confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: واگردانی دستی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
در رجال به کسانی که به صحت قول آنان میتوان اعتماد و اطمینان کرد، ثقه میگویند و به معرفیکردن کسی بهعنوان ثقه، توثیق گفته میشود. باتوجهبه اینکه رجال علمی است که در مورد راویان حدیث ازاینحیث که آیا شرایط قبول احادیث در آنها هست یا خیر؟ <ref>سبحانی تبریزی، جعفر،کلیات فی علم الرجال،ص: 10</ref> پس در علم رجال میخواهیم بفهمیم که آیا راویان حدیث عادل یا غیرعادل، موثق یا غیرموثق، و ممدوح یا مذموم، مهمل و یا مجهول هستند و نیز مشایخ و راویان از آنها و دوره و عصر و طبقه آنها را به دست آوریم. در حقیقت مراد از این علم، دستیابی به وثاقت راوی و پذیرش حدیث نقل شده از وی است<ref>سبحانی تبریزی، جعفر،کلیات فی علم الرجال،ص: 10</ref>.<br> | در رجال به کسانی که به صحت قول آنان میتوان اعتماد و اطمینان کرد، ثقه میگویند و به معرفیکردن کسی بهعنوان ثقه، توثیق گفته میشود. باتوجهبه اینکه رجال علمی است که در مورد راویان حدیث ازاینحیث که آیا شرایط قبول احادیث در آنها هست یا خیر؟ <ref>سبحانی تبریزی، جعفر،کلیات فی علم الرجال،ص: 10</ref> پس در علم رجال میخواهیم بفهمیم که آیا راویان حدیث عادل یا غیرعادل، موثق یا غیرموثق، و ممدوح یا مذموم، مهمل و یا مجهول هستند و نیز مشایخ و راویان از آنها و دوره و عصر و طبقه آنها را به دست آوریم. در حقیقت مراد از این علم، دستیابی به وثاقت راوی و پذیرش حدیث نقل شده از وی است<ref>سبحانی تبریزی، جعفر،کلیات فی علم الرجال،ص: 10</ref>.<br> | ||
== وجه حجیت قول رجالی: == | |||
* نظریه اول (مرحوم خویی): حجیت قول رجالی از باب حجیت خبر ثقه در موضوعات است. لذا در خود رجالی هم امامی بودن شرط نیست و صِرف وثاقت کافی است. بنابراین قول امثال علی بن حسن بن فضال فطحی هم در تضعیف و توثیق پذیرفته میشود. | |||
* نظریه دوم (صاحب معالم ): حجیت قول رجالی از باب حجیت #بینه (دو شاهد عادل) است؛ پس حتماً باید از روی حس باشد و حداقل #دو شاهد عادل (ثقه امامی) باشند. | |||
* نظریه سوم (مرحوم مامقانی در تنقیح المقال که به مشهور هم نسبت میدهد): حجیت قول رجالی از باب حجیت قول خبره است؛ که در این صورت وثاقت عقلایی شرط است، نه عدالت. بنابراین قول غیرامامی نیز پذیرفته است. | |||
* نظریه چهارم (از بعضی از کلمات آیة الله شبیری استظهار میشود): حجیت قول رجالی از باب ظن حاصل در ظرف #انسداد است؛ که در این صورت اگر دسترسی به ثقه ممکن نباشد، قول غیرثقه نیز پذیرفته میشود.<ref>برگرفته از فرمایشات استاد حسینی شیرازی (زید عزه)</ref><br> | |||
شیخ طوسی در کتاب «العدة»<ref>العدة في أصول الفقه1: 149.</ref> در بحث عمل به اخبار متعارض میفرماید: اگر راوی یکی از اخبار متعارض، امامی بود و راوی خبر دیگر غیر امامیِ متحرز از کذب بود، خبر امامی عدل مقدم است. بله، اگر خبر غیر امامی متحرّز از کذب، با خبر امامی عدل متعارض نباشد، مورد عمل قرار می گیرد. | شیخ طوسی در کتاب «العدة»<ref>العدة في أصول الفقه1: 149.</ref> در بحث عمل به اخبار متعارض میفرماید: اگر راوی یکی از اخبار متعارض، امامی بود و راوی خبر دیگر غیر امامیِ متحرز از کذب بود، خبر امامی عدل مقدم است. بله، اگر خبر غیر امامی متحرّز از کذب، با خبر امامی عدل متعارض نباشد، مورد عمل قرار می گیرد. | ||
شیخ طوسی در ادامه به بحث تعارض خبر مرسل با خبر مسند میپردازد و میفرماید: اگر راوی مُرسِل، ملتزم به نقل از ثقات نیست، به خبر مسند عمل میشود، اما اگر مُرسِل از زمره کسانی است که روایات مسند و مرسل خود را از ثقات نقل میکنند ــ همچون ابن ابی عمیر، بزنطی و صفوان بن یحیی ــ بین خبر مرسل و خبر مسند تعارض واقع میشود. | شیخ طوسی در ادامه به بحث تعارض خبر مرسل با خبر مسند میپردازد و میفرماید: اگر راوی مُرسِل، ملتزم به نقل از ثقات نیست، به خبر مسند عمل میشود، اما اگر مُرسِل از زمره کسانی است که روایات مسند و مرسل خود را از ثقات نقل میکنند ــ همچون ابن ابی عمیر، بزنطی و صفوان بن یحیی ــ بین خبر مرسل و خبر مسند تعارض واقع میشود. | ||
مرحوم شیخ میفرماید: به خاطر معروف بودنِ این افراد به نقل از ثقات، علمای شیعه «مراسیل» این افراد را مساوی و هم سنگ با «مسانید» دیگران به شمار میآورند. با توجه به این عبارت، روشن میشود که کلمه ثقه در کلام شیخ، به معنای «امامی عدل» به کار رفته است؛ زیرا در ابتدا شیخ خبر امامی عدل و غیر امامی متحرز از کذب را مساوی ندانست. سپس «مراسیل» این افراد را ــ به خاطر ملتزم بودن به نقل از «ثقه» ــ مساوی با روایات «مُسنَد» ــ که سند آن مشتمل بر روات امامی عدل است ــ دانست. بنابراین مرحوم شیخ ثقه را به معنای امامی عدل به کار میبرده است. | مرحوم شیخ میفرماید: به خاطر معروف بودنِ این افراد به نقل از ثقات، علمای شیعه «مراسیل» این افراد را مساوی و هم سنگ با «مسانید» دیگران به شمار میآورند. با توجه به این عبارت، روشن میشود که کلمه ثقه در کلام شیخ، به معنای «امامی عدل» به کار رفته است؛ زیرا در ابتدا شیخ خبر امامی عدل و غیر امامی متحرز از کذب را مساوی ندانست. سپس «مراسیل» این افراد را ــ به خاطر ملتزم بودن به نقل از «ثقه» ــ مساوی با روایات «مُسنَد» ــ که سند آن مشتمل بر روات امامی عدل است ــ دانست. بنابراین مرحوم شیخ ثقه را به معنای امامی عدل به کار میبرده است. | ||
آیت الله شبیری زنجانی معتقد است که لفظ «ثقه» در کلام نجاشی نیز به همین معنا است. | آیت الله شبیری زنجانی معتقد است که لفظ «ثقه» در کلام نجاشی نیز به همین معنا است. | ||
اما لفظ | اما لفظ «ثقه» در کلمات رجالیان و فقها به همان معنای اصطلاح امروزی، یعنی «شخص مورد اعتماد و متحرّز از کذب» است. | ||
ازآنجاکه اعلام عدالت و وثاقت کسی جزء شهادات است و در شهادت اخبار «عنحس» شرط است؛ لذا مرحوم آیتالله خوئی بر این باور بود که از زمان سیّد ابن طاووس (ره) به بعد و یا طبق بیان مرحوم آیتالله واعظزاده از زمان محقّق حلی (ره) به بعد، رجالیونی که رجال نوشتهاند اگر از آنها توثیق و تصحیحی وارد شده است مستند به حدس است نه حس؛ چرا که فاصله زیادی از زمان راویان حدیث داشتهاند و لذا بعید است که «عنحس» توثیقی را داشته باشند و لذا اینها بیشتر به اصول رجالی سابق خود نظر داشتهاند. | ازآنجاکه اعلام عدالت و وثاقت کسی جزء شهادات است و در شهادت اخبار «عنحس» شرط است؛ لذا مرحوم آیتالله خوئی بر این باور بود که از زمان سیّد ابن طاووس (ره) به بعد و یا طبق بیان مرحوم آیتالله واعظزاده از زمان محقّق حلی (ره) به بعد، رجالیونی که رجال نوشتهاند اگر از آنها توثیق و تصحیحی وارد شده است مستند به حدس است نه حس؛ چرا که فاصله زیادی از زمان راویان حدیث داشتهاند و لذا بعید است که «عنحس» توثیقی را داشته باشند و لذا اینها بیشتر به اصول رجالی سابق خود نظر داشتهاند. | ||
اما مثل کتاب مرحوم نجاشی و مرحوم شیخ طوسی و مرحوم برقی که در دست هست؛ اینها شهادت «عن حس» است به دلیل نزدیکبودن این اعاظم به زمان راویان حدیث میتوان گفت یا براساس سماع کابر عن کابر بوده مثل سماع ما نسبت به مرحوم شیخ انصاری، یا با مراجعه به کتب قدما مثل کتاب حسن بن محبوب بوده که در زمان أئمّه بودهاند<ref>درس خارج فقه استاد اشرفی،99/11/29، https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/ashrafi/feqh/99/991129/</ref>. | اما مثل کتاب مرحوم نجاشی و مرحوم شیخ طوسی و مرحوم برقی که در دست هست؛ اینها شهادت «عن حس» است به دلیل نزدیکبودن این اعاظم به زمان راویان حدیث میتوان گفت یا براساس سماع کابر عن کابر بوده مثل سماع ما نسبت به مرحوم شیخ انصاری، یا با مراجعه به کتب قدما مثل کتاب حسن بن محبوب بوده که در زمان أئمّه بودهاند<ref>درس خارج فقه استاد اشرفی،99/11/29، https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/ashrafi/feqh/99/991129/</ref>. |