پرش به محتوا

پیش‌نویس:طبائع‌ الاستبداد و مصارع‌ الاستعباد (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۲: خط ۵۲:


كواكبى، استبداد را موجب فاسد شدن اخلاق، تغییر اميال طبيعى و اخلاق فاضله، سلب اراده و اعتماد به نفس، کشتن عاطفه انسان، زنده شدن ريا و نفاق و بدگمانى درجامعه و غالب شدن ترس در بین مردم و سبب خوداری مردم  از شهادت به حق، آشکار ساختن عیب‌ها، امر به معروف و نهى از منكر است. از این‌رو،ملت‌هاى آزاد برای رهایی از قيد استبداد، آزادى خطابه و قلم به دور  از تهمت و نسبت‌هاى زشت را جاری می‌کنند. ایشان روش انبیاء برای نجات بشر را همین راه دانسته که آن گشایش در عقل مردم را به ارمغان می‌آورد و موجب می‌شود که مردم كسى به‌جز ذات خداوند را تعظيم نكنند و جز فرمان او به فرمانى گردن‏ ننهند و سپس  عقل‌ها  به مبادى حكمت نورانى‏ کنند و به مردم بفهمانند كه چگونه اراده و آزادى فكر و عمل را كسب كنند و از این طریق  قلعه‌هاى استبداد را ويران ساخته و سرچشمه فساد را مسدود نمایند. از دیدگاه کواکبی، حكماى سياسى قديم  از راه و روش پیامبران پيروى كردند. اما برخى از متاخرين غربى، ملت را از چهارچوبه دين ‏بيرون برده و با این تصور که نظم پذیری برای بشر امری فطری است، آنان را به وادى تربيت طبيعى كشاندند  
كواكبى، استبداد را موجب فاسد شدن اخلاق، تغییر اميال طبيعى و اخلاق فاضله، سلب اراده و اعتماد به نفس، کشتن عاطفه انسان، زنده شدن ريا و نفاق و بدگمانى درجامعه و غالب شدن ترس در بین مردم و سبب خوداری مردم  از شهادت به حق، آشکار ساختن عیب‌ها، امر به معروف و نهى از منكر است. از این‌رو،ملت‌هاى آزاد برای رهایی از قيد استبداد، آزادى خطابه و قلم به دور  از تهمت و نسبت‌هاى زشت را جاری می‌کنند. ایشان روش انبیاء برای نجات بشر را همین راه دانسته که آن گشایش در عقل مردم را به ارمغان می‌آورد و موجب می‌شود که مردم كسى به‌جز ذات خداوند را تعظيم نكنند و جز فرمان او به فرمانى گردن‏ ننهند و سپس  عقل‌ها  به مبادى حكمت نورانى‏ کنند و به مردم بفهمانند كه چگونه اراده و آزادى فكر و عمل را كسب كنند و از این طریق  قلعه‌هاى استبداد را ويران ساخته و سرچشمه فساد را مسدود نمایند. از دیدگاه کواکبی، حكماى سياسى قديم  از راه و روش پیامبران پيروى كردند. اما برخى از متاخرين غربى، ملت را از چهارچوبه دين ‏بيرون برده و با این تصور که نظم پذیری برای بشر امری فطری است، آنان را به وادى تربيت طبيعى كشاندند  
و دين و استبداد را با هم مساوى پنداشتند. در حالى كه اينگونه ‏نيست،‏ به خصوص درباره اسلام، كه علم را آزاد و عمومى ساخت و به همه ‏جا صادر كرد و آن را از طريق اعراب مسلمان به اروپا منتقل گرديد و آنان را به شاهراه ترقى هدايت كرد. ایشان، روحيات شرقيان و غربيان را از هم متمايز مى‏ داند و اروپائيان را مردمى مادى، انتقام‌جو، خودخواه، حريص، سخت‌گیر در معامله ‏ و بى‏ بهره از آموزه‏هاى مسيحيت، اما اهل مشرق را اهل ادب، رأفت قلب، عاشق، پايبند به وجدان و ‌رحمت، متصف به سهل‏‌گيرى و قناعت معرفى مى‏‌كند و به مستشرقان توصیه می‌کند که به آينده ‏نگرى و قاطعيت توجه کنند.
و دين و استبداد را با هم مساوى پنداشتند. در حالى كه اينگونه ‏نيست،‏ به خصوص درباره اسلام، كه علم را آزاد و عمومى ساخت و به همه ‏جا صادر كرد و آن را از طريق اعراب مسلمان به اروپا منتقل گرديد و آنان را به شاهراه ترقى هدايت كرد. ایشان، روحيات شرقيان و غربيان را از هم متمايز مى‏ داند و اروپائيان را مردمى مادى، انتقام‌جو، خودخواه، حريص، سخت‌گیر در معامله ‏ و بى‏ بهره از آموزه‏هاى مسيحيت، اما اهل مشرق را اهل ادب، رأفت قلب، عاشق، پايبند به وجدان و ‌رحمت، متصف به سهل‏‌گيرى و قناعت معرفى مى‏‌كند و به مستشرقان توصیه می‌کند که به آينده ‏نگرى و قاطعيت توجه کنند<ref>همان، صص 77-65.</ref>.


===تأثیر استبداد بر اخلاق===
===تأثیر استبداد بر اخلاق===
confirmed
۴٬۱۳۴

ویرایش