معراج رفتند.
البته به همه این مجموعه، مسجدالاقصی نیز می‌گویند. حتی بعضی مورخان و پژوهشگران قدیم و جدید اظهار داشته‌اند مسجدالاقصی به تمام شهر بیت‌المقدس اطلاق می‌شود؛ زیرا همه آنچه داخل حصار قدیمی این شهر قرار دارد، جزو حریم مسجدالاقصی است.
در بعضی از روایت‌های مذهبی آمده است که دو هزار سال پیش از خلقت حضرت آدم، فرشتگان، این محل (صخره) را زیارت کردند و کشتی حضرت نوح«ع» پس از فرو نشستن طوفان، در این صخره آرام گرفت.
مسلمانان پس از فتح بیت‌المقدس در سال پانزدهم هجری، ساختمان اصلی مسجدالاقصی را بنا کردند در آن زمان که مسلمانان وارد این شهر شدند، از پرستش‌گاه و اماکن مقدس قدیمی تقریبا چیزی به جا نمانده و در اثر گذشت زمان و حوادث مختلف از بین رفته بودند، به همین دلیل، مسلمانان پس از تحقیق، محل اصلی پرستش‌گاه [[حضرت سلیمان]] را یافتند و مسجدالاقصی را در آن محل بنا کردند<ref>(معصومی علی قصه‌های اماکن مقدس ص 46)</ref>.
ناقلان این روایت‌ها می‌گویند همه پیامبران در این محل نماز گزارده‌اند و هر یک از آنها در محل مسجدالصخره جایگاهی دارند. اسرافیل نیز از این محل در صور خواهد دمید و پایان جهان را اعلام می‌کند.
 
در بیت‌المقدس ابواب گوناگونی وجود دارند که هر یک به‌نوعی با زندگی پیامبران ارتباط داشته‌اند. از جمله باب داوود«ع» و باب سلیمان«ع» و باب حطه که قرآن از مورد اخیر یاد کرده است. «قولوا حطه» و آن ذکر «لااله الاالله» است. نیز باب محمد و باب التوبه که خداوند توبه حضرت داوود«ع» را در آنجا پذیرفت. همچنین باب الرحمه که خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده است: «له باب باطنه فیه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب» حدید آیه 13  
مسلمانان غیر از مسجدالاقصی، مساجد دیگری نیز در محدوده مسجدالاقصی بنا کردند که مسجدالصخره یکی از آنهاست. مسجدالصخره در همان محل مقدسی ساخته شد که [[حضرت ابراهیم|حضرت ابراهیم (علیه السلام)]] در آنجا مراسم [[ذبح و قربانی|قربانی]] به جا آورد و [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] نیز از آن محل به معراج و سیر آسمان‌ها رفت. به همین دلیل این مکان نیز مثل مسجدالاقصی برای مسلمانان بسیار محترم و مقدس است.
وادی جهنم در شرق بیت‌المقدس قرار دارد. باب سکینه نیز که محراب حضرت مریم«ع» دختر عمران در آنجا واقع است، جایگاه مقدسی است که فرشتگان برای مریم«ع» میوه‌ای بهشتی آوردند. همچنین محراب زکریا«ع» که فرشتگان تولد یحیی«ع» را به وی بشارت دادند. مسجد و مقبره ابراهیم خلیل الله«ع» در 18 مایلی بیت‌المقدس و محراب مسجد در غرب آن قرار دارد. (برگرفته از مقاله پاسخ به شبهات تاریخی اشغال فلسطین مجید صفا تاج)
درباره محل مسجدالصخره که مورد احترام مشترک مسلمانان، مسیحیان و یهودیان است، مطالب شنیدنی فراوان وجود دارند. نوشته‌اند در نقطه‌ای از این محل، جای پای حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مشاهده می‌شود و این جای پا مربوط به زمانی است که رسول خدا از این نقطه به [[معراج]] رفتند.
در شهر بیت‌المقدس، علاوه بر مسجدالاقصی، 36 مسجد دیگر وجود دارد که 29 مسجد در داخل شهر و 7 مسجد نیز در خارج از بافت قدیمی و در حومه شهر قرار دارد. علاوه بر آن، مقبره‌ها و زیارتگاه‌های بسیاری از رهبران بزرگ اسلام و اصحاب پیامبر اکرم«ص» در این شهر واقع است<ref>(فصلنامه حضور شماره 40 ص 112 انتشارات پیام محراب)</ref>
 
در بعضی از روایت‌های مذهبی آمده است که دو هزار سال پیش از خلقت [[حضرت آدم]]، [[ملائکه|فرشتگان]]، این محل (صخره) را [[زیارت]] کردند و کشتی [[حضرت نوح|حضرت نوح (علیه السلام)]] پس از فرو نشستن طوفان، در این صخره آرام گرفت.
ناقلان این روایت‌ها می‌گویند همه [[پیامبران]] در این محل [[نماز]] گزارده‌اند و هر یک از آنها در محل مسجدالصخره جایگاهی دارند. [[اسرافیل]] نیز از این محل در صور خواهد دمید و پایان جهان را اعلام می‌کند.
 
در بیت‌المقدس ابواب گوناگونی وجود دارند که هر یک به‌نوعی با زندگی پیامبران ارتباط داشته‌اند. از جمله باب [[حضرت داود|داوود (علیه السلام)]] و باب [[حضرت سلیمان|سلیمان (علیه السلام)]] و باب حطه که قرآن از مورد اخیر یاد کرده است. «قولوا حطه» و آن ذکر «لااله الاالله» است. نیز باب محمد و باب التوبه که خداوند [[توبه]] حضرت داوود (علیه السلام) را در آنجا پذیرفت. همچنین باب الرحمه که خداوند در [[قرآن]] به آن اشاره فرموده است: {{متن قرآن |له باب باطنه فیه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب |سوره = حدید |آیه = 13 }}.
وادی [[جهنم]] در شرق بیت‌المقدس قرار دارد. باب سکینه نیز که [[محراب]] [[حضرت مریم|حضرت مریم (علیه السلام)]] دختر عمران در آنجا واقع است، جایگاه مقدسی است که فرشتگان برای مریم (علیه السلام) میوه‌ای بهشتی آوردند. همچنین محراب [[زکریا (علیه السلام)]] که فرشتگان تولد [[یحیی (علیه السلام)]] را به وی بشارت دادند. مسجد و مقبره [[حضرت ابراهیم|ابراهیم خلیل الله (علیه السلام)]] در 18 مایلی بیت‌المقدس و محراب مسجد در غرب آن قرار دارد<ref>(برگرفته از مقاله پاسخ به شبهات تاریخی اشغال فلسطین مجید صفا تاج)</ref>.
 
در شهر بیت‌المقدس، علاوه بر مسجدالاقصی، 36 مسجد دیگر وجود دارد که 29 مسجد در داخل شهر و 7 مسجد نیز در خارج از بافت قدیمی و در حومه شهر قرار دارد. علاوه بر آن، مقبره‌ها و زیارتگاه‌های بسیاری از رهبران بزرگ اسلام و [[صحابه|اصحاب]] پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این شهر واقع است<ref>(فصلنامه حضور شماره 40 ص 112 انتشارات پیام محراب)</ref>.
 
دیوار براق شریف نیز در این شهر است. مقدسات مسیحی آن نیز عبارت است از «کلیسای القیامه» در مرکز شهر که شامل «دروازه الالام» و «کلیسای جسمانیه» است.
دیوار براق شریف نیز در این شهر است. مقدسات مسیحی آن نیز عبارت است از «کلیسای القیامه» در مرکز شهر که شامل «دروازه الالام» و «کلیسای جسمانیه» است.
مجموعه این اماکن و جایگاه‌های بیت‌المقدس به‌ویژه حرم شریف و مجموعه ساختمان‌ها و بناهای آن به‌گونه‌ای است که عظمت خیره‌کننده دوران گذشته مسلمانان را مجسم می‌کند. به عبارت دیگر مسجدالاقصی و سایر آثار اسلامی که در پیرامون آن قرار دارند، نمایشگاه عظمت تاریخی امت اسلامند.  
مجموعه این اماکن و جایگاه‌های بیت‌المقدس به‌ویژه حرم شریف و مجموعه ساختمان‌ها و بناهای آن به‌گونه‌ای است که عظمت خیره‌کننده دوران گذشته مسلمانان را مجسم می‌کند. به عبارت دیگر مسجدالاقصی و سایر آثار اسلامی که در پیرامون آن قرار دارند، نمایشگاه عظمت تاریخی امت اسلامند.


== جایگاه بیت‌المقدس از منظر روایات ==
== جایگاه بیت‌المقدس از منظر روایات ==
از احادیث متعددی که از پیامبر گرامی اسلام ص در خصوص فضایل بیت‏المقدس نقل شده، اهمیت این سرزمین مقدس بیشتر روشن می‏شود
از احادیث متعددی که از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در خصوص فضایل بیت‏‌المقدس نقل شده، اهمیت این سرزمین مقدس بیشتر روشن می‏‌شود.
 
پیامبر گرامی فرموده است:
پیامبر گرامی فرموده است:
»لا تشد الرجال الا الی ثلاثه مساجد، مسجدی و المسجد‌الحرام و مسجدالاقصی. «:
«لا تشد الرجال الا الی ثلاثه مساجد، مسجدی و المسجد‌الحرام و مسجدالاقصی».
»جز به سوی سه مسجد حرکت نکنید - بار سفر نبندید - مسجد من و مسجدالحرام و مسجد اقصی»<ref>(جامع الاصول فی احادیث الرسول ج 9 ص 283)</ref>
جز به سوی سه مسجد حرکت نکنید - بار سفر نبندید - مسجد من و مسجدالحرام و مسجد اقصی<ref>(جامع الاصول فی احادیث الرسول ج 9 ص 283)</ref>».
در این زمینه، از ابوذر غفاری نقل شده است <ref>(ممستدرک سفینة البحار ج 4 ص 483 وروضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه ص 99)</ref>که گفت
در این زمینه، از [[ابوذر غفاری]] نقل شده است<ref>(ممستدرک سفینة البحار ج 4 ص 483 وروضة المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه ص 99)</ref> که گفت:
»گفتم ای رسول خدا اوّلین مسجدی که بر زمین پی نهاده شد کدام است؟
گفتم ای رسول خدا اولین مسجدی که بر زمین پی نهاده شد کدام است؟
فرمود: مسجد‌الحرام. گفتم: پس از آن کدام مسجد است؟
فرمود: مسجد‌الحرام. گفتم: پس از آن کدام مسجد است؟
فرمود: مسجدالاقصی»
فرمود: مسجدالاقصی»
عبدالله بن سلام از پیامبر سؤال می‌کند که وسط دنیا کجاست؟ پیامبر می‏فرماید: «بیت‏المقدس. وقتی علت را می‏پرسد، پیامبر می‏فرماید: چون حشر و نشر و صراط و میزان در آن جا بر پا می‏شود».
[[عبدالله بن سلام]] از پیامبر سؤال می‌کند که وسط دنیا کجاست؟ پیامبر می‏‌فرماید: «بیت‌‏المقدس. وقتی علت را می‌‏پرسد، پیامبر می‏‌فرماید: چون حشر و نشر و صراط و میزان در آن جا بر پا می‏‌شود.
ابوالحسن موسی بن جعفر ع از پدران خویش روایت می‌کند که پیامبر ص فرمودند: «خداوند از میان شهرها چهار شهر را برگزید والتین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین بلد امین مکه است وتین مدینه است و زیتون بیت‌المقدس است و طور سینین کوفه است» <ref>(معانی الاخبار ص 364 حدیث 1)</ref>
 
علی بن ابیطالب ع «این چهار مکان مقدس را از قصرهای بهشتی معرفی می‌کند» <ref>امالی طوسی ص 369</ref>  
ابوالحسن موسی بن جعفر از پدران خویش روایت می‌کند که پیامبر ص فرمودند: «خداوند از میان شهرها چهار شهر را برگزید والتین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین بلد امین مکه است وتین مدینه است و زیتون بیت‌المقدس است و طور سینین کوفه است<ref>(معانی الاخبار ص 364 حدیث 1)</ref>».
از اقوال و روایات پیامبر گرامی اسلام ص درباره بیت‏المقدس چنین بر می‌‏آید که این سرزمین مقدس از ابعاد گوناگون مورد تأکید اسلام و پیامبر - صلوات الله علیه - بوده است:
[[علی بن ابی طالب|علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)]]  «این چهار مکان مقدس را از قصرهای بهشتی معرفی می‌کند<ref>امالی طوسی ص 369</ref>».
1. یک رکعت نماز در بیت‏المقدس به منزله‏ی هزار رکعت است و موجب آمرزش گناهان می‏شود
از اقوال و روایات پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره بیت‏‌المقدس چنین بر می‌‏آید که این سرزمین مقدس از ابعاد گوناگون مورد تأکید اسلام و پیامبر بوده است:
2. سکونت در آن مهم است.
 
3. بیت‏المقدس سرزمینی است که با مقاومت و برپایی حشر و نشر و پل صراط و میزان ارتباط دارد
# یک رکعت نماز در بیت‌‏المقدس به منزله‏ی هزار رکعت است و موجب آمرزش گناهان می‏‌شود.
4. خلقت آدم(علیه السلام)به تقدس و مبارکی سرزمین بیت‏المقدس افزوده است
# سکونت در آن مهم است.
5. بیت‏المقدس شهر بهشتی است، و از همین شهر پیامبر ص به معراج رفته است.
# بیت‏‌المقدس سرزمینی است که با مقاومت و برپایی حشر و نشر و پل صراط و میزان ارتباط دارد.
# خلقت آدم(علیه السلام)به تقدس و مبارکی سرزمین بیت‌‏المقدس افزوده است.
# بیت‌‏المقدس شهر بهشتی است، و از همین شهر پیامبر ص به معراج رفته است<ref>(الغدیر امینی ص 163 و 242) و(مسند ابن حنبل ج 3 ص 64 و تفسیر ابراهیم عاملی موثق ج 5 ص 409)</ref>.
 
البته روایات درفضیلت بیت‌المقدس بسیار است که از حوصله این مقاله خارج است.
پس از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مسایل و مشکلاتی در جامعه‏ اسلامی پیش آمد که موضوع عزیمت سپاه اسلام به سوی شام و فلسطین تا مدت‏ها به فراموشی سپرده شد.
 
در سال سیزدهم هجری بار دیگر مسلمان‏‌‎ها فرصت یافتند و به منظور آزاد کردن شام، فلسطین، بیت‏‌المقدس، با نبرد رومی‏‌ها، عازم مرزهای شمالی شوند. مسلمانان با نبردهای پی در پی، شهرهای شام و فلسطین را یکی پس از دیگری از دست رومی‏‌ها گرفتند و سرانجام به بیت‏‌المقدس رسیدند و این شهر را در سال پانزدهم هجری قمری آزاد کردند. سپس مردم در این شهر زندگی پر نشاط و صلح‏‌ آمیزی را آغاز کردند.
در آن زمان که شهر بیت‏‌المقدس توسط مسلمانان آزاد شد، این شهر به همان نامی که رومی‌ها بر آن نهاده بودند، شهرت داشت؛ اما مسلمانان نام شهر را از ایلیا به بیت‌‏المقدس تغییر دادند.
با حضور مسلمانان در بیت‌‏المقدس، دوره‏ی عمران و آبادانی این شهر آغاز شد و مسلمانان طی چند قرن ضمن آن که صلح و آرامش را در این شهر برقرار کردند، اماکن زیبا و مساجد بسیار شکوهمندی را بنیان نهادند و بیت‌‏المقدس را از هر نظر توسعه دادند. این روند توسعه سبب شد که بیت‌‏المقدس به تدریج به یک شهر نمونه تبدیل شود. این شهر به تناسب تقدس و اهمیتی که داشت، آباد شد و پیروان فرقه‌‏های مختلف طی چندین قرن که به [[زیارت]] اماکن و جایگاه‏‌های مورد احترام خود می‏‌رفتند ضمن زیارت این اماکن، مراسم مذهبی خود را آزادانه برگزار می‌کردند.
 
زمانی که حاکمیت بیت‏‌المقدس در دست مسلمانان بود، بسیاری از بزرگان اسلام به این شهر سفر کردند و تعداد زیادی از عارفان و کسانی که می‏‌خواستند به دور از هیاهوی زندگی به خودسازی و تزکیه‏ نفس بپردازند، در مسجدالاقصی و سایر امکان مقدس این شهر خلوت می‌کردند و با آسودگی و فراغ خاطر به کار خود مشغول می‏‌شدند.
 
== جستارهای وابسته ==
* [[خاورمیانه]]
* [[حضرت موسی]]
* [[مسیحیت]]


<ref>(الغدیر امینی ص 163 و 242) و(مسند ابن حنبل ج 3 ص 64 و تفسیر ابراهیم عاملی موثق ج 5 ص 409)</ref>
البته روایات درفضیلت بیت‌المقدس بسیار است که از حوصله این مقاله خارج است
پس از رحلت رسول اکرم «ص»مسایل و مشکلاتی در جامعه‏ی اسلامی پیش آمد که موضوع عزیمت سپاه اسلام به سوی شام و فلسطین تا مدت‏ها به فراموشی سپرده شد.
در سال سیزدهم هجری بار دیگر مسلمان‏ها فرصت یافتند و به منظور آزاد کردن شام، فلسطین، بیت‏المقدس، با نبرد رومی‏ها، عازم مرزهای شمالی شوند. مسلمانان با نبردهای پی در پی، شهرهای شام و فلسطین را یکی پس از دیگری از دست رومی‏ها گرفتند و سرانجام به بیت‏المقدس رسیدند و این شهر را در سال پانزدهم هجری قمری آزاد کردند. سپس مردم در این شهر زندگی پر نشاط و صلح‏آمیزی را آغاز کردند
در آن زمان که شهر بیت‏المقدس توسط مسلمانان آزاد شد، این شهر به همان نامی که رومی‏ها بر آن نهاده بودند، شهرت داشت؛ اما مسلمانان نام شهر را از ایلیا به بیت‏المقدس تغییر دادند
با حضور مسلمانان در بیت‏المقدس، دوره‏ی عمران و آبادانی این شهر آغاز شد و مسلمانان طی چند قرن ضمن آن که صلح و آرامش را در این شهر برقرار کردند، اماکن زیبا و مساجد بسیار شکوهمندی را بنیان نهادند و بیت‏المقدس را از هر نظر توسعه دادند. این روند توسعه سبب شد که بیت‏المقدس به تدریج به یک شهر نمونه تبدیل شود. این شهر به تناسب تقدس و اهمیتی که داشت، آباد شد و پیروان فرقه‏های مختلف طی چندین قرن که به زیارت اماکن و جایگاه‏های مورد احترام خود می‏رفتند ضمن زیارت این اماکن، مراسم مذهبی خود را آزادانه برگزار می‌کردند.
زمانی که حاکمیت بیت‏المقدس در دست مسلمانان بود، بسیاری از بزرگان اسلام به این شهر سفر کردند و تعداد زیادی از عارفان و کسانی که می‏خواستند به دور از هیاهوی زندگی به خودسازی و تزکیه‏ی نفس بپردازند، در مسجدالاقصی و سایر امکان مقدس این شهر خلوت می‌کردند و با آسودگی و فراغ خاطر به کار خود مشغول می‏شدند
=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس| 2}}
{{پانویس}}


{{فلسطین}}
{{فلسطین}}
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:فلسطین]]
[[رده:فلسطین]]
[[رده:قرآن]]
[[رده:قرآن]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۰

ویرایش