پرش به محتوا

محمد بن ابی عمیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
| شاگردان = {{فهرست جعبه افقی |ابوجعفر و ابوعبدالله‌ برقی‌ | احمد بن‌ محمد بن‌ عیسی‌ | احمد بن‌ هلال‌ | حسن‌ بن‌ محمد بن‌ سَماعه | حسین‌ بن‌ سعید | عبدالله‌ بن‌ عامر | علی‌ بن‌ سندی‌ | علی‌ بن‌ مهزیار | فضل‌ ابن‌ شاذان‌ | محمد بن‌ خالد برقی‌ | معاویه بن‌ حکیم‌ | یعقوب‌ بن‌ یزید |  
| شاگردان = {{فهرست جعبه افقی |ابوجعفر و ابوعبدالله‌ برقی‌ | احمد بن‌ محمد بن‌ عیسی‌ | احمد بن‌ هلال‌ | حسن‌ بن‌ محمد بن‌ سَماعه | حسین‌ بن‌ سعید | عبدالله‌ بن‌ عامر | علی‌ بن‌ سندی‌ | علی‌ بن‌ مهزیار | فضل‌ ابن‌ شاذان‌ | محمد بن‌ خالد برقی‌ | معاویه بن‌ حکیم‌ | یعقوب‌ بن‌ یزید |  
}}
}}
| آثار = | کتاب الاستطاعه | کتاب الحج | فضائل الحج | مناسک الحج | الصلوه | الصیام | المتعه | النکاح | الطلاق | التوحید | الکفر و الایمان | الامامه | الاحتجاج فى امامه امیرالمومنین (ع) |  
| آثار = | کتاب الاستطاعه | کتاب الحج | فضائل الحج | مناسک الحج | الصلوه | الصیام | المتعه | النکاح | الطلاق | التوحید | الکفر و الایمان | الامامه | الاحتجاج فى امامه امیرالمومنین (علیه‌السلام) |  
}}
}}
'''محمد بن ابي عمير ازدی بغدادی''' از علمای راستین شیعه بود كه محضر امام کاظم و امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام را درك نموده است او از اصحاب اجماع محسوب می‌شود و روایات بسیاری پیرامون مسائل مختلف از وی به‌یادگارمانده است.
'''محمد بن ابي عمير ازدی بغدادی''' از علمای راستین شیعه بود كه محضر امام کاظم و امام رضا و امام جواد (علیهم‌السلام) را درك نموده است او از اصحاب اجماع محسوب می‌شود و روایات بسیاری پیرامون مسائل مختلف از وی به‌یادگارمانده است.
== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
محمد بن ابي عمير زياد بن عيسي و کنیه وی ابو احمد است<ref>رجال، نجاشى، ص326؛ رجال شیخ طوسى، ص 388.</ref>.
محمد بن ابي عمير زياد بن عيسي و کنیه وی ابو احمد است<ref>رجال، نجاشى، ص326؛ رجال شیخ طوسى، ص 388.</ref>.
او بغدادى الاصل و ساکن بغداد بود <ref>رجال، نجاشى، ص 326ـ327.</ref> سال تولد وی معلوم نیست؛ ولی بین سال‌های 125 تا 135 ق باشد<ref>تنقیح المقال، ج 2، ص 64.</ref>.  
او بغدادى الاصل و ساکن بغداد بود<ref>رجال، نجاشى، ص 326ـ327.</ref> سال تولد وی معلوم نیست؛ ولی بین سال‌های 125 تا 135 ق باشد<ref>تنقیح المقال، ج 2، ص 64.</ref>.  
نام محمد بن ابى عمیر در قبیله خاصى ذکر نشده است، ولى چون هم پیمان «مهلب بن ابى صفره» از قبیله ازد بود، مشهور به «ازدى» است <ref>رجال، نجاشى، ص 326ـ326 ـ؛ رجال علامه حلى، ص 140.</ref>  جاحظ در این که او از اعراب قحطانى است یا عدنانى، مردد است و می‌گوید: از ویژگی‌ها و صفاتى که براى او ذکر گردیده است، بر می‌آید که از اعراب قحطانى باشد <ref>فهرست، شیخ طوسى، ص 142.</ref> که صاحب تمدن و فرهنگى غنى بودند. ابن ابى عمیر پارچه‌فروشی متمول بوده است <ref>قمی، شیخ عباس، هدیه الاحباب، ص 54.</ref>
نام محمد بن ابى عمیر در قبیله خاصى ذکر نشده است، ولى چون هم پیمان «مهلب بن ابى صفره» از قبیله ازد بود، مشهور به «ازدى» است<ref>رجال، نجاشى، ص 326ـ326 ـ؛ رجال علامه حلى، ص 140.</ref>  جاحظ در این که او از اعراب قحطانى است یا عدنانى، مردد است و می‌گوید: از ویژگی‌ها و صفاتى که براى او ذکر گردیده است، بر می‌آید که از اعراب قحطانى باشد<ref>فهرست، شیخ طوسى، ص 142.</ref> که صاحب تمدن و فرهنگى غنى بودند. ابن ابى عمیر پارچه‌فروشی متمول بوده است<ref>قمی، شیخ عباس، هدیه الاحباب، ص 54.</ref>
وی‌ از مشایخی‌ است‌ که‌ علمای‌ امامیه‌ در صحت‌ اخباری‌ که‌ از او روایت‌ شده‌ است‌، [[اجماع|اجماع ‌]] کرده‌اند. او از اصحاب اجماع است، یعنى از نزدیکان ائمه و کسانى که همه، آن هارا قبول دارند<ref>معجم رجال الحدیث، ج 14، ص 283 و 284؛ طوسی‌، تهذیب‌ الاحکام‌، ج۵، ص۵۵۶.</ref>.
وی‌ از مشایخی‌ است‌ که‌ علمای‌ امامیه‌ در صحت‌ اخباری‌ که‌ از او روایت‌ شده‌ است‌، [[اجماع|اجماع ‌]] کرده‌اند. او از اصحاب اجماع است، یعنى از نزدیکان ائمه و کسانى که همه، آن هارا قبول دارند<ref>معجم رجال الحدیث، ج 14، ص 283 و 284؛ طوسی‌، تهذیب‌ الاحکام‌، ج۵، ص۵۵۶.</ref>.
== تعابیر مختلف از ایشان در اسانید ==
== تعابیر مختلف از ایشان در اسانید ==
خط ۳۰: خط ۳۰:
* محمد بن زياد بن عيسي بياع السابري؛
* محمد بن زياد بن عيسي بياع السابري؛
* محمد بن أبي عمير زياد؛
* محمد بن أبي عمير زياد؛
* ابن زياد. <ref>جهاز روایت الحدیث الجامع، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عج) https://hoveyat.valiasr-aj.com/</ref>
* ابن زياد.<ref>جهاز روایت الحدیث الجامع، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عج) https://hoveyat.valiasr-aj.com/</ref>
محمّد بن زیاد همان ابن ابی عمیر معروف است که واقفی‌ها از او به محمّد بن زیاد یاد می‌کنند. علي بن الحسن الطاطري‏ و حسن بن محمّد بن سماعه، بیش از همه تعبیر محمّد بن زیاد را به کار برده‌اند. شاید در فضای واقفی نوعی تدلیس از ابن ابی عمیر وجود داشته که ناشناس بماند<ref>خارج فقه سید محمدجواد شبیری زنجانی، 25 شهریور 1398.</ref>.
محمّد بن زیاد همان ابن ابی عمیر معروف است که واقفی‌ها از او به محمّد بن زیاد یاد می‌کنند. علي بن الحسن الطاطري‏ و حسن بن محمّد بن سماعه، بیش از همه تعبیر محمّد بن زیاد را به کار برده‌اند. شاید در فضای واقفی نوعی تدلیس از ابن ابی عمیر وجود داشته که ناشناس بماند<ref>خارج فقه سید محمدجواد شبیری زنجانی، 25 شهریور 1398.</ref>.


خط ۳۶: خط ۳۶:
=== الگوى عبادت ===
=== الگوى عبادت ===
ابافضل محمد بن شاذان نقل می‌کند: وارد عراق شدم، دیدم شخصى به همراهش می‌گفت: تو زندگى دارى، زن و بچه‌داری، به دنبال کسب برو و کم‌تر عبادت کن. اگر بخواهى همین‌طور ادامه دهى و سر بر سجده‌های طولانى بگذارى، چشمانت کور خواهد شد. همراهش در جواب گفت: اگر بنابراین بود که با سجده‌های طولانى چشمانم نابینا شود، تابه‌حال باید چشمان ابن ابى عمیر که بعد از نماز صبح به سجده شکر می‌رود و هنگام زوال ظهر سر از سجده برمی‌دارد، کور می‌شد<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120.؛ رجال کشى، ص 591.</ref>.  
ابافضل محمد بن شاذان نقل می‌کند: وارد عراق شدم، دیدم شخصى به همراهش می‌گفت: تو زندگى دارى، زن و بچه‌داری، به دنبال کسب برو و کم‌تر عبادت کن. اگر بخواهى همین‌طور ادامه دهى و سر بر سجده‌های طولانى بگذارى، چشمانت کور خواهد شد. همراهش در جواب گفت: اگر بنابراین بود که با سجده‌های طولانى چشمانم نابینا شود، تابه‌حال باید چشمان ابن ابى عمیر که بعد از نماز صبح به سجده شکر می‌رود و هنگام زوال ظهر سر از سجده برمی‌دارد، کور می‌شد<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120.؛ رجال کشى، ص 591.</ref>.  
و نیز نقل می‌کند: با پدرم به دیدار ابن ابى عمیر رفتیم، دیدم شخصى در بالاخانه نشسته است و اطرافش بزرگانى هستند که او را تعظیم و تجلیل می‌کنند. گفتم: پدر! این کیست؟ گفت: ابن ابى عمیر. گفتم: همان مرد صالح و عابد. گفت: بله. <ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120.</ref>.
و نیز نقل می‌کند: با پدرم به دیدار ابن ابى عمیر رفتیم، دیدم شخصى در بالاخانه نشسته است و اطرافش بزرگانى هستند که او را تعظیم و تجلیل می‌کنند. گفتم: پدر! این کیست؟ گفت: ابن ابى عمیر. گفتم: همان مرد صالح و عابد. گفت: بله.<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120.</ref>.
همین دو حدیث نشان می‌دهد که او تا چه حدى، در عبادت الگوى دیگران بود.
همین دو حدیث نشان می‌دهد که او تا چه حدى، در عبادت الگوى دیگران بود.
=== زهد در عین تمول ===
=== زهد در عین تمول ===
محمد بن ابى عمیر که شغلش پارچه‌فروشی و فردى سرمایه‌دار بود <ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120؛ نجاشى، ص 327.</ref> ولی در زندگی شخصی هم فعال اجتماعی و هم زاهد و بی‌اعتنا به زخارف دنیا بود.
محمد بن ابى عمیر که شغلش پارچه‌فروشی و فردى سرمایه‌دار بود<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120؛ نجاشى، ص 327.</ref> ولی در زندگی شخصی هم فعال اجتماعی و هم زاهد و بی‌اعتنا به زخارف دنیا بود.
=== زندگی پر فراز و نشیب ===  
=== زندگی پر فراز و نشیب ===  
على بن الحسن می‌گوید: «ابن ابى عمير از يونس بن عبدالرحمن افقه و افضل و اصلح بود، ابن ابى عمير به‌خاطر جانب‌داری از الله گرفتار شد و به حبس محكوم گشت و از مشقت و تنگى وضع زندان و کتک‌خوردن برايش پيشامدهاى بزرگ حادث شد.!»<ref>رجال الكشي- إختيار معرفة الرجال‏، كشى، محمد بن عمر، محقق / مصحح: طوسى، محمد بن حسن / مصطفوى، حسن‏، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، مشهد، 1409 ق، چاپ اول‏، ص 591، (في محمد بن أبي عمير الأزدي)؛ عرفان اسلامى (اختيار محبوب در سخت‌ترین شرايط) ‏، انصاريان‏، حسین، انتشارات دارالعرفان‏، قم، ‏ 1386ش، چاپ اول‏، ج ‏1، ص 373.</ref>.  
على بن الحسن می‌گوید: «ابن ابى عمير از يونس بن عبدالرحمن افقه و افضل و اصلح بود، ابن ابى عمير به‌خاطر جانب‌داری از الله گرفتار شد و به حبس محكوم گشت و از مشقت و تنگى وضع زندان و کتک‌خوردن برايش پيشامدهاى بزرگ حادث شد.!»<ref>رجال الكشي- إختيار معرفة الرجال‏، كشى، محمد بن عمر، محقق / مصحح: طوسى، محمد بن حسن / مصطفوى، حسن‏، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، مشهد، 1409 ق، چاپ اول‏، ص 591، (في محمد بن أبي عمير الأزدي)؛ عرفان اسلامى (اختيار محبوب در سخت‌ترین شرايط) ‏، انصاريان‏، حسین، انتشارات دارالعرفان‏، قم، ‏ 1386ش، چاپ اول‏، ج ‏1، ص 373.</ref>.  
=== اسوه مقاومت ===
=== اسوه مقاومت ===
ابراهیم بن داحه نقل می‌کند: ابن ابى عمیر را در عصر هارون‌الرشید به زندان بردند. وقتى علت حبس او سؤال شد گفتند: او را به دلیل نپذیرفتن قضاوت حبس کردیم. ابن ابى عمیر می‌گوید: مرا 100 ضربه شلاق زدند تا محل شیعیان و اسامى آن‌ها را بگویم. ابتدا امتناع کردم، اما از شدت درد، نزدیک بود لب گشایم که صداى محمد بن یونس (او هم زندانی بوده است) را شنیدم که می‌گفت:  «اتق الله يا محمد بن ابي عمير» محمد بن ابى عمیر! تقوا پیشه کن و منزلگاه خود را نزد خدا به یادآور. پس صبر کردم تا فرج حاصل شد <ref>رجال، نجاشى، ص326؛ اختیارمعرفه الرجال، ص 592.</ref>  ابن بکیر هم می‌گوید: «ابن ابی عمیر زندانی شد، و در حبس ناراحتی فراوانی به او رسید، و نیز هر چه ثروت داشت از او گرفتند» <ref>رجال کشی، ص 590.</ref>  بعد از شهادت امام رضا (ع) ـ در عصر خلافت مأمون ـ بازهم او را به زندان بردند و وقتى علتش سؤال شد، همان بهانه (قبول‌نکردن قضاوت) را آوردند. در مدت حبس نیز از آزار و اذیت در امان نماند و اموالش نیز به نفع حکومت جور، مصادره شد <ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 121.</ref>. او علی‌رغم همه فشارها و سختی‌ها، هیچ‌گاه حاضر به همکارى و افشاى اسامى شیعیان نشد. او دوباره در دوره مامون هم زندانی شد.
ابراهیم بن داحه نقل می‌کند: ابن ابى عمیر را در عصر هارون‌الرشید به زندان بردند. وقتى علت حبس او سؤال شد گفتند: او را به دلیل نپذیرفتن قضاوت حبس کردیم. ابن ابى عمیر می‌گوید: مرا 100 ضربه شلاق زدند تا محل شیعیان و اسامى آن‌ها را بگویم. ابتدا امتناع کردم، اما از شدت درد، نزدیک بود لب گشایم که صداى محمد بن یونس (او هم زندانی بوده است) را شنیدم که می‌گفت:  «اتق الله يا محمد بن ابي عمير» محمد بن ابى عمیر! تقوا پیشه کن و منزلگاه خود را نزد خدا به یادآور. پس صبر کردم تا فرج حاصل شد<ref>رجال، نجاشى، ص326؛ اختیارمعرفه الرجال، ص 592.</ref>  ابن بکیر هم می‌گوید: «ابن ابی عمیر زندانی شد، و در حبس ناراحتی فراوانی به او رسید، و نیز هر چه ثروت داشت از او گرفتند»<ref>رجال کشی، ص 590.</ref>  بعد از شهادت امام رضا (علیه‌السلام) ـ در عصر خلافت مأمون ـ بازهم او را به زندان بردند و وقتى علتش سؤال شد، همان بهانه (قبول‌نکردن قضاوت) را آوردند. در مدت حبس نیز از آزار و اذیت در امان نماند و اموالش نیز به نفع حکومت جور، مصادره شد<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 121.</ref>. او علی‌رغم همه فشارها و سختی‌ها، هیچ‌گاه حاضر به همکارى و افشاى اسامى شیعیان نشد. او دوباره در دوره مامون هم زندانی شد.
شیخ مفید می‌نویسد: ابن ابی عمیر هفده سال در زندان بود و اموالش از بین رفت. <ref>اختصاص شیخ مفید، ص 86، چاپ تهران</ref> و گویا در خلال همین زندانی‌شدن‌ها و گرفتاری‌ها بود که کتاب‌های حدیث او توسط خواهرش پنهان شد؛ ولی با نفوذ آب یا طولانی‌شدن مدت انبار در جای نامناسب همه کتاب‌هایش از بین رفت. <ref>رجال النجاشي؛ ص326.</ref> .
شیخ مفید می‌نویسد: ابن ابی عمیر هفده سال در زندان بود و اموالش از بین رفت.<ref>اختصاص شیخ مفید، ص 86، چاپ تهران</ref> و گویا در خلال همین زندانی‌شدن‌ها و گرفتاری‌ها بود که کتاب‌های حدیث او توسط خواهرش پنهان شد؛ ولی با نفوذ آب یا طولانی‌شدن مدت انبار در جای نامناسب همه کتاب‌هایش از بین رفت.<ref>رجال النجاشي؛ ص326.</ref> .
او نزديك به چهل جلد از كتبش را حفظ داشت كه از بازگو شده‌هاى آن كتب تحت عنوان نوادر ياد مى‌شود. <ref>نقد الرجال، ج‏4، ص: 107.</ref>.
او نزديك به چهل جلد از كتبش را حفظ داشت كه از بازگو شده‌هاى آن كتب تحت عنوان نوادر ياد مى‌شود.<ref>نقد الرجال، ج‏4، ص: 107.</ref>.
=== نگرفتن طلب از بدهکاری که خانه‌اش را فروخت ===  
=== نگرفتن طلب از بدهکاری که خانه‌اش را فروخت ===  
شخصی ده‌هزار درهم به او بدهکار بود، چون فهمید که ابن ابی عمیر ثروت خود را ازدست‌داده است، خانه خود را فروخت و ده‌هزار درهم ابن ابی عمیر را نزد او برد.
شخصی ده‌هزار درهم به او بدهکار بود، چون فهمید که ابن ابی عمیر ثروت خود را ازدست‌داده است، خانه خود را فروخت و ده‌هزار درهم ابن ابی عمیر را نزد او برد.
خط ۵۲: خط ۵۲:
ابن ابی عمیر گفت: امام صادق به من فرموده است: خانه مسکونی مورد لزوم از استثناهای وام و قرض است، ازاین‌رو با این که به این پول‌ها حتی به یک درهمش نیاز دارم؛ قبول نمی‌کنم<ref>اختصاص شیخ مفید، ص 86، چاپ تهران</ref>.  
ابن ابی عمیر گفت: امام صادق به من فرموده است: خانه مسکونی مورد لزوم از استثناهای وام و قرض است، ازاین‌رو با این که به این پول‌ها حتی به یک درهمش نیاز دارم؛ قبول نمی‌کنم<ref>اختصاص شیخ مفید، ص 86، چاپ تهران</ref>.  
=== داور علمی بزرگان ===  
=== داور علمی بزرگان ===  
غیر از آثار گران‌بهای او که دلالت برمکانت بلند علمى او دارد، نشانه‌های دیگرى نیز این مطلب را تأیید می‌کند. او با هشام بن سالم و هشام بن حکم دو صحابى بزرگ امام صادق (ع) مراوده و مجالست‌های زیادى داشت. روزى هشام بن سالم و هشام بن حکم خواستند در مورد مسائل علم کلام باهم مناظره کنند. هشام بن سالم حضور محمد بن ابى عمیر را به‌عنوان نفر سوم در مناظره، شرط کرد که اوج مقام علمى او را نشان می‌دهد.
غیر از آثار گران‌بهای او که دلالت برمکانت بلند علمى او دارد، نشانه‌های دیگرى نیز این مطلب را تأیید می‌کند. او با هشام بن سالم و هشام بن حکم دو صحابى بزرگ امام صادق (علیه‌السلام) مراوده و مجالست‌های زیادى داشت. روزى هشام بن سالم و هشام بن حکم خواستند در مورد مسائل علم کلام باهم مناظره کنند. هشام بن سالم حضور محمد بن ابى عمیر را به‌عنوان نفر سوم در مناظره، شرط کرد که اوج مقام علمى او را نشان می‌دهد.
== از دیدگاه بزرگان و رجالیون ==
== از دیدگاه بزرگان و رجالیون ==
کشى: او از کسانى است که اصحاب و علما آنچه از او رسیده است، را صحیح می‌دانند و همه به فقیه بودن و عالم بودنش اقرار دارند <ref>رجال، علامه حلى، ص 141.</ref>  
کشى: او از کسانى است که اصحاب و علما آنچه از او رسیده است، را صحیح می‌دانند و همه به فقیه بودن و عالم بودنش اقرار دارند <ref>رجال، علامه حلى، ص 141.</ref>  
خود علامه هم ایشان را ثقه می‌داند <ref>رجال، علامه حلى، ص 141.</ref>
خود علامه هم ایشان را ثقه می‌داند<ref>رجال، علامه حلى، ص 141.</ref>
شیخ طوسى: او را ثقه می‌داند <ref>رجال الطوسي (جامعه مدرسين) ؛ ص365.</ref>
شیخ طوسى: او را ثقه می‌داند<ref>رجال الطوسي (جامعه مدرسين) ؛ ص365.</ref>
شیخ عباس قمى: در منظر شیعه و سنى مطمئن‌ترین افراد است<ref>هدیه الاحباب، شیخ عباسى قمى، ص 54.</ref>.   
شیخ عباس قمى: در منظر شیعه و سنى مطمئن‌ترین افراد است<ref>هدیه الاحباب، شیخ عباسى قمى، ص 54.</ref>.   
بنابر روایتى از ابوعمرو، ابن ابى عمیر فقیه‌تر، صالح‌تر و فاضل‌تر از یونس بن عبدالرحمان (راوى مشهور) است<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120.</ref>.
بنابر روایتى از ابوعمرو، ابن ابى عمیر فقیه‌تر، صالح‌تر و فاضل‌تر از یونس بن عبدالرحمان (راوى مشهور) است<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120.</ref>.
خط ۷۰: خط ۷۰:
* قول‌ شیخ‌ طوسی‌ اجتهاد شخصی‌ است‌. همچنین‌ اجماع‌ِ ادعا شده‌ اجماع‌ بریک‌ حکم‌ شرعی است‌ و اصلش‌ به‌ قول‌ طوسی‌ بر می‌گردد، و در اصول‌ فقه‌ ثابت‌ شده‌ است‌ که‌ اجماع‌ منقول‌ به‌ وسیله خبر واحد حجیت‌ ندارد. بنابراین‌ اجماع‌ منقول‌ از طوسی‌ نمی‌تواند ملاک‌ عمل‌ قرار بگیرد<ref>ابوالقاسم‌ خویی‌، معجم‌ رجال‌ الحدیث‌، ج۱، ص۵۹-۶۹، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳ م‌.</ref>.
* قول‌ شیخ‌ طوسی‌ اجتهاد شخصی‌ است‌. همچنین‌ اجماع‌ِ ادعا شده‌ اجماع‌ بریک‌ حکم‌ شرعی است‌ و اصلش‌ به‌ قول‌ طوسی‌ بر می‌گردد، و در اصول‌ فقه‌ ثابت‌ شده‌ است‌ که‌ اجماع‌ منقول‌ به‌ وسیله خبر واحد حجیت‌ ندارد. بنابراین‌ اجماع‌ منقول‌ از طوسی‌ نمی‌تواند ملاک‌ عمل‌ قرار بگیرد<ref>ابوالقاسم‌ خویی‌، معجم‌ رجال‌ الحدیث‌، ج۱، ص۵۹-۶۹، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳ م‌.</ref>.
=== توثیق مشایخ ابن ابی عمیر ===
=== توثیق مشایخ ابن ابی عمیر ===
* شیخ الطائفه شهادت داده که طائفه امامیه ابن ابی عمیر را از ثقاتی می‌داند که تمامی روایاتش اعم از مراسیل و مسانید را از ثقات نقل می کند <ref>عدّة الأُصول 1: 154.</ref>  طبق شهادت مذکور، تمامی مشایخ ابن ابی عمیر از ثقات می باشند.
* شیخ الطائفه شهادت داده که طائفه امامیه ابن ابی عمیر را از ثقاتی می‌داند که تمامی روایاتش اعم از مراسیل و مسانید را از ثقات نقل می کند <ref>عدّة الأُصول 1: 154.</ref>  طبق شهادت مذکور، تمامی مشایخ ابن ابی عمیر از ثقات می باشند.
* مرحوم امام خمینی(ره) مراسیل ابن ابی عمیر را به دلیل عبارت «أصحابنا يسكنون إلى مراسيله <ref>رجال النجاشی، ص۳۲۶</ref> » از جانب نجاشی، معتبر می‌داند؛ لکن نسبت به مسانید وی، تحقیق از وثاقت و یا عدم وثاقت را لازم می‌داند و عبارت شیخ الطائفه را ناشی از اجتهاد ایشان در کلام کشی [در مورد اصحاب اجماع] دانسته و نامعتبر می‌‌دانند.
* مرحوم امام خمینی(ره) مراسیل ابن ابی عمیر را به دلیل عبارت «أصحابنا يسكنون إلى مراسيله<ref>رجال النجاشی، ص۳۲۶</ref> » از جانب نجاشی، معتبر می‌داند؛ لکن نسبت به مسانید وی، تحقیق از وثاقت و یا عدم وثاقت را لازم می‌داند و عبارت شیخ الطائفه را ناشی از اجتهاد ایشان در کلام کشی [در مورد اصحاب اجماع] دانسته و نامعتبر می‌‌دانند.
* و اما محقق خوئی تفاوتی بین مراسیل و مسانید ابن ابی عمیر قائل نبوده و وثاقت مشایخ ابن ابی‌عمیر را قبول ندارند.
* و اما محقق خوئی تفاوتی بین مراسیل و مسانید ابن ابی عمیر قائل نبوده و وثاقت مشایخ ابن ابی‌عمیر را قبول ندارند.
* به نظر استاد شهیدی لااقل مسانید ابن ابی عمیر به‌خاطر شهادت شیخ طوسی معتبر است<ref>http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1759</ref>
* به نظر استاد شهیدی لااقل مسانید ابن ابی عمیر به‌خاطر شهادت شیخ طوسی معتبر است<ref>http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1759</ref>
* مرحوم صدوق در معانی الاخبار از استاد خود ابن ولید نقل می کند که او از محمد بن حسن صفار شنیده است که در کتاب حلبی هرگاه عبارت وفی حدیث آخر بیاید این قول ابن ابی عمیر است: قال مصنف هذا الكتاب سمعت شيخنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي الله عنه يقول سمعت محمد بن الحسن الصفار يقول كلما كان في كتاب الحلبي و في حديث آخر فذلك قول محمد بن أبي عمير رحمه الله.<ref>معانی الاخبار ص۱۵۰  http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2290</ref>
* مرحوم صدوق در معانی الاخبار از استاد خود ابن ولید نقل می کند که او از محمد بن حسن صفار شنیده است که در کتاب حلبی هرگاه عبارت وفی حدیث آخر بیاید این قول ابن ابی عمیر است: قال مصنف هذا الكتاب سمعت شيخنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي الله عنه يقول سمعت محمد بن الحسن الصفار يقول كلما كان في كتاب الحلبي و في حديث آخر فذلك قول محمد بن أبي عمير رحمه الله.<ref>معانی الاخبار ص۱۵۰  http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2290</ref>
* مطابق برخی بررسی‌های انجام شده، از 2880روایت ابن‌ابی عمیر در کافی، 349روایت ضعیف است که از آن میان هفت راوی بدنام در سند14روایت از وی مشاهده شد. این امر به انضمام قرائن تاریخی، پذیرش حجیت مرسلات ابن ابی عمیر را دشوار نموده و ضرورت نقد و بررسی روایات کافی را نیز مورد تأکید قرار می‌دهد<ref>پژوهشی-در-رویکرد-شیخ-کلینی-نسبت-به-روایات-محمد-بن-ابی-عمیر بی بی حکیمه حسینی،مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث - دوره 13، شماره 1، بهار 1395.</ref>.   
* مطابق برخی بررسی‌های انجام شده، از 2880روایت ابن‌ابی عمیر در کافی، 349روایت ضعیف است که از آن میان هفت راوی بدنام در سند14روایت از وی مشاهده شد. این امر به انضمام قرائن تاریخی، پذیرش حجیت مرسلات ابن ابی عمیر را دشوار نموده و ضرورت نقد و بررسی روایات کافی را نیز مورد تأکید قرار می‌دهد<ref>پژوهشی-در-رویکرد-شیخ-کلینی-نسبت-به-روایات-محمد-بن-ابی-عمیر بی بی حکیمه حسینی،مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث - دوره 13، شماره 1، بهار 1395.</ref>.   
* عده ای از علمای رجال (از جمله حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی) معتقدند مرسلات ابن ابی عمیر مانند مسندات است، البته به شرط آنکه مرسِل خود ابن ابی عمیر باشد و نه شخص دیگری؛ بنابراین در مواردی که مرسِل خود او نیست روایت را معتبر نمی دانند. <ref>http://mobahathah. r/showthread.php?tid=515</ref>
* عده ای از علمای رجال (از جمله حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی) معتقدند مرسلات ابن ابی عمیر مانند مسندات است، البته به شرط آنکه مرسِل خود ابن ابی عمیر باشد و نه شخص دیگری؛ بنابراین در مواردی که مرسِل خود او نیست روایت را معتبر نمی دانند.<ref>http://mobahathah. r/showthread.php?tid=515</ref>




== مصاحبت با معصومین (علیهم‌السلام) ==
== مصاحبت با معصومین (علیهم‌السلام) ==
مورخان ـ با وجود این که وفات محمد بن ابى عمیر در عصر امامت امام جواد (ع) بود ـ در مورد این که او از اصحاب امام جواد (ع) نیز بوده یا نه، حرفى نزده‌اند؛ تنها شیخ طوسى در بعضى نسخه‌های کتاب فهرستش او را از اصحاب امام جواد (ع) می‌داند نجاشى او را از اصحاب دو امام: امام کاظم و امام رضا (علیهم‌السلام) شمرده است.  تنقیح المقال ج 2، صص63و 64؛ جامع الرواه، اردبیلى، ج 2، ص 50.
مورخان ـ با وجود این که وفات محمد بن ابى عمیر در عصر امامت امام جواد (علیه‌السلام) بود ـ در مورد این که او از اصحاب امام جواد (علیه‌السلام) نیز بوده یا نه، حرفى نزده‌اند؛ تنها شیخ طوسى در بعضى نسخه‌های کتاب فهرستش او را از اصحاب امام جواد (علیه‌السلام) می‌داند نجاشى او را از اصحاب دو امام: امام کاظم و امام رضا (علیهم‌السلام) شمرده است.  تنقیح المقال ج 2، صص63و 64؛ جامع الرواه، اردبیلى، ج 2، ص 50.
گفته شده است که او با امام کاظم، امام رضا و امام جواد (علیهم‌السلام) معاصر بود و شخصى دیگر به همین نام با امام صادق (ع) معاصر بود که در عصر امام کاظم، فوت کرد معجم الرجال، خوئى، ج 14، ص276؛ قاموس الرجال، ج 8، ص 7. قول اول را شواهد و قرائن بیش‌تری تأیید می‌کند.
گفته شده است که او با امام کاظم، امام رضا و امام جواد (علیهم‌السلام) معاصر بود و شخصى دیگر به همین نام با امام صادق (علیه‌السلام) معاصر بود که در عصر امام کاظم، فوت کرد معجم الرجال، خوئى، ج 14، ص276؛ قاموس الرجال، ج 8، ص 7. قول اول را شواهد و قرائن بیش‌تری تأیید می‌کند.


== مشایخ و راویان ==
== مشایخ و راویان ==
=== مشایخ ===
=== مشایخ ===
او از محضر قریب به 100 استاد استفاده کرد، اساتیدى چون: ابان بن عثمان الاحمر، عبدالرحمان بن حجاج، مفضل بن مزید، ابن مسکان، عبدالله بن مغیره، هشام بن سالم، عبدالله بن سنان. <ref>مشایخ الثقات، ج 1، ص 31.</ref> و نیز از بسیاری نقل روایت نموده است، مثل:
او از محضر قریب به 100 استاد استفاده کرد، اساتیدى چون: ابان بن عثمان الاحمر، عبدالرحمان بن حجاج، مفضل بن مزید، ابن مسکان، عبدالله بن مغیره، هشام بن سالم، عبدالله بن سنان. <ref>مشایخ الثقات، ج 1، ص 31.</ref> و نیز از بسیاری نقل روایت نموده است، مثل:
* ابان بن عثمان ؛
* ابان بن عثمان ؛
* ابراهيم الخزاز؛
* ابراهيم الخزاز؛
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
* يحيي بن موسي الصنعاني؛
* يحيي بن موسي الصنعاني؛
* يعقوب بن عيثم؛
* يعقوب بن عيثم؛
* يونس بن يعقوب. <ref>جهاز روایت الحدیث الجامع، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عج) https://hoveyat.valiasr-aj.com/ </ref>
* يونس بن يعقوب.<ref>جهاز روایت الحدیث الجامع، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عج) https://hoveyat.valiasr-aj.com/ </ref>


=== راویان ===
=== راویان ===
از حضور محمد بن ابى عمیر بیش از 70 محدث بهره بردند. فقط ابراهیم بن هاشم از او 2921 روایت نقل کرده است احمدبن محمد بن عیسى، فضل بن شاذان، صفوان بن یحیى و حسن بن محبوب از شاگردان او هستند. <ref>مشایخ الثقات، ج 1، ص 31.</ref> علاوه بر این بزرگواران، راویان دیگری هم احادیثی را از ابن ابی عمیر نقل نموده اند، مثل:
از حضور محمد بن ابى عمیر بیش از 70 محدث بهره بردند. فقط ابراهیم بن هاشم از او 2921 روایت نقل کرده است احمدبن محمد بن عیسى، فضل بن شاذان، صفوان بن یحیى و حسن بن محبوب از شاگردان او هستند.<ref>مشایخ الثقات، ج 1، ص 31.</ref> علاوه بر این بزرگواران، راویان دیگری هم احادیثی را از ابن ابی عمیر نقل نموده اند، مثل:
* ابن ابي نجران؛
* ابن ابي نجران؛
* ابوعبدالله البرقي؛
* ابوعبدالله البرقي؛
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
* هارون بن مسلم؛
* هارون بن مسلم؛
* هشام بن الحكم؛
* هشام بن الحكم؛
* يعقوب بن يزيد. <ref>جهاز روایت الحدیث الجامع، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عج) https://hoveyat.valiasr-aj.com/</ref>
* يعقوب بن يزيد.<ref>جهاز روایت الحدیث الجامع، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر (عج) https://hoveyat.valiasr-aj.com/</ref>


== روایات و آثار ==
== روایات و آثار ==
بنا بر نقل ابن بطه، محمد بن ابى عمیر 94 کتاب درباره عقاید و حدیث تألیف کرد فهرست، شیخ طوسى، ص 142..  او علاوه بر این تألیفات، نام 100 نفر از محدثان که از امام صادق (ع) حدیث نقل کردند، را با نام کتبشان حفظ داشت<ref>فهرست، شیخ طوسى، ص 142.  رجال نجاشى، ص 326.</ref>.   
بنا بر نقل ابن بطه، محمد بن ابى عمیر 94 کتاب درباره عقاید و حدیث تألیف کرد فهرست، شیخ طوسى، ص 142..  او علاوه بر این تألیفات، نام 100 نفر از محدثان که از امام صادق (علیه‌السلام) حدیث نقل کردند، را با نام کتبشان حفظ داشت<ref>فهرست، شیخ طوسى، ص 142.  رجال نجاشى، ص 326.</ref>.   


متأسفانه آثار گران‌بهای او در حین مبارزات از بین رفت. خواهرانش: سعیده و منه نیز محدث بودند و براى زنان احکام می‌گفتند. وقتى وی در عصر مأمون به زندان افتاد، کتاب‌هایش را به یکى از خواهران سپرد و به زندان رفت. خواهرش از ترس این که مبادا آثار او به دست مأموران حکومت بیفتد، کتب او را زیر خاک دفن کرد. محمد بعد از 4 سال حبس، وقتى به سراغ کتاب‌ها آمد، دید تمام کتاب‌هایش از بین رفته است. از آن به بعد، احادیث را یا از آثارى که در دست مردم داشت، می‌خواند یا از حفظ می‌گفت؛ لذا برخى روایات او بدون سند یا ناقص السند است، اما اکثر علما آن‌ها را قبول دارند و به آن عمل می‌کنند. <ref>رجال، نجاشى، ص 7-326.</ref>
متأسفانه آثار گران‌بهای او در حین مبارزات از بین رفت. خواهرانش: سعیده و منه نیز محدث بودند و براى زنان احکام می‌گفتند. وقتى وی در عصر مأمون به زندان افتاد، کتاب‌هایش را به یکى از خواهران سپرد و به زندان رفت. خواهرش از ترس این که مبادا آثار او به دست مأموران حکومت بیفتد، کتب او را زیر خاک دفن کرد. محمد بعد از 4 سال حبس، وقتى به سراغ کتاب‌ها آمد، دید تمام کتاب‌هایش از بین رفته است. از آن به بعد، احادیث را یا از آثارى که در دست مردم داشت، می‌خواند یا از حفظ می‌گفت؛ لذا برخى روایات او بدون سند یا ناقص السند است، اما اکثر علما آن‌ها را قبول دارند و به آن عمل می‌کنند.<ref>رجال، نجاشى، ص 7-326.</ref>
از آثار ارزشمند او اسامى بیش از چند کتاب در دست است که به شرح ذیل است:
از آثار ارزشمند او اسامى بیش از چند کتاب در دست است که به شرح ذیل است:
* 1 ـ کتاب الاستطاعه؛
* 1 ـ کتاب الاستطاعه؛
خط ۲۴۰: خط ۲۴۰:
* 11 ـ الکفر و الایمان؛
* 11 ـ الکفر و الایمان؛
* 12 ـ الامامه؛
* 12 ـ الامامه؛
* 13 ـ الاحتجاج فى امامه امیرالمومنین (ع
* 13 ـ الاحتجاج فى امامه امیرالمومنین (علیه‌السلام
* 14 ـ کلامه مع الخوارج؛
* 14 ـ کلامه مع الخوارج؛
* 15 ـ النوادر الکبیر الحسن؛
* 15 ـ النوادر الکبیر الحسن؛
خط ۲۵۱: خط ۲۵۱:
* 22 ـ الیوم و اللیله؛
* 22 ـ الیوم و اللیله؛
* 23 ـ الملاحم؛
* 23 ـ الملاحم؛
* 24 ـ مسائله عن على بن موسى الرضا (ع
* 24 ـ مسائله عن على بن موسى الرضا (علیه‌السلام
25 ـ اختلاف الحدیث <ref>رجال، نجاشى، ص؛327 فهرست، شیخ طوسى، ص؛142 کشى، ص؛592 رجال، علامه حلى، ص 142 و... .</ref>
25 ـ اختلاف الحدیث<ref>رجال، نجاشى، ص؛327 فهرست، شیخ طوسى، ص؛142 کشى، ص؛592 رجال، علامه حلى، ص 142 و... .</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
محمد بن ابی عمیر در عصر امام جواد (ع) 217 ق بدرود حیات گفت<ref>رجال، نجاشى، ص؛326 فهرست، ص 142. تنقیح المقال، ج 2، ص 50.</ref>.   
محمد بن ابی عمیر در عصر امام جواد (علیه‌السلام) 217 ق بدرود حیات گفت<ref>رجال، نجاشى، ص؛326 فهرست، ص 142. تنقیح المقال، ج 2، ص 50.</ref>.   


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش