۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| آثار = | کتاب الاستطاعه | کتاب الحج | فضائل الحج | مناسک الحج | الصلوه | الصیام | المتعه | النکاح | الطلاق | التوحید | الکفر و الایمان | الامامه | الاحتجاج فى امامه امیرالمومنین (علیهالسلام) | | | آثار = | کتاب الاستطاعه | کتاب الحج | فضائل الحج | مناسک الحج | الصلوه | الصیام | المتعه | النکاح | الطلاق | التوحید | الکفر و الایمان | الامامه | الاحتجاج فى امامه امیرالمومنین (علیهالسلام) | | ||
}} | }} | ||
'''محمد بن | '''محمد بن ابی عمیر ازدی بغدادی''' از علمای راستین شیعه بود که محضر [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم]] و [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا]] و [[محمد بن علی (جواد)|امام جواد]] (علیهمالسلام) را درک نموده است و از [[اصحاب اجماع]] محسوب شده و روایات بسیاری پیرامون مسائل مختلف از وی بهیادگارمانده است. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
محمد بن | محمد بن ابی عمیر زیاد بن عیسی و کنیه وی ابو احمد است<ref>رجال، نجاشى، ص326؛ رجال شیخ طوسى، ص 388.</ref>. | ||
او | او بغدادی الاصل و ساکن بغداد بود<ref>رجال، نجاشى، ص 326ـ327.</ref> سال تولد وی معلوم نیست؛ ولی بین سالهای 125 تا 135 ق باشد<ref>تنقیح المقال، ج 2، ص 64.</ref>. | ||
نام محمد بن | نام محمد بن ابی عمیر در قبیله خاصی ذکر نشده است، ولی چون هم پیمان «مهلب بن ابی صفره» از قبیله ازد بود، مشهور به «ازدی» است<ref>رجال، نجاشى، ص 326ـ326 ـ؛ رجال علامه حلى، ص 140.</ref> جاحظ در این که او از اعراب قحطانی است یا عدنانی، مردد است و میگوید: از ویژگیها و صفاتی که برای او ذکر گردیده است، بر میآید که از اعراب قحطانی باشد<ref>فهرست، شیخ طوسى، ص 142.</ref> که صاحب تمدن و فرهنگی غنی بودند. ابن ابی عمیر پارچهفروشی متمول بوده است<ref>قمی، شیخ عباس، هدیه الاحباب، ص 54.</ref> | ||
وی از مشایخی است که علمای امامیه در صحت اخباری که از او روایت شده است، [[اجماع|اجماع ]] کردهاند. او از اصحاب اجماع است، | وی از مشایخی است که علمای امامیه در صحت اخباری که از او روایت شده است، [[اجماع|اجماع ]] کردهاند. او از اصحاب اجماع است، یعنی از نزدیکان ائمه و کسانی که همه، آنها را قبول دارند<ref>معجم رجال الحدیث، ج 14، ص 283 و 284؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۵۵۶.</ref>. | ||
== تعابیر مختلف از ایشان در اسانید == | == تعابیر مختلف از ایشان در اسانید == | ||
نام ایشان در اسانید مختلف با عباراتی نقل شده از جمله: | نام ایشان در اسانید مختلف با عباراتی نقل شده از جمله: | ||
* [[محمد بن ابی عمیر|محمد بن | * [[محمد بن ابی عمیر|محمد بن أبی عمیر]]؛ | ||
* ابو أحمد بن | * ابو أحمد بن زیاد الأزدی؛ | ||
* أبو أحمد بن منحمد بن | * أبو أحمد بن منحمد بن زیاد الأزدی؛ | ||
* ابن | * ابن أبی أحمد؛ | ||
* محمد بن | * محمد بن زیاد؛ | ||
* محمد بن | * محمد بن زیاد الأزدی؛ | ||
* محمد بن | * محمد بن زیاد بن عیسی بیاع السابری؛ | ||
* محمد بن | * محمد بن أبی عمیر زیاد؛ | ||
* ابن | * ابن زیاد.<ref>جهاز روایت الحدیث الجامع، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عج) https://hoveyat.valiasr-aj.com/</ref> | ||
محمّد بن زیاد همان ابن ابی عمیر معروف است که واقفیها از او به محمّد بن زیاد یاد میکنند. | محمّد بن زیاد همان ابن ابی عمیر معروف است که واقفیها از او به محمّد بن زیاد یاد میکنند. علی بن الحسن الطاطری و حسن بن محمّد بن سماعه، بیش از همه تعبیر محمّد بن زیاد را به کار بردهاند. شاید در فضای واقفی نوعی تدلیس از ابن ابی عمیر وجود داشته که ناشناس بماند<ref>خارج فقه سید محمدجواد شبیری زنجانی، 25 شهریور 1398.</ref>. | ||
== شاخصهای | == شاخصهای شخصیتی او == | ||
=== | === الگوی عبادت === | ||
ابافضل محمد بن شاذان نقل میکند: وارد عراق شدم، دیدم | ابافضل محمد بن شاذان نقل میکند: وارد عراق شدم، دیدم شخصی به همراهش میگفت: تو زندگی داری، زن و بچهداری، به دنبال کسب برو و کمتر عبادت کن. اگر بخواهی همینطور ادامه دهی و سر بر سجدههای طولانی بگذاری، چشمانت کور خواهد شد. همراهش در جواب گفت: اگر بنابراین بود که با سجدههای طولانی چشمانم نابینا شود، تابهحال باید چشمان ابن ابی عمیر که بعد از نماز صبح به سجده شکر میرود و هنگام زوال ظهر سر از سجده برمیدارد، کور میشد<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120.؛ رجال کشى، ص 591.</ref>. | ||
و نیز نقل میکند: با پدرم به دیدار ابن | و نیز نقل میکند: با پدرم به دیدار ابن ابی عمیر رفتیم، دیدم شخصی در بالاخانه نشسته است و اطرافش بزرگانی هستند که او را تعظیم و تجلیل میکنند. گفتم: پدر! این کیست؟ گفت: ابن ابی عمیر. گفتم: همان مرد صالح و عابد. گفت: بله.<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120.</ref>. | ||
همین دو حدیث نشان میدهد که او تا چه | همین دو حدیث نشان میدهد که او تا چه حدی، در عبادت الگوی دیگران بود. | ||
=== زهد در عین تمول === | === زهد در عین تمول === | ||
محمد بن | محمد بن ابی عمیر که شغلش پارچهفروشی و فردی سرمایهدار بود<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120؛ نجاشى، ص 327.</ref> ولی در زندگی شخصی هم فعال اجتماعی و هم زاهد و بیاعتنا به زخارف دنیا بود. | ||
=== زندگی پر فراز و نشیب === | === زندگی پر فراز و نشیب === | ||
علی بن الحسن میگوید: «ابن ابی عمیر از یونس بن عبدالرحمن افقه و افضل و اصلح بود، ابن ابی عمیر بهخاطر جانبداری از الله گرفتار شد و به حبس محکوم گشت و از مشقت و تنگی وضع زندان و کتکخوردن برایش پیشامدهای بزرگ حادث شد.!»<ref>رجال الكشي- إختيار معرفة الرجال، كشى، محمد بن عمر، محقق / مصحح: طوسى، محمد بن حسن / مصطفوى، حسن، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، مشهد، 1409 ق، چاپ اول، ص 591، (في محمد بن أبي عمير الأزدي)؛ عرفان اسلامى (اختيار محبوب در سختترین شرايط) ، انصاريان، حسین، انتشارات دارالعرفان، قم، 1386ش، چاپ اول، ج 1، ص 373.</ref>. | |||
=== اسوه مقاومت === | === اسوه مقاومت === | ||
ابراهیم بن داحه نقل میکند: ابن | ابراهیم بن داحه نقل میکند: ابن ابی عمیر را در عصر هارونالرشید به زندان بردند. وقتی علت حبس او سؤال شد گفتند: او را به دلیل نپذیرفتن قضاوت حبس کردیم. ابن ابی عمیر میگوید: مرا 100 ضربه شلاق زدند تا محل شیعیان و اسامی آنها را بگویم. ابتدا امتناع کردم، اما از شدت درد، نزدیک بود لب گشایم که صدای محمد بن یونس (او هم زندانی بوده است) را شنیدم که میگفت: «اتق الله یا محمد بن ابی عمیر» محمد بن ابی عمیر! تقوا پیشه کن و منزلگاه خود را نزد خدا به یادآور. پس صبر کردم تا فرج حاصل شد<ref>رجال، نجاشى، ص326؛ اختیارمعرفه الرجال، ص 592.</ref> ابن بکیر هم میگوید: «ابن ابی عمیر زندانی شد و در حبس ناراحتی فراوانی به او رسید و نیز هر چه ثروت داشت از او گرفتند»<ref>رجال کشی، ص 590.</ref> بعد از شهادت امام رضا (علیهالسلام) ـ در عصر خلافت مأمون ـ بازهم او را به زندان بردند و وقتی علتش سؤال شد، همان بهانه (قبولنکردن قضاوت) را آوردند. در مدت حبس نیز از آزار و اذیت در امان نماند و اموالش نیز به نفع حکومت جور، مصادره شد<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 121.</ref>. او علیرغم همه فشارها و سختیها، هیچگاه حاضر به همکاری و افشای اسامی شیعیان نشد. او دوباره در دوره مامون هم زندانی شد. | ||
شیخ مفید مینویسد: ابن ابی عمیر هفده سال در زندان بود و اموالش از بین رفت.<ref>اختصاص شیخ مفید، ص 86، چاپ تهران</ref> و گویا در خلال همین زندانیشدنها و گرفتاریها بود که کتابهای حدیث او توسط خواهرش پنهان شد؛ ولی با نفوذ آب یا طولانیشدن مدت انبار در جای نامناسب همه کتابهایش از بین رفت.<ref>رجال النجاشي؛ ص326.</ref> . | [[شیخ مفید]] مینویسد: ابن ابی عمیر هفده سال در زندان بود و اموالش از بین رفت.<ref>اختصاص شیخ مفید، ص 86، چاپ تهران</ref> و گویا در خلال همین زندانیشدنها و گرفتاریها بود که کتابهای حدیث او توسط خواهرش پنهان شد؛ ولی با نفوذ آب یا طولانیشدن مدت انبار در جای نامناسب همه کتابهایش از بین رفت.<ref>رجال النجاشي؛ ص326.</ref> . | ||
او | او نزدیک به چهل جلد از کتبش را حفظ داشت که از بازگو شدههای آن کتب تحت عنوان نوادر یاد میشود.<ref>نقد الرجال، ج4، ص: 107.</ref>. | ||
=== نگرفتن طلب از بدهکاری که خانهاش را فروخت === | === نگرفتن طلب از بدهکاری که خانهاش را فروخت === | ||
شخصی دههزار درهم به او بدهکار بود، چون فهمید که ابن ابی عمیر ثروت خود را ازدستداده است، خانه خود را فروخت و دههزار درهم ابن ابی عمیر را نزد او برد. | شخصی دههزار درهم به او بدهکار بود، چون فهمید که ابن ابی عمیر ثروت خود را ازدستداده است، خانه خود را فروخت و دههزار درهم ابن ابی عمیر را نزد او برد. | ||
ابن ابی عمیر گفت: «این پول را از کجا آوردی؟ ارث به تو رسیده یا گنجی یافتهای؟» | ابن ابی عمیر گفت: «این پول را از کجا آوردی؟ ارث به تو رسیده یا گنجی یافتهای؟» | ||
- خانهام را فروختم! | - خانهام را فروختم! | ||
ابن ابی عمیر گفت: امام صادق به من فرموده است: خانه مسکونی مورد لزوم از استثناهای وام و قرض است، ازاینرو با این که به این پولها حتی به یک درهمش نیاز دارم؛ قبول نمیکنم<ref>اختصاص شیخ مفید، ص 86، چاپ تهران</ref>. | ابن ابی عمیر گفت: امام صادق به من فرموده است: خانه مسکونی مورد لزوم از استثناهای وام و قرض است، ازاینرو با این که به این پولها حتی به یک درهمش نیاز دارم؛ قبول نمیکنم<ref>اختصاص شیخ مفید، ص 86، چاپ تهران</ref>. | ||
=== داور علمی بزرگان === | === داور علمی بزرگان === | ||
غیر از آثار گرانبهای او که دلالت | غیر از آثار گرانبهای او که دلالت بر مکانت بلند علمی او دارد، نشانههای دیگری نیز این مطلب را تأیید میکند. او با [[هشام بن سالم]] و [[هشام بن حکم]] دو صحابی بزرگ امام صادق (علیهالسلام) مراوده و مجالستهای زیادی داشت. روزی هشام بن سالم و هشام بن حکم خواستند در مورد مسائل علم کلام باهم مناظره کنند. هشام بن سالم حضور محمد بن ابی عمیر را بهعنوان نفر سوم در مناظره، شرط کرد که اوج مقام علمی او را نشان میدهد. | ||
== از دیدگاه بزرگان و رجالیون == | == از دیدگاه بزرگان و رجالیون == | ||
[[محمد بن عمر کشی|کشی]]: او از کسانی است که اصحاب و علما آنچه از او رسیده است، را صحیح میدانند و همه به فقیه بودن و عالم بودنش اقرار دارند <ref>رجال، علامه حلى، ص 141.</ref> | |||
خود علامه هم ایشان را ثقه میداند<ref>رجال، علامه حلى، ص 141.</ref> | خود علامه هم ایشان را ثقه میداند<ref>رجال، علامه حلى، ص 141.</ref>. | ||
شیخ | |||
شیخ عباس | [[شیخ طوسی]]: او را ثقه میداند<ref>رجال الطوسي (جامعه مدرسين) ؛ ص365.</ref>. | ||
بنابر | |||
[[شیخ عباس قمی]]: در منظر شیعه و سنی مطمئنترین افراد است<ref>هدیه الاحباب، شیخ عباسى قمى، ص 54.</ref>. | |||
بنابر روایتی از ابوعمرو، ابن ابی عمیر فقیهتر، صالحتر و فاضلتر از [[یونس بن عبدالرحمان]] (راوی مشهور) است<ref>مجمع الرجال، قهپائى، ج 5، ص 120.</ref>. | |||
== ابن ابی عمیر و فقه عامه == | == ابن ابی عمیر و فقه عامه == | ||
او از شخصیتهای بارز و از فقیهان عصر خویش بود. | او از شخصیتهای بارز و از فقیهان عصر خویش بود. وی نهتنها در فقه شیعه، بلکه در فقه اهلسنت نیز مهارت داشت؛ لذا مورد قبول آنها نیز است<ref>فهرست، شیخ طوسى، ص 142.</ref> و [[نجاشی]] در مورد او میگوید: جلیلالقدر، عظیم المنزله عندنا و عندالمخالفین<ref>رجال النجاشي؛ ص326</ref> | ||
جاحظ که یکی از دانشمندان اهلتسنن است درباره او مینویسد: «ابن ابی عمیر در همه چیز یگانه زمان بود»<ref>منتهی المقال، ص 254، چاپسنگی.</ref> | [[جاحظ]] که یکی از دانشمندان اهلتسنن است درباره او مینویسد: «ابن ابی عمیر در همه چیز یگانه زمان بود»<ref>منتهی المقال، ص 254، چاپسنگی.</ref> | ||
او احادیث بسیاری از عامه را هم به یاد داشت، ولی برای اینکه خلط بین احادیث عامه و خاصه نشود، احادیث آنان را نقل نمیکند<ref>اختيار معرفة الرجال المعروف برجال الكشى (مع تعليقات میرداماد استرآبادی)، ج2، ص: 855.</ref>. | او احادیث بسیاری از عامه را هم به یاد داشت، ولی برای اینکه خلط بین احادیث عامه و خاصه نشود، احادیث آنان را نقل نمیکند<ref>اختيار معرفة الرجال المعروف برجال الكشى (مع تعليقات میرداماد استرآبادی)، ج2، ص: 855.</ref>. | ||
==حجیت مراسیل ابن ابی عمیر== | ==حجیت مراسیل ابن ابی عمیر== | ||
* سبب اعتماد علمای امامیه به مراسیل ابن ابی عمیر چنین بیان شده که ابن ابی عمیر بعد از نابود شدن | * سبب اعتماد علمای امامیه به مراسیل ابن ابی عمیر چنین بیان شده که ابن ابی عمیر بعد از نابود شدن کتابهایش، از حفظ حدیث میگفت، لذا اصحاب ما به مراسیل وی اعتماد میکنند. شیخ طوسی در العُدّة در باب تعادل و تراجیح<ref>محمد طوسی، عدّة الاصول، ص۳۸۶ و387، به کوشش محمد مهدی نجفی، قم، ۱۴۰۳ق.</ref> میگوید: اگر یکی از راویان، خبر خود را با اِسناد و دیگری با ارسال ذکر کرده باشد، در راوی خبر مُرسَل دقت میکنیم، هرگاه وی از کسانی باشد که فقط از ثقه نقل میکنند، این دو خبر بر یکدیگر ترجیح ندارند. از این روست که امامیه بین روایات محمد بن ابی عمیر و [[صفوان بن یحیی]]... با روایات مُسندی که دیگران نقل میکنند فرقی قائل نمیشوند. اکثر فقها و رجالشناسان بر این عقیده هستند. | ||
* گروه دیگری از متأخرین میگویند: از نقل اجماع کشّی چنین فهمیده میشود که هر حدیثی که یکی از ۱۸ تن اصحاب اجماع روایت کرده باشند، اعتبار حدیث صحیح را دارد، اعم از اینکه مرسل باشد یا مسند، ثقه باشد یا ضعیف و یا مجهول، به شرط آنکه رجال سند تا راوی صحیح باشند<ref>محمد حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۸۰ و 81، به کوشش محمد رازی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۶۹م.</ref>. | * گروه دیگری از متأخرین میگویند: از نقل اجماع کشّی چنین فهمیده میشود که هر حدیثی که یکی از ۱۸ تن اصحاب اجماع روایت کرده باشند، اعتبار حدیث صحیح را دارد، اعم از اینکه مرسل باشد یا مسند، ثقه باشد یا ضعیف و یا مجهول، به شرط آنکه رجال سند تا راوی صحیح باشند<ref>محمد حرّعاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۰، ص ۸۰ و 81، به کوشش محمد رازی، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۶۹م.</ref>. | ||
* برخی دیگر میگویند: فرقی بین مراسیل وی و دیگر ثقات نیست و در مواردی اصحاب اجماع از جمله ابن ابی عمیر از ضعفا نقل حدیث کردهاند<ref>جعفر حلی، المعتبر، ج۱، ص۴۳، چاپ سنگی، تهران، ۱۳۱۸ق.</ref> | * برخی دیگر میگویند: فرقی بین مراسیل وی و دیگر ثقات نیست و در مواردی اصحاب اجماع از جمله ابن ابی عمیر از ضعفا نقل حدیث کردهاند<ref>جعفر حلی، المعتبر، ج۱، ص۴۳، چاپ سنگی، تهران، ۱۳۱۸ق.</ref> | ||
* قول شیخ طوسی اجتهاد شخصی است. همچنین اجماعِ ادعا شده اجماع بریک حکم شرعی است و اصلش به قول طوسی بر میگردد، و در اصول فقه ثابت شده است که اجماع منقول به وسیله خبر واحد حجیت ندارد. بنابراین اجماع منقول از طوسی نمیتواند ملاک عمل قرار بگیرد<ref>ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۹-۶۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳ م.</ref>. | * قول شیخ طوسی اجتهاد شخصی است. همچنین اجماعِ ادعا شده اجماع بریک حکم شرعی است و اصلش به قول طوسی بر میگردد، و در اصول فقه ثابت شده است که اجماع منقول به وسیله خبر واحد حجیت ندارد. بنابراین اجماع منقول از طوسی نمیتواند ملاک عمل قرار بگیرد<ref>ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۹-۶۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳ م.</ref>. | ||
=== توثیق مشایخ ابن ابی عمیر === | === توثیق مشایخ ابن ابی عمیر === | ||
* شیخ الطائفه شهادت داده که طائفه امامیه ابن ابی عمیر را از ثقاتی میداند که تمامی روایاتش اعم از مراسیل و مسانید را از ثقات نقل | * شیخ الطائفه شهادت داده که طائفه امامیه ابن ابی عمیر را از ثقاتی میداند که تمامی روایاتش اعم از مراسیل و مسانید را از ثقات نقل میکند<ref>عدّة الأُصول 1: 154.</ref> طبق شهادت مذکور، تمامی مشایخ ابن ابی عمیر از ثقات میباشند. | ||
* مرحوم امام خمینی(ره) مراسیل ابن ابی عمیر را به دلیل عبارت «أصحابنا | * مرحوم امام خمینی(ره) مراسیل ابن ابی عمیر را به دلیل عبارت «أصحابنا یسکنون إلی مراسیله<ref>رجال النجاشی، ص۳۲۶</ref> » از جانب نجاشی، معتبر میداند؛ لکن نسبت به مسانید وی، تحقیق از وثاقت و یا عدم وثاقت را لازم میداند و عبارت شیخ الطائفه را ناشی از اجتهاد ایشان در کلام کشی [در مورد اصحاب اجماع] دانسته و نامعتبر میدانند. | ||
* و اما محقق خوئی تفاوتی بین مراسیل و مسانید ابن ابی عمیر قائل نبوده و وثاقت مشایخ ابن ابیعمیر را قبول ندارند. | * و اما محقق خوئی تفاوتی بین مراسیل و مسانید ابن ابی عمیر قائل نبوده و وثاقت مشایخ ابن ابیعمیر را قبول ندارند. | ||
* به نظر استاد شهیدی لااقل مسانید ابن ابی عمیر بهخاطر شهادت شیخ طوسی معتبر است<ref>http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1759</ref> | * به نظر استاد شهیدی لااقل مسانید ابن ابی عمیر بهخاطر شهادت شیخ طوسی معتبر است<ref>http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1759</ref> | ||
* مرحوم صدوق در معانی الاخبار از استاد خود ابن ولید نقل | * مرحوم صدوق در معانی الاخبار از استاد خود ابن ولید نقل میکند که او از محمد بن حسن صفار شنیده است که در کتاب حلبی هرگاه عبارت وفی حدیث آخر بیاید این قول ابن ابی عمیر است: قال مصنف هذا الکتاب سمعت شیخنا محمد بن الحسن بن أحمد بن الولید رضی الله عنه یقول سمعت محمد بن الحسن الصفار یقول کلما کان فی کتاب الحلبی و فی حدیث آخر فذلک قول محمد بن أبی عمیر رحمه الله.<ref>معانی الاخبار ص۱۵۰ http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2290</ref> | ||
* مطابق برخی بررسیهای انجام شده، از 2880روایت ابنابی عمیر در کافی، 349روایت ضعیف است که از آن میان هفت راوی بدنام در سند14روایت از وی مشاهده شد. این امر به انضمام قرائن تاریخی، پذیرش حجیت مرسلات ابن ابی عمیر را دشوار نموده و ضرورت نقد و بررسی روایات کافی را نیز مورد تأکید قرار میدهد<ref>پژوهشی-در-رویکرد-شیخ-کلینی-نسبت-به-روایات-محمد-بن-ابی-عمیر بی بی حکیمه حسینی،مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث - دوره 13، شماره 1، بهار 1395.</ref>. | * مطابق برخی بررسیهای انجام شده، از 2880روایت ابنابی عمیر در کافی، 349روایت ضعیف است که از آن میان هفت راوی بدنام در سند14روایت از وی مشاهده شد. این امر به انضمام قرائن تاریخی، پذیرش حجیت مرسلات ابن ابی عمیر را دشوار نموده و ضرورت نقد و بررسی روایات کافی را نیز مورد تأکید قرار میدهد<ref>پژوهشی-در-رویکرد-شیخ-کلینی-نسبت-به-روایات-محمد-بن-ابی-عمیر بی بی حکیمه حسینی،مجله تحقیقات علوم قرآن و حدیث - دوره 13، شماره 1، بهار 1395.</ref>. | ||
* عده ای از علمای رجال (از جمله حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی) معتقدند مرسلات ابن ابی عمیر مانند مسندات است، البته به شرط آنکه مرسِل خود ابن ابی عمیر باشد و نه شخص دیگری؛ بنابراین در مواردی که مرسِل خود او نیست روایت را معتبر نمی دانند.<ref>http://mobahathah. r/showthread.php?tid=515</ref> | * عده ای از علمای رجال (از جمله حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی) معتقدند مرسلات ابن ابی عمیر مانند مسندات است، البته به شرط آنکه مرسِل خود ابن ابی عمیر باشد و نه شخص دیگری؛ بنابراین در مواردی که مرسِل خود او نیست روایت را معتبر نمی دانند.<ref>http://mobahathah. r/showthread.php?tid=515</ref> | ||
== مصاحبت با معصومین (علیهمالسلام) == | == مصاحبت با معصومین (علیهمالسلام) == | ||
مورخان ـ با وجود این که وفات محمد بن | مورخان ـ با وجود این که وفات محمد بن ابی عمیر در عصر امامت امام جواد (علیهالسلام) بود ـ در مورد این که او از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) نیز بوده یا نه، حرفی نزدهاند؛ تنها شیخ طوسی در بعضی نسخههای کتاب فهرستش او را از اصحاب امام جواد (علیهالسلام) میداند نجاشی او را از اصحاب امام کاظم و امام رضا (علیهماالسلام) شمرده است<ref>تنقیح المقال ج 2، صص63و 64؛ جامع الرواه، اردبیلى، ج 2، ص 50.</ref>. | ||
گفته شده است که او با امام کاظم، امام رضا و امام جواد (علیهمالسلام) معاصر بود و | گفته شده است که او با امام کاظم، امام رضا و امام جواد (علیهمالسلام) معاصر بود و شخصی دیگر به همین نام با امام صادق (علیهالسلام) معاصر بود که در عصر امام کاظم(علیهالسلام)، فوت کرد<ref>معجم الرجال، خوئى، ج 14، ص276؛ قاموس الرجال، ج 8، ص 7.</ref> قول اول را شواهد و قرائن بیشتری تأیید میکند. | ||
== مشایخ و راویان == | == مشایخ و راویان == | ||
=== مشایخ === | === مشایخ === | ||
او از محضر قریب به 100 استاد استفاده کرد، | او از محضر قریب به 100 استاد استفاده کرد، اساتیدی چون: ابان بن عثمان الاحمر، عبدالرحمان بن حجاج، مفضل بن مزید، ابن مسکان، عبدالله بن مغیره، هشام بن سالم، عبدالله بن سنان. <ref>مشایخ الثقات، ج 1، ص 31.</ref> و نیز از بسیاری نقل روایت نموده است، مثل: | ||
{{فهرست ستونی|3}} | {{فهرست ستونی|3}} | ||
* ابان بن عثمان ؛ | * ابان بن عثمان ؛ | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۵۷: | ||
* عبد الرحمن بن محمد؛ | * عبد الرحمن بن محمد؛ | ||
* عبدالله بن القاسم؛ | * عبدالله بن القاسم؛ | ||
* [[ | * [[عبدالله بن مغيرة]]؛ | ||
* [[عبدالله بن بكير| | * [[عبدالله بن بكير|عبدالله بن بكير]]؛ | ||
* عبدالله بن سليمان؛ | * عبدالله بن سليمان؛ | ||
* عبدالله بن سنان؛ | * عبدالله بن سنان؛ | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۹۸: | ||
=== راویان === | === راویان === | ||
از حضور محمد بن | از حضور محمد بن ابی عمیر بیش از 70 محدث بهره بردند. فقط ابراهیم بن هاشم از او 2921 روایت نقل کرده است احمدبن محمد بن عیسی، فضل بن شاذان، صفوان بن یحیی و حسن بن محبوب از شاگردان او هستند.<ref>مشایخ الثقات، ج 1، ص 31.</ref> علاوه بر این بزرگواران، راویان دیگری هم احادیثی را از ابن ابی عمیر نقل نموده اند، مثل: | ||
{{فهرست ستونی|3}} | {{فهرست ستونی|3}} | ||
* ابن ابي نجران؛ | * ابن ابي نجران؛ | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۳۹: | ||
== روایات و آثار == | == روایات و آثار == | ||
بنا بر نقل ابن بطه، محمد بن | بنا بر نقل ابن بطه، محمد بن ابی عمیر 94 کتاب درباره عقاید و حدیث تألیف کرد فهرست، <ref>شیخ طوسى، ص 142.</ref>. او علاوه بر این تألیفات، نام 100 نفر از محدثان که از امام صادق (علیهالسلام) حدیث نقل کردند، را با نام کتبشان حفظ داشت<ref>فهرست، شیخ طوسى، ص 142. رجال نجاشى، ص 326.</ref>. | ||
متأسفانه آثار گرانبهای او در حین مبارزات از بین رفت. خواهرانش: سعیده و منه نیز محدث بودند و | متأسفانه آثار گرانبهای او در حین مبارزات از بین رفت. خواهرانش: سعیده و منه نیز محدث بودند و برای زنان احکام میگفتند. وقتی وی در عصر مأمون به زندان افتاد، کتابهایش را به یکی از خواهران سپرد و به زندان رفت. خواهرش از ترس این که مبادا آثار او به دست مأموران حکومت بیفتد، کتب او را زیر خاک دفن کرد. محمد بعد از 4 سال حبس، وقتی به سراغ کتابها آمد، دید تمام کتابهایش از بین رفته است. از آن به بعد، احادیث را یا از آثاری که در دست مردم داشت، میخواند یا از حفظ میگفت؛ لذا برخی روایات او بدون سند یا ناقص السند است، اما اکثر علما آنها را قبول دارند و به آن عمل میکنند.<ref>رجال، نجاشى، ص 7-326.</ref> | ||
از آثار ارزشمند او | از آثار ارزشمند او اسامی بیش از چند کتاب در دست است که به شرح ذیل است: | ||
{{فهرست ستونی|3}} | {{فهرست ستونی|3}} | ||
# کتاب الاستطاعه؛ | # کتاب الاستطاعه؛ | ||
خط ۲۷۲: | خط ۲۸۳: | ||
* ابوالمهدی کلباسی، سماء المقال، به کوشش محمد علی روضاتی، قم، ۱۳۷۲ق. | * ابوالمهدی کلباسی، سماء المقال، به کوشش محمد علی روضاتی، قم، ۱۳۷۲ق. | ||
* محمد صدوق، التوحید، به کوشش هاشم حسینی و علیاکبر غفاری، قم، ۱۳۹۸ق. | * محمد صدوق، التوحید، به کوشش هاشم حسینی و علیاکبر غفاری، قم، ۱۳۹۸ق. | ||
{{علمای اسلام}} | {{علمای اسلام}} | ||
{{اصحاب اجماع}} | {{اصحاب اجماع}} | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:اصحاب اجماع]] | [[رده:اصحاب اجماع]] |