confirmed
۵٬۹۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | |||
| عنوان =سبائیه | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام =سبائیه | |||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکل گیری = 1 ق | |||
| قرن شکل گیری = | |||
| مبدأ شکل گیری = | |||
| موسس =عبدالله بن سبا | |||
| عقیده =1. واجب بودن امامت علی (علیه السلام). 2. ادعای نبوت. 3. امام علی خدا است. 4. امام علی نمرده و نخواهد مرد. | |||
}} | |||
'''سبائیه''' شاخهای از فرقه «[[غلاة]]» شیعه و پیروان [[عبدالله بن سبا|عبداللهبنسبا]] هستند که او را به دلیل انتساب به پدرش عبداللهبنسبا و به دلیل انتساب به مادرش عبداللهبنالسوداء میگفتند. | '''سبائیه''' شاخهای از فرقه «[[غلاة]]» شیعه و پیروان [[عبدالله بن سبا|عبداللهبنسبا]] هستند که او را به دلیل انتساب به پدرش عبداللهبنسبا و به دلیل انتساب به مادرش عبداللهبنالسوداء میگفتند. | ||
خط ۵: | خط ۱۸: | ||
== اعقتادات == | == اعقتادات == | ||
عبدالله بن سبا اولین کسی بود که | عبدالله بن سبا اولین کسی بود که واجب بودن امامت علی (علیه السلام) را علنی کرد و از دشمنان وی بیزاری جست. از اینجا است که مخالفان شیعه بر این باورند که بنیاد رافضیگری از [[یهودیت|یهودیت]] آمده است. باری چون خبر شهادت حضرت علی (علیه السلام) در [[مداین|مداین]] به عبداللهبنسبا رسید به آن کسی که خبر آورده بود گفت: تو دروغ میگویی، علی نمرده است اگر مغز او را در هفتاد انبان میکردی و هفتاد گواه بر قتل او میگرفتی بازهم باور نمیکردم، او کشته نشده و نخواهد مرد تا آن که سراسر زمین از آن او شود. در «فرق الشیعة» نوبختی آمده است که چون حضرت علی (علیه السلام) به شهادت رسید، گفتند «او نمرده و نمیرد و کشته نشود تا این که تازیان را با چوب دست خود براند. ایشان نخستین دستهای بودند که پس از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) قائل به توقف امامت حضرت علی (علیه السلام) شدند. نو بختی اضافه میکند که عبداللهبنسبا در آغاز یهودی بود و سپس مسلمان شد و این سخنان گزاف را از زمانی که یهودی بود درباره [[یوشع بن نون|یوشعبننون]] جانشین [[موسی|موسی]] میگفت! و چون مسلمان شد همان سخنان را درباره علی (علیه السلام) از سر گرفت. | ||
کشی از امام باقر (علیه السلام) روایت میکند که عبداللهبنسبا ادعای نبوت داشت و میپنداشت که [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین علی (ع)]] خدا است. حضرت او را بخواند و وی بدان گفتهها اقرار کرد و گفت یا علی! در دل من چنین راه یافت که تو خدایی و من پیامبرم. حضرت فرمود وای بر تو، شیطان بر تو دست یافته است. خدا مادرت را به عزایت بنشاند. امام به او امر کرد تا توبه کند و به مدت سه روز توبه صبر کرد و چون توبه نکرد او را با آتش سوزاند. ماجرای عبداللهبنسبا و غلوّ او درباره حضرت علی (علیه السلام) بهطور مکرر در احادیث شیعه آمده است و مورخان مسلمان چون [[طبری]]، مسعودی و دیگران با اختلاف، روایات آن را بیان کردهاند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 226 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref><ref>نوبختی فرق الشیعة، ترجمه و تحقیق محمد جواد مشکور، طبع تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ص 22 و 23</ref> <ref>عسقلانی ابن حجر، لسان المیزان، 6 جلدی، چاپ حیدرآباد دکن، سال 1331، ج3، ص 289</ref> <ref>اشعری قمی سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق دکتر محمد جواد مشکور، چاپ تهران، سال 1963 میلادی، ص 20 و 23</ref> <ref>رجال کشّی، ص 106- 108.</ref> <ref>رجال مامقانی، ج 2، ص 183- 184.</ref> <ref>مقدسی مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، به اهتمام و با ترجمه فرانسوی کلمان هوار، چاپ پاریس، سال 1919- 1899 میلادی، ج5، ص 129</ref> <ref>ابن عساکر، التهذیب، ج 7، ص 428.</ref> | کشی از امام باقر (علیه السلام) روایت میکند که عبداللهبنسبا ادعای نبوت داشت و میپنداشت که [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین علی (ع)]] خدا است. حضرت او را بخواند و وی بدان گفتهها اقرار کرد و گفت یا علی! در دل من چنین راه یافت که تو خدایی و من پیامبرم. حضرت فرمود وای بر تو، شیطان بر تو دست یافته است. خدا مادرت را به عزایت بنشاند. امام به او امر کرد تا توبه کند و به مدت سه روز توبه صبر کرد و چون توبه نکرد او را با آتش سوزاند. ماجرای عبداللهبنسبا و غلوّ او درباره حضرت علی (علیه السلام) بهطور مکرر در احادیث شیعه آمده است و مورخان مسلمان چون [[طبری]]، مسعودی و دیگران با اختلاف، روایات آن را بیان کردهاند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ دوم، ص 226 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref><ref>نوبختی فرق الشیعة، ترجمه و تحقیق محمد جواد مشکور، طبع تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ص 22 و 23</ref> <ref>عسقلانی ابن حجر، لسان المیزان، 6 جلدی، چاپ حیدرآباد دکن، سال 1331، ج3، ص 289</ref> <ref>اشعری قمی سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق دکتر محمد جواد مشکور، چاپ تهران، سال 1963 میلادی، ص 20 و 23</ref> <ref>رجال کشّی، ص 106- 108.</ref> <ref>رجال مامقانی، ج 2، ص 183- 184.</ref> <ref>مقدسی مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، به اهتمام و با ترجمه فرانسوی کلمان هوار، چاپ پاریس، سال 1919- 1899 میلادی، ج5، ص 129</ref> <ref>ابن عساکر، التهذیب، ج 7، ص 428.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده:فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |